مطالعه دیگر توسط آلن و همکاران (۱۹۹۳) گرایش ساکنین روستایی را به توسعه گردشگری بررسی کرده نتیجه گرفتهاند که تصویر درستتر از اثرات گردشگری با محاسبه کل فعالیت اقتصادی و سطح توسعه گردشگری به دست می آید. ساکنین جوامع روستایی دارای فعالیت اقتصادی اندک و توسعه گردشگری پایین، امید یا انتظارات بالایی به توسعه گردشگری در آینده دارند. ساکنین اجتماعات روستایی دارای فعالیت اقتصادی زیاد و توسعه گردشگری بالا، به بعضی از مزایای توسعه گردشگری پیبرده اند. بنابرین ساکنین این نوع اجتماعات گرایش مثبتتری نسبت به توسعه گردشگری دارند. اگرچه اجتماعات دارای فعالیت اقتصادی بالا و توسعه گردشگری پایین، به لحاظ اقتصادی پایدار هستند و ساکنین آن نیازی به توسعه گردشگری نمیبینند. همچنین اجتماعات دارای فعالیت اقتصادی پایین و توسعه گردشگری بالا، دلسرد میشوند زیرا آن ها به منافع اقتصادی ناشی از توسعه گردشگری دست نیافتهاند.
لانک فورد در سال ۱۹۹۴ حمایت و گرایش ساکنین، فعالان بخش گردشگری و مسئولان را نسبت به توسعه گردشگری در ناحیه روستایی ایالت واشینگنن و اورگن مورد بررسی قرار داد و به این یافته رسید که تفاوت معناداری بین گروه های فوق الذکر در جامعه مقصد در خصوص میزان حمایت از توسعه گردشگری وجود دارد به طوری که فعالان بخش گردشگری بیشترین حمایت را از توسعه گردشگری نسبت به دو گروه دیگر داشتند و ساکنین این ناحیه تا حدودی در خصوص توسعه تسهیلات گردشگری اضافی و تشویق گردشگری در محدوده این اجتماع مردد بودند. همچنین ساکنین معتقد بودند که دولت محلی نمی تواند اثرات منفی گردشگری را کاهش دهد Lankford,1994; 42)).
مک گیهی و آندرک در سال ۲۰۰۴ در مقاله ای تحت عنوان عوامل پیش بینیکننده حمایت ساکنین روستایی از گردشگری در اجتماعات روستایی آریزونا در ایالات متحده آمریکا به این نتیجه رسیدند که میان وابستگی اجتماع روستایی به گردشگری و گرایش منفی جامعه میزبان به گردشگری رابطه وجود دارد به طوری که با وابستگی بیش از پیش اجتماعات به گردشگری، ساکنین به طور روز افزونی از آثار منفی آن در اجتماع آگاه خواهند شد و نگرشهای منفی به گردشگری بر آثار مثبت آن سایه میافکندMcGehee and Andereck; 2004, 131) ). در مورد گرایشهای ساکنین نسبت به توسعه گردشگری دو مدل وجود دارد که در زیر به تشریح آن پرداخته می شود:
۲-۱۰ – مدل داکسی
داکسی[۲۶] با ارائه شاخص رنجش معتقد است زمانی که تعداد گردشگران افزایش مییابد ساکنان نسبت به گردشگر واکنشهای مخالفتآمیزی نشان می دهند و جامعه مراحلی از شادی (رضایت) تا مخالفت را طی می کند (به نقل از(Rayn et al 1998 , 358. علاوه بر این نگرش ساکنین نسبت به گردشگر تحت تاثیر عواملی چون وضعیت اقتصادی حوزه(Johnson et al 1994, 629) )، یکپارچگی و انسجام اجتماعی جامعه(Mccool and Martin 1994 ,pp.29)، مجاورت و نزدیکی به حوزه توریستی(Morphy 8) ، ترس از بین رفتن هویت، وسعت حوزه، مدت زمان برقرای جریانات توریستی یا سطح بلوغ گردشگر در حوزه ( Liu et al 1987 ,36)، شدت تراکم توریست در حوزه (Pizam 1987 , 8)، مرحله توسعه گردشگر (Belise and hoy 1980 , 83)، شدت استفاده از منابع پایه و سطح علاقمندی میزبان (Gursoy et al 2002 ,pp.104) و سن، زبان، روابط شخصی ومحلی و طول اقامت ساکنین (Brougham and Butler 1981 , 589) قرار میگیرد (رهنمایی و دیگران ، ۱۳۸۹ص۲۹ ).
وی چهار مرحله را برای توسعه گردشگری تصور کردهاست که شباهت بسیار زیادی به واقعیت دارد. این چهار مرحله عبارتند از: خشنودی، رضایت، بی تفاوتی، حساسیت و مخالفت (تقابل).
– مرحله خشنودی و رضایت (امیدواری): در این مرحله ساکنین محلی توسعه گردشگری را پشتیبانی میکنند و مشتاق سهیم شدن گردشگران در جامعهشان هستند. توسعه سریع گردشگری به وفور با سطوح بالای رضایت ترکیب می شود. در این مرحله مخالفان توسعه گردشگری از نظر تعداد کم هستند و معمولاً با بخشی از موضوعات و موارد حاشیهای مخالفت میکنند.
– مرحله بی تفاوتی: رشدی که توسعه سریع گردشگری را تحریک می کند، دوباره آرام میگیرد. ساختار اجتماعی جامعه با ورود مهاجران جویای کار تغییر مییابد. به نظر میرسد وعدههای خوب اقتصادی فقط در مورد تعداد محدودی از ساکنین صادق بوده است.
– مرحله حساسیت: چنان که فعالیت گردشگری به توسعه خود ادامه دهد در طول توسعه به دلیل افزایش در واردات و فصلی بودن ممکن است حساسیت رخ دهد. مثل اینکه توسعه گردشگری برنامه ریزی نشده باشد و به داخل محیطهای حساس نواحی گسترش یابد. نهایتاًً هزینه کالاهای اساسی مانند غذا خیلی سریع افزایش پیدا می کند، به طوری که نرخ افزایش قیمت این نوع کالاهای اساسی سریعتر از نرخ افزایش درآمد اهالی ناحیه است. رشد درآمد نیز که در مراحل اخیر عملی شده بود، با افزایش نرخ تورم کمرنگ می شود. چنانچه محیط یا جاذبهها در نواحی روستایی در طول دوره توسعه دچار محدودیت و یا تغییر شوند، تعداد بازدیدکنندگان ممکن است کاهش یابد و منجر به وفور بیش از حد تسهیلات و در نتیجه رکود اقتصادی می شود. در طول دوره حساسیت به جهت توسعه برنامه ریزی نشده گردشگری، درک و پذیرش امر حفاظت و مراقبت به عنوان یک نیاز مطرح می شود.
– مخالفت(تقابل): در این مرحله پی برده می شود که محیط روبه زوال است و ساکنین بیشتر از هر چیزی توسعه برنامه ریزی نشده گردشگری را، در تغییر محیط مقصر میدانند. ساکنین مخالفت خود را با هر نوع رفتار جدیدی از گردشگران که به آداب و رسوم بی علاقه هستند و رفتارهای متجاوزانه دارند، ابراز میکنند. حتی ممکن است چنین مطرح شود که گردشگران نقش تخریب کننده دارند. وقتی که افزایش ورود گردشگران از نقطه A به نقطهB میرسد، اثرات اجتماعی کاهش مییابد. این مرحله رضایت است. خط افقی ممتد A-D سطوح اثرات اجتماعی را نشان میدهد. با ادامه مرحله رضایت که با رشد و توسعه سریع همراه است، سطح تأثیر اجتماعی کاهشی را نشان میدهد. همان طور که ورود گردشگران ادامه مییابد و بر توسعه تسهیلات اضافه می شود، در تعامل میزبان و میهمان تغییری آغاز میگردد و نهایتاًً رضایت به سوی بی تفاوتی سیر می کند و سطح تأثیر اجتماعی به نقطه B میرسد .
شکل ۲-۴: مدل داکسی در مورد سطوح اثرات اجتما
عی
(Gartner, 1966, 180) Source:
نارضایتی از نوع توسعه یا از سطح توسعه گردشگری، آغاز نوعی آگاهی اجتماعی را نشان میدهد. برخی شاخص ها نشان میدهد که میزان تأثیرات ممکن است متفاوت باشد. نهایتاًً به نقطه C یعنی به مرحله بی تفاوتی میرسد. اگر قرار است یک حد ظرفیتپذیری برای گردشگران تعیین شود، آن نقطه می تواند ما بین نقطه B و C باشد. یا نقطهای که میزان تأثیرات اجتماعی کمتر از آنچه که قبل از رشد و توسعه گردشگری بوده، باشد. هر چیزی فراتر از نقطه C منجر به میزان گسترده ای از تاثیرات اجتماعی قبل از توسعه میگردد و اگر از اصطلاح اقتصادی استفاده شود گفته می شود که آن فراتر از نقطه کاهش ستاندهها خواهد بود. در مرحله مخالفت، برگشتن به حالت اول توسعه گردشگری غیرممکن است (Gartner,1996, 180).
۲-۱۱ – مدل باتلر
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:00:00 ب.ظ ]
|