کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 افزایش اعتماد در رابطه عاطفی
 معرفی نژاد سگ اشپیتز و ویژگیها
 راهنمای کسب درآمد در منزل
 درآمد دلاری از فریلنسینگ خارجی
 آموزش ابزار هوش مصنوعی Gemini
 تفاوت عشق و وابستگی از دید روانشناسی
 ساخت و فروش محصولات دیجیتال
 ضرورت کفش برای سگ‌ها
 ویژگیهای رابطه عاطفی پایدار
 استفاده حرفه‌ای از Leonardo AI
 ایده‌های درآمدزایی بدون سرمایه
 معیارهای مهم برای ازدواج
 محافظت از احساسات در رابطه
 رازهای انتخاب همسر مناسب
 درآمد از نوشتن مقالات آنلاین
 فروش دوره‌های آموزشی آنلاین
 تکنیک‌های نشانه‌گذاری اسکیما
 آمادگی قبل از خرید سگ
 انواع جوش و درمان در سگ‌ها
 درآمد از طراحی قالب وبسایت
 مراقبت از سگ هاسکی
 رفع لینک‌های شکسته فروشگاه اینترنتی
 یادگیری از اشتباهات رابطه عاطفی
 تبدیل شدن به حرفه‌ای در ChatGPT
 معرفی نژاد سگ دوبرمن
 خوراکیهای خطرناک برای خرگوش
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۱-۲-۲ عرف به اعتبار صدور

عرف به اعتبار صدور به دو گونه­ عام و خاص تقسیم می­گردد، از آن جا که دیدگاه فقیهان و حقوق دانان درباره عرف عام و عرف خاص با یکدیگر متفاوت است ابتدا به تعریف ارائه شده از سوی هر یک از آنان می­پردازیم.

۱-۲-۲-۱ عرف عام و خاص از دیدگاه فقه

عرف عام در نزد فقیهان، عرفی است که همه یا بیشتر مردم سرزمین­های اسلامی، صرف نظر از پای بندی به شریعت الهی از قدیم و جدید چه در زمان وحی و رسالت و چه پس از آن با وجود همه اختلافات در سطوح زندگی، فرهنگ، محیط، زبان و نژاد در آن شرکت داشته و آن را پذیرفته­اند همانند رجوع جاهل به عالم و عدم نقض یقین به شک.[۷۶]

از عرف عام که در بسیاری از پدیده ­ها و نهادهای اجتماعی عمومی، نظم و سامان به خود ‌می‌گیرد، گاهی با عنوان «بنای عقلا» یا «طریقه و سیره­ی عقلا» نام برده می­ شود.[۷۷]

عرف خاص، عرفی است که تنها گروه خاصی در آن شرکت دارند، این قسم از عرف اختصاص به ناحیه­ای محدود و یا گروهی از مسلمانان دارد و به مراتب فراوان­تر از عرف عام ‌می‌باشد؛ زیرا با تحول و تغییر مداوم و همیشگی جامعه و پیدایش گروه ­های جدید اجتماعی، هر روز بر تعداد این گونه عرف­ها افزوده می­ شود.[۷۸]

۱-۲-۲-۲ عرف عام و خاص از دیدگاه حقوق

از نظر حقوق ‌دانان عرف عام به عرف متداول بین گروهی از مردم که جهت جامع رسته­ای نداشته باشند اطلاق می­ شود، این عرف که در یک کشور رایج و قانون آن کشور می­گردد و گاهی وجود آن به وسیله­ دادگاه معین می­ شود، آن چنان پا برجا شده است که همگان از آن آگاهند و فرض بر آن است که همه اشخاص در هر فرصتی که بیابند، آن را به کار می­بندند، عرف خاص، عرفی است که تنها در میان ساکنان منطقه­ای خاص و یا در بین یک صنف و دسته جاری است، گاهی به آن عرف مخصوص نیز می­گویند.[۷۹]

از آن­چه بیان گردید، روشن می­ شود که تصور فقیهان مسلمان از عرف عام و خاص با آن­چه امروزه حقوق ‌دانان از این دو عنوان استنباط می­نمایند، از حیث قلمرو و دایره­ی شمول متفاوت است، ‌به این معنا که منظور از عرف عام در فقه آن است که امری در تمام سرزمین­های مسلمانان و در بین همه ملل مسلمان رواج داشته باشد، عرف خاص نیز، در فقه عرفی است که در میان گروهی از امت ملاحظه می­گردد.[۸۰]

در اینجا منظور از عام و خاص بودن عرف، کثرت و قلت افرادی است که آن را پذیرفته اند، نه اطراد و غلبه، به لحاظ توسعه مصادیق و تکرار عمل، زیرا ممکن است چیزی بین مردم معمول، ولی محدود به مورد خاص و عاری از اطراد و غلبه باشد.[۸۱]

۱-۲-۳ انواع عرف عام و خاص

۱-۲-۳-۱ انواع عرف عام

عرف عام به اعتبار زمان و مکان، قلمرو و پیروان یک مذهب به انواع مختلفی تقسیم می­ شود که به هر یک از آن­ها اشاره خواهد شد.

۱-۲-۳-۱-۱ عرف به اعتبار زمان و مکان

عرف عام از حیث زمان و مکان به دو گونه تقسیم پذیر است:

۱-عرف اعصار، و آن عرفی است که در همه زمان­ها، از زمان شارع تا کنون جاری است.

۲- عرف امصار، و آن عرفی است که در همه قلمرو و سرزمین اسلامی جاری است.[۸۲]

۱-۲-۳-۱-۲ عرف مملکتی

عرف مملکتی که در برابر عرف محلی به کار برده می­ شود، عرفی است که در قلمرو یک کشور جاری است و تمام مردم یا اغلب آن را در عمل اتخاذ کرده باشند.[۸۳]

برخی از حقوق ‌دانان عرف مملکتی را از مصادیق عرف امصار به شمار می ­آورند.[۸۴]

۱-۲-۳-۱-۳ عرف مذهبی

به عرف متداول بین تمام یا اغلب پیروان یک مذهب، عرف مذهبی می­گویند، خواه پیروان آن مذهب در یک کشور ساکن باشند، یا در چند کشور زندگی کنند، مانند این که کفر در دین اسلام از موانع ارث شمرده می­ شود،[۸۵] این عرف که در واقع قواعد مذهبی است، اگر چه- همان گونه که پیش از این گفته شد- از محل بحث خارج است، اما از سوی برخی از گونه­ های «عرف عام» دانسته شده است.[۸۶]

۱-۲-۳-۲ انواع عرف خاص

عرف خاص از حیث زمان و مکان و گروهی که آن را در بین خود پذیرفته­اند، به سه گونه تقسیم می­ شود.

۱-۲-۳-۲-۱ عرف به اعتبار زمان و مکان

عرف خاص از جهت مکان و زمان به دو گونه­ عرف خاص زمانی و عرف خاص مکانی تقسیم می­گردد:

الف)۱- عرف خاص زمانی: عرفی است که در زمانی رایج و مرسوم بوده و در زمانی دیگر منسوخ گردیده است، مانند عرف عرب­ها که قبل از اسلام معاملات را به گونه­ منابذه انجام می­دادند.[۸۷]

۲- عرف خاص مکانی، مراد از این عرف چیزهایی است که فقط در یک منطقه یا یک شهر یا یک روستا پذیرفته شده است و از آن به عنوان «عرف بلد» نیز نام برده می­ شود، مانند استعمالات محلی از قبیل کاربرد لفظ «ولد» در خصوص پسر، در صورتی که در عرف عام در مطلق فرزند به کار برده می­ شود.[۸۸]

ب) عرف خاص صنفی

عرف حقوقی همان­گونه که ممکن است منحصر به ساکنان سرزمین محدودی باشد، می ­تواند بدون ملحوظ داشتن سرزمینی که در آن رواج یافته، مخصوص رابطه­ حقوقی گروه و دسته­ معینی از افراد گردد که حرفه­ی واحدی را برگزیده­اند و یا شرایط خاصی آن­ها را به گروه پیوند داده است، این صاحبان فنون و گروه ­های مختلف اجتماعی مستقر در کشور، اگر چه مقررات قانونی واحدی متابعت می­نمایند، ولی از حیث وابستگی به حرفه، گروه و صنفی که آن را برگزیده­اند، بنا به مقتضیات آن حرفه، صنف و گروه از عرف­های مخصوصی پیروی می­نمایند که از طبیعت و ماهیت این مملکت از زندگی جمعی آنان ناشی می­گردد. ‌بنابرین‏ عرفی که تنها در بین گروه و صنفی خاص مرسوم و رایج است و همه یا بیشتر افراد آن گروه و صنف، آن را در میان خود پذیرفته و به کار می­بندند، «عرف خاص صنفی» می­گویند. همانند عرف علمای اصول، عرف تجار و….[۸۹]

۱-۲-۳-۲-۲ عرف به اعتبار لازم الاجرا بودن

هرگاه عناصر و ارکان عرف ‌در مورد معینی به گونه ­ای احراز گردد که در نتیجه­ تکرار و انس، مخالفت با آن زشت و مخل نظم شمرده شود، به آن عرف، عرف مسلم می‌گویند، به دیگر سخن عرف مسلم آن است که در اثر تکرار، در طول زمان برای جامعه به صورت عادت مسلم درآمده است،[۹۰] قانون، عرف مسلم را معتبر شناخته و امر به اجرای آن داده است، مثلاً در آثار معاملات، ماده ۲۲۰ قانون مدنی می­گوید: عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می­نمایند، بلکه به کلیه­ نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می­ شود، ملزم می­باشند.[۹۱]

عرف قراردادی، عرفی است که طرفین قرار داد، مورد قبول قرار داده ­اند، مثل این­که متعاملین (خریدار و فروشنده) محل تحویل کالا را به عرف محل وقوع معامله موکول کنند.[۹۲]

۱-۲-۳-۲-۳ عرف به اعتبار مقدار شیوع

عرف، به اعتبار میزان شمول آن نسبت به مصادیق خود، به سه گونه­ مطرد، غالب و مشترک تقسیم می­ شود:

الف) عرف مطرد: عرفی است که فراگیری آن به حدی است که در تمام موارد بر طبق آن مشی شود و عمل مخالف دیده نشود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:40:00 ب.ظ ]




به طور کلی عواملی که می توان مصداق جهانی شدن سیاست داشته باشد عبارتند از:

    1. عواملی که می‌توانند فاجعه ای با ابعاد جهانی ایجاد کنند مانند مسائل زیست محیطی، فقر و گرسنگی،

    1. عوامل همگرایی و واگرایی که ممکن است به مداخله های بشردوستانه منجر شوند مانند مسائل حقوق بشر، حقوق بشردوسانه، دموکراسی گرایی، ملی گرایی قومی و…

  1. عوامل اقتصادی مانند: بدهی، فقر، توسعه و نظم اقتصادی که وابستگی متقابل اقتصادها به یکدیگر، جهانی شدن این عوامل را ناگزیر می‌سازد. (اخوان زنجانی،۱۳۸۱،۹۴-۹۳)

در واقع امروزه فقر، اقتصاد و رابطۀ آن ها با یکدیگر در سطح وسیعی، جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار داده و موضوعی است که افکار عمومی، نخبگان و دولتمردان را در سراسر جهان، به خود مشغول ساخته است. تصویب وتدوین چندین سند منطقه ای و بین‌المللی حقوقی در برخی حوزه های حقوق اقتصادی (نظیر :کنوانسیون جرایم سازمان یافته فراملی یا کنوانسیون وین ۱۹۸۸م، کنوانسیون حقوق کیفری ‌در مورد فساد(۱۹۹۹)و… و نهایتاً” کنوانسیون های بین‌المللی مبارزه با جرایم اقتصادی و فساد به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳) گواه جهانی و بین‌المللی شدن این پدیده است. این کنوانسیون ها با اعتقاد ‌به این که دیگر جرایم اقتصادی و فساد موضوع داخلی نیست، بلکه پدیده ای فراملی است که بر تمامی جوامع و اقتصادها تاثیر می‌گذارد، همکاری بین‌المللی را جهت جلوگیری و کنترل و ریشه کنی آن با اهمیت تر نموده است. بی جهت نیست که در مقدمه کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با فساد[۲۹] مصوب ۲۰۰۳معروف به کنوانسیون مریدا، آمده است که موضوع «پیشگیری و از بین بردن فساد مسئولیت تمامی دولت هاست و آن ها باید با یکدیگر و یا افراد در ‌گروه‌های خارج از بخش دولتی مثل جامعه مدنی، سازمان های غیردولتی و سازمان های جامعه مدار برای مقابله با فساد همکاری مؤثر داشته باشند. » یا در پیش نویس کنوانسیون بین‌المللی مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی(پالرمو-۲۰۰۰م) در نظر بود تا در صورت فقدان سابقه قانونی در خصوص مواد و مقررات این کنوانسیون، کشورهای عضو، مواد مذبور را در قوانین داخلی خود به تصویب رسانیده و با یکدیگر معاهدات قضایی منعقد سازند. هرچند به دلیل عدم حصول اتفاق نظر بین دولت ها، نه تنها هیچ قانون بین‌المللی تحت این عنوان به تصویب نرسید، بلکه در عمل هیچ تعریف دقیق و معیار مشخصی از این نوع جرائم در کنوانسیون پالرمو، ارائه نشد و فقط به ذکر مصادیقی از جمله جرایم سازمان یافته، پول شویی(تطهیر پول)، ارتشاء، فساد مالی و… بسنده گردید.

)http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/422371(

با این حال این جرایم، به دلیل گره خوردن با حساست های اجتماعی و رعایت حقوق بشر، حتی اگر در بسیاری از موارد وقوع آن بدون وجود یک عنصر خارجی (فراسرزمینی) قابل تصور باشد، دیگر صرفا” یک مسئله حقوقی داخلی نخواهد بود، بلکه یک مسئلۀ بین‌المللی است که تمام جوامع با آن مواجه هستند، نظیرتعهد دولت ها به جرم انگاری و مجازات مرتکبان ارتشاء یک مقام در بخش خصوصی، برطبق کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل، بدون وجود هیچگونه عنصر خارجی یا فرا سرزمینی.

‌به این ترتیب علی‌رغم تفکر کلاسیک، که مقابله با جرم و جنایت بین‌المللی برون مرزی از طریق عملیات و موافقت نامه ها و کنوانسیون های بین‌المللی از لحاظ قانونی، اثر محدودی داشته، مگر اینکه به طور کامل در قوانین داخلی از حوزه های قضایی مربوطه مندرج و اجرا شوند،

)http://www.icaew.com/~/media/Files/Technical/Ethics/business-and-economic-crime-in-an-international-c(

به تدریج مجموعه موضوعات قابل اهمیت در سطح بین الملل، که امکان ‌پاسخ‌گویی‌ آن در محدودۀ فضایی دولت– ملت، فراهم نمی باشد، به مرورو با تشکیل کنوانسیون های جدید (نظیر کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازات های بی رحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی در سال ۱۹۸۴)، جزء مصادیق جهانی قرار می‌گیرد و صلاحیت جهانی را برای همه دولت ها از نظر حقوق و موضوع و بر اساس حقوق بین الملل کیفری، فراهم می کند (http://febanafi.blogfa.com/post/30)

به هر حال درک متقابل جامعه جهانی از پیچیدگی و در هم تنیدگی مسائل بین‌المللی، گفتگو ‌و یافتن راه حل های مشترک ‌و منصفانه برای حل آن ها وضرورت همکاری کشورها در چارچوب سازوکارهای حقوقی(حقوق بین الملل کیفری) مشخص بویژه درخصوص مبارزه با مرتکبان جرایم اقتصادی و فساد در دستیابی ‌به این آرمان اجتناب ناپذیر است.

بخش دوم- مفهوم فساد در اسناد بین‌المللی و مصادیق آن:

همچنان که پیش از این بیان شد، فساد، سوء استفاده ازموقعیت یک شخص برای انجام ارتکاب جرم، است که می‌تواند شامل درخواست یا پرداخت رشوه و تعدادی از جرایم دیگر باشد. فساد به مقامات دولتی محدود نمی شود. کارکنان شرکت ها بویژه شرکت های فراملی یا چند ملیتی نظیر تراست ها می‌توانند به طور غیراخلاقی از مشتریان خاص یا تامین کننده گان خاص رشوه بگیرند و یا به سرقت دارایی های شرکت بپردازند با این حال، زمانی که مقامات دولتی درگیر فساد می‌شوند به طرز ویژه ای آثارخطرناک و زیان آوری به همراه خواهد داشت. )

)http://www.icaew.com/~/media/Files/Technical/Ethics/business-and-economic-crime-in-an-international-(

فساد درفلج کردن اقتصاد هر کشور نقش غیرقابل انکاری دارد وآثار و پیامدهای مخربی را بر سطوح مختلف جامعه و بین‌المللی وارد می آورد. با ورود به قرن بیست و یکم، احساس فزاینده ای دربین کلیه کشورهای جهان نسبت به آثار مخرب فساد بویژه در سطح بین الملل نظیر: پرداخت رشوه به مقامات دولتی خارجی و…به وجود آمد، به طوری که امروزه یک اجماع بین‌المللی قوی به منظور پیشگیری از این معضل جهانی در قالب کنوانسیون هایی نظیر کنوانسیون مقابله با رشوه دهی به مقامات عمومی خارجی در معاملات تجاری بین‌المللی[۳۰] ۲۷ نوامبر ۱۹۹۷ و… انجام گرفته و متعاقب آن ضمن ارائه تدابیری در این رابطه، توصیه هایی نظیر: جرم انگاری ، پرداخت یا درخواست رشوه و… به دولت های عضو شده است.

کلمه فساد در فرهنگ فرانسوی (corruption) و ریشه لاتینی Rumrere)) آن به معنای «شکستن» یا «نقض کردن» می‌باشد. (ویتو تانری،۱۳۸۷،۱۵۰) آنچه شکسته یا نقض می شود می‌تواند یک «شیوه رفتار اخلاقی یا اجتماعی ویا مقررات اداری» باشد. طبق تعریف بانک جهانی وسازمان شفافیت بین الملل: فساد اداری عبارت است از« استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی اداری، تحت تأثیر منافع شخصی یا روابط و علایق خانوادگی». این تعریف مورد توافق عمومی در جهان است وبه طور ضمنی فرض شده است که مجموعه ای از قوانین و ضوابط مدون اداری وجود دارد که چهار چوب فعالیت های مجاز اداری را تعیین می‌کنند و هر گونه رفتار اداری که مغایر با این قوانین باشد و در آن انتفاع شخصی مطرح باشد فساد تلقی می شود. ((www.agahsazi.comnew.asp?new.hd=4435

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




جدول ۵٫۲٫ تعاریف و مفاهیم تولید چابک و چابکی

تعریف

نویسنده

سیستمی که به طور همزمان محصولات متفاوتی را بدون نیاز به تجدید سازمانی و تعطیلی در کار ، تولید می­ کند.

کاپلان و نورتون (۱۹۹۶)

یک سیستم تولیدی با توانمندی­های فوق­العاده جهت ارضای نیازهای متغیر بازار. چنین سیستمی توانایی تغییر سریع مدل­های محصول و خطوط تولید را دارا است و به طور نسبتاً مطلوبی، به نیازها و خواسته­ های مشتریان به صورت واقعی و به موقع پاسخگو است.

هوپر، استیپل و وینرز (۲۰۰۱)

تولید چابک قابلیت بقا و پیشرفت در یک محیط رقابتی پیوسته و تغییر غیرقابل پیش ­بینی به وسیله واکنش سریع و مؤثر برای تغییر بازارها است که، با کالاها و خدمات تعریف شده از سوی مشتری هدایت می­ شود.

گوناسکاران (۱۹۹۹)

شکوفایی و بالندگی مشتری؛ سازگاری افراد و اطلاعات؛ همکاری و توانایی تغییر را سه مؤلفه کلیدی تولید چابک می‌داند.

ماسکل (۲۰۰۱)

سه وجه از تولید چابک، ابعاد سازمانی، ابعاد تکنولوژیکی، و ابعاد انسانی هستند.

ورنادات (۱۹۹۹)

مدلی متشکل از معیارهایی چون رهبری، فرهنگ، نظام پاداش، اعضای سازمانی، تأمین کنندگان، مشتریان، و فناوری اطلاعات را ارائه می‌دهند.

کروسیتو و یوسف (۲۰۰۳)

مدل مفهومی اجرای چابکی با سه محور بنیادین محرکها، قابلیت‌ها، و تسهیل کننده های چابکی را ارائه می‌دهند.

شریفی و ژانگ (۱۹۹۹)

سه ویژگی چابکی را تحت سه عرصه تصمیماتی اینگونه عنوان می‌کنند: بازارهای محصول یا خروجی،‌سیستم‌های تحول، بازارهای عوامل یا داده ها.

رامش، کولکارنی و جایاکومار (۲۰۰۱)

چابکی را به عنوان سازگاری فعال و سریع عناصر مؤسسه برای تغییرات غیرمنتظره و غیرقابل پیش ­بینی، تعریف می­ کند.

کید (۱۹۹۴)

کاربرد موفقیت­آمیز رقابت­پذیری بر اساس مواردی همچون انعطاف­پذیری، نوآوری، و کیفیت به عنوان ابزارهای یکپارچگی منابعی که مجدداً پیکربندی شده و بهترین شیوه ­های محیط غنی از دانش برای عرضه کالاها و خدمات هدایت­شده از سوی مشتری در یک محیط با تغییرات سریع.

یوسف، سرحدی و گوناسکاران (۱۹۹۹)

چابکی به صورت فی نفسه یک هدف نیست اما ابزاری ضروری برای حفظ رقایت­پذیری در بازار نامطمئن و متغیر ‌می‌باشد.

جکسون و جانسون (۲۰۰۳)

تولید چابک=سیستم تولید انعطاف­پذیر+تولید ناب

سارکیس (۲۰۰۱)

تولید چابک، قابلیت مؤسسه تولیدی برای ‌پاسخ‌گویی‌ سریع به احتیاجات بازار است.

رامش و دواداسان (۲۰۰۷)

تولید چابک عبارت است از تولید با ویژگی­های زیر:

کیفیت بالا و تولیدات سفارشی زیاد (کید، ۱۹۹۴؛ گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ بوس، ۱۹۹۵؛ هیلتون و گیل، ۱۹۹۴)

کالاها و خدمات با حجم اطلاعات و ارزش افزوده بالا (گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵)

تحرک شایستگی­های مرکزی (کید، ۱۹۹۴؛ گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳)

‌پاسخ‌گویی‌ به دستاوردهای محیطی و اجتماعی (گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵)

ترکیب تکنولوژی­های گوناگون (بورگس، ۱۹۹۴؛ کید، ۱۹۹۴)

‌پاسخ‌گویی‌ به تغییر و عدم اطمینان (گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵؛ پاندجاراجان و پاتون، ۱۹۹۴)

یکپارچگی درون مؤسسه و بین مؤسسه (کید، ۱۹۹۴؛ واستیج و همکاران، ۱۹۹۴؛ یوسف، ۱۹۹۲؛ یوسف، ۱۹۹۶)

یوسف، سرحدی و گوناسکاران (۱۹۹۹)

۲٫۳٫۳٫ خصوصیات و ویژگی‌های سازمان چابک

هدف ” سازمان چابک ” عبارت است از غنی‌سازی یا ارضای مشتریان و کارکنان که اساساً برای اینکار، مجموعه‌ای از قابلیت‌ها را برای انجام واکنش‌های مناسب نسبت به تغییراتی که در محیط کسب و کارش روی می‌دهند، در اختیار دارد. اگر چه شرایط کاری که در ان، اکثر شرکت‌ها خودشان را می‌یابند بر اساس تقاضای ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی و بالطبع افزایش فوریت پیروی از چابکی ذکر می‌شوند. از این‌رو، چابکی ممکن است به صورت توانایی یک سازمان برای واکنش سریع به تغییرات بازار و نیازها مشتریان عنوان شود (Sharp et al., 1999).

مهمترین عامل محرک در چابکی، تغییر می‌باشد. حتی اگر تغییر چیز جدیدی نباشد، تحولات امروز با سرعتی بیش از گذشته روی می‌دهند. آشفتگی و عدم اطمینان در محیط کسب و کار به یکی از عوامل اصلی ناکامی در صنعت تولید تبدیل شده است. تعداد تغییرات و نوع آن ها، و نیز مشخصات یا ویژگی‌های آن ها را نمی‌توان به سادگی تغییر داد و احتمالاً این ها بی‌کران و نامحدود هستند. مؤسسات متفاوت با ویژگی‌های متفاوت تغییرات مختلفی را تجربه می‌نمایند که مختص و شاید منحصر به خودشان هستند. اصولاً ‌سازمان‌های چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصت‌های بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت ثابت در ازای نوآوریها و شایستگی‌های خود می‌باشند. ‌سازمان‌های چابک درباره ارضای نیازهای مشتریان نیز به گونه‌ای دیگر می اندیشند. این ‌سازمان‌ها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند، بلکه راه حلهای برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را بفروش می رسانند. این ‌سازمان‌ها معتقدند که محصولاتشان کامل نیست و به منظور غنی سازی ارزش‌های دریافتی مشتریان از محصول و یا ایجاد ارزش افزوده برای انان، سعی در غنی سازی محصول خود دارند. این امر سبب غیر قابل دسترس شدن موقعیت ‌سازمان‌های چابک برای رقبا می‌گردد. علاوه بر این، ‌سازمان‌های چابک بر طراحی و یا توسعه محصولاتی متمرکز می‌شوند که به طور ویژه، به نیازهای منحصر به فرد مشتریان پاسخ دهد. نیاز به طراحی مؤثر و سریع بدین معنا است که رویکرد سنتی در داشتن محصولات جدید عملاً با شکست مواجه شده است (Crocitto & Youssef, 2003). Raschke , 2010) )

دستیابی به چابکی، با فرض دستیابی به اطلاعات بازارهای سودآور آغاز می‌شود و در این بین، محصولات متناسب با نیازهای مشتریان تهیه و طراحی می‌شوند. قابلیت سوددهی این محصولات مبتنی بر استراتژیهای بازاریابی و قیمت‌گذاری است که خود مبتنی بر ارزش دریافت شده از سوی مشتریان می‌باشند. ‌بنابرین‏ رقبای چابک موفق نه تنها باید بازارها، خطوط تولید، شایستگی‌ها و مشتریان فعلی خود را خیلی خوب بشناسند، بلکه باید مشتریان و بازارهای بالقوه آینده را هم بشناسند. این شناخت منجر به برنامه‌ریزی استراتژیک برای به دست آوردن شایستگی‌های جدید، توسعه خطوط محصول جدید، و تسخیر بازارهای جدید می‌شود (جعفرنژاد و شهائی، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]




کالا ممکن است توسط وسایل نقلیه مختلف مانند کشتی، وسیله نقلیه زمینی یا هواپیما حمل شود. باین اعتبار و ‌بر اساس ماده ۲ قانون تجارت ‌می‌توان بیمه حمل و نقل کالا را به سه قسمت تقسیم کرد که عبارت است از:

بیمه حمل و نقل دریایی، بیمه حمل و نقل زمینی، بیمه حمل و نقل هوایی.( نسب و سایر ،۱۳۹۱،۶۹)( هوشنگی ، ۱۳۶۹،۳۰)( قانون تجارت ، ماده ۲)

۱-۱۳-۱۰-۱ قرارداد بیمه حمل و نقل کالا

بیمه حمل و نقل کالا مانند انواع دیگر بیمه به وسیله قراردادی موسوم به بیمه­نامه حمل و نقل کالا تحقق می­پذیرد طرفین این قرارداد عبارتند از بیمه­گذار که معمولاً صاحب کالا و یا شخصی است که مسئولیت حفظ و نگهداری کالا را در مدت حمل بعهده دارد( متصدی حمل و نقل) و یا هر شخص دیگری که در بقاء آن کالا ذینفع ‌می‌باشد مانند بانکی که به صاحب کالا اعتبار می­دهد و کالا در وثیقه او قرار دارد و بیمه­گر که یک شرکت بیمه است. قرارداد بیمه در هر کشور بر اساس قانون و مقررات بیمه حاکم درآن کشور صادر می­ شود، لکن از آنجا که حمل و نقل کالا از کشوری به کشور دیگر بخصوص وقتی که بوسیلۀ کشتی انجام شود تحت تأثیر بعضی مسائل و مقررات بین ­المللی نیز قرار ‌می‌گیرد، دست­اندرکاران امور در برخی از کشورهای ‌اروپایی‌ و آمریکائی از دیرباز مقرراتی وضع کرده ­اند که بموجب آن حقوق و تعهدات بیمه­گر و بیمه­گذار در این نوع بیمه­ها به صورت یکسان و یکنواخت درآمده از اختلاف نظرها و مشکلاتی که معمولاً در صورت وقوع حادثه ایجاد می­ شود تا حد زیادی جلوگیری شود و امروزه این شرایط و مقررات بیمه­ای در اغلب کشورهای دنیا با اختلافاتی کم و بیش اندک مورد عمل شرکت­های بیمه قرار گرفته است.

از جمله معروف‌ترین مؤسساتی که مبادرت به تنظیم شرایط و مقررات بیمه حمل و نقل نموده مؤسسه بیمه­گران لندن است. (هوشنگی،۱۳۶۹،۲۲)

تعریف دیگری که از حقوق دریایی انگلستان گرفته شده است ، قرار داد بیمه دریایی ، قرار دادی است که به موجب آن بیمه گر عهده دار غرامت اموال بیمه شده بصورتی که توافق شده است ، در مقابل زیان های ناشی از دریا که در سفر دریایی احتمال وقوع دارد ، می‌باشد .

( دشتکی پور ، ۱۳۸۹،۲۲)

فصل دوم :

مطالعات نظری

مقدمه :

در این فصل تلاش شده تا در راستای اهداف پژوهش در بخش ادبیات نظری پژوهش ضمن بررسی اصول بیمه ای و شرایط بیمه های باربری، تاریخچه بیمه و بیمه های باربری ، تعاریف مختلف دزدی دریایی ، پراکندگی جغرافیایی ومناطق مورد حمله ، انواع کالاها و کشتی های مورد حمله ،دلایل حمله دزدان دریایی ، مسیر های تردد ، آمار و اطلاعات مقایسه ای موجود در ۵ ساله اخیر ( از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳) و تحلیل آن ها پرداخته و در انتهای فصل ضمن بررسی وضعیت کنونی دزدی دریایی در سطح جهان ، وضعیت شرکت‌های کشتیرانی و بیمه در مواجهه دزدی دریایی و راهکارهای کشورهای پیشرو در مقابله با دزدی دریایی بیان شود .

۲-۱ بخش اول : اصول بیمه

۲-۱-۱ اصل ( حد اعلای ) حسن نیت

تمام قراردادها و روابط باید مبتنی بر حسن نیت باشد ولی در بیمه، حسن نیت از عوامل اساسی تنظیم رابطه بین تعهدات طرفین است.

الف) اصل حسن نیت ‌در مورد بیمه­گذار

بیمه­گذار موظف است که در هنگام عقد قرارداد بیمه و در جریان آن کلیۀ اطلاعاتی را که درخصوص مورد بیمه دارد (که مؤثر در ارزیابی خطر است) با کمال درستی و صداقت اظهار کند ( اعم از اینکه بیمه­گر این اطلاعات را خواسته باشد یا نخواسته باشد)، به طوری­که بیمه­گر با بهره­ گیری از این اطلاعات بتواند اهمیت خطری را که مورد پوشش قرار می­دهد، تشخیص دهد.

ب) اصل حسن نیت ‌در مورد بیمه­گر

بیمه­گر موظف است که در سند بیمه ( بیمه­نامه ) هر آنچه نشان دهندۀ تعهدات اوست، چه از لحاظ کیفی و چه از نظر کمی، به وضوح ذکر کند و مواردی را که به نحوی از انحاء در صورت بروز حادثه می ­تواند مؤثر در پرداخت خسارت باشد در بیمه­نامه قید نماید، به طوری­که تعهدات بیمه­گر از هر جهت برای بیمه­گذار معین و مشخص باشد.( کریمی ، ۱۳۸۶، ۷۷)

۲-۱-۲ اصل غرامت یا اصل زیان

بیمه، قراردادی است که موضوع آن جبران خسارت وارده به اموال و دارایی بیمه­گذار است. به موجب اصل غرامت، بیمه نباید هرگز به صورت منبع استفاده برای بیمه­گذار درآید. بیمه­گر متعهد جبران خسارت و رفع بی­تعادلی است که در پی حادثۀ مورد بیمه در وضع مالی بیمه­گذار پدیدار
می­ شود. ‌بنابرین‏، جبران خسارت نباید بیمه­گذار را در وضعی مساعدتر از قبل از وقوع حادثه قرار دهد. به دیگر سخن، وقتی بیمه به طور کامل و صحیح انجام گرفته باشد نباید پرداخت خسارت تغییری به نفع بیمه­گذار در رضع مالی او به وجود آورد. اگر این اصل ملاک پرداخت خسارت نباشد و بپذیریم که بیمه، منبع استفادۀ بیمه­گذار شود، فساد ایجاد می­ کند و مخل نظم عمومی است و تشویقی خواهد بود برای ایجاد خسارت‌های عمدی. اصل جبران خسارت واقعی به بیمه­های اشیاء و مسئولیت اختصاص دارد و ‌در مورد بیمه­های اشخاص صدق نمی­کند، زیرا از یک سو در بیمه­های اشخاص، نگرانی خسارت‌های عمدی مثل مرگ یا نقص عضو موردی ندارد و از سوی دیگر، بیمه حالت شرط­بندی پیدا نمی­کند. ضمناً حیات و زندگی اشخاص تبدیل­پذیر به میزان مشخصی پول نیست.(کریمی ، ۱۳۸۶، ۸۱-۸۰)

۲-۱-۳ اصل نفع بیمه­پذیر ( اصل نفع بیمه ای )

اصولا هیچ کسی حاضر نیست مالی را بیمه کند که در آن هیچ نفعی ندارد زیرا بیمه مستلزم انجام تعهداتی برای بیمه گذار است که از آن جمله پرداخت حق بیمه می‌باشد. قانونگذاران کشورها برای اینکه جلوی پاره ای از سوء استفاده ها را که ممکن است از نادیده گرفتن این امر ناشی شود بگیرند تصریح کرده‌اند که بیمه گذار کسی است که در بقاء مال بیمه شده نفعی داشته باشد. (هوشنگی،۱۳۶۹،۴۸)

در بیمه­های غرامتی ‌بر اساس نفع بیمه­پذیر، تصور این است که بیمه شده یا استفاده کننده علاقمند و ذی­نفع است که خطر بیمه­شده بروز نکند. در واقع علاقه و نفع بیمه شده در عدم وقوع حادثۀ موضوع تعهد بیمه­گر است. بیمه­گذار برای اثبات خسارت خود باید ثابت کند که با از بین رفتن اموال یا کالای مورد بیمه دچار خسارت و زیان شده و برای اثبات این امر بیمه­گذار باید درخصوص مورد بیمه نفع بیمه پذیر داشته باشد.

‌می‌توان شرایطی را تصور کرد که شخصی اموال شخص دیگری را بیمه کند و در صورت خسارت دیدن این اموال از بیمه­گر خسارت دریافت نماید. برای جلوگیری از این احتمال، یکی از اصول بیمه این است که شخص بیمه­گذار باید کسی باشد که در صورت ورود خسارت، از این اتفاق دچار زیان مالی شود. برای مثال، چنانچه بیمه­گذاری اموال بیمه شده­اش را فروخته باشد یا به علل قانونی این اموال به تصرف غیر درآمده باشد، از نظر بیمه در این مورد نفع بیمه­پذیر بیمه­گذار در زمینۀ مورد بیمه قطع شده است.

شایان ذکر است که نفع بیمه­پذیر تنها به مالکان منحصر نیست و اشخاص زیر نیز دارای نفع بیمه­پذیر هستند:

مالکیت، مالکیت محدود، راهن و مرتهن، موجر و مستأجر، مسئولیت قانونی، امین و وصی و قیم، طلبکار، کارفرما و زن و شوهر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]




پایایی و روایی پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان

هازن و شیور پایایی بازآزمایی کل این پرسش نامه را ۸۱% و پایایی با آلفای کرونباخ را ۷۸% به دست آوردند. کولیز ورید هم پایایی بالای با آلفای کرونباخ ۷۹% ‌در مورد این ابزار به دست آوردند(به نقل از ‌وفاییان،۱۳۸۵). هازن و شیور روایی ملاکی و محتوایی را خوب گزارش نمودند و روایی سازه آن در حد بسیار مطلوب گزارش شده است. همچنین بررسی روایی همزمان این پرسش نامه توسط رحیمیان(۱۳۸۳) رابطه مثبت و معناداری را نشان داده است. پایایی با آلفای کرونباخ برای این پرسش نامه به ترتیب سبک دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا برابر است با ۷۷۵% ، ۸۱۲% و۸۳۴% . همچنین روایی همزمان این پرسش نامه با مصاحبه ی ساختار یافته ماین برای دلبستگی بزرگسالان به ترتیب برابر است با (۸۰%)، ایمنی (۷۹%)، ناایمن اجتنابی(۸۴%) و ناایمن دوسوگرا(۸۷%). علاوه بر این در پژوهشی پاکدامن(۱۳۷۹) نیز پایایی توسط ازمون مجدد برای یک نمونه ۱۰۰ نفری (۵۰ نفر دختر و۵۰ نفر پسر) با فاصله ی زمانی یک ماه را به ترتیب برای دلبستگی ناایمن دوسوگرا، ناایمن اجتنابی و ایمن برابر ۷۲% ، ۵۶% و ۳۷% اعلام کرد. میزان آلفای کرونباخ نیز برابر ۷۹% به دست آمده که قابلیت اعتماد نسبتا بالایی را نشان می‌دهد.

پرسش نامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ YSQ

ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش، شکل کوتاه پرسش نامه طرحواره یانگ می‌باشد. این پرسش نامه یک ابزار ۷۵سوالی برای سنجش طرحواره های ناسازگار اولیه با طیف لیکرت بر روی یک مقیاس ۶ درجه از کاملا غلط درباره من، درجه بندی می شود. یانگ (۱۹۹۸) این پرسش نامه را از روی فرم اصلی پرسش نامه (فرم۲۰۵) آیتمی ساخت که طرحواره های ناسازگار اولیه را می سنجد هر ۵ آیتم این پرسش نامه یک طرحواره را می سنجد طرحواره ها عبارتند از:

۱- طرحواره رها شدگی با : آیتم های ۶ ،۷ ،۸ ،۹ ،۱۰٫

۲- طرحواره بی اعتمادی/ بد رفتاری : آیتم های ۱۱،۱۲،۱۳،۱۴،۱۵

۳- طرحواره محرومیت هیجانی : آیتم های ۱،۲،۳،۴،۵

۴- طرحواره وابستگی/ بی کفایتی : آیتم های ۳۱،۳۲،۳۳،۳۴،۳۵

۵- طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر : آیتم های ۳۶،۳۷،۳۷،۳۹،۴۰

۶- طرحواره نقص/ شرم : آیتم های ۲۱،۲۲،۲۳،۲۴،۲۵

۷- طرحواره ناکامی : آیتم های ۲۶،۲۷،۲۸،۲۹،۳۰

۸- طرحواره بازداری هیجانی : آیتم های ۵۶،۵۷،۵۸،۵۹،۶۰

۹- طرحواره ایثار : آیتم های ۵۱،۵۲،۵۳،۵۴،۵۵

۱۰- طرحواره معیارهای سرسختانه : آیتم های ۶۱،۶۲،۶۳،۶۴،۶۵

۱۱- طرحواره استحقاق : آیتم های ۶۶،۶۷،۶۸،۶۹،۷۰

۱۲- طرحواره خود انضباطی : آیتم های ۷۱،۷۲،۷۳،۷۴،۷۵

۱۳- طرحواره بیگانگی اجتماعی : آیتم های ۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰

۱۴- طرحواره اطاعت ، پیروی : آیتم های ۴۶،۴۷،۴۸،۴۹،۵۰

۱۵- طرحواره گرفتاری/ در دام افتادگی : ۴۱،۴۲،۴۳،۴۴،۴۵ فرم کوتاه پرسش نامه

اعتبار و پایایی پرسش نامه طرحواره ناسازگار

اولین پژوهش جامع راجع به ویژگی های روان سنجی پرسش نامه یانگ توسط اسمیت، جونیز، یانگ و تلچ(۱۹۹۵) انجام شد نتایج این مطالعه نشان داد که برای طرحواره ی ناسازگاری اولیه به ضریب آلفایی از۸۳% (برای طرحواره خود تحول نیافته/ گرفتار) تا ۹۶% (برای طرحواره نقص/ شرم) به دست آمده و ضریب آزمون- بازآزمون در جمعیت غیر بالینی بین ۵۰% تا ۸۲% بود. خود مقیاس های اولیه، پایایی آزمون – بازآزمون و ثبات درونی بالایی را نشان دادند. همچنین این پرسش نامه با مقیاس های ناراحتی روان شناختی، احساس ارزشمندی، آسیب پذیری شناختی نسبت به افسردگی و نشانه شناسی اختلال شخصیت، روایی همگرا و افتراقی را خوب نشان داد. پژوهشگران فوق با بهره گرفتن از نمونه های بالینی و غیربالینی اقدام به تحلیل عاملی نتایج پژوهش نمودند. مجموعه عوامل اولیه با طرحواره به دست آمده از تجارب بالینی نمودند. مجموعه عوامل اولیه با طرحواره های به دست آمده از تجارب بالینی یانگ و روابط سلسله مراتب آن ها دقیقا همخوانی داشت. اسمیت و همکارانش (۱۹۹۵) منظور وارسی روایی این ساختار عاملی، پرسش نامه طرحواره یانگ را بروی نمونه دیگری از همان جامعه اجرا کردند و با بهره گرفتن از همان روش تحلیل عاملی ‌به این نتیجه دست یافتند که ۱۳ مورد از ۱۷ عامل به دست آمده در نمونه دوم نیز دقیقا تکرار شد. علاوه بر این پژوهشگران به سه عامل رده بالا دست یافتند. در نمونه ای بیماران، ۱۵ عامل به دست آمد که با ۱۶ عامل مطرح شده از سوی یانگ (۱۹۹۰) مشترک بودند. این ۱۵ عامل، ۴۵% از واریانس کل را پوشش می‌دادند (اسمیت و همکاران، ۱۹۹۵). نتایج این پژوهش نشان داد پرسش نامه طرحواره یانگ با آزمون نشانه شناسی اختلال شخصیت (پرسش نامه تشخیصی اختلالات شخصیت، فرم تجدید نظر شده هایلر، ریدر، اسپتیزر و ویلیامز(۱۹۸۷) روایی همگرا دارد. صدوقی (۱۳۸۷) جهت بررسی پایایی پرسش نامه از روش همسانی (آلفای کرونباخ) و روش باز آزمایی استفاده کرد. برای این کار فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره یانگ را در دو نوبت با فاصله زمانی ۴ هفته بین ۶۰ آزمودنی اجرا شد و پس ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات حاصل از دوبار اجرای آزمون محاسبه شد نتایج نشان داد ضریب همبستگی به دست آمده برای خرده مقیاس وابستگی/ شکست برابر با ۸۳% بیگانگی اجتماعی، نقص/ شرم برابر۸۰% ، محرومیت هیجانی برابر ۷۸% ، خود انضباطی ناکافی را طاعت با ۷۶% آسیب پذیری نسبت به ضرر برابر با ۷۶% ، معیارهای سرسختانه برای با ۸۵% ، خود تحول نیافته/ گرفتار برابر ۷۷% ، بی اعتمادی/ بد رفتاری برابر با ۶۵% ، بازداری هیجانی برابر با ۶۹% ، رهاشدگی برابر با ۷۸% ، از خود گذشتگی برابر با ۶۹% ، و استحقاق برابر با ۷۹% است. کلیه ضرایب همبستگی به دست آمده در سطح۰۱/ِ۰>P معنی داربودند. ثبات درونی برای هفده عامل به وسیله ضریب آلفای کرونباخ در دامنه ی ۶۲% تا۹۰% به دست آمد.

روش اجرای پژوهش

جمع‌ آوری اطلاعات توسط محقق و در بهار و تابستان ۱۳۹۴ انجام گرفت. نمونه آماری در میان مادرانی که برای زایمان به بیمارستان های زینبیه و حافظ ، مادر و کودک ، اردیبهشت شهر شیراز مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. و پرسش نامه ها با رضایت آن ها پس از راهنمایی و توضیحات لازم در اختیار آنان قرار گرفت.

روش تجزیه و تحلیل داده ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]