فایل های مقالات و پروژه ها – قسمت 6 – 7 |
در مجموع، بحرانهای مالی به سبب در هم تنیدگی اقتصاد کشورها، به سرعت به سایر مناطق جهان سرایت میکنند و وضعیت رکودی را بر اقتصاد جهانی تحمیل مینمایند. طبیعتا هنگام وقوع رکود در اقتصاد، تقاضا برای انواع کالاها و خدمات کاهش مییابد و به دلیل کاهش ارزش صادرات علاوه بر تاثیر منفی بر تراز تجاری و بر صنایع داخلی نیز تاثیر منفی دارد. صنایع داخلی به دلیل رکود جهانی با مشکل کمبود تقاضای مؤثر روبرو خواهد بود که این امر به نوبه خود بر رشد تولید ناخالص داخلی، اشتغال و نهایتاً بر درآمدهای مالیاتی یک کشور تاثیر منفی خواهد داشت.
به عبارت دیگر بحران از طریق تغییر در نرخ ارز صادرات و واردات کشورها و با تاثیرگذاری بر قیمت کالاها و خدمات در سطح بینالمللی از طریق بخش تجارت خارجی به سایر بخشهای اقتصاد کشور منتقل می شود بخش تجارت خارجی از طریق صادرات و واردات بر بخش تولید داخلی، از طریق مالیات بر واردات و درآمد ارزی به بخش دولت و از طریق خالص دارایی ها ارزی بر بخش پولی تاثیر می گذارد. با توجه به آثار متقابل بین بخشهای مختلف اقتصادی، سایر بخشها نیز بر روی یکدیگر تاثیر خواهد گذاشت. به طور مثال تقاضای گردشگری بینالمللی ارتباط مستقیمی با فاکتورهای اقتصادی، نظیر تولید ناخالص ملی کشورها، ثبات قیمتها، نرخ ارز و حتی توسعه اقتصادی دارد (صندوق بینالمللی پول،۲۰۰۹). نرخ رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشورها بر اثر بحران کاهش مییابد و در مجموع تجارت کالا و خدمات کاهش مییابد. گردشگری صنعتی است که کشش قیمتی زیادی دارد و با افزایش قیمت کاهش شدیدی خواهد یافت زیرا جزء فعالیتهای تفریحی و غیر ضروری تلقی می شود. از طرفی اثر بحران بر گردشگری کمتر از اثری بوده که بر تجارت کالا داشته است به این علت که خدمات به خصوص گردشگری دارای خصوصیاتی نظیر عدم امکان ذخیره سازی خدمات و عدم وجود فرایند طولانی برای تولید خدمات گردشگری است. اما این ویژگیها خصوصاً، عدم وجود فرایند تولید و عدم ضروری بودن خدمات گردشگری، باعث طولانی شدن فرایند بازگشت این صنعت به قبل از بحران شود.
از آنجایی که تجارت آشکارترین پیوند اقتصادی میان کشورهاست، پژوهشهای بیشتری به این زمینه اختصاص داده شده است. ایخنگرین و رز[۱۱](۱۹۹۹) فرضیه انتقال بحرانها بین کشورهای صنعتی در زمان ۱۹۵۹ تا ۱۹۹۳ با پیوندهای تجاری دوجانبه را آزمون نمودند. آنها دریافتند که رویداد یک بحران مالی در یک کشور، در صورتی که آن کشور پیوندهای تجاری دوجانبه مستحکمی با کشورهای درگیر بحران داشته باشد به طور چشمگیری افزایش مییابد. گیلک و رز[۱۲](۱۹۹۹) تحلیلهای مشابهی با کشورهای بیشتری در ۱۹۷۱ تا ۱۹۹۷ انجام دادند و نتایج یکسانی دریافت نموداند. فوربس[۱۳](۲۰۰۰) برای بررسی نقش تجارت در انتقال بحرانهای مالی، از اطلاعات بازارهای سهام استفاده نمود و نتایج وی نیز نشان دهنده نقش مهم تجارت است. در مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابه رسیده شده برای مثال، گلدفن[۱۴](۱۹۹۸) معتقد است که تجارت در بحران جنوب شرق آسیا بی اهمیت است، زیرا سطوح تجارت دو جانبه مستقیم بین این اقتصادها بسیار کوچک است. می سن[۱۵] (۱۹۹۸) بحران مکزیک و بحران آسیا را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و به نتایج مشابه دست یافت.
به طور کلی بحرانهای مالی از طریق تغییر در نرخ ارز صادرات و واردات کشورها را تحت تاثیر قرار میدهد. به علاوه، بحرانهای مالی(شامل بحرانهای ارزی، بحرانهای مالی یا هر دو) میتواند تجارت را از کانالهای دیگری به جز نرخ ارز متاثر سازد. رکود اقتصادی نه تنها تقاضای داخلی، بلکه تولید کل و ظرفیت صادرات را نیز کاهش میدهد، اگر چه جریان سرمایه منجر به افزایش صادرات می شود. بنابرین، افزایش یا کاهش صادرات در اثر بحران مالی هنوز شفاف نیست و نیازمند مطالعات بیشتری است. در ادامه به بررسی اثرات بحرانهای بانکی و ارزی بر تجارت پرداخته شده است.
عملکرد بانکها به این صورت است که از سپرده ها برای سرمایه گذاری در پروژه های مطرح استفاده شده و سود حاصل به عنوان بهره سپرده ها در نظر گرفته می شود. اما اگر شرکتهای اجرایی طرحها به علت سقوط بازار و یا عوامل دیگر نظیر نرخ ارز و محدودیت واردات از ادامه طرح منصرف شوند، سرمایه گذاری صورت گرفته با شکست روبرو می شود و باعث ضرر زیادی برای بانک می شود. موفق نبودن سرمایه گذاریها برای بانک ضرر بیشتری نسبت به نبود سرمایه برای سرمایه گذاری به همراه دارد؛ زیرا بانکها، قبل از سررسید پروژه ها باید آن ها را به صورت نقدینگی در آورند. ورشکستگی بانکها باعث می شود که تمام مؤسسهها، بنگاههای تولیدی، پروژه های خدماتی در بخش مالیشان با مشکل مواجه شوند و باعث سقوط فعالیتهای اقتصادی و مشکلات اجتماعی ناشی از اخراجهای دسته جمعی می شود. نتیجه این فرایند کاهش در مصرف کالاهای واسطهای و نهایی شده، همچنین به علت مشکلات مالی ظرفیت تولید بنگاهها کاهش داده می شود که باعث کاهش در تجارت مواد خام و منابع انرژی است. در بخش خدمات نیز پوشش دهی مؤسسات خدماتی در برخی شاخه های خدماتیشان، به علت هزینه بر بودن و مشکلات مالی، منحل می شود و سبب کاهش شدید حجم تجارت خدمات میگردد. پایین بودن تقاضا، افت شدید قیمتها را به همراه داشت. قیمت پایین کالا و خدمات به شدت از ارزش صادرات کشورهای در حال توسعه کاست.
عامل دیگری که تجارت خارجی را تحت تاثیر قرار داده است، کاهش اعتبارات بازرگانی و تجاری تحت شرایط رکودی بازارهای بینالمللی رکودی است. با توجه به این واقعیت که به طور معمول بخش بزرگی از تراکنشهای تجارت خارجی از طریق اعتبارات کوتاه مدت مالی و تامین مالی مؤسسات نقدینه می شود. ظرفیت کم و ضعیف مؤسسات بازرگانی و تجاری منجر به رکود آنها می شود.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:17:00 ب.ظ ]
|