اگر در حین عقد مهر تعیین نشود یا عدم آن شرط گردد یا مهر المسّمی باطل گردد و آمیزش هم واقع شده باشد زن مستحق مهرالمثل خواهد شد یعنی مهر مطابق زنان همتای او تعیین خواهد شد. در صورتیکه زن و شوهری ضمن عقد در میزان و نوع مهر به توافق نرسند و یا مهری معین کنند که فاقد اوصاف شرعی و قانونی باشد، در صورت انحلال نکاح ، قانون مدنی زن را مستحق مهرالمثل می داند. برای تعیین مهر المثل باید وضعیت زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات از جمله وضعیت فردی و تحصیلات وی نسبت به کسانی که از نظر اجتماعی هم شان او هستند در نظر گرفته شود.
و به عبارت دیگر ملاحظه حال زن و صفات او از سن، به کار، نجابت، و عفت و عقل وادب و شرف و جمال و کمال و اضدا این ها است بلکه هرچه که عرفاً و عادتاً در بالابردن ونقصان مؤثر است، ملاحظه می شود
۱-۳-۳-۱- موارد تعلق مهرالمثل
برطبق قانون مدنی زن در موارد زیر مستحق مهرالمثل می شود:
الف – در صورتی که در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد، پس از وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. ( ماده ۱۰۸۷ ق.م)
در صورتی که تراضی طرفین درباره مهرالمسمی به جهتی باطل باشد مانند، موردی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد که در مورد اخیر، مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود.( ماده ۱۱۰۰ ق.م)
ب- در موردی که نکاح باطل است ولی زن از بطلان آن اطلاع ندارد در صورت وقوع نزدیکی، زن مستحق مهرالمثل است.( ماده ۱۰۹۹ ق.م)
۱-۳-۴- مهرالمتعه
قبل از هر چیز لازم به نظر میرسد که معنی متعه مشخص شود زیرا متعه در معانی دیگری نیز به کار رفته است.
متعه در اصطلاح دارای سه معنی میباشد:
۱) ازدواج موقت یا نکاح منقطع:
که در برابر مهریه کم و برای مدت معینی صورت میگیرد و پس از پایان آن مدت خودبخود فسخ میگردد.
الف-متعه حج:
در ححج تمتع که پس از عمره از احرام بیرون آیند و آنچه به احرام حرام شده بود، حق بهره گیری و تمتع از زن حرام می شود.
ب-متعه طلاق
هرگاه مرد قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن خود را طلاق دهد، جامه ای یاهر چیز دیگری به عنوان هدیه به او بدهد، متعه طلاق یا مهرالمتعه نامیده می شود. معنی اخیر،( مهرالمتعه) موردنظر میباشد.[۲۴]
۱-۳-۴-۱- مهرالمتعه و وجوه افتراق و اشتراک آن با مهرالمثل
هرگاه مقدار مهر هنگام عقد ذکر نشده باشد یا زوجین بر عدم آن توافق کرده باشند و شوهر بخواهد قبل از وقوع نزدیکی زن خود را طلاق دهد در این صورت زن استحقاق مهرالمتعه را خواهد داشت. ( با بهره گرفتن از ماده ۱۰۹۳ ق.م)
تفاوتها و شباهتهای مهرالمتعه و مهرالمثل
مهرالمتعه با مهرالمثل تفاوتها و شباهت هایی دارد که به ذکر آن می پردازیم:
الف- در تعیین آن برخلاف مهرالمثل، وضع مالی و توان اقتصادی مرد ملاک میباشد. برای تعیین مهرالمتعه دیگر شایستگی موقعیت خانوادگی، اجتماعی و …. زن موردنظر نیست. بلکه اسطاعت مالی مرد لحاظ میگردد چنانچه ماده ۱۰۹۴ ق.م میگوید:” برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می شود که مرد به تناسب مال و ثروت خود مالی به زن میدهد.”
ب- قبلاً ذکر کردیم که مهرالمثل در مواردی داده می شود که نزدیکی واقع شده باشد ولی مهرالمتعه اختصاص به نکاحی دارد که قبل از وقوع نزدیکی طلاق انجام شود.( با توجه به ماده ۱۰۹۳ق.م)
ج- استحقاق زن در گرفتن مهرالمثل بعد از نزدیکی ایجاد شود، خواه زوجیت ادامه یابد، یا در اثر طلاق یا فوت یا نسخ، نکاح منحل شود، ولی مهر المتعه در صورتی به زن داده می شود که پیش از نزدیکی، مرد، زن خود را طلاق دهد، پس اگر در اثر فوت یکی از زوجین یا درخواست طلاق از طرفین زن، نکاح از بین برود، زن حق مطالبه مهرالمتعه را ندارد.
مهرالمثل و مهرالمتعه از جهتی شباهت دارند و آن این است که هر دو در موردی معین میشوند که یا در ضمن عقد ذکری از مهر نشده و یاتوافقی در این جهت حاصل نگردیده است و یا عدم مهر شرط شده باشد.[۲۵]
۴-۲-مالکیت زن بر مهر
به مجرد انشاء عقد نکاح، زوجه مالک تمامی مهر می باشد.
اگر مهر، عین معین باشد به مجرد تحقق نکاح، آن عین به مالکیت زن در میآید و او حق هر گونه انتفاع و تصرف مالکانه همچون فروش و اجاره آن را خواهد داشت. اگر مهر عین کلی باشد مانند مقداری پول یا طلا به محض وقوع عقد شوهر موظف به ادای آن خواهد بود و زن میتواند آن را مطالبه کند. مگر اینکه مدت زمان خاص یا اقساطی جهت تأئیدیه آن منظور شده باشد.
قانون مدنی در ماده ۱۰۸۲ تصریح می کند که زن به مجرد عقد مالک مهر میگردد و این مالکیت زن نسبت به مهر را به صورت مطلق قرار داده است. یعنی زن میتواند هر گونه تصرفی در آن نماید. این مالکیت نسبت به نصف مهر به مجرد عقد منجز و نسبت به نصف دیگر تا قبل از وقوع نزدیکی متزلزل است.
در تحریرالوسیله در این مورد اینچنین بیان شده است:
” و مالکیت تمام آن با وقوع نزدیکی مستقر می شود.”[۲۶]
بنابرین اگر شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد و عین مهرمالکیت زن موجود باشد نصف مهر به شوهر برمی گردد. در غیر اینصورت ملزم به دادن بدل آن از مثل یا قیمت آن خواهد شد و اگر هنوز مهر پرداخت نشد، فقط نیمی از آن را استحقاق خواهد داشت.
۱-۴- عوامل استقرار مهر
سبب مالکیت مهر عقد است ولی تمام آن در مالکیت زن مستقر نمی گردد و نیمی از مهر ملک متزلزل زن میباشد که براثر عوامل ذیل استقرار مییابد:
الف – نزدیکی: مهر به سبب زناشوئی استقرار مییابد و فقها اجماع دارند که وقوع نزدیکی از عوامل استقرار مهر میباشد.
در تحریر الوسیله مطلق و طی عامل استقرار مهر بیان شده است.
” ادخول الذی یستقر به تمام المهر هوالمطلق الوط، ولودبراً….”[۲۷]
ب- فوت زوج یا زوجه: چنانچه یکی از زوج یا زوجه بمیرند و نزدیکی هم واقع نشده باشد تمامی مهرالمسمی به نفع زوجه مستقر می شود.
در تحریرالوسیله تصریح شده است که:
“اگر یکی از زوجین قبل از نزدیکی بمیرد اقوی آن است که همانند مورد طلاق، مهر ضعیف میگردد خصوصاًً موردی که زن فوت کرده باشد.”[۲۸]
ج- ارتداد زوج: اگر زوج قبل از وقوع نزدیکی مرتد شود و زوجه باید بلافاصله از اوجدا شود در این صورت تمامی مهر به نفع زوجه مستقر می شود. ولی اگر قبل از وقوع نزدیکی زوجه مرتد شود چیزی برای او نیست.
در قانون مدنی هرچند حکم دو مورد ا خیر به صراحت بیان نشده است ولی ماده ۱۰۸۲ بیان میدارد که زن به مجرد عقد مالک تمامی مهر می گرد و ماده ۱۰۹۲ بیان میدارد که تنها طلاق قبل از نزدیکی باعث تضعیف مهر می شود.
د- ابراء از مهر:
اگر زن ذمه شوهر را از مهر ابراء نماید و مرد نیز قبل از وقوع نزدیکی طلاقش دهد باید زن نصف مهر را به مرد بدهد زیرا ابراء بمنزله قبض است.
بنابرین هرگاه زوجه قبل از طلاق ذمه زوج را بکلی بری نموده باشد پس از وقوع طلاق زوج میتواند نیمی از مهر را مطالبه کند هرچند که چیزی نپرداخته است.
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 05:44:00 ب.ظ ]
|