۲-۷- بعدمالی رفتاری درباره گرایش احساسی سرمایه گذار

مقوله تصمیم گیری در بازار سهام امری مهم و حیاتی است تصمیم گیری احساسی و به دور از عقل و منطق باعث می شود سرمایه گذاران هزینه های گزافی را متحمل شوند.از این رو تجزیه و تحلیل درست اخبار و وقایع پیرامون شرکت های بورسی در سطح خرد و کلان و منطقی عمل کردن در شرایط حساس تصمیم گیری باعث حفظ سرمایه های سهام‌داران و سودآوری آن ها می شود.از این رو پرداختن به موضوع هیجانات در تصمیم گیری ها در بازار امری مهم و حیاتی است.

در همین راستا علم مدیریت مالی به طور کلی به دو شاخه تقسیم می شود:

    1. مالی استاندارد(عقلایی

  1. مالی رفتاری

مالی استاندارد یا عقلایی همان‌ طور که از نامش پیدا است براین مفهوم استوار است که افراد در تصمیم گیری های خود به طور عقلایی رفتار می‌کنند.

در واقع اساس و شالوده مالی استاندارد وجود انسان عاقل اقتصادی است که این انسان عاقل اقتصادی یا بازیگران عقلایی اساس و شالوده تئوری اقتصاد کلاسیک را تشکیل می‌دهد و در نتیجه فرضیه بازار کارا نیز که از دل مالی استاندارد بیرون آمده است بر مبنای اصل وجود انسان عاقل اقتصادی بنا شده است.

‌بر اساس این فرضیه مجموعه بازار سهام در دریافت و پردازش اطلاعات ورودی به طور معقول عمل می‌کند و اطلاعات بی درنگ پس از رسیدن به بازار ،بدون تمایل و گرایش خاص در قیمت اوراق بهادار منعکس می‌شوند.

فرضیات مالی استاندارد جایی برای خطاهای شناختی و انسانی در تصمیم گیری های مالی باقی نگذاشته است.شناخت همین احساسات و خطاها در تحقیقات مالی و روندهای قیمت و بازدهی در بازار های مختلف منجر به ایجاد جریانی در مدیریت مالی و سرمایه گذاری شد که به مالی رفتاری شهرت یافت.

مالی رفتاری پدیده هایی شامل سرمایه گذاران فردی و پیامدهای سطح بازار را مدل بندی و تفسیر می‌کند. مایکل پومپیان مالی رفتاری را به دو سرفصل عمده تقسیم ‌کرده‌است:مالی رفتاری خرد و مالی رفتاری کلان.

    • مالی رفتاری در سطح خرد،رفتارها و تورش های(گرایش های)سرمایه گذاران فردی را مورد بررسی قرار می‌دهد که آن ها را از بازیگران عقلایی در تئوری اقتصاد کلاسیک متمایز می‌کند.

  • مالی رفتاری در سطح کلان بی قاعدگی ها در فرضیه بازار کارا را مدنظر دارد و ناکارایی ها و استثنائات را در بازارهای مالی مورد مطالعه قرار می‌دهد.

در حقیقت این دو سطح ، دو چالش عمده مالی رفتاری و مالی استاندارد را بررسی می‌کند. مالی رفتاری در سطح خرد به سوالاتی از این دست می پردازد که آیا سرمایه گذاران فردی کاملا عقلایی هستند یا خطاهای ادراکی و احساسی تصمیمات مالی آنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ در حالی که در مالی رفتاری در سطح کلان ‌به این سوال پرداخته می شود که فرضیه بازار کارا تا چه حد توضیح دهنده رفتار بازار های مالی است و ناکارایی ها چگونه توجیه می‌شوند؟

حال در این نوشته سعی بر این است تا به رفتارهای هیجانی سرمایه گذاران در بورس پرداخته شود و بدین ترتیب بحث خود را محدود به سطح خرد مالی رفتاری می نماییم.

آنچه بورس ایران در طی سالیان دراز به آن گرفتار بوده ‌سر زدن رفتار هیجانی و به دور از منطق سرمایه گذاران در مواجهه با اخبار داخلی و بین‌المللی بوده است به گونه ای که واکنش سرمایه گذاران نسبت به اخبار منشر شده گاه فراتر از حد تصور بوده و گاهی هم بدون هیچ توجیه و پشتوانه ای شاهد بروز رفتارهای هیجانی از جانب سرمایه گذاران می باشیم.

رفتار هیجانی(مالی رفتاری) که درست برخلاف رفتار عقلایی است به معنی تبعیت و همراه شدن با جهت و روند لحظه ای و روزانه بازار است، رفتاری است که بر اساس عقل و منطق نیست و صرفا بر اساس جو موجود در بازار است.

در همین رابطه اگر به تاریخ چند ساله بورس نگاهی بیندازیم به کررات خواهیم دید که سرمایه گذاران در این بازار به شدت تحت تاثیر هیجانات ناشی از اخبار و وقایع داخلی و بین‌المللی و رفتارهای هیجانی و کاملا غیر منطقی و عقلایی از خود نشان داده‌اند به طور مثال می توان به انتشار خبر حمله آمریکا به سوریه دراواخر تابستان سال گذشته اشاره کرد که به طور کلی بورس را به حالت اغما فرو برد و یا اگر به انتشار اخبار پیرامون مذاکرات هسته ای کشورمان با گروه ۱+۵ در طول یک سال گذشته نگاهی بیندازیم به خوبی متوجه این گونه رفتارهای هیجانی سرمایه گذاران خواهیم شد.

به خصوص مذاکرات اخیر در چهارم آذر ماه سال جاری که به تمدید توافق نامه ژنو منجر شد گواهی بر این ادعا است. تمدید توافق نامه هسته ای اگر خبر مثبتی برای اقتصاد کشور نباشد لااقل خبر بدی هم نیست.

ولی آنچه که مسلم هست معاملات روزهای بعد از تمدید توافق می‌باشد که به رغم صحبت های مسئولین از نزدیک شدن به توافق هسته ای و انتشار اخبار مثبت با صف فروش و روند منفی سهام شرکت ها و افت ۱۲۰۸ واحدی شاخص در روز بعد مواجه بودیم. خیلی جالب است که در بورس کشور ما فعالانش ظرف یک روز یا حتی چند ساعت به مطلوب بودن یا نبودن یک شرکت بورسی و یا کل بازار سرمایه پی می‌برند.

چالش و خلایی که سرمایه گذاران در رابطه با بروز رفتارهای هیجانی در بورس با آن مواجه هستند از یک طرف عدم مهارت و تجربه و تخصص و تحصیلات مرتبط است و از طرف دیگر فردی عمل کردن سرمایه گذاران است ‌به این معنی که سرمایه گذار با علم به اینکه تخصص و تجربه کافی ندارد به طور فردی و بنا به گفته های دیگران عمل می‌کند واز ابزارهای متنوع بورس مانند سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک(که این صندوق ها با بهره گیری از کادر متخصص و مجرب به سرمایه گذاری در بازار سهام می پردازند.)استفاده نمی کنند.

سرمایه گذاران بورس خصوصاً سرمایه گذاران حقیقی باید بدانند که لازمه موفقیت در بورس بهره گیری از تحلیل بنیادی و اهمیت دادن هرچه بیشتر به آن است و باید از هر دو تحلیل تکنیکی و بنیادی در کنار هم استفاده نمایند.

شرط دیگر موفقیت در بورس داشتن تحصیلات مرتبط و تخصص و تجربه کافی در زمینه سرمایه گذاری در بورس است و در غیر این صورت سرمایه گذاران باید به شکل غیرمستقیم و از طریق صندوق های سرمایه گذاری مشترک اقدام به سرمایه گذاری در بورس نمایند.

راهکاری که به طور کلی باعث جلوگیری از بروز رفتارهای هیجانی در سرمایه گذاران و عدم متحمل شدن زیان های سنگین از جانب افراد حرفه ای بورس و بعضا حقوقی ها می شود. راهکاری که در صورت تحقق آن شاهد شکل گیری روند منطقی در بورس خواهیم بود.

۲- ۸- تعریف گرایش

روانشناسان گرایش را یک تمایل اکتسابی برای ارزیابی چیزهای مختلف به یک شکل خاص تعریف می‌کنند. این می‌تواند شامل آدمها، مسائل، اشیاء یا اتفاقات باشد. چنین ارزیابی‌هایی معمولاً مثبت یا منفی هستند اما گاهی هم ممکن است قطعیت نداشته باشند. به ‌عنوان مثال، ممکن است حس شما نسبت به یک فرد یا مسئله خاص حس مشخصی نباشد.

محققان نیز بر این عقیده هستند که گرایشات مؤلفه‌‌های مختلفی دارند.

مؤلفه‌ احساسی: آن فرد، شیء یا اتفاق چه حسی در شما ایجاد می‌کند.

مؤلفه‌ شناختی: افکار و اعتقادات شما نسبت به آن موضوع.

مؤلفه‌ رفتاری: آن گرایشات چطور بر رفتار شما تاثیر می‌گذارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...