1. حل هر گونه سوءتفاهم و تفسیر نادرست احتمالی در کوتاه‌ترین زمان ممکن (سرمد، ۱۳۸۲).

ارتباط غیرکلامی، را می توان به عنوان ارتباطاتی که با ابزارهایی غیر از کلمات انجام می‌شوند، معنی کرد. سه جنبه عمده ارتباطات غیر کلامی عبارتند از: موقعیتی که ارتباط در آن روی می‌دهد، ارتباط برقرار کنندگان، و رفتار آن ها طی فرایند تعامل (نپ و هال[۱۳۶]، ۲۰۰۲). این پیامها برخی مواقع همراه با پیام‌های کلامی، و گاهی به تنهایی مبادله می‌شوند. هدف کلی ارتباطات غیرکلامی، انتقال احساسی است که در پشت یک پیام وجود دارد(دوبرین، ۱۳۸۷). نمادهای غیرکلامی شامل: زبان بدن یا حرکات، مواد فیزیکی یا مصنوعی که ارزش نمادین دارند(مثل لباس اداری)، فضا، لمس کردن، زمان، و نمادهای غیرکلامی دیگر مثل لحن و شدت صدا می‌باشد (هوی و میسکل، ۲۰۰۵).

کلامی

غیر کلامی

کتبی

شفاهی

نمودار(۲-۳): ارتباطات کلامی و غیرکلامی

ارتباطات را از نظر عکس العمل در محیط، می توان به دو نوع یک و دوجانبه تقسیم نمود:

۲-۲-۱-۱۳-۲- ارتباطات یک جانبه و دو جانبه :

هر گاه عکس العمل گیرنده، نسبت به پیام ابراز نشود، آن ارتباط را یک جانبه گویند(رضائیان، ۱۳۸۹). این نوع ارتباطات توسط گوینده آغاز شده و توسط وی نیز، به اتمام می‌رسد(هوی و میسکل، ۲۰۰۵). چنانچه محیط به گونه‌ای باشد که گیرنده عکس العمل ها و نظرات خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده پیام برساند، ‌به این ارتباط، ارتباط دوجانبه می‌گویند(رضائیان، ۱۳۸۹). برخلاف ارتباط یک طرفه، ارتباط دوسویه، نیازمند مذاکرات و تبادلات پیوسته می‌باشد(هوی و میسکل،۲۰۰۵).

پژوهش‌های صورت گرفته، حاکی از آن است که:

    1. ارتباط یک جانبه، سریعتر و کار فرستنده پیام آسانتر است، اما به علت دقت کمتر، اختلال و سردرگمی بیشتری دیده می شود.

    1. ارتباط دوجانبه از دقت بیشتری برخوردار بوده و در نتیجه بازخورد، فرستنده امکان بررسی مجدد پیام را می‌یابد.

    1. در مواردی که امور هنوز برنامه ریزی نشده و به روال عادی درنیامده اند، ارتباط دوجانبه وسیله مؤثرتری است، اما پس از اینکه امور برنامه ریزی شده و یکنواخت شد، اثر ارتباط دوجانبه کاهش می‌یابد. ‌بنابرین‏ شاید بتوان گفت ارتباط دوجانبه برای اتخاذ تصمیم در سطوح عالی مدیریت، کاربرد بیشتری دارد(رضائیان، ۱۳۸۹).

باید توجه داشت همانند بسیاری از مفاهیم مدیریت، ارتباطات را می‌توان یک فرایند در نظر گرفت و اگر قرار باشد ارتباطات واقعی وجود داشته باشد، باید فرایند دوطرفه باشد (داوودآبادی، ۱۳۸۵). هوی و میسکل، چهارنوع ارتباطات دوطرفه در مدارس را نام برده، و آن ها را به شرح زیر، توصیف می‌کنند:

    1. مذاکره[۱۳۷]: مذاکره از طریق دو ویژگی، قابل شناسایی است: روحیه همکاری و شکیبایی عمومی، و فهم متقابل. این نوع ارتباط، زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد، که افراد علاقمندند دیدگاه ها و تجارب یکدیگر را درک کنند. دو دانش آموزی که درباره چگونگی گذراندن تعطیلات تابستانشان، صحبت می‌کنند، مثالی از کاربرد مذاکره در ارتباطات هستند.

    1. بررسی[۱۳۸]: بررسی شامل دو یا چند نفر است که برای یافتن پاسخ یک مسئله، حل یک اختلاف، یا ایجاد توافق همگانی، همکاری می‌کنند. معمولا در چنین حالتی، راه حل ها و پاسخهای ممکن را در ساختاری که بر دامنه ای از رویکردها و دیدگاه ها تأکید می‌کند، بررسی می‌کنند.

    1. مناظره[۱۳۹]: مناظره پرسش مستقیم و روحیه ای شکاک را ارائه می‌دهد و در آن نیازی به توافق مشارکت کنندگان نیست. فایده مناظره این است که مشارکت کنندگان، ایده ها و عقاید خود، ‌در مورد راه حل ها را با حداکثر چالش ممکن مشاهده می‌کنند؛ ‌به این منظورکه دیدگاه های افراد ‌در مورد راه حلها ‌‌محکم‌تر و واضح تر شود.

  1. آموزش[۱۴۰]: آموزش در ارتباطات دوجانبه، شامل فرایندی ارادی است که در آن معلم، دانش آموزان را به پاسخ‌ها و ادراکات مشخصی، راهنمایی می‌کند. در این روش، از پرسش‌های انتقادی، و دیگر اظهارات، جهت به جریان درآوردن بحثی معین، استفاده می شود.نمونه ای از این نوع ارتباطات، روش سقراطی است (هوی و میسکل، ۲۰۰۵).

۲-۲-۱-۱۳-۳- ارتباطات رسمی و غیر رسمی :

ارتباطات رسمی، به مسیرهای اداری رسمی اشاره دارد که برای عبور پیام در نظر گرفته شده (دوبرین، ۱۳۸۷) و توسط سازمان‌ها تصویب شده اند(هوی و میسکل،۲۰۰۵). ارتباطات رسمی در ساختارهای مشخص سازمانی، بین نقشهای سازمانی و در جهت اهداف سازمانی، برقرار می‌گردد (آلتینوز، ۲۰۰۹). وقتی به نمودار سازمان توجه می‌کنیم و روابط میان قسمتهای مختلف و ساخت سازمان را در نظر می گیریم، در واقع مجاری رسمی ارتباطات سازمانی را می نگریم (فرهنگی، ۱۳۷۸). طبق دیدگاه برنارد، هنگام توسعه و یا استفاده از کانال‌های رسمی، چندین نکته را باید مدنظر قرار داد:

    1. کانال‌های ارتباطی باید شناخته شده باشند.

    1. کانال‌ها باید تمام اعضای سازمان را به هم مرتبط سازند.

    1. خطوط ارتباطی باید تا حدامکان کوتاه و مستقیم باشد.

    1. شبکه کامل ارتباطی مورد استفاده قرار گیرد.

  1. ‌در مورد هر ارتباطی باید اطمینان حاصل شود که توسط فرد مورد اعتمادی که موضوع پیام در حوزه اختیارات مقام اوست، صادر شده باشد.

ارتباطات غیررسمی از روابط خصوصی و فعل و انفعالات طبیعی بین افراد به وجود می‌آید (میرسپاسی، ۱۳۹۱). افراد به محض ورود به سازمان بنا بر علل مختلف از جمله علایق، سلیقه های مشترک، همفکری ها و… با هم رابطه برقرار می‌کنند و شبکه ارتباطی غیر رسمی را تشکیل می‌دهند. ارتباطات غیر رسمی در سازمان گاهی اوقات آن قدر توسعه می‌یابد که ارتباطات رسمی در آن محو می‌شود. ممکن است شبکه ارتباطی غیر رسمی ‌به این دلیل ایجاد شود که شبکه های رسمی توجهی به نیازهای اطلاعاتی اعضای سازمان نمی‌کنند. ‌بنابرین‏ شبکه های غیر رسمی در ارضای نیازهای مربوط به اطلاعات اضافی سراسر سازمان مفید تلقی می‌شود (داوودآبادی، ۱۳۸۵).

۲-۲-۱-۱۴- ارتباطات خطی، تعاملی و تبادلی:

با توجه به اینکه پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباطات خطی، تعاملی، و تبادلی می‌باشد، این سه نوع ارتباطات به طور جداگانه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند:

۲-۲-۱-۱۴-۱- ارتباطات خطی:

هارولد لسول[۱۴۱] در سال ۱۹۴۸ اولین الگوی ارتباطات را ارائه داد. بر اساس الگوی لسول، ارتباط الگویی خطی و یک طرفه است که در آن، فردی بر دیگری تأثیر می‌گذارد. لسول برای ترسیم دیدگاهش، از نمودار استفاده نمی کرد. الگوی شفاهی او شامل پنج پرسش بود که مجموعه کنش هایی را توصیف می‌کردند که ارتباط را تشکیل می‌دهند: (۱) چه کسی؟ (۲) چه می‌گوید؟ (۳) در چه مجرایی؟ (۴) به چه کسی؟ (۵) با چه تأثیری؟ (لسول، ۱۹۹۸) یک سال بعد، کلود شنون[۱۴۲] و وارن ویور[۱۴۳] الگوی لسول را اصلاح کردند و الگویی ارائه کردند که در آن ارتباط عبارت بود از: انتقال جریان اطلاعات از منبع به مقصد. آن ها در الگوی خود، «پارازیت» را به الگوی لسول افزودند. «پارازیت» به چیزی اطلاق می شود که مانع از انتقال و جریان یافتن اطلاعات از منبع به مقصد می‌گردد (وود، ۱۳۷۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...