جدول ۵٫۲٫ تعاریف و مفاهیم تولید چابک و چابکی

تعریف

نویسنده

سیستمی که به طور همزمان محصولات متفاوتی را بدون نیاز به تجدید سازمانی و تعطیلی در کار ، تولید می­ کند.

کاپلان و نورتون (۱۹۹۶)

یک سیستم تولیدی با توانمندی­های فوق­العاده جهت ارضای نیازهای متغیر بازار. چنین سیستمی توانایی تغییر سریع مدل­های محصول و خطوط تولید را دارا است و به طور نسبتاً مطلوبی، به نیازها و خواسته­ های مشتریان به صورت واقعی و به موقع پاسخگو است.

هوپر، استیپل و وینرز (۲۰۰۱)

تولید چابک قابلیت بقا و پیشرفت در یک محیط رقابتی پیوسته و تغییر غیرقابل پیش ­بینی به وسیله واکنش سریع و مؤثر برای تغییر بازارها است که، با کالاها و خدمات تعریف شده از سوی مشتری هدایت می­ شود.

گوناسکاران (۱۹۹۹)

شکوفایی و بالندگی مشتری؛ سازگاری افراد و اطلاعات؛ همکاری و توانایی تغییر را سه مؤلفه کلیدی تولید چابک می‌داند.

ماسکل (۲۰۰۱)

سه وجه از تولید چابک، ابعاد سازمانی، ابعاد تکنولوژیکی، و ابعاد انسانی هستند.

ورنادات (۱۹۹۹)

مدلی متشکل از معیارهایی چون رهبری، فرهنگ، نظام پاداش، اعضای سازمانی، تأمین کنندگان، مشتریان، و فناوری اطلاعات را ارائه می‌دهند.

کروسیتو و یوسف (۲۰۰۳)

مدل مفهومی اجرای چابکی با سه محور بنیادین محرکها، قابلیت‌ها، و تسهیل کننده های چابکی را ارائه می‌دهند.

شریفی و ژانگ (۱۹۹۹)

سه ویژگی چابکی را تحت سه عرصه تصمیماتی اینگونه عنوان می‌کنند: بازارهای محصول یا خروجی،‌سیستم‌های تحول، بازارهای عوامل یا داده ها.

رامش، کولکارنی و جایاکومار (۲۰۰۱)

چابکی را به عنوان سازگاری فعال و سریع عناصر مؤسسه برای تغییرات غیرمنتظره و غیرقابل پیش ­بینی، تعریف می­ کند.

کید (۱۹۹۴)

کاربرد موفقیت­آمیز رقابت­پذیری بر اساس مواردی همچون انعطاف­پذیری، نوآوری، و کیفیت به عنوان ابزارهای یکپارچگی منابعی که مجدداً پیکربندی شده و بهترین شیوه ­های محیط غنی از دانش برای عرضه کالاها و خدمات هدایت­شده از سوی مشتری در یک محیط با تغییرات سریع.

یوسف، سرحدی و گوناسکاران (۱۹۹۹)

چابکی به صورت فی نفسه یک هدف نیست اما ابزاری ضروری برای حفظ رقایت­پذیری در بازار نامطمئن و متغیر ‌می‌باشد.

جکسون و جانسون (۲۰۰۳)

تولید چابک=سیستم تولید انعطاف­پذیر+تولید ناب

سارکیس (۲۰۰۱)

تولید چابک، قابلیت مؤسسه تولیدی برای ‌پاسخ‌گویی‌ سریع به احتیاجات بازار است.

رامش و دواداسان (۲۰۰۷)

تولید چابک عبارت است از تولید با ویژگی­های زیر:

کیفیت بالا و تولیدات سفارشی زیاد (کید، ۱۹۹۴؛ گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ بوس، ۱۹۹۵؛ هیلتون و گیل، ۱۹۹۴)

کالاها و خدمات با حجم اطلاعات و ارزش افزوده بالا (گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵)

تحرک شایستگی­های مرکزی (کید، ۱۹۹۴؛ گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳)

‌پاسخ‌گویی‌ به دستاوردهای محیطی و اجتماعی (گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵)

ترکیب تکنولوژی­های گوناگون (بورگس، ۱۹۹۴؛ کید، ۱۹۹۴)

‌پاسخ‌گویی‌ به تغییر و عدم اطمینان (گلدمن و ناگل، ۱۹۹۳؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵؛ پاندجاراجان و پاتون، ۱۹۹۴)

یکپارچگی درون مؤسسه و بین مؤسسه (کید، ۱۹۹۴؛ واستیج و همکاران، ۱۹۹۴؛ یوسف، ۱۹۹۲؛ یوسف، ۱۹۹۶)

یوسف، سرحدی و گوناسکاران (۱۹۹۹)

۲٫۳٫۳٫ خصوصیات و ویژگی‌های سازمان چابک

هدف ” سازمان چابک ” عبارت است از غنی‌سازی یا ارضای مشتریان و کارکنان که اساساً برای اینکار، مجموعه‌ای از قابلیت‌ها را برای انجام واکنش‌های مناسب نسبت به تغییراتی که در محیط کسب و کارش روی می‌دهند، در اختیار دارد. اگر چه شرایط کاری که در ان، اکثر شرکت‌ها خودشان را می‌یابند بر اساس تقاضای ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی و بالطبع افزایش فوریت پیروی از چابکی ذکر می‌شوند. از این‌رو، چابکی ممکن است به صورت توانایی یک سازمان برای واکنش سریع به تغییرات بازار و نیازها مشتریان عنوان شود (Sharp et al., 1999).

مهمترین عامل محرک در چابکی، تغییر می‌باشد. حتی اگر تغییر چیز جدیدی نباشد، تحولات امروز با سرعتی بیش از گذشته روی می‌دهند. آشفتگی و عدم اطمینان در محیط کسب و کار به یکی از عوامل اصلی ناکامی در صنعت تولید تبدیل شده است. تعداد تغییرات و نوع آن ها، و نیز مشخصات یا ویژگی‌های آن ها را نمی‌توان به سادگی تغییر داد و احتمالاً این ها بی‌کران و نامحدود هستند. مؤسسات متفاوت با ویژگی‌های متفاوت تغییرات مختلفی را تجربه می‌نمایند که مختص و شاید منحصر به خودشان هستند. اصولاً ‌سازمان‌های چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصت‌های بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت ثابت در ازای نوآوریها و شایستگی‌های خود می‌باشند. ‌سازمان‌های چابک درباره ارضای نیازهای مشتریان نیز به گونه‌ای دیگر می اندیشند. این ‌سازمان‌ها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند، بلکه راه حلهای برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را بفروش می رسانند. این ‌سازمان‌ها معتقدند که محصولاتشان کامل نیست و به منظور غنی سازی ارزش‌های دریافتی مشتریان از محصول و یا ایجاد ارزش افزوده برای انان، سعی در غنی سازی محصول خود دارند. این امر سبب غیر قابل دسترس شدن موقعیت ‌سازمان‌های چابک برای رقبا می‌گردد. علاوه بر این، ‌سازمان‌های چابک بر طراحی و یا توسعه محصولاتی متمرکز می‌شوند که به طور ویژه، به نیازهای منحصر به فرد مشتریان پاسخ دهد. نیاز به طراحی مؤثر و سریع بدین معنا است که رویکرد سنتی در داشتن محصولات جدید عملاً با شکست مواجه شده است (Crocitto & Youssef, 2003). Raschke , 2010) )

دستیابی به چابکی، با فرض دستیابی به اطلاعات بازارهای سودآور آغاز می‌شود و در این بین، محصولات متناسب با نیازهای مشتریان تهیه و طراحی می‌شوند. قابلیت سوددهی این محصولات مبتنی بر استراتژیهای بازاریابی و قیمت‌گذاری است که خود مبتنی بر ارزش دریافت شده از سوی مشتریان می‌باشند. ‌بنابرین‏ رقبای چابک موفق نه تنها باید بازارها، خطوط تولید، شایستگی‌ها و مشتریان فعلی خود را خیلی خوب بشناسند، بلکه باید مشتریان و بازارهای بالقوه آینده را هم بشناسند. این شناخت منجر به برنامه‌ریزی استراتژیک برای به دست آوردن شایستگی‌های جدید، توسعه خطوط محصول جدید، و تسخیر بازارهای جدید می‌شود (جعفرنژاد و شهائی، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...