خرید متن کامل پایان نامه ارشد – قسمت 6 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
اندیشمندان مختلف، از دیدگاه های متفاوتی دانش را تعریف کردهاند. برخی دانش را بر مبنای کارکرد آن تعریف کرده و برخی دیگر آن را با توجه به چگونگی شکل گیری تعریف کرده اند. برخی دیگر با دیدگاه های دیگر، دانش را تعریف کرده اند. کارل اسویبی[۳۵]، یکی از مشاوران عمده مدیریت دانش، این اندیشمندان را تقسیم بندی کردهاست(رادینگ،۱۳۸۳،ص۱۶):
-دانش پژوهانی هستند که اسویبی آن ها را جمعیت دانش-شیء مینامد؛ این ها دانش را برحسب نظریۀ اطلاعات تعریف میکنند. این گروه بر این باورند که دانش، اطلاعات مدار است و از طریق مدیریت اطلاعات تولید می شود.
-گروه دوم که اسویبی آن ها را گروه دانش – فرایند مینامد، دانش را برحسب فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی تعریف میکنند. این دوگروه با هم همپوشانی ندارند. آن ها به مفهوم دانش از نقاط شروعِ متفاوت نزدیک میشوند و اصلاحات متفاوتی را در اولین گروه، یعنی گروه دانش– شیء، که جهت گیری داده/اطلاعات متخصصان فناوری اطلاعات را منعکس میکنند، دانش را به راحتی به عنوان هدف اطلاعاتی درک میکنند. ولی مدیران تجاری، ممکن است دانش را به عنوان فرایند مورد ملاحظه قرار دهند و آن را موجودیتی تلقی کنند که در کارکنان سازمان و فرایندهای تجاری تجسم یافته است.
دانش به عنوان اطلاعات
دانش به عنوان فرایند
داده ها واطلاعات ساختار یافته و غیر ساختار یافته
دانش ضمنی، تجربه، دانش چگونگی و رویه ها
نظریه اطلاعات
فلسفه، روان شناسی و جامعه شناسی
مدیریت اطلاعات
کار آموزی، آموزش و یاد گیری
جدول(۲-۱) دو دیدگاه متفاوت درباره دانش(انتظاری،۱۳۸۵ص۲۶)
فراپائولو[۳۶]چهار کارکرد عمدۀ دانش را که به گونه ای تنگاتنگ با فرایند دانش مرتبط هستند به شرح زیر بیان نموده است (رادینگ ،۱۳۸۳، ص۳۱):
۱٫ بیرونی سازی: در اختیار گرفتن و ذخیره سازی دانش خام را در بر میگیرد. فراپائولو جستجو و مدیریت اطلاعات و سایر تواناییهای تحلیلی و پردازشی را در این مرحله قرار میدهد.
۲٫ درونی سازی: فرایندِ از صافی گذراندنِ دانش جمع آوری شده جهت استخراج و انتقال اطلاعات مورد علاقۀ جستجوگرِ دانش خاص است.
۳٫ میانجیگری: شبیه درونیسازی است. ولی نیاز به انتقال دانش ضمنی، با بهره گرفتن از عناصر میانجی را مورد توجه قرار میدهد. میانجیها نوعاً انسانها نیستند، بلکه نظامها و عاملهای خودکاری هستند که فراهم آوردن اطلاعات و تصفیهسازی اضافی را بر مبنای شرح جستجوگر یا منبع دانش به عهده دارند.
شناخت
شناخت
درونی سازی
درونی سازی
بیرونی سازی
بیرونی سازی
شکل (۲‑۱) چهار کارکرد اساسی دانش(رادینگ،۱۳۸۳)
در ادامه به ارائه چند تعریف از دانش میپردازیم:
ـ دانش، جریان سیال و روانِ تجارب، ارزشها، اطلاعات و بینشی تخصصی است که فراهم آورنده جو، و چهار چوبی برای ارزیابی و به هم پیوستن تجارب و اطلاعات جدید است.(داونپورت وپروساک، ۱۹۹۸، ص۱۵)
-هر نوع دانش، یا ضمنی است یا ریشه در دانشِ ضمنی دارد. اسویبی تصریح می کند که، دانشِ کانونی و دانشِ ضمنی مکمل یکدیگرند. آن چه ضمنی است از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می کند. اسویبی به جنبه های دیگری از دانش که بر چگونگی درک دانش و مدیریت دانش اثر می گذارد به شرح زیر اشاره می کند. (رادینگ۱۳۸۳ ، ص۳).
دانش ، موضوعی است که میتوان آن را در قالب کلمات بیان کرد، وقتی دانش ضمنی از طریق زبان آشکار می شود، میتوان جهت تأمل و تفکر، آن را مورد توجه قرار داد.
با بیان دانش در قالب زبان و نشانهها، دانش را میتوان توزیع، نقد و تحلیل کرد و به طرق دیگر آن را افزایش داد.
-نوناکا (۱۹۹۴) دانش را مطابق با معرفت شناسی سنتی،”اعتقادصادق تأیید شده”بیان می کند. اگر چه مباحث سنتی بر”صادق بودن”، به عنوان مشخصۀ ضروری دانش تمرکز دارند، اما امروز توجه به دانش به عنوان یک “اعتقاد” شخصی مد نظر است و باید بر اهمیت “تأیید شدن” دانش تأکید شود.
۲-۳) مدیریت دانش
قبل از پرداختن به مفهوم مدیریت دانش باید به این نکته توجه کرد که: تفاوت عمیقی بین مدیریت داده (که مختص به فناوری و فرایند میباشد) و مدیریت دانش (که بر افراد و تعاملات و همکاریشان متمرکز است) وجود دارد. این فاصله بین مدیریت دانش و داده ها، تنها زمانی برطرف می شود که سازمان در زمینه یک فرهنگ جامع تسهیم دانش سرمایه گذاری کرده و به آن نیز متعهد باشد. امروزه پیشرفت قابل توجهای در راستای ایجاد چنین فرهنگهایی درحال انجام است، اما فاصله بسیاری مانده است تا این کار به طور کامل صورت گیرد.(امین و برگاچ و دونگان و دیگران[۳۷]،۲۰۰۲، ص۴۹)
۲-۳-۱) تعریف نظری مدیریت دانش
تعاریف زیادی از مدیریت دانش ارائه شده است از جمله :
– مدیریت دانش عبارت است از: یافتن راهی جهت خلق، شناسایی، شکار و توزیع دانش سازمانی به افراد نیازمند.(عبدالکریمی،۱۳۸۲، ص۳۸)
-مدیریت دانش استفاده خلاق و مؤثر و کارآمد از کلیۀ دانشها و اطلاعاتِ در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود خود سازمان است.(مک دانلد،۱۳۸۱،ص۲)
-مالهوترا[۳۸] درتعریف مدیریت دانش بیان می کند:”مدیریت دانش، فرایندی است که بواسطۀ آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش) کدگذاری دانش(بیرونی کردن دانش) ، و توزیع و انتقال دانش، مهارت هایی را کسب میکند”. (ابطحی، صلواتی،۱۳۸۵، ص۳۴)
-مدیریت دانش ناظر برکیفیت و چگونگی به کارگیری اطلاعات توسط افراد برای حل مسائل، منابع اطلاعاتی مناسب برای تبدیل به دانش و چگونگی ذخیره دانش برای استفاده توسط کاربران خاص میباشد. سازمان های امروزی درحال تلاش برای یافتن روشهائی هستند که به آن ها در تحصیل، سازماندهی، انتقال و به کارگیری مؤثر دانش در کل سازمان کمک کند.(واعظی ،۱۳۸۴ )
-جهانیان مدیریت دانش را مجموع فرایندهایی میداند که نتیجۀ آن ها دانش، کسب، نگهداری و استفاده می شود و هدف از آن بهره برداری از دارایی های فکری به منظور افزایش بهره وری، ایجاد ارزشهای جدید و بالا بردن قابلیت های رقابت پذیری است. (جهانیان،۲۰۱۰)
– مدیریت دانش شامل فراهم آوری دانش، خرد و تجربیات دارای ارزش افزوده افراد درون سازمان است، به طوری که بازیابی و استفاده از دانش را تسهیل نموده و از آن به عنوان دارایی سازمان صیانت می کند.(پِرِز[۳۹]،۱۹۹۹، ص۷۵)
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:38:00 ب.ظ ]
|