۲-۵-۱-۳- عدم ایجاد ناسازگاری در محیط خانواده

ناسازگاری در محیط خانواده ، کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر اختلافات والدین به طلاق و جدائی منتج گردد و طفل از محبت و توجه والدین یا یکی از آن ها محروم شود، از محیط زندگی گریزان و اصولاً دلسرد و افسرده خواهد شد و این وضع او را به راه انحراف، لغزش و بزهکاری خواهد کشانید.

۲-۵-۱-۴- عدم پرخاشگری والدین نسبت به خود و یا نسبت به فرزندان

پرخاشگری والدین نسبت به یکدیگر و یا نسبت به فرزند خود، کودک را از محیط خانواده فراری و ناراضی می‌سازد و ممکن است این عدم رضایت او را به سمت بزهکاری سوق دهد. پدران و مادران هستند که بر اثر جهل و نادانی ، از روحیات زشتی برخوردار بوده و فرزندان آن ها تحت تاثیر اخلاق ناشایست پدران ومادران خود و یا بر اثر تندی ها ، ملامت ها و توبیخ از خانه فرار کرده و یا همانند افراد نامتعادل در محیط خانواده منزوی می‌گردند.

در این نوع خانواده هاست که کودکان و یا نوجوانان علیه بزرگترها شورش کرده و در برابر آنان ایستادگی ‌می‌کنند. در همین خانواده هاست که رابطه فیمابین فرزندان و بزرگترها تیره و تار شده و اطفال و نوجوانان یا منزوی شده و در خانه می مانند و یا خود را از زندان خانه نجات داده و راه فرار را در پیش می­ گیرند.

۲-۵-۱-۵- پرورش حس اعتماد به نفس

پرورش حس اعتماد به نفس یکی از ‌هدف‌های‌ مؤثر در پیشرفت اطفال و نوجوانان می‌باشد. کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد زبون، بیچاره و ناتوان است و نمی تواند از امکانات ‌و استعدادهای موجود خود بهره بردرای نماید . از دست دادن اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکر و روح انسان می شود؛ او را از خود مایوس و متکی و وابسته به دیگران بار می آ ورد. اگر کودک یا نوجوان در یک مرحله از تحصیل بنا به علتی اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، به تدریج ضعیف تر شده و چه بسا توانایی ادامه تحصیل را از دست بدهد.

اگر والدین همواره نقاط ضعف ها را دیده و امتیازات کودک و نوجوان و موفقیت های او ارزش چندانی ندهند، به دست خود بذر ناتوانی و زبونی را در روح و روان او می­پاشند. توجه به نقاط مثبت باعث ایجاد اعتماد نسبت به والدین و برقراری ارتباط روحی و عاطفی با آن ها می­ شود.

۲-۵-۱-۶- حفظ شخصیت فرزندان

باید شخصیت فرزندان را گرامی بداریم. نوجوان دوست دارد که شخصیت او مورد توجه و احترام قرار گیرد و به همین سبب به صورت‌های مختلف به ابراز شخصیت می پردازد. احساس شخصیت اخلاقی در انسان مانند سدی درونی مانع دست زدن به اعمال خلاق می شود و انسان را از درون کنترل می‌کند واز زشتی­ها باز می‌دارد.

۲-۵-۱-۷- مشورت با فرزندان

با فرزندان بالاخص نوجوانان خود می بایست مشورت کنیم چرا که این مشورت ها سبب می شود:

اولاً- آن ها احساس کنند که در خانواده به حساب می‌آیند و به نظر آن ها توجه می شود و بدین ترتیب آنچه را که در دل دارند با والدین خود در میان می‌گذارند و همین امر سبب پیدایش صمیمیت و همدلی در خانواده می‌گردد.

ثانیاًً- اگر فرزندان مورد مشورت قرار گیرند این امر سبب می شود که والدین به تدریج راه و روش فکر کردن و تصمیم گیری را به آنان بیاموزند.

۲-۵-۱-۸- ابراز مهر و محبت به فرزندان

باید فرزندان را از مهر و محبت سیراب کرد . یکی از تفاوت های خانواده با جامعه در این است که در جامعه قانون حکومت می‌کند اما در خانواده مهر و عاطفه حاکم است . خانواده ای که از لحاظ عاطفی ضعیف است، نمی تواند اعضای خود را به گرمی دور هم جمع کنند و آن ها را نگهدارد.

فرزندی که محبت کافی از پدر و مادر دریافت نکرده برای پذیرش انواع اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی آمادگی بسیار دارد. محبتی که فرزندان در خانواده می­بینند، موجب آرامش روانی آن ها شده و همین آرامش روانی آن ها را از تمایل به بسیاری از لغزش­های اخلاقی باز می­دارد(همان،۱۳۷۰،ص ۱۴۶)..

محبت باید چنان باشد که :

اولاً- فرزندان بیش از حد وابسته بار نیابند و بتوانند در غیاب والدین روی پای خود بایستند و همواره خود را محتاج توجه و یاری آن ها نبینند.

ثانیاًً- محبت افراطی باعث می شود که فرزند از خود راضی، پر توقع و لوس بار بیاید واز دیگران توقع محبت های این چنینی را داشته باشد و هنگامی که وارد اجتماع می شود، چون توقعات او برآورده نمی شود، سرخورده و مایوس و افسرده می‌گردد. چنین افرادی بسیار زود رنج و شکننده بوده و طبیعی است که شخص زود رنج به سادگی قادر به حفظ دوستان خود نیست و به بهانه های کوچک و بی اهمیت رابطه دوستانه اش را با دیگران قطع می‌کند.

۲-۵-۱-۹- تامین محیط مسکن مناسب

در واقع شیوه زندگی شهری و محیط شهر عواملی هستند که تشدید کننده ویا به وجود آورنده ناسازگاری اطفال و نوجوان می‌باشد. هر چند بیان این موضوع که بزهکاری کودک و نوجوان نتیجه مستقیم زندگی در محلات پست و فقیر نشین است، جزء موهومات به شمار می رود ولی نباید فراموش کرد که اگر افراد خانواده نوجوان صاحب مسکن شایسته ای باشند و راه مفری برای نجات از فشار و محرومت های زندگی در اطاق های محقر، شلوغ و غم انگیز داشته باشند، برای چنین نوجوانی احتمال کمتری وجود دارد که در زمره نوجوانان بزهکار قرار گیرد.

۲-۵-۱-۱۰- جلوگیری از تحریک جنسی فرزندان

والدین باید درباره حقایق زندگی و مسائل جنسی با فرزندان خود به طور مناسب به گفتگو بنشینند و در روشن کردن حقایق برای آنان غفلت نورزند. اگر نوجوانان در بیرون از خانه از طریق دوستان و آشنایان با موضوعات جنسی به طور نامناسبی آشنا شوند، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش دو چندان خواهد شد.زیرا در درجه اول بایستی افکار نادرست و نامناسب آموخته شده در زمینه مسائل جنسی را تغییر و تصحیح نموده و سپس به آموزش مناسب مسائل جنسی اقدام کنند.

گروهی از والدین معتقدند آموزش مسائل جنسی از وظایف اصلی مدرسه است. گروهی کثیری از والدین درباره مسائل جنسی نمی خواهند با کودکشان صحبت کنند زیرا خودشان از بحث درباره مسائل جنسی احساس نارحتی می‌کنند.

پدران ومادران باید این حقیقت را بپذیرند که فرزند بزهکارشان موجودی بی ارزش و پست نیست، بلکه نوجوانی است که مشکلات ‌و احتیاجات درونی بزرگ دارد.

۲-۵-۱-۱۱- تامین نیازهای مادی و معنوی

اگر کودک و نوجوان احساس کند که نیازهای مادی و معنویش به میزان دیگر کودکان و نوجوانان برآورده نمی شود، نوعی سرکشی و ستیزه جوئی در او به وجود خواهد آمد.

استفاده از موسیقی مبتذل و ترانه های محرک و فیم های شهوت انگیز بیکاری ، تنهائی ، نداشتن تحرک و فعالیت ، نداشتن سرگرمی هائی که توجه و علاقه طفل و نوجوان را به خود جلب کند، از عوامل ایجاد انحراف بزهکاری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...