پایان نامه -تحقیق-مقاله | قسمت 6 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۱- روش نهاده محور
۲- روش ستاده محور
در روش اول با فرض ثابت بودن ستاده (ستاده ها) از حداقل کردن نهاده ها برای رسیدن به کارایی بالاتر استفاده می شود و در روش دوم فرض می شود که نهاده ها ثابت هستند و برای رسیدن به کارایی بالاتر از افزایش ستاده (ستاده ها) استفاده می شود. (اکبری و دین محمدی، ۱۳۸۴)
برنامه کارایی در هر شرکت، شامل اندازهگیری، ارزیابی و برنامهریزی جهت بهبود کارایی است. برای اندازهگیری کارایی در واحدهای تولیدی، مدلها و شاخصهای شناخته شدهای وجود دارد که عمدتاًً بر وضعیت سود / زیان یا وضعیت نسبی هزینه های این واحدها تأکید دارند، که متناسب با هدف اصلی واحدهای تولیدی است. (لاجوردی و حیدری، ۱۳۸۱)
۲-۲-۲-۱انواع کارایی :
ارائه روشی برای اندازه گیری کارایی اولین بار توسط “فارل ” در سال ( ١٩۵٧ ) صورت گرفت. او پیشنهاد نمود که مناسبتر است عملکرد یک بنگاه با عملکرد بهترین بنگاه های موجود در صنعت مورد مقایسه قرار گیرد . یعنی باید شاخصی به عنوان ملاک مقایسه برای تعیین عدم کارایی یک بنگاه ساخته شود . فارل نیز نظریاتش را در اندازه گیری کارایی بر اساس کارهای انجام شده توسط “دمبرو ” در سال ١٩۵١ و “کومانس ” در سال ١٩۵١ آغاز نمود . فارل با توجه به نارسایی شاخصهای بهره وری جزئی از بهره وری نیروی کار، سرمایه و انرژی، بر روی اندازه گیری شاخص بهره وری کل عوامل تولید تأکید نمود. او پیشنهاد نمود تابع مرزی به وسیله اطلاعات بنگاه ها تخمین زده شود . (رنجبر و همکاران، ۱۳۸۵)
کارایی مقیاس، کارایی فنی، کارایی تخصیص، کارایی اقتصادی و کارایی قیمت انواع مختلف کارایی برای شرکت ها میباشند. برای اندازه گیری هر یک از این ها، روش خاصی وجود دارد و همه آن ها به دنبال حداکثر کردن تولید با هزینه مشخص یا حداقل نمودن هزینه برای سطح تولید مشخص هستند که نتیجه ان ها نیز حداکثر کردن سود واحد تصمیم گیری است. (حسن زاده، ۱۳۸۶)
۲-۲-۲-۲روش های ارزیابی کارایی شرکتها :
در زمینه ارزیابی کارایی تاکنون از دو رویکرد کلی پارامتری (Azadeh et al, 2011) و ناپارامتری [۳] استفاده شده است [۱] .در روش های پارامتری ابتدا یک تابع (مانند تابع سود، هزینه، تولید و…) برای واحدها تصریح میشود. متعارفترین تابع تصریح شده، تابع تولید و به دنبال آن تابع هزینه میباشد. سپس با بهره گرفتن از مدلهای آماری و اقتصادسنجی اقدام به تخمین این تابع مینمایند. در این توابع ستاده حاصل از فعالیت تنها باید برحسب یک واحد سنجش (مانند واحد تولید، یا هزینه) بوده تا بتوان آن را به عنوان یک متغیر وابسته در مقابل متغیرهای مستقل (نهادهها) در نظر گرفت. پس از اجرای مدل و استخراج تابع مورد نظر، مقدار ستاده واقعی هر واحد در مقابل ستاده بهینه ناشی از تابع مرزی ملاک تصمیم گیری برای ارزیابی کارایی خواهد بود. (Azadeh et al, 2011)
اما در روش های ناپارامتری، نیازی به تصریح یک فرم تبعی نیست. در این روشها با بهره گرفتن از عملکرد واحدها و استخراج شاخصهایی اقدام به ارزیابی هر واحد میگردد. در واقع کلیه روشهایی که در حیطه روش های پارامتری قرار نمیگیرند به نوعی جزء دسته ناپارامتری میباشند. اما متداول ترین روش های ناپارامتری ارزیابی کارایی، روش های مبتنی بر برنامهریزی ریاضی میباشد که به طور مشخص میتوان از تحلیل پوششی داده ها نام برد. در این روش ابتدا یک مدل برنامهریزی خطی برای واحدها تدوین شده (با توجه به ورودی و خروجی هر واحد) سپس با حل این مدل برای هر یک از واحدها، کارایی آن واحد استخراج میشود. اما کارایی و محاسبه آن تنها به یک شاخص از عملکرد هر واحد منتهی میشود. لیکن در صورتی که بخواهیم در مورد عملکرد واحدها قضاوت کنیم لازم است ابعاد بیشتری از عملکرد واحدها مورد بررسی قرار گیرد. به عبارت دیگر بین ارزیابی کارایی و طبقهبندی واحدها باید تفاوت قایل شد. در واقع برای طبقهبندی واحدها لازم است چند شاخص استخراج شود (مانند کارایی فنی، کارایی تخصیصی (هزینه)، شاخص رضایت مشترکین و..) سپس با ادغام این شاخصها و استخراج یک ملاک نهایی به طبقهبندی واحدها پرداخت. بنابرین در کنار ارزیابی کارایی باید به روش های طبقهبندی پرداخت. (لاجوردی و حیدری، ۱۳۸۱۹
۲-۲-۲-۳سطوح مختلف ارزیابی
کار ارزیابی را میتوان به سه سطح مشخص تقسیم کرد.
سطح اول : ارزیابی کارکنان
برای این منظور با توجه به فاکتورهای عمومی هر کارمند (مانند حضور به موقع در محل کار، اخلاق و رفتار متناسب با محیط کار، رعایت چارچوب تدوین شده شرکت و…) و همچنین فاکتورهای تخصصی مربوط به پست سازمانی وی (وظایف تعریف شده برای پست خاص هر کارمند) لازم است شاخصهایی را تعریف کرد و با توجه به این شاخصها و عملکرد هر کارمند خاص، اقدام به ارزیابی عملکرد وی نمود. لازم به ذکر است در این مقاله، این سطح تعریف نشده و هدف از این مقاله ارزیابی کارکنان شرکت نیست.
سطح دوم : ارزیابی کارایی شرکت
در این سطح با توجه به عملکرد شرکت (بر اساس فاکتورهای مهمی که در ارتباط مستقیم با اهداف شرکت میباشند) میتوان از دید مقطعی یا سری زمانی به ارزیابی کارایی شرکت پرداخت و در هر دو حالت با یک مقایسه نسبی روبرو هستیم. از دید مقطعی لازم است واحدها – شرکتهایی – که وظیفه مشخصی به عهده دارند، همانند شرکتهای توزیع در کنار یکدیگر با هم مقایسه شوند که در نتیجه هر کدام درجهای از کارایی را به خود تخصیص خواهند داد. از دیدگاه دوم یک شرکت با گذشته و عملکرد سابق خود (مثلاً یک دوره زمانی ۱۰ ساله) مقایسه شده و بنابرین عملکرد هر سال نسبت به سالهای قبل سنجیده شده و در نتیجه میتوان پی برد طی یک دوره شرکت روند بهبود را طی کرده و به طور معنیداری پیشرفت داشته یا خیر. از این زاویه می توان کارایی فنی یا کارایی تخصیصی (هزینه)، رضایت مشترکین، عملکرد زیست محیطی و… شرکت را مورد ارزیابی قرار داد.
سطح سوم : طبقه بندی شرکت
همان طور که اشاره شد در سطح قبلی ضمن ارزیابی هر واحد (شرکت) به طور نسبی یک رتبه بندی بین واحدها نیز صورت میگیرد. این رتبه بندی خود یک طبقهبندی اولیه است. اما واضح است رتبهبندی انجام شده با این روش تنها بر اساس یک شاخص (مثل کارایی فنی) صورت میگیرد. لذا ممکن است بیانگر رتبه دقیق شرکت در میان چند شرکت و یا رتبه دقیق شرکت در یک سال نسبت به سایر سالهای دوره مورد بررسی نباشد. بنابرین برای یک طبقهبندی جامع بهتر است بر اساس شاخصهای تعریف شده (و محاسبه شده) در سطح قبل و بر اساس یک روش مناسب طبقهبندی جامعی از واحدها (یا یک واحد طی یک دوره) صورت گیرد. برای این منظور میتوان به طور ساده از روش محاسبه میانگین وزنی و در حالت دقیقتر از روشهایی نظیر آنالیز تاکسونومی و مؤلفههای اصلی استفاده کرد. (لاجوردی و حیدری، ۱۳۸۱)
۲-۲-۲-۴روشهای ارزیابی سطوح مختلف
در اینجا برای هر یک از سطوح فوق می توان روش خاصی را پیشنهاد کرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:09:00 ب.ظ ]
|