فایل های دانشگاهی| ۲-۴-۱-۲٫ نظریه آبراهام مازلو[۷۱] – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
از نظر مارکوسکی ولاوور، وابستگی احساسی موجب تقویت و تثبیت همبستگی گروهی میشود، زیرا حس تعلق گروهی، به عنوان عنصر اساسی و سازنده گروه، زمینه پیوند اعضای گروه و در نتیجه پویایی گروهی را تضمین میکند (هومانس، ۱۹۷۲). به نقل از هومانس[۶۷] از آنجا که حس تعلق گروهی به کنش اجتماعی افراد جهت میدهد، مسیر دوام و توسعه گروه را نیز هموار میکند و از این دو، هر گونه تضعیف آن موجب تضعیف بنیانهای اجتماعی گروه میشود. از آنجا که کلیترین (مایی) که فرد به آن تعلق دارد جامعه است، احساس تعلق نسبت به این (ما) شرط بقا و پویایی زندگی اجتماعی است. (رفیعپور،۱۳۷۷)
شرایط اجتماعی از جمله عوامل تأثیرگذذار بر افزایش تعلقات اجتماعی است ما چرا که شرایط اجتماعی نامتعادل همانند وجود تبعیض و محرومیت میتواند سبب تصور و ادراک منفی در افراد نسبت به جامعه شود که نتیجه این ادراک، نارضایتی اجتماعی و سرخوردگی و بیاعتمادی عمومی است که بر احساس تعلق اجتماعی افراد مؤثر است . همچنین برخورداری از مزایای اجتماعی برابر، برای هر شهروندی لازمه ایفای نقش و حیات اجتماعی است؛ زیرا بدین صورت، مسیر فرار از تعاملات ملی و محیط اجتماعی مسدود میشود.
نقطه مقابل حس تعلق اجتماعی، خودخواهی و منفعت طلبی فردی است که در کنشهای فردی جلوهگر میشود. و منع کنونی جامعه به گونهای است که افراد بر اساس نیازها و علایق فردی خودشان، در جامعه رفتار میکنند و در حقیقت میتوان گفت نوعی فردگرایی منفی در جامعه گسترش یافته که شرایط اجتماعی زمینهساز این مسئله بوده است. (موحدی، ۱۳۸۶).
۲-۴-۱٫ نظریه های احساس تعلق
۲-۴-۱-۱٫ نظریه آدلر
تئوری آدلر با مفاهیم برجستهای همچون تلاش برای موفقیت و برتری، برد اشتهای ذهنی افراد، علاقه اجتماعی، سبک زندگی، و نیروی خلاق شناخته شده است. در بحث پژوهش حاضر دو مفهوم از مفاهیم فوق پیوند تنگاتنگی با موضوع احساس تعلق دارند و آنها عبارتند از علاقه اجتماعی و سبک زندگی.
۲-۴-۱-۱-۱٫ علاقه اجتماعی
اصل چهارم تئوری آدلر آدلر (۱۹۶۴) علاقه اجتماعی[۶۸] است. به عبارتی ارزش تمام فعالیتهای انسان را باید از زوایهی علاقه اجتماعی در نظر گرفت. از علاقه اجتماعی با تعابیر مشابهی مثل احساس اجتماعی، احساس جامعه نیز یاد شده است. به طور کلی این احساس وحدت با کل بشریت است و به عضویت همه افراد اجتماعی اشاره دارد. به عقیده آدلر (۱۹۶۴) کسی که علاقه اجتماعی رشد یافتهای دارد، برای برتری خودش تلاش نمیکند، بلکه برای کمال تمام انسانها در یک جامعه ایدهال تلاش می کند. علاقه اجتماعی را میتوان به صورت نگرش ارتباط داشتن با کل بشریت و همینطور، همدلی با هر عضو نژاد انسان تعریف کرد. علاقه اجتماعی به صورت همکاری با دیگران برای پیشرفت جامعه به جای نفع شخصی آشکار می شود.
به عقیده آدلر علاقه اجتماعی در هرکسی به صورت بالقوه وجود دارد. اما قبل از اینکه بتواند به سبک زندگی سودمند کمک کند، باید پرورش یابد. علاقه اجتماعی از رابطه والد و فرزند در ماههای اولیه نوباوگی سرچشمه میگیرد. هرکسی از نوباوگی جان سالم به در برده، فرد مهرورزی که از مقداری علاقه اجتماعی برخوردار بوده، او را زنده نگه داشته است. بنابرین بذرهای علاقه اجتماعی در ماههای اولیه زندگی کاشته می شود (فسیت و فیست[۶۹]، ۲۰۰۲).
آدلر (۱۹۶۴) باور داشت که پدو مادر به صورت متفاوتی بر علاقه اجتماعی تاثیر میگذارند. وظیفه-ی مادر برقرار کردن رابطهای است که به علاقه اجتماعی پختهی کودک کمک می کند و حس همکاری را پرورش میدهد. پدر در محیط اجتماعی کودک در جایگاه دوم اهمیت قرار دارد. او باید نسبت به همسرش، شغلش و جامعه نگرشی متعهدانه داشته باشد. علاوه براینف علاقه اجتماعی او باید در رابطه با فرزندش آشکار شود. به عقیده آدلر پدری که از جدایی عاطفی و خودکامگی برخوردار است، از رشد و گسترش علاقه اجتماعی جلوگیری می کند(فسیت و فیست، ۲۰۰۲).
علاقه اجتماعی معیار آدلر برای ارزیابی سلامت روانی بود و بنابرین تنها ملاک ارزشهای انسان است. از نظر آدلر علاقه اجتماعی تنها مقیاسی است که میتوان برای قضاوت کردن ارزش یک نفر به کار برد. علاقه اجتماعی معیار بهنجاری است که میتوان بر اساس آن ثمربخش بودن زندگی را تعیین کرد. هرچه فرد علاقه اجتماعی بیشتری داشته باشد از لحاظ روانی پختهتر است. افرادی که از علاقه اجتماعی بیبهرهاند، خودمحور هستند، و برای قدرت و برتری شخصی بر دیگران تلاش میکنند.
۲-۴-۱-۱-۲٫ سبک زندگی
مفهوم دیگری با احساس اجتماعی ارتباط نزدیک دارد، سبک زندگی[۷۰] است. به عقیده آدلر (۱۹۶۴) ساختار شخصیت منسجم از از سبک زندگی سالم به وجود می آید. سبک زندگی اشاره به حال و هوای زندگی دارد. سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساسهای فرد نسبت به دیگران، و نگرش نسبت به دنیا را شامل می شود. افرادی که سبک زندگی سالم و از لحاظ اجتماعی مفیدی دارند، علاقه اجتماعی خود را در عمل نشان می دهند. آنها فعالانه میکوشند به عقیده آدلر سه مسئله مهم زندگی یعنی، عشق صمیمانه، عشق، و شغل را از طریق همکاری، جسارت، و اشتیاق به مشارکت داشتن در رفاه دیگران حل کنند. آدلر معتقد بود افرادی که سبک زندگی مفیدی دارند، عالیترین شکل انسانیت را در فرایند تکامل نشان می دهند و احتمالاً به دنیای آینده را رونق میبخشند.
به عقیده آدلر (۱۹۵۶) شالوده همه نوع ناسازگاری، علاقه اجتماعی رشد نایافته است که به سبک زندگی معیوب منجر می شود. افراد روانرنجور غیر از اینکه فاقد علاقه-ی اجتماعی هستند، هدفهای بلندپروازانه تعیین میکنند، در نیای خصوصی خودشان زندگی میکنند و سبک زندگی خشک و جزمی دارند. ایم سه ویزگی الزاماًً از فقدان علاقه اجتماعی سرچشمه می گیرند. خلاصه اینکه افراد به این علت شکست میخورند که بیش از اندازه به خودشان مشغولاند و به دیگران کمی اهمیت می دهند. افراد ناسازگار برای جبران کردن احساسهای بیکفایتی خودشان، به صورت انعطاف ناپذیر عمل میکنند.
۲-۴-۱-۲٫ نظریه آبراهام مازلو[۷۱]
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:07:00 ب.ظ ]
|