کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 افزایش اعتماد در رابطه عاطفی
 معرفی نژاد سگ اشپیتز و ویژگیها
 راهنمای کسب درآمد در منزل
 درآمد دلاری از فریلنسینگ خارجی
 آموزش ابزار هوش مصنوعی Gemini
 تفاوت عشق و وابستگی از دید روانشناسی
 ساخت و فروش محصولات دیجیتال
 ضرورت کفش برای سگ‌ها
 ویژگیهای رابطه عاطفی پایدار
 استفاده حرفه‌ای از Leonardo AI
 ایده‌های درآمدزایی بدون سرمایه
 معیارهای مهم برای ازدواج
 محافظت از احساسات در رابطه
 رازهای انتخاب همسر مناسب
 درآمد از نوشتن مقالات آنلاین
 فروش دوره‌های آموزشی آنلاین
 تکنیک‌های نشانه‌گذاری اسکیما
 آمادگی قبل از خرید سگ
 انواع جوش و درمان در سگ‌ها
 درآمد از طراحی قالب وبسایت
 مراقبت از سگ هاسکی
 رفع لینک‌های شکسته فروشگاه اینترنتی
 یادگیری از اشتباهات رابطه عاطفی
 تبدیل شدن به حرفه‌ای در ChatGPT
 معرفی نژاد سگ دوبرمن
 خوراکیهای خطرناک برای خرگوش
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۲-۱۲-۳- به سخنان فرزندان خود گوش کنید و به آن‌ ها پاسخ دهید. والدین باید در گفت و گو با فرزندانشان، به طور کامل به آن‌ ها توجه کنند. والدین می‌توانند با نشستن در کنار آنان، نگاه کردن به چشمانشان و از طریق نوازش، این کار را انجام دهند. والدین باید به وسیله تربیت کردن توأم با احترام به فرزندانشان اجازه دهند که بدانند، سؤالات و سخنان آنان مهم است.والدینی که بچه ها را به پرسیدن تشویق می‌کنند، به آنان اجازه می‌دهند که بدانند، والدینشان می خواهند بچه‌هایشان چیزهایی یاد بگیرند و به آن‌ ها کمک کنند. والدین باید با صداقت به سؤالات آنان پاسخ دهند، و وقتی جواب سؤالی را نمی دانند، باید از دادن پاسخ غلط خودداری کنند و بگویند که نمی‌دانند. زیرا فرزندان انتظار دارند که صادق باشند.

۲-۱۲-۴- برای فرزندان خود وقت بگذارید.والدین باید وقت خاصی را در نظر بگیرند که با فرزندان خود بگذرانند. آن‌ ها باید به هریک از فرزندانشان، توجه و عنایت خاص خود را مبذول دارند. این وقت می‌تواندبا انجام فعالیت‌هایی که فرزند انتخاب می‌کند، سپری شود و لازم است، هم برای والدین و هم برای فرزندان، شاد ومسرت آمیز باشد. مقدار وقتی که والدین با فرزندانشان می‌گذرانند مهم نیست، مهم این است که دقایقی را باهم باشند تا فرزندان دریابند، والدین برای آنان اهمیت قائل می‌شوند و این، بسیار مهم است.

۲-۱۲-۵-به فرزندانتان مثبت گوئی ‌در مورد خود را آموزش دهید.هر قدر که بچه ها ویژگی‌های مثبتی را ‌در مورد خود تکرار کنند، به احتمال خیلی زیاد آن را باور می‌کنند و در خود احساس خواهند کرد. بهترین راه برای آموزش مثبت گوئی به نوجوان، انجام آن توسط والدین ‌در مورد خودشان است. گفتار مثبت ‌در مورد خود، نه تنها برای فرزند نفع خواهد داشت، بلکه برای والدین نیز مفید خواهدبود.( بابایی، ۱۳۸۵)

۲-۱۲-۶- فرزندان را تشویق کنید، تصمیم‌هایی ‌در مورد خود بگیرند، قدرت تصمیم گیری یکی از مهارت‌های مهم برای انسان‌هاست. بازی‌هایی مانند شطرنج می‌تواند قدرت تصمیم گیری در کودکان را افزایش دهد. وقتی فرزند تصمیم گرفت، مهم این خواهد بود که والدین از او بخواهند، نتیجه تصمیماتش را تحمل کند. کودک باید بیاموزد، هر تصمیمی که اتخاذ می‌کند، پیامد خودش را دارد.

۲-۱۲-۷- به بچه ها مسئولیت بدهید. نوجوانتان را به داشتن مسئولیت شخصی ترغیب کنید. وقتی که به فرزندان مسئولیت‌هایی داده می شود، آن‌ ها به خود می بالند ورشد می‌کنند. مسئولیت‌هایی مانند انجام کارهای عادی و روزمره ی هفتگی و روزانه باعث می شود، والدین به توانایی فرزندانشان اعتماد کنند و آن‌ ها نیز از عهده انجام کار به خوبی برآیند، در این بین، تشویق برای گرفتن مسئولیت بسیار مؤثر است.

۲-۱۲-۸- کارهای مدرسه ای، هنری و پروژه های فرزندان خود را در معرض نمایش قرار دهید. این یکی از بهترین راه‌هایی است که والدین می‌توانند به فرزندانشان نشان دهند، برای کارهای آنان ارزش قائلند و در نتیجه آن‌ ها ارزشمندند. به نمایش گذاشتن کارهای فرزند در محلی که دیگران بتوانند آن را ببینند، این پیام مهم را به بچه ها می‌دهد که: کارهای آن‌ ها مهم و قابل احترام است. در صورت تغییر دکوراسیون خانه، کارها در پوشه و یا مجموعه ای نگهداری می شود. در ضمن، نباید کارهایی را که بچه دوست ندارند، به نمایش گذاشت. این کار ممکن است موجب ناراحتی و خجالت آن‌ ها شود.

۲-۱۲-۹- فرزندان را آزاد بگذارید تا برخی مواقع خطر کنند. به نوجوانتان اجازه‌ تجربه بدهید. برای پیشرفت‌ها معیار‌هایی مقرر کنید، ولی اجازه اشتباه کردن هم بدهید. هیچ پدر و مادری دوست ندارند که فرزندانشان شکست بخورند. برخی از آن‌ ها سعی می‌کنند، با دور کردن بچه ها از فعالیت‌ها و موقعیت‌هایی که امکان شکست در آن‌ ها وجود دارد، از آنان در برابر شکست محافظت کنند. به هر حال برای بچه ها مهم است که یاد بگیرند، آن‌ ها هم مانند بزرگ‌ترها گاهی شکست می‌خورند. فرزندان بدون تجربه شکست و ناکامی قادر به یادگیری چگونگی مقابله با آن نیستند. ‌بنابرین‏، به جای محافظ آن‌ ها بودن و تلاش برای جلوگیری از شکست آنان، والدین باید به بچه ها کمک کنند تا وقتی که چنین اتفاقاتی برایشان افتاد، بتوانند با روش‌های مثبت به مقابله با آن برخیزند.

۲-۱۲-۱۰-نوجوانتان را در احساسات خویش سهیم کنید. مثلاً بگوئید:«خوشحالم که می‌توانیم صادقانه با هم حرف بزنیم.» یا «از اتفاق دیروز ناراحتم.»

۲-۱۲-۱۱-برنامه روزانه را طوری تنظیم که تمام افراد خانواده دست کم یک بار در روز باهم باشند. اوقاتی منظمی را به دور هم بودن خانوادگی اختصاص دهید. برای افراد خانواده نیز فرصت‌هایی فراهم آورید تا باهم به کار و بازی بپردازند.

۲-۱۲-۱۲-با حضور در برنامه ها و نمایش‌های نوجوانتان، از تلاش‌هایش در مدرسه و اجتماع پشتیبانی کنید. (بابایی،۱۳۸۵)

۲-۱۲-۱۳-به نوجوانتان اعتماد کنید و با او دوست باشید.

۲-۱۲-۱۴- به پندارهای نوجوانتان احترام بگذارید.حتی زمانی که رفتار او باید محدود شود، به او بگوئید که او را قبول دارید. مثلاً بگوئید:« کاری را که کردی درک می کنم، ولی انجامش در آن موقعیت درست نبود.» زمانی که اندیشه‌های او مغایر اندیشه‌های شما است، او را به بیان آن‌ ها تشویق کنید.

۲-۱۲-۱۵- تغییرات و تکامل نقش‌های نوجوان را بپذیرید.

۲-۱۲-۱۶-علاقه ها، سرگرمی‌ها و برخی مسائل زندگی بزرگسالی خود را با او در میان بگذارید.

۲-۱۲-۱۷-انتظار نداشته باشید فرزندانتان کامل باشند. به کفایت نوجوانتان در هر سطحی که هست احترام بگذارید. بچه هایی که بدانند، والدینشان آن‌ ها را همان طور که هستند قبول دارند، با اعتماد به نفس و اطمینان خاطر، برای رسیدن به موفقیت تلاش می‌کنند. اما بچه هایی که تحت فشار والدینشان قرار می گیرند تا کارها را بهتر انجام دهند، ضمن ناراحتی، علیه والدین خود طغیان می‌کنند. وقتی بچه ها کار اشتباهی انجام می‌دهند، والدین باید به جای انتقاد و ایرادگیری، اشتباهات را تبدیل به عاملی برای کسب تجربیات کنند

۲-۱۲-۱۸- به نوجوانان مهارت‌های حل مسئله را آموزش دهید.

خلاصه اینکه، عزت نفس بالا یا پائین استنباطی است که از سلامتی یک فرد می شود. عزت نفس بالا به عنوان نشانه ای از میزان سلامتی شخص مطرح می شود؛ یعنی نشانه ها و دیدگاهی که به طور واقع گرایانه کمبودها و نقاط ضعف را در نظر می‌گیرد.

از آنجا که عزت نفس نقش اساسی در کاهش و از بین بردن افسردگی، اضطراب و ناراحتی روحی دارد، دارای ارزش ویژه و بالائی است.

شایستگی عاطفی- اجتماعی که از«خود ارزیابی مثبت» منتج می شود، می‌تواند به عنوان پل فرهنگی، یا نیرویی در مقابل اضطراب و مشکلات خطیر، به نوجوان کمک کند. .(بابایی،۱۳۸۵)

بهره مندی از عزت نفس، علاوه بر آنکه جزئی از سلامت روانی به حساب می‌آید، رابطه نزدیکی با پیشرفت تحصیلی دارد،؛ به نحوی که حتی مبحثی تحت عنوان عزت نفس تحصیلی، در پژوهش‌ها قابل طرح وبررسی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 05:47:00 ب.ظ ]




ج.۲) دسته مفهومی بعد ” تفکر زیستی ” است که نظر تعدادی از مصاحبه شوندگان به شرح ذیل

می‌باشد :

” تفکر زیستی، ایجاد حساسیت در انسان نسبت به محیط زیست است. محیط زیست زمانی هست که انسان در اکوسیستم نقش غالب را دارد، محیط زیست برای انسان و درباره انسان است. جنگل یک اکوسیستم است وقتی انسان در آن قرار می‌گیرد و بر آن تأثیر می‌گذارد، تبدیل به محیط زیست جنگل می شود. اکوسیستم شهر نداریم. محیط زیست دریا، ساحل و غیره داریم. باید بدانیم که ‌به این مجموعه چه
می‌دهیم و چی از آن می گیریم و در آینده از آن چه چیزی خواهیم گرفت، اینو باید به صورت فرهنگ اهمیت به محیط زیست در بین مردم جا بندازیم، یعنی باید به مردم آموزش بدهیم که وقتی به طبیعت نگاه می‌کنند ‌در مورد آن فکر کنند”{۹۹COIN4}.

۴ ـ ۲ ـ ۴٫ تم خطرات بالفعل موجود در اکوسیستم مرجانی

جدا از شرایط سخت اکولوژیکی خلیج فارس، به عواملی چون وجود نفت و تجارت آن و همزمان با آن توسعه صنایع مرتبط با نفت و همچنین رشد روز افزون فعالیت‌های انسانی در این منطقه و متعاقب آن به وجود آمدن آلودگی های فراوان، از عللی است که جوامع مرجانی این منطقه را در معرض خطر قرار می‌دهد. در این پژوهش پس از بررسی مصاحبه های انجام شده، تم خطرات بالفعل موجود در اکوسیستم مرجانی به مثابه سومین تم مطرح شد.

جدول ۴ ـ ۴٫ تم خطرات بالفعل موجود در اکوسیستم مرجانی و دسته های مفهومی مستخرج شده از
کد گذاری

تم
دسته های مفهومی
فراوانی در مصاحبه ها

خطرات بالفعل موجود در اکوسیستم مرجانی

شوری بالا

۱۹COIN8/5COIN5

گرمایش کره زمین

۱۷COIN3/57COIN4/31COIN10

/۲۴COIN11

افزایش اسیدیته آب

۱۷COIN5/29COIN11

آلاینده های نفتی

۴۰COIN2/31COIN3/22COIN7

مواد منفجره و شیمیایی

۱۵COIN3/40COIN11

ساخت و سازهای ساحلی

۳۴COIN1/15COIN5/13COIN7

۹COIN8

صید و صیادی

۱۶COIN3/22COIN4/25COIN5

گردشگران

۴۶COIN1/64COIN3/35COIN5

۱۸COIN9

د.۱) اولین دسته مفهومی، تم “شوری بالا” به مثابه یکی از عوامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت. چند نمونه از مباحث اشاره شده توسط مصاحبه شوندگان مربوط ‌به این دسته مفهومی به صورت ذیل بیان می شود:

” منطقه خلیج فارس در مقایسه با دریاهای دیگر دریای فقیری است به علت شوری بالا، در واقع مرز حضور آبسنگها است؛ سد سازی ها (کارون) و سدهایی که در دجله و فرات و ترکیه زده شده باعث شده آب شیرین کمتری وارد خلیج فارس شود که همین امر سبب تشدید شوری خلیج فارس می شود که این شوری به همراه عوامل دیگر برای ‌مرجان‌ها استرس زا تر هم می‌تواند باشد، فرض کنید شما در محلی هستید که هوا گرم است، شاید قابل تحمل باشد، حالا یک پشه هم ایجاد مزاحمت کند، مطمئنا شرایط سخت تر می شود”{۵COIN5}.

د.۲) دسته مفهومی دیگر ” گرمایش کره زمین ” است که به همراه دیگر عوامل سبب ایجاد مشکلاتی در راستای زیست مرجان ها می‌گردد، که نتایج حاصل از مصاحبه به شرح ذیل است :

” گرمایش زمین سبب آب شدن یخچالها و در نتیجه بالا آمدن سطح آب دریاها می‌گردد که این امر باعث می‌گردد نور مورد نیاز ‌مرجان‌ها به آن ها نرسد که منجر به مرگ آن ها می شود. جلبک های هم زیست با ‌مرجان‌ها (زوگزانتاها) هم نمی توانند در درجه حرارت بالا زندگی کنند”{۱۷COIN3}.

د.۳) دسته مفهومی دیگر ” افزایش اسیدیته آب ” است که به همراه دیگر عوامل سبب کاهش ظرفیت مناطق مرجانی می‌گردد، که نتایج حاصل از مصاحبه به شرح ذیل است :

” اسیدی شدن آب دریا و کم شدن PH نیز مشکل دیگری است. چون ساختار آبسنگ های مرجانی آهکی است که به منظور رشد نیازمند محیط قلیایی است، از آنجایی که اقیانوسها به سمت اسیدی شدن می‌روند، ‌مرجان‌ها به سختی می‌توانند تولید آبسنگ کنند، در نتیجه امکان ایجاد ساختار مناسبی جهت بقا را نمی یابند “{۱۷COIN5}.

د.۴) دسته مفهومی دیگر ” آلاینده های نفتی ” است که به همراه دیگر عوامل آلودگی مناطق مرجانی می‌گردد، که نتایج حاصل از مصاحبه به شرح ذیل است :

” در خلیج فارس آلودگی نفتی زیاد داریم. برخی از آلودگی های ماهیان بیش از درصد استاندارد سازمان بهداشت جهانی است که از عوامل ایجاد سرطان زایی در مصرف کنندگان خواهند شد. نشتی و پساب های سکوهای نفتی یا پالایشگاه ها نیز از عوامل مهم آلودگی های نفتی خلیج فارس است”{۴۰COIN2}.

د.۵) دسته مفهومی دیگر ” مواد منفجره و شیمیایی ” است که به همراه دیگر عوامل، موجبات عدم تعادل اکولوژیکی مرجانی می‌گردند، که نتایج حاصل از مصاحبه به شرح ذیل است :

” اول باید مشکل را دید و بعد راه حل را پیدا کنیم. معضلات، بخش مهم آن برداشت ها است. چون به آبسنگ ها به شکل یک سنگ دریایی نگاه می شود تا یک ارگانیسم. با مواد منفجره و شیمیایی در مناطق مرجانی صیادی می‌کنند، که در واقع با صید یک گونه خاص، جمعیت اکولوژیک آن بخش را به هم
می‌زنند”{۱۵COIN3}.

د.۶) دسته مفهومی دیگر ” ساخت و سازهای ساحلی ” است که به همراه دیگر عوامل، خطرات جدی برای مناطق مرجانی به وجود می آورند، که نتایج حاصل از مصاحبه به شرح ذیل است :

” بایستی جلوی ساخت و سازهای غیراصولی در محدوده سواحل گرفته شود “{۳۴COIN1}.

” از ساخت و سازهای ساحلی در محدود سواحل بایستی جلوگیری نمود. هتل سازی در محدوده سواحل زیان های جبران ناپذیری ‌به این آبسنگ های مرجانی وارد می‌سازد، که این زیان ها در محدوده سواحل جزیره کیش کاملا مشهوداست “{۱۵COIN5}.

د.۷) دسته مفهومی دیگر ” صید و صیادی ” است که به همراه دیگر عوامل، خطرات جدی برای مناطق مرجانی به وجود می آورند، که نتایج حاصل از مصاحبه به شرح ذیل است :

” در جزیره کیش لنگر اندازی شناورهای توریستی یا صیادی، باعث شکستگی ‌مرجان‌ها،
به خصوص مرجانهای شاخ گوزنی می‌شوند. یکی دیگر از مشکلات، صید بی رویه ماهی هامور است (که باید این صید ممنوع شود)، چون ماهی هامور، ماهی خوار است و زمانی که تعداد ماهی هامور کم شود، در نتیجه تعداد ماهیان مرجان خوار زیاد شده که این خود سبب کم شدن ‌مرجان‌ها می‌گردند پس باید این ماهیان هامور باشند تا جمعیت ماهیان اطراف ‌مرجان‌ها در تعادل باقی بمانند”{۲۵COIN5}.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]




در بررسی تاریخ فعالیت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد و بیش از آن، سازکارهایی چون وتو که قدرت‌های بزرگ در چارچوب فعالیت شورای امنیت برای خود قائل شدند، این حقیقت نمایان می شود که آمریکایی ها مایل بودند نیرویی که تشکیل می‌گردد باید به اندازه ی کافی قدرتمند باشد تا بتواند در زمانی که یک قدرت بزرگ نیز به کشور دیگری تجاوز کند، مداخله نماید. از طرف دیگر، شورویها خواستار تشکیل نیروی کوچکتری بودند که فاقد توان مقابله با یک قدرت بزرگ باشد. همواره جدلی سنتی، بین واقعگرایان و ‌آرمان‌گرایان بوده که آیا برای اعاده ی صلح به کشور جنگ زده، باید درصدد اجرای صلح بر آمد یا اجرای عدالت.

عملیات حفظ صلح از بزرگترین دستاوردهای سازمان ملل است که در سال ۱۹۸۷ موفق به کسب جایزه صلح نوبل شد و از جمله ی نیروهای حافظ صلح و هیئتهای نظامی ناظر، می توان از این موارد یاد کرد:

۱٫ سازمان ناظر بر ترک مخاصمه سازمان ملل متحد.

۲٫ گروه ناظر نظامی سازمان ملل متحد در هند و پاکستان.

۳٫ نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد در قبرس.

۴٫ نیروی سازمان ملل متحد ناظر بر جداسازی.

۵٫ نیروی حائل سازمان ملل متحد در لبنان.

۶٫ گروه نظامی ناظر سازمان ملل متحد در ایران و عراق.

عملیات حفظ صلح، خصوصاًً پس از آب شدن ‌یخ‌های جنگ سرد، ‌به‌تدریج‌ تحولاتی را به خود دیده است. این عملیات علاوه بر وظایف امنیتی سنتی خود، مثل نظارت بر آتش بس و فعالیت به ‌عنوان نیروی حائل، وظایف جدید امنیتی نظیر انحلال ‌گروه‌های مقاومت، کنترل پلیس و غیره را بر عهده گرفت. وظایف بشر دوستانه هم به روال گذشته بدون اینکه در مأموریت آن ها تصریح شود به فراخور مورد، توسط این نیروها انجام گرفته است. در حیطه وظایف سیاسی، حذف قوانین تبعیض آمیز، عفو و آزادی زندانیان سیاسی و تبعیدیان، نظارت انتخابی و غیره نیز دسته ی دیگر از نقشهای جدید سازمان ملل است. می توان در این خصوص، مورد نامیبیا را پس از خاتمه ی جنگ سرد مثال زد.(شایگان،۱۳۷۲،۲۴۶)

در ژانویه ی ۱۹۹۲ شورای امنیت برای اولین بار در تاریخ، نشستی را با سران دولت‌ها داشت. یکی از نتایج این دیدار، تقاضای شورای امنیت از دبیر کل جدید بود که گزارشی ‌در مورد ظرفیت‌های ملل متحد، برای دیپلماسی پیشگیرانه تهیه کند. در نتیجه در همان سال، گزارشی تحت عنوان دستور کاری برای صلح منتشر شد.(ساعدوکیل،۱۳۹۱،۲۲۳)

جنبش صلح نه تنها به دنبال بازداشتن دولت‌ها از جنگ است، بلکه در عین حال سعی می‌کند جوامع صلح آمیزتری ایجاد نماید. این امر مستلزم افزایش وضعیت‌های خشونت بار، فرایندهای حل اختلاف، (و از نظر برخی) رویه هایی است که بیشتر مبتنی بر همکاری هستند تا اینکه رقابتی باشند. همچنین جنبش محیط زیست صرفاً به دنبال تصویب قانون حمایت از محیط زیست نیست بلکه در عین حال پیگیر ایجاد تغییر و دگرگونی در گرایش‌های غالب فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی جامعه ای که از فساد و انحطاط محیط زیست حمایت می‌کند نیز می‌باشد.(طرازکوهی،۱۳۹۲،۶۷)

بخش دوم: خلع سلاح اقدام اساسی در حقوق بین الملل برای اجتناب از صلح مسلح

مسئله خلع سلاح و کنترل تسلیحات از گذشته های دور در ذهن افراد بشر وجود داشته است، ولی توجه اساسی ‌به این مسئله مهم در سطح بین‌المللی از کنفرانس لاهه در سال ۱۸۹۹ با تشکیل کمیسیون تقلیل تسلیحات و اعلامیه های مربوط به محدودیت جنگ افزار آغاز شد.

جنگ جهانی اول با ده میلیون قربانی و دومین جنگ جهانی با حدود پنجاه میلیون نفر کشته، بر ضرورت مهار تسلیحات به منظور پیشگیری از جنگ صحه گذاشت. بخصوص که با دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته ای امکان پیش‌بینی خسارات احتمالی جنگ به هیچ وجه امکان نداشت. در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم در سازمان ملل متحد بیش از هر نهاد و محفل بین‌المللی در باب ضرورت پیشگیری از نظامی شدن جهان از طریق خلع سلاح عمومی بحث و گفتگو شد. با آنکه بیشتر بحثها و قراردادهای بین‌المللی در زمینه محدود ساختن یا از میان بردن سلاح‌های هسته ای است، اما در عین حال سلاح‌های سنتی و متعارف را نیز در بر می‌گیرد.(کلیار کلود آلبر،۱۳۷۱،۱۰۶) در واقع تلاش‌های سازمان ملل در پیشگیری از جنگ‌های بین‌المللی، کنترل درگیریهای منطقه ای و مهار تهدیدات ناشی از سلاح‌های هسته ای و شیمیایی بسیار موفقیت آمیز بوده است.(ازغندی،۱۳۹۰،۲۰۴)

در این گفتار بحث ما عمدتاًً معطوف به خلع سلاح و کنترل تسلیحات به عنوان گسترده ترین و عام ترین تلاش جامعه بشری از طریق عقد قراردادها و در چارچوب حقوق بین الملل جهت نابودی وضعیت خطرناک صلح مسلح است.

گفتار اول: خلع سلاح

خلع سلاح به معنی مطلق کلمه عبارت از کاهش یا نابودی تسلیحاتی در سطح بین‌المللی بدون در نظر گرفتن ماهیت، کمیت و کیفیت سلاح است. در چهارچوب تعریف حقوق بین الملل، خلع سلاح در سه مفهوم کاملاً مشخص به کار می رود: ۱) خلع سلاح دولت مغلوب، ۲) از میان بردن تمام سلاحها در تمام جهان و ۳) کاهش یا نابودی نیروهای مسلح و تسلیحات ملی از طریق عهدنامه های بین‌المللی. در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که مفهوم خلع سلاح به معنای وسیع کلمه، شامل از بین بردن سلاح‌های مخرب و کشتار جمعی و تنظیم و اجرای سیاست کاهش و محدودیت نیروهای نظامی می شود.

گفتار دوم: اهداف خلع سلاح

اولین و اساسی ترین هدف از خلع سلاح تأمین و حفظ صلح و امنیت جهانی است. بر قراری صلح بدون خلع سلاح نمی تواند واقعی باشد، بلکه حالتی است که باید آن را صلح مسلح نامید. به عبارتی خلع سلاح هدف نهایی نیست، بلکه وسیله ای است برای تحقق هدف بزرگتری که همانا ایجاد امنیت جهانی است.

امنیت ناشی از خلع سلاح، می‌تواند امکاناتی چون رفاه اجتماعی، سالم سازی محیط زیست و فقرزدایی را فراهم آورد و در سایه ایجاد تفاهم و همزیستی مسالمت آمیز، جامعه بشری را به مسیر پویا و تحمل پذیری سوق دهد. اهداف خلع سلاح را مختصراً در مقوله های ذیل می توان مطرح کرد:۱٫ نجات بشر از نابودی حتمی ناشی از کاربرد سلاح هسته ای.

۲٫ پیشگیری از فقر و گرسنگی با تخصیص منابع تسلیحاتی به امور دیگر.

۳٫ تأمین امنیت روانی و علمی و سیاسی.

خلع سلاح در افراطی ترین صورت آن عبارت است از الغای جنگ یا از بین بردن سلاح هایی که نقش اساسی در بروز جنگ دارند. گذشته از این ‌هدف‌های‌ اصلی و اولیه، اهداف فرعی و ثانویه ای نیز در خلع سلاح و محدودیت تسلیحات دنبال می شود که از آن جمله انصراف از هزینه های سنگین نظامی و اختصاص آن به مقاصد صلح جویانه و بالا بردن سطح زندگی مردم، به ویژه در کشورهای توسعه نیافته است.(ازغندی،۱۳۹۰، ۲۰۶)

گفتار سوم: اشکال خلع سلاح

خلع سلاح اشکال متفاوتی یافته است و می‌تواند به صورت یک‌جانبه یا دوجانبه، عمومی یا محلی و یا جزئی باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]




۲- حقوقی که در حکم منقول است: حقوق مالی­ای که بر روی اشیاء منقول وجود دارند، به تبع موضوع حق، حق منقول نامیده می­شوند. قانون مدنی، در ماده ۲۰ ، فقط از حقوق دینیِ منقول به صراحت نام برده و می­گوید: «کلیه­ دیون، از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال­الاجاره­ی عین مستأجره، از حیث صلاحیّت محاکم، در حکم منقول است؛ ولو اینکه مبیع یا عین مستأجره از اموال غیرمنقوله باشد».

البته نباید تصور کرد که قانون مدنی به حقوق عینی راجع به اموال منقول توجهی نداشته؛ زیرا از ماده ۱۸ که انتفاع از اشیاء غیرمنقوله و حق ارتفاق و دعاویِ راجع به غیرمنقول را تابع موضوعات خود دانسته است، به خوبی بر­می ­آید که حق انتفاع و سایر حقوق عینیِ مربوط به اموال منقول و همچنین دعاوی راجع به اموال منقول، از حیث صلاحیّت محاکم، تابع اموال منقول است.

یکی از مباحثی که ‌در مورد اموال منقول باید به آن توجه نمود، موضوع شراکت بین چند نفر ‌می‌باشد؛ هرگاه دو یا چند نفر، به منظور بهره­بری و یا مقاصد دیگری، اموالی را بین خود مشترک قرار دهند، چنین اجتماعی را شرکت می­نامند. برای تشکیل شرکت، هر یک از شرکای، مالی را به عنوان سرمایه می­دهد و در مقابل، مالک سهم مشاعی از تمام اموال شرکت می­ شود. در­صورتی­که اجتماع حقوق مالکین دارای شخصیّت حقوقی نباشد، طبیعت حق شرکای، تابع ماهیّت حقوقی هر یک از اجزاء سرمایه است و به تناسب نوع آن اموال، منقول یا غیرمنقول است. برعکس اگر اجتماع حقوق مالکین از نظر حقوقی، شخصیّت خاصّی پیدا کند، سرمایه شرکت، اعم از منقول و غیر منقول، ‌به این شخصیّت تعلّق دارد و هیچ­یک از شرکای، مادام که شرکت منحل نشده، نمی ­توانند ادعّا کند که به طور مشاع در هر یک از اجزاءِ سرمایه، حق ‌مالکیت دارد. در شرکت­های تجاری که معمولاً دارای چنین شخصیّتی هستند، حق شریک، منحصر به مطالبه­ منافع حاصله در زمان بقاء شرکت و تملک باقیمانده­ی سرمایه پس از انحلال است. ‌بنابرین‏ باید پذیرفت که در اثر قرارداد، حقوق عینی شرکای بر سرمایه، تبدیل به حق خاصی شده که موضوع آن وجوه، مربوط به منافع سالیانه است و به همین جهت، به تابعیت از موضوع آن، باید منقول محسوب شود. البته این وضعیّت اختصاص به شرکت­های تجاری ندارد و در تمام شرکت­هایی که از نظر حقوقی می ­توانند دارای شخصیت جداگانه باشند، جاری است.[۲۰]

یکی از مباحث دیگر که در خصوص اموال منقول جای بحث دارد، مسئله­ حقوق معنوی است. حقوق معنوی یکی از انواع حقوق مالی است که با آنکه از نظر اقتصادی دارای ارزش است، بر روی اشیاء عالم خارج اعمال نمی­ شود و موضوع آن، فعالیّت و فکر انسان است. برای تعریف این دسته از حقوق ‌می‌توان گفت: «حقوقی است که به صاحب آن اجازه می­دهد از منافعِ شکل خاصی از فعالیت و یا فکر انسان منحصراًً استفاده کند»[۲۱] ؛ مثلاً حقی که یک تاجر و یا صنعتگر نسبت به نامی تجاری و یا شکل خاصی از محصولات یا کالاهای خود دارد و یا حقی که نویسنده­ یک اثر ادبی و یا مخترع نسبت به نوشته ­ها و یا اختراعات خود می­یابد، بی­گمان جزء حقوق مالی و با ارزش است، ولی موضوع آن ،به جای اشیاء خارجی، امور ذهنی و فکری است. از­آنجا­که برای تشخیص احکام مربوط به اموال، باید نوع تمام اشیاء و حقوق مالی، از حیث منقول و غیرمنقول بودن، تعیین گردد، منقول یا غیرمنقول بودن حقوق مالی نیز یکی از مباحث مهم در این راستاست. در این رابطه باید گفت به­جز آن بخش از حقوق مالی که مطابق قانون، غیرمنقول شناخته شده، بقیه­ حقوق منقول است. به همین جهت بیشتر نویسندگان[۲۲]، منقول بودن حقوق مالی را موافق قاعده دانسته و حقوق غیرمنقول را به مواردی اختصاص داده ­اند که از نصوص قانون بتوان صراحتاً آن را استنباط کرد. این اصل از روح ماده ۱۸ قانون مدنی که به شمارش حقوق غیرمنقول، از جمله حق ارتفاق و حق­العبور و… پرداخته است، استنباط می­گردد. ‌بنابرین‏ چون موضوع، حقوق معنوی، تراوشات فکری و ابداعات ذهنی بشر و فعالیّت­های انسانی است و این امور را اساساً نمی­ توان غیرمنقول تلقی کرد، طبیعتاً این دسته از حقوق مالی، بر طبق ماده ۱۸ باید منقول محسوب گردد.

ه- انواع مال غیرمنقول

با ملاحظه­ی مواد ۱۲تا ۱۸ قانون مدنی ‌می‌توان اموال غیر­منقول را به چهار دسته بخش کرد:

۱- اموالی که ذاتا غیر­منقول هستند؛

۲- اموالی که در اثر عمل انسان، غیر­منقول ‌شده‌اند؛

۳- اموال منقولی که قانون بنا بر مصالحی، آن را از بعضی جهات، در حکم غیر­منقول قرار داده است؛

۴- اموال غیر­منقول تبعی یا حقوق مالی و دعاوی­ای که موضوع آن غیر­منقول است و ازین لحاظ، تابع اموال غیرمنقول محسوب می­ شود.

۱- غیرمنقول ذاتی: تنها چیزی که ذاتاً و بدون اینکه دست بشر در آن دخالتی داشته باشد، دارای وضع ثابتی است، زمین است. اراضی و آنچه در اعماق آن وجود دارد، از قبیل سنگ­و خاک و معادن، ذاتاً قابلیّت نقل و انتقال را ندارند و ‌به این سبب آن را غیرمنقول ذاتی نام نهاده­اند[۲۳]. جنگل­های طبیعی را نیز ‌می‌توان جزء این دسته از اموال دانست.

۲- اموالی که در اثر عمل انسان غیر منقول شده است: بعضی از اشیاء ذاتاً منقول است، ولی در اثر عمل انسان طوری در زمین به کار رفته است که نمی­ توان آن را جز با خرابی عین یا محل مال تغییر داد. تفاوت این قبیل اشیاء با اراضی، فقط در این است که خاصیّت غیرمنقولی را به نحو مصنوعی کسب ‌کرده‌است و ذاتاً قابلیّت نقل و انتقال از محلی به محل دیگر را دارد. به همین جهت اگر این اشیاء از زمین یا بناء جدا شود، صفت مصنوعی یا اکتسابی خود را از دست خواهد داد و در زمره­ اموال منقول قرار خواهد گرفت؛ مثلاً لوله­های آب و گاز تعبیه­شده در ساختمان، مادام که ملصق به بنا است، جزء اموال غیرمنقول محسوب می­ شود و به محض آنکه از محل نصب خود خارج گردید، صفت ذاتی آن اعاده می­گردد و به صورت مال منقول در­می ­آید.[۲۴] این اموال در مواد ۱۳ تا ۱۶ قانون مدنی مندرج شده است. ‌بنابرین‏ آنچه ملصق به زمین یا بنا شده است غیر منقول تبعی است و تابع وضع موجود است و هر گاه از زمین یا بنا جدا شود منقول است.[۲۵]

ماده ۱۵ قانون مدنی در تعقیب همین قاعده مقرر می­دارد: «ثمره و حاصل، مادام که چیده یا درو نشده است، غیرمنقول است و اگر قسمتی از آن چیده یا درو شده باشد، تنها آن قسمت منقول است». ماده ۱۶ نیز همین حکم را ‌در مورد اشجار تکرار می­ کند: «مطلق اشجار و شاخه­ های آن و نهال و قلمه، مادام که بریده یا کنده نشده است، غیرمنقول است».اموالی که در مواد ۱۳ تا ۱۶ نام برده ‌شده‌اند، فقط به عنوان نمونه و مثال آمده­اند و طبق قاعده­ای که گفته شد، تمام اموالی را که سابقاً منقول بوده و در اثر الصاق به زمین یا بنا غیر قابل انتقال شده است، ‌می‌توان جزء این دسته از اموال قرار داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]




۱۱-۲- داده ها[۲۱] ، اطلاعات [۲۲]و دانش[۲۳]

در حالی که داده ها مجموعه ای دانسته ها ، محاسبات و آمار است ؛ اطلاعات ، داده سازمان یافته یا پردازش شده ای است که به هنگام و صحیح می‌باشد ( Holt,2000:419 ) دانش اطلاعاتی است که مفهومی ، مرتبط و قابل اجرا می‌باشد . ارتباط بین داده ها ، اطلاعات و دانش در شکل ۱-۲ نمایش داده شده است . . پردازش می‌شوند.

اطلاعات

داده ها

مرتبط و کاربردی

دانش

داده های مرتبط و کاربردی

شکل ۲-۲ : ارتباط بین داده ها و اطلاعات و دانش ( توربان ، افرایم،۲۰۰۶)

اگر چه داده ها ، اطلاعات و دانش ، همگی به عنوان دارایی های سازمان تلقی می‌شوند، دانش سطح اهمیت بالاتری را نسبت به داده و اطلاعات دارا است . دانش ، مفاهیم را منتقل می‌کند ، ‌بنابرین‏ علی رغم زودگذر بودن ، ارزشمندتر است . به نظر هولساپل دانش ، دارای مشخصاتی به شرح زیر است که آن را از دیگر دارای های سازمان ، متمایز می‌کند ( Holt,2000:421)

[۲۴]۱- قدرت خارق العاده و بازدهی فزاینده : دانش ، مشمول قانون بازدهی نزولی نیست .زمانی که از آن استفاده می شود ، مقدار آن کم نمی شود . مصرف کنندگان می‌توانند مواردی را به آن اضافه کنند ، ‌بنابرین‏ ارزش آفرینی آن افزایش می‌یابد .

۲- پراکندگی ، تراوش و لزوم به روز بودن : دانش همزمان با رشد ، شاخه شاخه شده و به اجزائی تقسیم می‌گردد . دانش پویا است و در واقع ، اطلاعات کاربردی است . ‌بنابرین‏ سازمان باید پیوسته ، پایگاه دانش خود را به روز کند تا بتواند آن را به عنوان منبعی برای مزیت رقابتی ، حفاظت نماید .

۳- ارزش نامعلوم : تخمین تأثیر سرمایه گذاری در دانش به علت وجود جنبه ای ناملموس بسیار مشکل است .

۴- ارزش نامعلوم به اشتراک گذاری : به طور مشابه ، تخمین ارزش اشتراک دانش یا حتی اینکه چه کسی بیشتر از آن نفع می‌برد ، دشوار است .

۵- وابستگی به زمان : مطلوبیت و اعتبار دانش ممکن است با زمان تغییر کند ، ‌بنابرین‏ فوریت ، قدمت ، زوال پذیری و ناپایداری دانش ، از ویژگی های مهم آن هستند .

۱۲-۲- دانش مستتر و آشکار :

پولانی اولین کسی بود که دانش عینی و ضمنی سازمان را تعریف کرده و بین آن ها تفاوت قائل شد. دانش عینی[۲۵] ، دانشی ملموس ، عقلانی و فنی ( داده ها ، سیاست ها ، رویه ها ، نرم افزارها ، مستندات و غیره ) دانش ضمنی[۲۶] معمولأ در دامنه یادگیری ذهنی ، ادارکی و تجربی است ؛بسیار شخصی بوده و رسمی کردن آن دشوار است .( Ju,Ying Li,2006:877)

دانش عینی ، شامل سیاست ها ، راهنماهای رویه ها ، گزارش های دولتی ، گزارش ها ، طرح ها ، تولیدات ، استراتژی ها ، اهداف ، مأموریت و مزایای رقابتی شرکت و زیر ساخت فناوری اطلاعات است . این دانش به صورتی تدوین شده است که می‌تواند بین افراد توزیع گشته یا بدون نیاز به دخالت افراد ، تبدیل به یک فرایند یا استراتژی شود . رابطه ساده ای بین تدوین دانش و هزینه انتقال آن وجود دارد . هر چه دانش عینی تر شود ، با هزینه کمتری انتقال داده می شود .(Tsang,1997:89) دانش عینی ، دانش سیال[۲۷] نیز نامیده می شود زیرا پس از مستند شدن ، به راحتی می‌تواند از دست افراد ، مستندات یا سازمان ها جدا شود .

دانش ضمنی ، مجموعه ای از تجربیات ، نقشه های ذهنی ، بینش ، فراست ، تخصص ، اطلاعات ، رموز تجاری ، مجموعه های مهارتی ، درک و آموخته های یک سازمان و فرهنگ سازمانی که تجربیات گذشته و حال افراد ، فرآیندها و ارزش های سازمان را در خود نهفته است ، می‌باشد . دانش ضمنی که با عنوان دانش نهفته نیز شناخته می شود (Glote,Terziovski,2004:409) معمولأ یا در ذهن افراد قرار می‌گیرد یا در تعاملات گروهی داخل یک بخش یا شعبه سازمان ، جای دارد . دانش ضمنی ، معمولأ سطوح بالای تخصص یا مهارت را در بر می‌گیرد . معمولأ انتقال آن کند و پرهزینه است و ممکت است با موارد مبهم ، مخدوش گردد (Tsang,1997:89) دانش مستتر ، دانش مانا[۲۸] نیز نامیده می شود زیرا جدا کردن آن از منبعش ، نسبتأ دشوار است .

۱۳-۲- تعاریف مدیریت دانش :

به نظر جونز ، مدیریت دانش یک رویکرد سیستماتیک یکپارچه جهت شناسایی ، مدیریت و تسهیم تمام دارایی های اطلاعاتی سازمان است ، که شامل بانک های اطلاعاتی ، مدارک ، سیاست ها و رویه ها می‌باشد .(Jung,Chow,2003:525)

همچنین مدیریت دانش به عنوان یک کاربرد هدف گرا و سیستماتیک پیمانه هایی جهت هدایت و کنترل دارایی های دانش قابل لمس و غیر قابل لمس سازمان شناخته می شود که با هدف استفاده از دانش موجود داخلی و خارجی و پیشرفت در نظر گرفته می شود (Yang,2004)

به نظر اسمیت مدیریت دانش ، یک محیط کاری جدید ایجاد می‌کند که دانش و تجربه به آسانی می‌توانند به اشتراک گذارده شوند و همچنین اطلاعات و دانش را فعال می‌کند تا به سمت افراد واقعی و در زمان واقعی جریان یابند تا آن ها بتوانند مؤثر و کاراتر عمل کنند (Sternberg,1999:34)

پیتر دارکر اعتقاد دارد ” راز موفقیت سازمان ها در قرن ۲۱ اجرای صحیح مدیریت دانش است ” . بنابریان در سازمان های هزاره سوم اجرای مدیریت دانش ضروری بوده و مؤسسات باید با برنامه ریزی برای اجرای آن اقدام کنند . موفقیت سازمان ها به طور قزاینده ای ‌به این موضوع وابسته است که چطور به طور مؤثر سازمان می‌تواند دانش را بین کارکنان سطوح مختلف جمع‌ آوری ، ذخیره و بازیابی کند (Mumford,Licuanan,2004:150).

۱۴-۲- سیستم های مدیریت دانش :

سیستم های مدیریت دانش[۲۹] به استفاده از فناوری نوین اطلاعات ( مثل اینترنت ، شبکه داخلی ، شبکه خارجی ، فیلترهای نرم افزاری ، انبارهای داده ) ، برای سازماندهی ، ارتقاء و تسریع مدیریت دانش درون و برون سازمانی ، اشاره دارند . (Alavi,Leidner,1999:829)

سیستم های مدیریت دانش ، در پی آن هستند که با فراهم آوردن سرمایه انسانی سازمان ، به آن در تطابق با شرایطی نظیر ریزش نیرو ها ، تغییرا ت سریع و کوچک شدن اندازه سازمان ، کمک کنند .

یک سیستم مدیریت دانش فعال ، شش گام را در یک چرخه دنبال می‌کند (توربان ، افرایم ، ۲۰۰۶) ( مطابق شکل ۲-۲) دلیل چرخه مانند بودن سیستم ، بهبود پویایی آن در طول زمان ، محیط تغییر می‌کند و دانش برای اینکه این تغییرات را منعکس کند باید به روز شود . چرخه سیستم مدیریت دانش به صورت زیر عمل می‌کند :

دانش

شکل ۳-۲ : چرخه سیستم مدیرت دانش (توربان ، افرایم ، ۲۰۰۶)

۱٫ خلق دانش[۳۰] : دانش هنگامی که افراد ، روش های نوین انجام کارها را دریافته یا مهارت جدیدی کسب می نمایند ، خلق می وشد . گاهی اوقات دانش خارجی ، وارد سازمان می شود .

۲- کسب دانش[۳۱] : دانش جدید باید ارزشمند تلقی شود و به صورتی معقول ، ارائه گردد .

۳- پالایش دانش : دانش جدید ، باید با شرایط ، تطبیق داده شود و بدین ترتیب کاربردی گردد . اینجا است که بینش های انسان ( قابلیت ضمنی ) باید در راستای حقایق عینی ، به کار گرفته شوند .

۴- ذخیره ی دانش : سپس دانش مفید باید به شکلی منطقی در یک مخزن دانش ، به گونه ای ذخیره شود که دیگران نیز در سازمان بتوانند به آن ، دسترسی داشته باشند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]