فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – قسمت 8 – 8 |
در دو حالت مشابه، هوش فرهنگی فراشناختی، فرآیندی را مورد توجه قرار میدهد که افراد برای به دست آوردن و فهم دانش فرهنگی به کار میگیرند، در صورتی که هوش فرهنگی شناختی دانش عمومی در مورد فرهنگها (اطلاعاتی در مورد آداب و رسوم و سنتها و. . . ) را انعکاس میدهد. هوش فرهنگی انگیزشی حجم و جهت انرژی به کار گرفته شده برای یادگیری و عملکرد در شرایطی که چند فرهنگ با هم تداخل میکنند را نشان میدهد.
هوش فرهنگی رفتاری، قابلیت فرد برای نمایش اعمال کلامی و غیرکلامی مناسب در تعامل با افراد از فرهنگهای مختلف را نشان میدهد. تازگی و بدیع بودن این سازه باعث شده است تحقیقات تجربی بر روی هوش فرهنگی متفرق و پراکنده باشد، اگرچه تعداد این تحقیقات سیر صعودی به خود گرفته است.
در تحقیقی که انگ، وان، داین، کوه[۵۳]، ۲۰۰۴). در مورد چهار عامل اندازهگیری هوش فرهنگی انجام دادند نشان میداد که علاوه بر تأثیرات ویژگیهای جمعیت و شناخت عمومی که معمولاً در مدیران بینالمللی و کسانی که به صورت حرفهای در خارج از وطن خود کار میکنند وجود دارد، هوش فرهنگی اختلاف در عملکرد و تطبیق با محیط را به صورت معناداری نشان میدهد.
به طورخاص آنگ[۵۴] و همکاران نشان دادند که هوش فرهنگی ذهنی (فراشناختی و شناختی) به طور معناداری قضاوت فرهنگی و تصمیمگیری (JDM) و عملکرد را پیشبینی میکند، در حالی که هوش فرهنگی رفتاری عملکرد و تطبیق با محیطهای چند فرهنگی را نشان میدهد. در مطالعهای دیگر که تمپلر[۵۵] و تای[۵۶] بر روی افرادی که در خارج از وطن خود به صورت حرفهای مشغول کارند، انجام شد بیانگر این مطلب بود که قبل از بررسیهای واقعی در مورد شرایط کار و زندگی در فرهنگ جدید و قبل از انتقال رسمی مسئولیتها، هوش فرهنگی انگیزشی تطبیق با محیط فرهنگی جدید را پیشبینی میکند.
در تحقیقی که توسط کُه، [۵۷] وَن داین[۵۸] و سون آنگ[۵۹] انجام شد آنها به دنبال این بودند تا به صورت نظری سازههایی که مجموعه گوناگون تفاوتهای فردی را به هوش فرهنگی ارتباط میدهند را فرضیهسازی کنند.
آنها بیان کردند که تحقیقات بر روی تفاوتهای فردی بین دو گونه سازه تحت عنوان سازههای شبه اختصاصی[۶۰] و سازههای شبه حالت[۶۱] تمایز ایجاد کردهاست.
تفاوتهای فردی شبه اختصاصی (ویژگی) مثل ویژگیهای شخصیت به وظیفه یا شرایط معین تعلق ندارند و در طول زمان ثابت هستند (چن و همکاران، ۲۰۰۰). در مقابل، تفاوتهای فردی شبه حالت مثل حالت نگرانی به شرایط معین و یا وظایف معین تعلق دارند و در طول زمان تغییرپذیر هستند (باندورا، ۱۹۹۷).
بر طبق گفته کانفر[۶۲] تأثیرات تفاوتهای فردی شبه اختصاصی بر روی پیامدها و خروجیها مثل عملکرد و یا رفتارهای کاری در مقایسه با تفاوتهای فردی شبه حالت کمتر است.
تأثیرات سازههای شبه اختصاصی بر روی پیامدهایی مثل عملکرد و یا رفتار کاری غیرمستقیم و پیچیده است در حالی که سازههای شبه حالت تأثیرات مستقیمتری دارند. در نتیجه تفاوتهای فردی شبه اختصاصی پیشبینی کنندههای خوبی برای تفاوتهای فردی حالت هستند. (چن و همکاران، ۲۰۰۰).
شکل ۲-۱: رابطه بین تفاوتهای فردی، شبه اختصاصی و تفاوتهای فردی شبه حالت (انگ، وان، داین، کوه، ۲۰۰۴)
در مدلی که توسط آنگ و ارلی ارائه شد هوش فرهنگی تفاوت فردی شبه حالتی درنظر گرفته شدکه قابلیت تغییر افراد را برای مواجهه با افراد با فرهنگهای دیگر نشان میدهد. همچنین آنگ و ارلی هوش فرهنگی را از تفاوتهای فردی شبه صفت مثل ویژگیهای شخصیت متمایز کردند و در نتیجه از این رو ویژگیهای شخصیت به عنوان عامل هوش فرهنگی مفهومسازی شد.
رابطه بین تفاوتهای فردی شبه اختصاصی و شبه حالت مبنای کار قرار گرفت وآنگ و ارلی کوشیدند تا ویژگیهای شخصیتی (تفاوتهای فردی شبه اختصاصی که استعدادها و زمینههای ثابت و جامع افراد را توضیح میدهد) را به عنوان پیشبینی کننده هوش فرهنگی (تفاوتهای فردی شبه حالت که قابلیتهای قابل تغییر برای تعامل مؤثر با افراد از فرهنگهای مختلف را توضیح میدهد) معرفی میکنند. همان طور که آنگ و ارلی در نوشتههایشان آوردهاند، بسیاری از دانشجویان نیز رابطه بین شخصیت و هوش فرهنگی را نشان دادهاند.
۲-۳-۱)هوش فرهنگی و شخصیت
در سالهای اخیر برای مفهومسازی شخصیت بر روی پنج عامل اصلی شخصیت[۶۳] به عنوان عوامل شخصیت تأکید شده است (کارور و شییر[۶۴]، ۲۰۰۳). و در سالهای اخیر علاقه به استفاده از آن در سازمانها افزایش یافته است. عموماً، محققان روی ساختار پنج عامل اصلی شخصیت اتفاق نظر دارند، زیرا با ثباتترین طبقهبندی است که در مورد رفتارهای شخصیت ارائه شده است.
به طور مثال این ساختار به صورت سازگاری در سنها، جنسها و فرهنگها و گروههای زبانی مختلف در طول مطالعات و تحقیقات ممتد و طولانی خود را به اثبات رسانده است (کستا و مککری[۶۵]، ۱۹۹۲، دیگمن[۶۶]، ۱۹۹۰).
تحقیقات همچنین نشان میدهد که پنج عامل اصلی شخصیت رفتار کار در فرهنگ و زمانهای مختلف را به صورت قوی درمحیط داخلی یک کشور پیشبینی میکند (باریک و مانت[۶۷]، ۱۹۹۱). و همچنین قوت خود را در پیشبینی رفتار کار در محیطهای خارجی، به اثبات رسانده است (کالیگوری[۶۸]، ۲۰۰۰).
گرچه در مطالعات مختلف اسامی مختلفی برای ۵ عامل اصلی شخصیت در نظر گرفته شده ولی این ۵ عامل عبارتند از:
-
- برونگرایی[۶۹]
-
- توافق[۷۰]
-
- وظیفهشناسی و وجدان[۷۱]
-
- ثبات احساسی[۷۲]
- آمادگی برای تجربههای جدید[۷۳]
محققین چند فرهنگی که بر روی انتصابات خارجی و مدیریت افراد مامور در خارج از سرزمین اصلی مطالعه میکنند اهمیت به کارگیری شخصیت برای پیشبینی موفقیت افراد مامور در خارج از وطن را مورد توجه قرار دادهاند. به طور مثال وانز و دیگران[۷۴] به مرور ادبیات مربوط به ۳۷ تحقیق تجربی پرداختند که عوامل مربوط به شخصیت را به عنوان پیشبینی کننده عملکرد شغلی و میزان تطبیق با محیط و به اتمام رساندن دوره خدمت افراد مامور در خارج از وطن معرفی میکرد.
به طور خاصتر، جنبههای مختلف شخصیت مثل صداقت، حساسیت، انعطافپذیری، احترام، استقلال، خود به فعلیت رساندن، امانت، قضاوت در مورد دیگران، تطبیق با محیط، طبقهبندی معلومات، گرایش به خود، گرایش به دیگران، توانایی برقراری ارتباط با دیگران، وسعت فکر، کنجکاوی، اعتماد به نفس و دیگر رفتارها و تأثیرات آنها بر رفتار مهاجرین مورد توجه قرار گرفتهاند ولی متأسفانه، این مطالعات عموماً قبل از پیدایش ۵ عامل بزرگ شخصیت انجام گرفتهاند.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:06:00 ب.ظ ]
|