نکته ی دیگر اینکه نزاع زوجین در مسئله ی ریاست مرد به امور دیگر نیز سرایت می‌کند و نزاع بر امور دیگر نیز به ریاست کشیده می شود.

با توجه به بررسی های صورت گرفته به نظر می‌رسد مفهوم « ریاست شوهر» نسبت به بانو – حداقل در برخی موارد – به عنوان حق شوهر و وظیفه بانو- در کنار امر تمکین بانو و نیز در کنار مواردی از ریاست شوهر که حالت وظیفه ی شوهر را دارد ، در بررسی و شناخت مشکلات خانواده ایرانی و ریشه یابی نزاع ها و اختلافات و شکایت ها و نهایتاًً طلاق ، جایگاه مهم و تعیین کننده ای دارد و به طور جدی باید به آن پرداخت.[۶۱]

گاهی شوهر وظایف ریاست خود را انجام نمی دهد و یا بانو به خلاف میل شوهر به امور مربوط به ریاست شوهر عمل نمی کند و این در حالی است که از وظایف و اختیارات یکدیگر آگاه هستند ولی گاهی گمان بانو این است که فلان امر از اختیارات شوهر نیست و باید طبق نظر خود در آن باره عمل کند و یا شوهر فکر می‌کند که دارای حق استقلال رأی‌ و عمل است.[۶۲]

به همین خاطر است که شناخت مفهوم و حدود ریاست شوهر در شرع مقدس و در قانون مدنی ایران و در عرف رایج مردم در کنار هم و همزمان با مقایسه آن ها با یکدیگر انجام می شود تا ریشه ها و ابعاد مشکل شناسایی گردد و امکان اصلاح فراهم آید.

نوشتار حاضر با بررسی جنبه‌های مختلف ریاست خانواده به بررسی مفهوم و گستره ی «ریاست مرد در رابطه زوجیت» در حقوق ایران و مبانی فقهی آن می پردازیم.بر همین اساس ابتدا به مطالعه مفهوم ریاست مرد بر خانواده می پردازیم و درفصول آتی به جنبه‌های مختلف آن پرداخته می شود.

گفتار اول : معنای ریاست در لغت

ریاست در لغت به معنای سروری ، بزرگی و فرمانروایی است.[۶۳]

بررسی مواد قانون مدنی در زمینه ی مدیریت و سرپرستی خانواده نشان می‌دهد که«ریاست مرد» در دو قمست مطرح می‌گردد:

۱ – ریاست شوهر بر زن یا قوامیت شوهر که در رابطه ی زوجیت است. ( مستفاد از ماده ۱۱۰۵ ق . م)

۲ – ریاست پدر بر فرزند یا ولایت پدر که در رابطه ی پدر و فرزندی می‌باشد.(مستفاد از ماده ۱۱۰۵ و ۱۱۸۰و ۱۱۸۱ ق. م)

بدین ترتیب ریاست مرد بر خانواده عنوانی جامع نسبت ‌به این دو موقعیت است و بی شک این امر مهم در تبیین مفهوم و تعیین ماهیت آن باید مورد عنایت قرار گیرد.[۶۴]

مفهوم ریاست خانواده بر حسب عادات و رسوم اجتماع تفاوت می‌کند . در سده های پیشین ریاست مرد مطلق و بی چون و چرا بود . ولی امروزه ریاست مرد به انجام دادن وظایف اجتماعی شبیه تر است تا به اجرای حقوق شخصی و این همان چیزی است که در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

پسران به دلیل کثرت معاشرت با اشخاص و تجربه ی رفتار در اجتماع مقدم بر دختران هستند . از این جهت ، پس از ازدواج ، زمام ریاست خانواده را باید به همین مردان جوان سپرد. دختران به دلیل ساختمان جسمی خود و دور بودن از مسایلی که در جامعه می گذرد نمی توانند از عهده ی مسئولیت ریاست خانواده برآیند ریاست خانواده توام با مسئولیت است . زیرا هر سلطه ای چنین است . اگر در یک کفه ی ترازو اقتدار هست ، در کفه ی دیگر آن ، مسئولیت است. «السلطه با المسئولیه»[۶۵].

زنان در خصوص حکم ماده ی ۱۱۰۵ نباید چنین پندارند که مردان در همه ی زمینه‌های حقوقی و اجتماعی ، بر آنان پیشی گرفته اند و حکم ماده نامبرده هم در این زمینه ها ست. برعکس باید بپذیرند که خود ایشان دوش به دوش مردان در جامعه به کار و تلاش مشغول هستند و اگر در جایی به ظاهر تفوقی برای مردان هست ، همان اندازه یا بیشتر مسئولیت وجود دارد.[۶۶]

برخی معتقدند : رهبری و سرپرستی دسته جمعی که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند مفهومی ندارد بلکه در واقع به معنای فقدان مسئول و سرپرست در چنین تشکل بنیادی جامعه است که قانون مدنی ایران از این نظر پیروی ‌کرده‌است.

استدلال طرفداران این نظریه این است که می‌گویند : زن از نظر عواطف ، بر مرد برتری دارد و مرد از نظر فکر و اندیشه ؛ و چون در اداره ی امور به نیروی تعقل و تفکر احتیاج بیشتری است ، عقل سلیم حکم می‌کند که بار سنگین و پر مسئولیت اداره ی خانواده را باید بر عهده مرد نهاد. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که لفظ ریاست از قانون فرانسه به قانون مدنی ایران راه یافته است . در حالی که در اسلام عنوان قوام به کار رفته است نه رئیس.[۶۷]

به عقیده ی برخی از حقوق ‌دانان عمل مردی که از مصلحت خانواده غافل بماند و از موقعیت خود سوء استفاده کند را در چارچوب ریاست خانواده قابل توجیه نمی دانند . این نظر حتی ریاست را حق مرد نمیداند ، بلکه قواعد ناظر بر ریاست مرد را از قواعد مربوط به نظم عمومی دانسته اند که مرد نمی تواند به اختیار از آن بگذرد.[۶۸]

بر این اساس مرد نمی تواند ریاست را مستمسک قرار دهد و هر اقدامی علیه زن انجام دهد ، بلکه موظف به رعایت مصلحت خانواده و حسن معاشرت با زوجه است.

تفسیر دیگر ریاست مرد را به آن معنا دانسته است که زن ‌در مورد اختلاف از نظر مرد پیروی کند.[۶۹]

نظر دیگر ریاست را تصمیم گیری نهایی در امور خانواده و مراعات مصالح آن دانسته است و در تحلیل به انتخاب موارد سکونت و انتخاب شغل زن توسط مرد اشاره ‌کرده‌است.[۷۰]

ریاست خانواده مقامی است که برای تثبیت و مصلحت خانواده به مرد داده شده است و یک امتیاز و حق فردی برای مرد محسوب نمی‌شود . ریاست خانواده بیشتر یک وظیفه اجتماعی است که برای تأمین سعادت خانواده به مرد محول گردیده و نمی‌تواند از آن سوءاستفاده نماید و بر خلاف عرف و مصلحت خانواده به کار ببرد.[۷۱]

همان طور که در بحث‌های پیشین ذکر شده ریاست مرد در خانواده، عنوانی جامع نسبت به دو موقعیت است و بی‌شک این امر مهم در تبیین مفهوم و تعیین ماهیت آن باید مورد عنایت قرار بگیرد.

بند اول: قوامیت و ریاست بر زن

آنچه در فقه و حقوق اسلامی تحت عنوان قوامیت شوهر آمده است، به طور عمده برگرفته از آیه شریفه «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ» [۷۲] است.

قوام در لغت به معنای قیام و اشراف بر امر یا مال آمده است.[۷۳]

یکی از قدیمی‌ترین مفسران اهل سنت در این باره می‌گوید: «مردان قائم بر زنانشان در تأدیب و نظارت بر انجام واجبات و تکالیف آنان در برابر خداوند و شوهران می‌باشند.»[۷۴]

البته در این دیدگاه که ریاست شوهر را نوعی برتری مردان و تسلط آنان بر زنان می‌دانند، دیدگاه‌های دیگری نیز وجود دارد که با کرامت انسانی و اصل برابری و عدم برتری هماهنگ است.

یکی از فقها در توضیح واژه قوام فرموده است: «قوام ، کسی است که متکفل و عهده‌دار هزینه، پوشاک و سایر نیازمندی‌های او می‌شود.»[۷۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...