1. شاخص های مبتنی بر بازار که از بازده سرمایه به دست می‌آیند مثل ارزش افزوده سهام‌داران (SVA ) و ارزش افزوده بازار (MVA).

    1. شاخص های مبتنی بر وجه نقد مثل جریان های نقدی عملیاتی و بازده نقدی سرمایه گذاری .

  1. شاخص های سنتی مبتنی بر اطلاعات تاریخی مثل سود خالص ، سود عملیاتی و سود هر سهم و غیره .

۳-۲- سود حسابداری

کسب سود انگیزه اصلی تشکیل بنگاه اقتصادی است و سود خالص یا سطر آخر مورد توجه عمده کثیری از محققان و پژوهشگران حسابداری و علوم مالی قرار گرفته و مقالات زیادی پیرامون آن وجود دارد اما تا کنون تعریف یا مفاهیم یگانه ای برای آن ارائه نشده است و در تحلیل مدیریتی تعابیر متفاوتی از آن ارائه شده و می شود. هندریکسون ‌در مورد سود حسابداری اینگونه می‌گوید:

“مفهوم سود حسابداری هنوز بدرستی فرموله نشده و اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری نیز اجازه می‌دهد بنگاه ها در سال‌های مختلف درآمدهای متفاوتی را به عنوان سود شناسائی و اعلام کنند. وی اضافه ‌کرده‌است که پیشرفت آتی تئوری حسابداری وابسته به پذیرش مفهوم یگانه ای برای سود است که به مفهوم سود اقتصادی نزدیک باشد. نکته مهم در تعاریف انجام شده راجع به سود، اشاره به سود تاریخی دارد که از مابه التفاوت درآمد تحقیق یافته و هزینه ها مبتنی بر بهای تاریخی مربوط به تحقق درآمدها حاصل می شود. پنداشت عمومی بر این است که عدد مذبور مبنایی برای محاسبه مالیات، تعیین سود تقسیمی و ارزیابی عملکرد است. حرفه حسابداری و دنیای تجارت از دیر باز بدون قید و شرط سود حسابداری را پذیرفته و در مدل‌های مختلف تصمیم گیری به کار برده است. به بهای اینکه سود حسابداری عینیت، قابلیت تأیید و قابلیت درک آسان و کاربرد فراوان دارد و نگرانی هایی که از به کارگیری دیگر مدل های حسابداری ممکن است به وجود آید حسابداران، بازرگانان و تولیدکنندگان این عدد را بر سایر معیارهای سنجش ترجیح می‌دهند”.(بلکوئی،۱۳۸۱)

بیانه مفاهیم شماره یک از مفاهیم حسابداری مالی ‌بر اساس این فرض قرار دارد که سود حسابداری معیار مناسبی از عملکرد شرکت می‌باشد و می‌تواند برای پیش‌بینی جریانات نقدی آتی ازآن استفاده کرد. (هندریسکون۱ . ۲۰۰۵)

در مقابل نظرات موافق راجع به سود به عنوان یکی از معیارهای سنجش و عملکرد، منتقدان سود این مفهوم را به دلایل زیر مبنایی برای اندازه گیری عملکرد نمی دانند:

۱ – ارزیابی موجودیها؛ وجود روش های متعدد ارزیابی موجودی ها مثل fifo و lifo و … این امکان را به مدیران می‌دهد تا با در نظر گرفتن اهداف خود، سود را به راحتی دست کاری کنند.

۲ – استهلاک سرقفلی؛ در بخش ادغام و سرمایه گذاری در سایر شرکت‌ها، شرکت سرمایه گذار جهت ثبت سرمایه گذاری می‌تواند از ۲ روش اتحاد منافع و روش خرید استفاده نماید. در روش اتحاد منافع، شناسایی سرقفلی و محاسبه استهلاک نیاز نمی باشد ولی در روش خرید شناسایی سرقفلی و محاسبه استهلاک ضروری است. طبیعی است اختیار عمل در به کارگیری هر روش توسط مدیر، منجر به محاسبه ارقام متفاوت سود می شود.

۳- هزینه های تحقیق و توسعه؛ تلقی هزینه های تحقیق و توسعه تحت عنوان هزینه های جاری و هزینه های سرمایه ای منجر به تغییر رقم سود خالص می شود.

۴- استهلاک دارایی های ثابت؛ روش های گوناگون محاسبه استهلاک مثل روش نزولی، خط مستقیم و مجموعه سنوات و… . و منجر به تغییر در رقم سود می شود.

۵- ذخائر ؛ محاسبه دخیره برای برخی دارایی ها که ممکن است در اثر زمان، بخشی از آن قابلیت استفاده نداشته و از بین بروند تاثیر بر سود دارد. به گونه ای که تعیین ذخیره نیز طبق برآوردها انجام می شود.

ملاحظه می‌گردد دلایل منتقدان مبنی بر ناکارایی سود جهت سنجش عملکرد شرکت پر بیراه نبوده و در استفاده از سود جهت ارزیابی ها باید به کیفیت سود توجه کرد .

۴-۲ تداوم فعالیت

فرض تداوم فعالیت یکی از مفروضات بنیادی حسابداری می‌باشد که مبنای نظری برای بسیاری از طبقه بندی های متداول حسابداری را فراهم می آورد . ‌بر اساس این مفهوم فرضی که با توجه به ماهیت واحد اقتصادی در نظر گرفته می شود این است که واحد اقتصادی ایجاد شده تا برای مدت نا محدودی فعالیت نماید . فرض تداوم فعالیت عنوان می‌دارد که واحد حسابداری آنقدر فعالیت می‌کند تا تعهدات به وجود آمده اش را پوشش دهد . بعضی می‌گویند از آنجایی که تعهدات در طی زمان تغییر می‌کنند و تعهدات جدید می‌آیند ، ‌بنابرین‏ فرض تداوم فعالیت ، زندگی نامحدود را در نظر نمی گیرد . بعضی می‌گویند که تداوم فعالیت شرکت تا وقتی است که با فروش دارایی هایش بتواند بدهی ها و حقوق صاحبان سهام را بدهد .

دلیل اینکه تداوم فعالیت در مجموعه مبانی قرار گرفت آن است که تئوری ارزش از آن حمایت می‌کند. همان‌ طور که قبلاً بیان شده هدف گزارشگری مالی آن است که سرمایه گزاران و سایرین بتوانند پیش‌بینی کنند. اطلاعات با توجه به یک شرکت خاص باید به نحوی ارائه شود که استفاده کنندگان از گزارشات مالی بتوانند از آینده مؤسسه‌ ارزیابی داشته باشند. ‌بنابرین‏ فرض تداوم فعالیت نباید به عنوان فرض وضعیت موجود یا توجیه کاربرد ارزش تاریخی یا حتی مفهوم سود در ارزیابی دارایی ها به کار رود. تداوم فعالیت فرض ارتباط بین گذشته و آینده را در نظر می‌گیرد. SAS66 این هدف را اینگونه توضیح می‌دهد: «هنگامی که ابهام درباره توانایی مؤسسه‌ در تداوم فعالیت برای یک دوره زمانی معقول وجود نداشته باشد».

بسیاری از رویه ها و ضوابط حسابداری بر فرض تداوم فعالیت پایه گزاری شده اند، از جمله ثبت و انعکاس اقلام دارایی ها به بهای تمام شده تاریخی که اصطلاحاً اصل بهای تمام شده تاریخی نام دارد، همچنین تقسیم بندی دارایی ها به دارایی های جاری و غیر جاری و بدهی ها به بدهی های جاری بلندمدت بر همین اساس صورت می‌گیرد. (هندریکسون .”۱۹۹۱)

واحدهای انتفاعی برای مدت نامحدودی تشکیل می‌شوند و به عنوان موجودیتی مستقل برای دستیابی به هدف های خود منابعی را در اختیار می گیرند و تعهداتی را تقبل می‌کنند. بقای هر واحد انتفاعی مستلزم استفاده از منابع موجود، ایفای به موقع تعهدات، تحصیل منابع جدید و قبول تعهدات تازه است.

اگر چه اوضاع و احوال فعالیت های اقتصادی دائماً تغییر می‌کند، اما فرض می شود که هر واحد انتفاعی قادر است خود را با شرایط به نحوی وفق دهد که طرح ها و برنامه های موجود را اجرا کند و از دارایی ها برای مقاصدی که تحصیل شده اند استفاده و تعهدات خود را به موقع ایفا کند. حال اگر به هر دلیلی، قهری یا اختیاری تردید اساسی نسبت به تداوم فعالیت واحد تجاری ایجاد شود و این فرض جایگاه خود را از دست دهد، تمایز اقلام جاری و بلند مدت در ترازنامه مفهوم خود را نخواهد داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...