مقالات و پایان نامه ها – ۲-۳-۷- تفاوتهای بین مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
-
-
- ساختار سازمانی: فرآیندهای مدیریت دانش باعث به وجود آمدن تغییرات زیادی در سازمان میشوند. بخشی از این تغییرات در ساختار سازمانی به وقوع میپیوندند. در دسترس بودن اطلاعات، تشکیل تیمهای کاری و علمی و ایجاد جریان ارتباطات دوسویه و آزاد از جمله ویژگیهای ساختار سازمانی حامی مدیریت دانش تلقی میشود(شریفالدین و همکاران[۷۵]، ۲۰۰۴). مدیریت دانش بیشتر بر فرآیندهای انجام عملیات در سازمانها تأثیر میگذارد. از آنجا که مدیریت دانش بر پایه جمع آوری، طبقهبندی و تسهیم دانش استوار است، بنابرین، ساختاری که از فرآیندهای مشارکتی بیشتر حمایت کند برای کارایی مدیریت دانش مناسبتر است(مایر[۷۶]، ۲۰۰۷).
-
- فرهنگ سازمانی: یکی از ویژگی های سازمانی که احتمالاً موفقیت هر رویکرد مدیریت دانش را تحت تأثیر قرار میدهد، فرهنگ سازمانی آن است که دارای تأثیر مهمی بر روی پیادهسازی تکنولوژی، مدیریت کیفیت جامع و… میباشد(استوک و همکاران[۷۷]، ۲۰۰۷).
بر طبق نظر محققان مدیریت دانش، یک روابط جداناپذیری بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. علوی و لیندر(۲۰۰۱) معتقدند که موفقیت مدیریت دانش و اثربخشی سهم دانش در سازمانها عمدتاًً با فرهنگ سازمانی ارتباط دارند. هاچکت[۷۸](۲۰۰۰) یادآوری میکند که سازمانها با داشتن مدیریت دانش موفقیتآمیز همواره فرهنگ جامعشان را به عنوان عامل حیاتی موفقیتشان بیان میکنند. در حقیقت داونپورت و پروساک(۱۹۹۸) فرهنگ سازمان را یک عامل تعیینکننده برای ابتکار عمل مدیریت دانش میدانند. آن ها پیشنهاد میکنند که مدیران و رهبران ارشد باید قبل از بهکارگیری مدیریت دانش جدید، فرهنگ سازمانشان را ارزیابی کنند(حیدری و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۳-۶- راه حل های مدیریت دانش
همان طور که در مبحث نیازهای مدیریت دانش ذکر شد سازمانها در محیطهای جهانی، برای اجرای مدیریت دانش با چالشهایی مواجه هستند. ناتوانی در شناسایی و برطرفکردن این شکافها پیش از پیادهسازی برنامه های مدیریت دانش، تأثیرات نامطلوب گستردهای بر مرحله پیادهسازی و اجرای آن ها خواهد گذاشت. بنابرین، تحلیل نیازهای دانش سازمان، ارزیابی فعالیتهای پیادهسازی سیستمهای مدیریت دانش و شناسایی موانع آن ضروری به نظر میرسند(لن و همکاران، ۲۰۰۵).
سازمانها، برای غلبه بر چالشهای دشوار مدیریت دانش باید رویکردها و اقدامات ضروری را دنبال کنند. پاسخهای مناسب، سریع و دقیق، برای ابتکارات مدیریت دانش اهمیت دارند. برای سازمانهای با فعالیت در عرصه جهانی، پاسخ سریع، دقیق و بهموقع به این چالشها، اثربخشی فرایند مدیریت دانش را ارتقا خواهد بخشید و به حفظ مزیت رقابتی در محیط جهانی کمک خواهد کرد. بهعلاوه، مدیریت مؤثر دانش، به دیدگاهی کلنگر نیاز دارد و بنابرین مدیران باید این چالشها را با یک دید کلنگر مورد توجه قرار دهند(هاشمی و همکاران، ۱۳۹۰). مهمترین راه حلهای مدیریت دانش که در این پژوهش با بررسی ادبیات تحقیق شناسایی شده است شامل ۴ معیار اصلی فردی، گروهی، فنی و فرآیندها و ۴۸ معیار فرعی میباشد.
۲-۳-۷- تفاوتهای بین مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات
دو مفهوم مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش تا حدودی با یکدیگر متفاوت هستند؛ در نتیجه، برای هر کدام به مهارتها و تواناییهای ویژهای نیاز است(حسنزاده، ۱۳۸۴). جدول(۲-۳) خلاصهای از تفاوت فرآیندی میان مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش را نشان میدهد.
جدول۲-۳: تفاوت مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش منبع:(حسنزاده، ۱۳۸۴)
۱-با اطلاعات سروکار دارد.
۱-با دانش سروکار دارد.
۲-گردآوری، سازماندهی و اشاعهی اطلاعات مرکزیت دارد.
۲-تبدیل و بهاشتراکگذاری دانش مرکزیت دارد.
۳- فرآیندگراست.
۳- نتیجهگراست.
۴- بر منابع اطلاعاتی تأکید دارد.
۴- بر متخصصان و صاحبان دانش تأکید میکند.
۵- دسترسی به اطلاعات مهم است.
۵- زمینهسازی برای بهکارگیری دانش مهم است.
۶- حوزه وسیعی را دربر میگیرد و از تنوع بیشتری برخوردار است.
۶- بر یک سازمان متمرکز است.
۷- مدیریت اطلاعات از طریق نظامهای رایانهای امکانپذیر است.
۷- در مدیریت دانش علاوه بر ابزارها، فرهنگ سازمانی نقش اساسی دارد.
۸- مدیریت اطلاعات ابزارگراست.
۸- مدیریت دانش انسانگراست.
۹- منابع اطلاعاتی از گستردگی و تنوع بیشتری برخوردار است.
۹- منابع دانش نسبت به منابع اطلاعات از تنوع کمتری برخوردار است.
۲-۳-۸- تاریخچه دانش و مدیریت دانش
دورنمای تاریخی از مدیریت دانش امروزی، به این مطلب اشاره دارد که مدیریت دانش یک خواسته قدیمی بوده است. دانش شامل دانستن و دلایل دانستن است که به کوشش فلاسفهی غربی به صورت مدون شاید هزار سال قبل ایجاد شده باشد. همچنین فلاسفهی شرقی به همین میزان در تولید دانش مشارکت داشتهاند، اگر چه بیشتر تأکید آن ها بر دریافت هدایتهای روحانی و زندگی مذهبی بوده است(ویگ، ۱۹۹۹). حتی برخی از این هم فراتر رفتهاند و معتقدند که تلاشها و نیروهای انسانی اولیه در محیط ناآشنای زندگی خود برای فهم روابط و بقا، نمونه های عملی از جستوجوی دانش و هدایت آن دانش به سوی خود است. مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح گردید(حسنزاده، ۱۳۸۶). میتوان گفت مفهوم مدیریت دانش برای نخستین بار توسط کارل ویگ[۷۹] در سخنرانی وی در کنفرانس بینالمللی سازمان کار[۸۰] در سال ۱۹۸۶ ارائه گردید. اما قبل از وی پیتر دراکر ، تافلر[۸۱] و سایرین نیز به طور ضمنی ظهور این پدیده را بشارت داده بودند(پیری و آصفزاده، ۱۳۸۵).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:08:00 ب.ظ ]
|