کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



امروزه مقوله عملکرد شهروندی سازمانی در دو حوزه کلی شامل رفتار شهروندی کارکنان و رفتار شهروندی مدیریت مورد توجه واقع شده است. رفتار شهروندی کارکنان شامل اقدامات اختیاری و فراتر از وظایف و الزامات شغلی کارکنان در جهت بهبود بهروری و انسجام در محیط کار است. رفتارهای شهروندی مدیریت نیز به فعالیت هایی اشاره دارد که سازگاری بین اقدامات مدیریت و هنجارهای رایج در محیط کار را فراهم می‌سازد. دو رفتار کارکنان و مدیریت مکمل یکدیگر در عملکرد شهروندی سازمانی هستند(نعامی، ۱۳۸۱).

۲-۳- ابعاد رفتار شهروندی سازمانی

علی‌رغم اینکه در بین محققان پیرامون، چند بعدی بودن عملکرد شهروندی سازمانی اختلاف عقیده وجود دارد اما برای آن پنج بعد توسط ارگان (۱۹۹۸) معرفی شده است که در اغلب مطالعات مورد استفاده واقع شده است. این پنج بعد عبارتند از:

۱) نوع دوستی[۲۴]: نوع دوستی یکی از اقسام مهم و قابل توجه عملکرد شهروندی سازمانی است که از طرف شخص ظاهر می شود و برای سازمان مفید است. این رفتار به دو شکل قابل شناسایی و بیان است که در تصرف به آن اشاره می شود. نوع دوستی یا رفتار یاری کننده عبارت است از یاری و استعانت به دیگران در انجام امور کاری و یا ممانعت از بروز مسائل و مشکلات در کار دیگران اعم از همکاران، زیردستان، مافوق یا سرپرستان می‌باشد(ارگان، ۱۹۹۸). نمونه ای از رفتار مذکور آن است که فردی به همکار خود جهت آماده سازی شرایط کاری کمک کند. نشان دهنده افرادی خاص است که مشتاقانه به وظایف یا مشکلات مربوط به سازمان کمک می‌کنند. در این بعد رفتار کارکنان با مخفی نگهداشتن احتیاجات خود از مسئولین در حل مسائل کاری، به یکدیگر کمک می نمایند. نوع دوستی به رفتارهای مفید و سودبخشی از قبیل ایجاد صمیمت، همدلی و دلسوزی میان همکاران اشاره دارد. که خواه به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم به کارکنانی که دارای مشکلات کاری هستند کمک می‌کند. البته برخی از صاحب‌نظران رفتارشهروندی مانند پودساکف، ابعاد نوع دوستی و وظیفه شناسی را در یک طبقه قرار می‌دهند و از آن ها به عنوان «رفتارهای کمکی» نام می‌برند.

۲) رفتار مؤدبانه کاری[۲۵]: یعنی انجام کارها به گونه ای که برای سازمان سودمند باشد. این بعد شامل تعهد و پایبندی داوطلبانه به مصوبات سازمانی است. این رفتار که توسط اسمیت (۱۹۸۳)، پذیرش سازمانی یا پذیرش عمومی نامیده شده است، به پذیرش درونی قوانین، رویه ها و مقررات سازمانی از جانب فرد اشاره دارد که به کار او ارتباط پیدا می‌کند. حتی آن هنگام که که هیچ ناظری او را تحت کنترل و نظارت نداشته باشد. این خصیصه رفتاری ‌به این دلیل از اقسام عملکرد شهروندی سازمانی محسوب می شود که قاعدتاً از هر شخصی انتظار می رود که از قوانین و رویه های سازمان خویش در هر شرایطی چه تحت نظارت باشد یا نباشد پیروی کند(به نقل از رضائیان، ۱۳۷۴).

۳) وظیفه شناسی[۲۶]: وجدان کاری به عنوان یکی از پنج بعد با اهمیت شخصیت است که به قابلیت سازگاری و توانایی کنترل انگیزش های ناگهانی ناشی از محیط اطلاق می شود. وجدان کاری به عنوان ابزاری مهم در پیش‌بینی و سنجش عملکرد شهروندی سازمانی مقوله ای پیچیده بوده و از اجزا مختلفی تشکیل می شود.

۴) مردانگی[۲۷]: از دیگر اقسام رفتار شهروندی است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. ارگان(۱۹۹۸) این اصطلاح را به عنوان تمایل به تحمل و به جان خریدن سختی ها و ناملایمات اجتناب ناپذیر و بدیهی محیط کار و همچنین تکالیف دشوار کاری، بدون گلایه و شکایت کردن تعریف می‌کند. این خصیصه رفتاری ناشی از علاقه به کار، همکاران و مافوق می‌باشد. در اذهان عمومی یک کارمند جوان مرد فردی است که نه تنها زمانی که به واسطه دیگران مجبور به انجام کارهای مشکل و دشوار می‌شوند گلایه نمی کنند بلکه آنگاه که امور کاری ذاتاً با سختی و مشکلات همراه و مواجه می شود نیز بدون گلایه کار خود را به نحو احسن انجام می‌دهند. به اجتناب از شکایات، اعتراض های بدون جهت، بدگویی و بزرگ نمایی نادرست مشکلات سازمان اشاره دارد.

۵) اخلاق اجتماعی[۲۸]: ازدیگر اقسام عملکرد شهروندی سازمانی است. این خصیصه رفتاری به مسئولیتی که کارکنان به عنوان عضوی از اعضای سازمان عهده دار می‌شوند اشاره دارد. به گونه ای که در گفتگو ها و دیدارهای خارج از سازمان با نحوه برخورد از سازمان خویش دفاع و حمایت می‌کند. این ویژگی رفتاری به واسطه تمایل به مشارکت فعالانه در اداره و کنترل جلسات اظهارنظر پیرامون رویه های سازمانی با هدف کنترل محیط سازمان در مواجه با تهدیدات ناشی از تغییرات داخلی و خارجی سازمان و یافتن بهترین گزینه برای سازمان نشان داده می شود. ارگان(۱۹۹۸)، از پنج بعدی که برای عملکرد شهروندی سازمانی بیان ‌کرده‌است دو بعد نوع دوستی و رفتار مؤدبانه کاری را از ابعاد شخصیتی رفتار شهروندی سازمانی[۲۹] نامید زیرا نگرش و سمت و سوی آن ها متوجه فرد است و سه بعد دیگر اعم از وجدان کاری، مروت و اخلاق اجتماعی را که بیشتر متوجه سازمان هستند را عوامل سازمانی رفتار شهروندی سازمانی[۳۰] نامگذاری نمود.

ارگان(۱۹۸۸) بعد از برشمردن این ابعاد، یادآوری می‌کند که هر پنج بعد رفتارشهروندی ممکن است همزمان ظهور پیدا نکنند، مثلاً افرادی که ما فکر می‌کنیم دارای بعد وظیفه شناسی هستند ممکن است همیشه نوعدوست و فداکار نباشند و یا اینکه برخی از این ابعاد، مانند نوع دوستی و وظیفه شناسی، روش برای تحت فشار قرار دادن مدیران سازمان باشد. یعنی کارکنان سعی می‌کنند تا با انجام این اعمال بر روند تصمیم گیری مدیران سازمان برای ارتقاء و یا اعطای پاداش به آن ها، تأثیر گذارند. در این حالت کارکنان سازمان از «سرباز خوب» بودن به «هنرپیشه خوب» برای سازمان تبدیل می شودند(اسلامی، ۱۳۸۶).

۲-۴- مفهوم سازی های اولیه از رفتار شهروندی سازمانی

رفتار شهروندی سازمانی(OCB) با بهره گرفتن از اصطلاح «شهروند شهری» در فلسفه سیاسی، مفهوم سازی شده است. گراهام در سال ۱۹۹۱ با بهره گرفتن از فلسفه کلاسیک و تئوری سیاسی مدرن چندین مورد از اعتقادات و تمایلات رفتاری که با یکدیگر ترکیب می‌شوند را مورد توجه قرار داد و آن ها را «علائم[۳۱] شهری فعال» نامید که سه بخش اساسی مرتبط با یکدیگر از مسئولیت های شهروند شهری را شامل می شود:

بخش اول: احترام به ساختارها و فرآیندهای منظم را شامل می شود، ‌به این معنی که شهروندان، مسئول اختیار منطقی ـ قانونی را تشخیص داده و از قانون تبعیت می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:36:00 ب.ظ ]




۲-۸٫فاکتورهای محیطی

به نظر می­رسد که فاکتورهای محیطی موجود در اوایل زندگی تعیین ‌می‌کنند که کدام یک از افراد آتوپیک،آسماتیک خواهند شد. شیوع رو به افزایش آسم (به ویژه در کشورهای در حال توسعه)طی چند دهه گذشته،اهمیت مکانیسم­های محیطی و تداخل اثرشان با استعداد ژنتیکی را نشان می­دهد.

۲-۸-۱٫فرضیه بهداشت[۸]

مشاهده این موضوع که حساسیت آلرژیک و آسم در کودکان دارای خواهر و برادرهای بزرگ­تر کمتر شایع بوده است،در ابتدا پیشنهاد کننده این بود که میزان پایین­تر عفونت ممکن است یک فاکتور خطر برای ابتلا به آسم در جوامع پیشرفته باشد. فرضیه بهداشت بیانگر این است که فقدان عفونت در کودکی منجر به حفظ سلول­هایهای TH1می­شود،در حالی که تماس با عفونت­ها و آندوتوکسین منجر به شیفت پاسخ ایمنی به سمت غلبه TH2حفاظتی شود. بچه­هایی که در مزارعی بزرگ ‌شده‌اند که با مقادیر زیادی از اندوتوکسین­ها مواجهه داشته اند کمتر از بچه های رشد کرده در مزارعی که تهیه لبنیات دارند،حساسیت­های آلرژیک نشان می­ دهند. عفونت انگلی روده­ای نیز می ­تواند با کاهش خطر آسم مرتبط باشد. در حالی که حمایت­های اپیدمیولوژیک قابل توجهی برای فرضیه بهداشت وجود دارد،این فرضیه نمی­تواند دلایل قابل قبولی برای افزایش همزمان بیماری­های مرتبط باTH1،نظیر دیابت ملیتوس ارائه دهد.

۲-۸-۲ رژیم غذایی

نقش فاکتورهای رژیم غذایی بحث­برانگیز است. مطالعات مشاهده­ای نشان داده ­اند که رژیم­های با آنتی­اکسیدانپایین (نظیر ویتامین A و ویتامین C،منیزیم،سلینیم و چربی غیر اشباع چندگانه امگا-۳ یا روغن ماهی) یا رژیم های با سطح سدیم و چربی غیر اشباع چندگانه امگا-۶ بالا با خطر افزایش یافته­ای برای آسم همراه می­باشند. همچنین کمبود ویتامین D نیز می ­تواند منجر به بروز آسم شود. در هر حال،مطالعات مداخله­ای با رژیم­های تکمیلی از نقش قابل ملاحظه فاکتورهای رژیمی حمایت نکرده ­اند. چاقی نیز یک فاکتور خطر مستقل در ایجاد آسم است (به ویژه در خانم­ها)،ولی مکانیسم­های آن هنوز ناشناخته است.

۲-۸-۳٫آلودگی هوا

آلوده کننده­ های هوا مثل دی­اکسید سولفور،اُزُن و اجزای سوخت دیزلی می ­توانند محرک علائم آسم باشند،ولی نقش آلوده­کننده­ های متفاوت هوا در اتیولوژی بیماری هنوز قطعی نیست. بیشتر شواهد بر ضد اهمیت زیاد نقش آلوده­کننده­ های هوایی می­باشند زیرا آسم در شهرهای با سطح آلودگی ترافیکی بالا نسبت به مناطق حومه شهر که سطح آلودگی کمتری دارند،شایع­تر نیست. شیوع آسم در آلمان شرفی با وجود میزان آلودگی خیلی بیشتر نسبت به آلمان غربی خیلی کمتر بوده است،ولی از زمان اتحاد مجدد این نواحی،این تفاوت کمتر شده است. آلودگی هوای داخل منزل ممکن است با وجود مواجهه با اکسیدهای نیتروژن حاصل از اجاق آشپزی و تماس غیرفعال با دود سیگار،مهمتر باشد. شواهدی وجود دارند که سیگار کشیدن مادر می ­تواند یک عامل خطر برای آسم باشد ولی جدا کردن این همراهی از خطر افزایش یافته عفونت­های تنفسی دشوار ‌می‌باشد.

۲-۸-۴٫آلرژن ها

آلرژن­های استنشاقی محرک­های شایعی برای علائم آسم هستند و در حساسیت آلرژیک نیز دخیل می­باشند. مواجهه با مایت­های گرد و غبار در دوران کودکی یک فاکتور خطر برای حساسیت آلرژیک و آسم محسوب می­ شود ولی اجتناب شدید از آلرژن­ها نیز به عنوان عاملی برای کاهش بروز آسم شناخته نشده است. افزایش میزان مایت گرد و غبار در خانه­های با گرمایش مرکزی،تهویه نامناسب و فرش­های تثبیت شده،از علل افزایش شیوع آسم در کشورهای پیشرفته ‌می‌باشد. حیوانات اهلی خانگی به ویژه گربه­ها با حساسیت آلرژیک ارتباط دارند اما مواجهه زود هنگام با گربه­ها در خانه می ­تواند به علت القای تولرانس،نقش محافظتی داشته ­باشد.

۲-۸-۵٫مواجهه شغلی

آسم شغلی[۹]نسبتاً شایع است و ممکن است تا ۱۰% بالغین جوان را تحت تأثیر قرار دهد. بیش از ۲۰۰ عامل حساس کننده شناخته شده است. مواد شیمیایی مثل تولوئن دی­ایزوسیانات[۱۰]و انیدریدتری­ملیتیک[۱۱] می ­توانند منجر به حساس­سازی مستقل از آتوپی شوند. ممکن است افراد با آلرژن­هایی(نظیر آلرژن­های مربوط به حیوانات کوچک در کارکنان آزمایشگاه و آمیلاز قارچی در آرد گندم در نانوایان) در محیط کار مواجهه داشته باشند. آسم شغلی ممکن است با بهبود علائم طی آخر هفته­ها و تعطیلات مورد ظن بالینی قرار گیرد.

۲-۸-۶٫سایر عوامل

عوامل متعدد دیگری در اتیولوژی آسم نقش دارند،این فاکتورها عبارتند از: سن پایین مادر،طول مدت تغذیه با شیر مادر،تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد و عدم فعالیت،ولی به نظر نمی­رسد که این عوامل در افزایش اخیر شیوع جهانی آسم نقشی داشته باشند. همچنین ارتباطی بین آسم و مصرف استامینوفن(پاراسیتامول[۱۲]) در کودکی وجود دارد که هنوز قابل توجیه نیست.

۲-۹٫محرک‌های آسم

محرک­های متعددی موجب تنگشدن مجاری هوایی،ویزینگ و تنگی نفس در بیماران مبتلا به آسم می­شوند در حالی که دیدگاه قبلی بر اساس اجتناب از این محرک­ها بوده است؛امروزه شواهدی وجود دارند که بیانگر کنترل ضعیف ‌می‌باشد و نیاز برای افزایش درمان­های کنترلی­(پیشگیری کننده) را نشان می­ دهند.

۲-۹-۱٫آلرژن ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ب.ظ ]




عطاری (۱۳۸۵) در تحقیقی نیز به بررسی ویژگی های شخصیتی ، مهارت های اجتماعی ، سبک های دلبستگی و ویژگی های جمعیت شناسی به عنوان پیش‌بینی های موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوج های متقاضی طلاق و عادی در اهواز پرداخت . نتایج به دست آمده نشان داد که شکست و موفقیت در رابطه زناشویی را می توان از روی متغیرهای ویژگی های شخصیتی ، مهارت‌های اجتماعی ، سبک های دلبستگی و ویژگی‌های جمعیت شناختی پیش‌بینی نمود .

قیامی ( ۱۳۸۴ ) در بررسی رابطه سبک های دلبستگی با سبک های مقابله مذهبی ‌به این نتیجه رسید که از میان سبک های دلبستگی ( ایمن ، اجتنابی و دوسوگرا ) تنها سبک دلبستگی دوسوگرا توانایی پیش‌بینی سبک مقابله مذهبی مثبت را داشت و رابطه همبستگی منفی میان دو متغییر معنی دار بود .

بشارت ( ۱۳۸۲ ) در بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی ‌به این نتایج رسید که آزمون های دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به آزمون ها دارای سبک دلبستگی نا ایمن ، مشکلات بین شخصی کمتری داشتند هم چنین میزان مشکلات آزمون های دارای سبک دلبستگی اجتنابی از میزان مشکلات بین شخصی آزمودنی های دارای سبک دلبستگی دوسوگرا کمتر است .

خانجانی ( ۱۳۸۱ ) در تحقیقی که به بررسی رابطه جدایی های موقت روزانه مادر کودک با شکل گیری و مشکلات رفتاری کودکان پرداخت ‌به این نتیجه رسید که کودکان کمتر از ۳ سال که بیشتر از ۳۵ ساعت در هفته تحت مراقبت غیر مادرانه قرار می گیرند در معرض خطر ناایمنی دلبستگی و مشکلات رفتاری اجتماعی ( از دید مربی به مادر ) قرار دارند . یافته دیگر پژوهش آشکار ساخت که نوع مراقبت ( خویشاوندی – مهد کودکی ) با شکل گیری دلبستگی رفتاری کودک رابطه ندارد .

اسماعیلی ( ۱۳۸۷ ) در تحقیقی که به تأثیر آموزش رفتارهای دلبستگی مادر – جنین بر سلامت روان مادران نخست باردار در سه ماهه سوم بارداری پرداخت نتایج نشان داد که میانگین نمره سلامت روان قبل از مداخله در گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنی داری نداشت میانگین نمره سلامت روان بعد از مداخله در دو گروه شناخت آماری معنی داری داشته است . همچنین ‌میانگین نمره دلبستگی بعد از مداخله در دو گروه اختلاف آماری معنی داری را داشته است . یعنی اینکه آموزش رفتارهای دلبستگی مادر – جنین می‌تواند موجب افزایش دلبستگی و سلامت روان مادر گردد .

۱- در مطالعه ای ابراهیمی ( ۱۳۸۷ ) به بررسی اثر بخشی برنامه عملی مهارت‌های روابط صمیمانه بر افزایش رضایتمندی زناشویی و تعدیل ابعاد دلبستگی انجام گرفت طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون بود حجم نمونه در پژوهش حاضر ۲۰ نفر خانم متاهل ( هر گروه ۱۰ نفر ) بود که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به کلینیک ها انتخاب شدند . نتایج تحلیل آماری آزمون (تی) نشان داد که درمان گروهی کاربرد مهارت‌های روابط صمیمانه باعث افزایش معنی داری در تعدیل ابعاد دلبستگی در بعد اجتناب دارد . به طور خلاصه نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه مهارت‌های عملی روابط صمیمانه به طور معنا داری باعث افزایش میزان رضایتمندی زناشویی و تعدیل ابعاد دلبستگی می شود .

۲- متولی ( ۱۳۸۸ ) در یک مطالعه توصیفی مقطعی به بررسی رابطه میان رضایتمندی از زندگی زناشویی و صمیمیت زوجین در زنان باردار شاغل و غیر شاغل شهر اردبیل پرداخت نمونه شامل ۹۳ زن باردار شاغل و ۹۳ زن باردار غیر شاغل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری که به صورت نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده انتخاب شده بودند بوده نتیجه نشان داد که شاغل بودن بر میزان رضایتمندی و صمیمیت زنان باردار در نمونه های مورد پژوهش تاثیری نداشته است

۳- سرچشمه( ۱۳۸۴ ) نشان داد که ۱- بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی دانشجویان مرد متاهل دانشگاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ۲- بین سبک دلبستگی نا ایمن و رضایت زناشویی رابطه منفی معنی داری وجود دارد .۳- فارغ از اثر سن و طول مدت ازدواج بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد ۴- فارغ از اثر سن و طول مدت ازدواج بین سبک دلبستگی نا ایمن و رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد .

مروری بر پژوهش های انجام شده در خارج از کشور


۱ – در ارتباط بین متغیرهای مذکور و رضایت زناشویی تحقیقات فراوانی صورت گرفته است .

آسچر[۶۱] و همکاران ( ۲۰۱۰ ) به بررسی رضایت زناشویی و رابطه آن با زبان هیجانی در مبتلایان به بیماری دمانس قشر قدامی کیجگاهی مغز ( FtD ) و آلزایمر ( AD ) پرداختند ۱۵ بیمار FtD و ۱۶ بیمار آلزایمر که تمامی آن ها زوج بودن مورد آزمایش قرار گرفتند . همچنین ۲۱ زوج هدایت کننده با گفتگو در رابطه با مشکلات رابطه ای در شرایط آزمایشگاهی مورد آزمون قرار گرفتند . زوجین FtD رضایت زناشویی کمتری نسبت به AD و زوجین کنترل کننده نشان دادند در حین تمایل سرپرست های AD و FtD با ارائه کلمات احساسی منفی بیشتری نسبت به دیگر زوجین ( تفاوت در زوج های کنترل کننده یافت نشد ) نشان داده شد . FtD ها همچنین لغات منفی بیشتری نسبت به AD به کار گرفتند .

۲- هیون و شین[۶۲] ( ۲۰۰۹ ) به بررسی عوامل پیش‌بینی کننده رضایت زناشویی در پیشواهای رومانی کره ای و همسرانشان ( مونث ) در آمریکا پرداختند عوامل انتخاب شده که موجب رضایت زناشویی در میان رومانیون کره ای به نظر می رسید : ارتباط ابراز هیجان ، رضایت جنسی و همچنین انجام دادن امور به کمک یکدیگر از جمله آن ها بود نمونه شامل ۸۵ رومانی به همراه همسرانشان بود نتایج به دست آمده نشان داد که هریک از افراد رضایت بالایی از رابطه زناشویی خود داشتند برای هر رومانی کره ای ابراز هیجان و انجام دادن امور به صورت گروهی عامل اصلی رضایت زناشویی محسوب می شدن و این در حالی است که تنها ابراز هیجان عامل اصلی رضایت همسرانشان محسوب می شد .

بلوم ، براندو براوان راگدال[۶۳] ( ۲۰۰۸ ) تاثیر سبک های دلبستگی و تعهد را بر رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار دادن نمونه تحقیق در برگیرنده ۱۹۱ زوجی بود که ازدواج مجرد داشتند . نتایج تحلیل آماری آندا حاکی از آن بود که سبک های دلبستگی و تعهد بر رضایت زناشویی تاثیر مثبتی داشت .

لمنز ، بایس ، هین ، ایسلر و دمیتنار [۶۴] ( ۲۰۰۷ ) در مطالعه ای به بررسی رضایت زناشویی ، سبک های دلبستگی و مشکلات ارتباطی در زوج های افسرده و زوج های سالم پرداختند . نمونه در بر گیرنده ۷۷ زوج مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی و ۷۷ زوج سالم ( مشابه از نظر سن و جنسیت ) بود . نتایج حاکی از وجود رابطه میان رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی بود . نتایج نشان داد زوج های افسرده نسبت به زوج های سالم دارای مشکلات دلبستگی ، ارتباطی و رضایت زناشویی پایین تر بودند از سوی دیگر زوج های سالم رضایت زناشویی بالاتر سبک های دلبستگی ایمن و مشکلات ارتباطی پایین تر را گزارش کردند .

بلوم و همکاران ( ۲۰۰۷ ) در این مطالعه تاثیر سبک های دلبستگی و رابطه چند متغیر ( تبادل فردی و تبادل اجتماعی ) در توصیف پیام های اصلاح پذیر مشخص شد . ۱۹۱ نفر شرکت کننده ( که مجددا ازدواج کرده بودند ) پاسخ نامه ها را تکمیل نمودند و از این طریق سطح رضایت زناشویی آن ها ( با بهره گرفتن از MClI ) ، سبک دلبستگی آن ها ، سطوح تعهد و انسجام اجتماعی آن ها و تفاسیر آن ها از پیام های اصلاح پذیر ، تفاوت آن ها در سطح مبهم گویی ، از همسران شان ارزیابی شد . نتایج تحلیل های رگرسیون و آنوا نشان دادند که رابطه بین متغیرها ( فردی و اجتماعی ) و هم چنین سبک های دلبستگی به طور مثبت در ارزیابی پیام های اصلاح پذیر تاثیر دارند . و سایر نتایج نیاز به پژوهش بیشتری را ایجاب می‌کنند .

چارینا، رحمت اله[۶۵] ( ۲۰۰۷ ) در پژوهشی به بررسی رابطه بین شخصیت های زوجین با رضایت زناشویی پرداختند . در این پژوهش روابط بین ویژگی های شخصیتی زوجین و رضایت زناشویی با بهره گرفتن از مدل آزمایشی ( APIM ) بررسی شد . هدف اصلی از این پژوهش بررسی همزمان سیزده ویژگی شخصیتی به عنوان پیش‌بینی کننده های رضایت زناشویی بود نتایج رابطه بین رضایت زناشویی با ویژگی شخصیتی به عنوان پیش‌بینی کننده های رضایت زناشویی بود . نتایج رابطه بین رضایت زناشویی با ویژگی باز بودن نسبت به تجربه ( – ) ، وجدانی بودن ( + ) ، توافق (+ ) ، دلبستگی اضطرابی (- ) ، جاذبه اجتماعی ( + ) ، جنسیت اجتماعی ( – ) ، برون گرایی ( – ) نشان دادند ، نتایج این پژوهش اهمیت ویژگی های شخصیتی در رضایت زناشویی را نشان می‌دهد .

کریستینا ام، فیلیپاوانگ ، برژیتاویکبرگ [۶۶]( ۲۰۰۶ ) دلبستگی عاشقانه ، رضایت زناشویی و رضایت والدینی را مورد بررسی قرار دادند . در این پژوهش، رابطه ی بین سبک های دلبستگی و روابط بین زوجین بعد از تبدیل شدن به پدر و مادری در ۲۵۱ نفر ( ۱۲۸ مادر و ۱۲۳ پدر ) بررسی شد . سبک های دلبستگی به کمک مقیاس روابط نزدیک و روابط زوجین به وسیله مقیاس سازگاری زوجین برای هر عضو بررسی شدند . ارزیابی نتایج نشان می‌دهند که پدران و مادرانی که دفعه ی اول والدین شدند امتیازات بالایی در دلبستگی نا ایمن داشتند . مادران و پدران دفعه ی دوم در دلبستگی اجتنابی امتیازات بیشتری داشتند و در روابط همسری خود کمتر خوشحال بودند . سبک های دلبستگی به طور قابل ملاحظه ای عدم رضایت در روابط زوجین را برای والدین دفعه ی دوم نشان دادند .

حاصلی ، جامی[۶۷] ( ۲۰۰۶ ) رابطه بین دینداری و سبک دلبستگی عاشقانه را با رضایت زناشویی در بین زوج های تازه ازدواج کرده بررسی نمودند . هدف از این مطالعه ، بررسی نقش ترکیبی تعهد مذهبی و سبک دلبستگی بر رضایت زناشویی بود ( ۱۸۴ N ، ۹۲ شوهر و ۹۲ زن بدون فرزند که بین ۱ تا ۵ سال از ازدواج آنان گذشته بود ) . در این تحقیق از پرسش نامه های مقیاس تعهد مذهبی ۱۰ ، مقیاس سازگاری زوجین و مقیاس روابط نزدیک استفاده شد . نتایج نشان می‌دهند که زوج های با تعهد مذهبی یکسان ، رضایت زناشویی بیشتری نسبت به زوج های با اختلافات زیاد در تعهد مذهبی دارند . تعهد مذهبی ، رابطه ی بین دلبستگی و رضایت زناشویی را متعادل می‌کند.

آریندل ، لوتیجن ، بپیلاک[۶۸] ( ۲۰۰۵ ) درباره نظریه دلبستگی پیش‌بینی می‌کند که تجربیات اولیه مراقبان بر کیفیت روابط بعدی ( عاشقانه ) افراد و در نتیجه سلامتی روان آن ها اثر می‌گذارد . پژوهش حاضر نقش صمیمیت را رابطه عاشقانه کنونی به عنوان واسطه احتمالی رابطه بین دلبستگی فرد بالغ و درماندگی روان شناختی در یک نمونه بالینی و اجتماعی بررسی کرد . نتایج مشخص کردند که دلبستگی ایمن به طور مثبت و دلبستگی ناایمن به طور منفی با صمیمیت در رابطه عاشقانه کنونی ارتباط داشت . ارتباط معکوسی برای دلبستگی نا ایمن وجود داشت . تحلیل ها مشخص کرد که صمیمیت در رابطه رایج صرفا رابطه میان دلبستگی و درماندگی روان شناختی را به تعادل می رساند . این یافته ها با توجه به سایر
سبک های دلبستگی ، وضوح کمتری داشتند .

بشارت[۶۹] ( ۲۰۰۳ ) در مطالعه ای نشان داد که زوج هایی که دلبستگی ایمن داشتند ، وابستگی ، اعتماد ، تعهد و رضایت زناشویی بیشتری داشتند و زوج هایی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بودند مشکلات بیشتری در روابط زناشویی خود داشتند .

برانت ای ، میکولینسیر ام ، فلوریان وی[۷۰] ( ۲۰۰۳ ) رضایت زناشویی را در میان مادران دارای کودکان با بیماری قلبی مادرزادی ( CHD ) همراه با سبک دلبستگی آنان بررسی نمودند . نمونه پژوهش شامل ۸۵ مادر که نوزادان دارای بیماری قلبی مادرزادی داشتند دو هفته پس از تشخیص بیماری نوزاد خود به وسیله ی دو متخصص ، سبک های دلبستگی آنان بررسی شد یک سال بعد مادران مقیاس های خودگزارشی و رضایت زناشویی و پرسش نامه وظایف مادری را تکمیل کردند نتایج مشخص کردند که شدت بیماری کودکان و دلبستگی اضطرابی مادران و دلبستگی اجتنابی آنان با رضایت زناشویی کم ، ارتباط دارد . علاوه بر این با وجود این که شدت بیماری و وابستگی اضطرابی ، تاثیرات مستقیمی در رضایت زناشویی دارند. اما تاثیر منفی دلبستگی اجتنابی با ارزیابی مادری در شرایط شدت بیماری و مرحله کنار آمدن با بیماری ارتباط دارد .

ایکرت [۷۱]( ۲۰۰۹ ) پژوهشی تحت عنوان بررسی صمیمیت ، انرژی روانی ( لیبیدو ) ، نشانه های افسردگی و رضایت زناشویی در زوج ها پس از زایمان انجام داد . نمونه ۲۱ فردی بود که به تازگی صاحب فرزند شده بودند . طرح پژوهش غیر آزمایش و مقطعی بود و ۶ تا ۲۴ هفته از وضع حمل نوزاد می گذشت و متغیرهایی که مورد بررسی قرار گرفتند ، میزان انرژی روانی ، میزان صمیمیت ، نشانه های افسردگی و متغییرهای جمعیت شناختی بودند که به عنوان پیامدهای رضایت زناشویی مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج حاکی از آن بود که مردان انرژی روانی بالاتری را نسبت به زنان نشان دادند . در حالی که میزان انرژی روانی رابطه مثبتی با رضایت زناشویی در هر دو جنس داشت ، صمیمیت هیجانی بالا می‌تواند تاثیر منفی انرژی روانی پایین را بر رضایت زناشویی کم کند .

بودن ، فیسچر، ونیهاس [۷۲]( ۲۰۰۹ ) پژوهشی را تحت عنوان پیش‌بینی رضایت زناشویی در ابتدای رابطه زناشویی و تغییرات بعدی در صمیمیت هیجانی در طی ۲۵ سال مطالعه طولی انجام دادند . نمونه ( ۱۴۴ ) نفر از دانشجویان بود که در ۵ مرحله از یک دوره ۲۵ ساله ، مشخص شد که سطوح بالاتر صمیمیت هیجانی اولیه و تغییر در صمیمیت هیجانی در طول ۸ سال اول ، رضایت زناشویی را پیش‌بینی می‌کند . به طور میانگین ، زنان صمیمیت هیجانی بالاتری را نسبت به مردان در مرحله اول گزارش کردند ، نه تغییر در وضعیت زناشویی و نه جنسیت رابطه میان صمیمیت هیجانی به رضایت زناشویی را در مرحله پنجم تعدیل نکرد .

سیونیلی [۷۳]و همکاران ( ۲۰۰۸ ) در پژوهشی تاثیر سنگینی بار مسئولیت بر روی صمیمیت و رضایت زناشویی در زوج های آلزایمر را مورد بررسی قرار دادند . نمونه شامل ۱۰۰ نفر شرکت کننده دارای همسر مبتلا به آلزایمر ( ۳۳ مرد و ۶۷ زن ) با دامنه سنی ۵۵ تا ۸۵ سال را مورد مطالعه قرار دادند . یافته ها نشان داد که میانگین مسئولیت ۵۹/۳۱ ( ۵۱/۱۹ = sd ) بود . میان گروه آزمایش و گروه کنترل در خصوص رضایت زناشویی و صمیمت عاطفی تفاوت وجود داشت .

پاتریک ، سلز ، گیردانو و تول رود[۷۴] ( ۲۰۰۷ ) نیز در مطالعه ای دیگر به بررسی رابطه میان صمیمیت ، تمایز از خود ، متغیرهای شخصیتی با رضایت زناشویی پرداختند . نمونه پژوهش در برگیرنده ۱۲۴ زوج کارمند بود. نتایج حاکی از است که رابطه مثبت معنی دار میان صمیمیت و رضایت زناشویی وجود دارد . اما رابطه ای میان تمایز از خود و رضایت زناشویی یافت نشد . همچنین رابطه معنی داری میان متغیرهای شخصیتی و رضایت زناشویی به دست آمد .

آلن کوری [۷۵]( ۲۰۰۶ ) تاثیر مذهب بر صمیمیت در روابط زناشویی و میزان رضایت زناشویی مورد بررسی قرار داد . نمونه های به کار گرفته در این بررسی ۱۲۳ زوج بودند که حداقل ۵ سال از مدت ازدواجشان می گذشت و به صورت مشخصی به کلیسا می رفتند . نتایج نشان داد که زمانی که تنها از مقیاس دینداری و نیز مقیاس صمیمیت در روابط و رضایت زناشویی استفاده کردیم رابطه مشخصی میان یافته ها پیدا نکردیم اما زمانی که جنسیت به بررسی اضافه شد رابطه مشخصی پیدا شد که آن میزان رضایت زناشویی بود . نتیجه آن بود که دینداری بیشتر در مردان به صورت مشخصی با رضایت زناشویی مرتبط بوده در حالی که این میزان در خانم ها پایین تر نشان داده شد

مارتین و اشبای[۷۶] ( ۲۰۰۴ ) پژوهشی را تحت عنوان کمال گرایی و ترس از صمیمیت در زمینه رضایت زناشویی انجام دادند که نتایج حاکی از آن بود که کمال گرایی ناسازگار نسبت به غیر کمال گرایان ، به طور معنی داری ترس بیشتری را از صمیمیت در روابط زناشویی از خود نشان دادند . همچنین نتایج حاکی از رابطه چند گانه میان کمال گرایی ، صمیمیت و رضایت زناشویی بود .

گریف و مال هرب[۷۷] ( ۲۰۰۱ ) رابطه میان صمیمیت و رضایت زناشویی در همسران که در دو مرحله متفاوت از چرخه زندگی خانوادگی قرار داشتند مورد بررسی قرار دادند . نمونه بر روی ۵۷ زوج به اجرا در آمد . آنان دریافتند که تفاوت معنی داری میان زنان و مردان در دو مورد از پنج جنبه صمیمیت تجربه شده ( جنسی و تفریحی ) و همچنین ناهمخوانی جنسی و اجتماعی ( تفاوت میان صمیمیت تجربه شده و صمیمیت دلخواه ) یافت شد . به استثنای صمیمیت اجتماعی تجربه شده توسط زنان ، رابطه مثبتی برای هر دو جنس بین تمامی مؤلفه‌ های صمیمیت تجربه شده و رضایت زناشویی به دست آمد . هیچ گونه تفاوتی از نظر رابطه جنسی تجربه شده و رضایت زناشویی در ارتباط با مراحل تحول خانواده به دست نیامد .

ساندرسون وکانتور[۷۸] ( ۲۰۰۱ ) در مطالعه ای به بررسی رابطه میان صمیمیت ، رضایت زناشویی الگوهای تعاملات زناشویی مانند حمایت اجتماعی پرداخت . نمونه پژوهش کانتور در برگیرنده ۴۴ زوج بود . نتایج نشان داد که رضایت زناشویی رابطه مثبت معنی داری با میزان صمیمیت در هر دو زوج دارد . همچنین یافته ها حاکی از آن بود که برداشت همسران از صمیمیت واسطه رضایت زناشویی است .

فصل سوم

روش پژوهش

روش پژوهش

با توجه به ماهیت موضوع واهداف مورد نظر از نوع کاربردی و ‌بر اساس شیوه های گردآوری داده ها طرح آن همبستگی است این پژوهش به توصیف شرایط موجود می پردازد وبا استفاده از ابزارهای تحقیق به بررسی رابطه بین وابستگی خاص نسبت به همسر وسبک های دلبستگی به رضایت زناشویی می پردازد.

معرفی متغیرهای مستقل وابسته


۱- متغیر مستقل : وابستگی خاص نسبت به همسر

۲- متغیرهای وابسته : سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی

جامعه آماری


جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متاهل (زن ومرد) رشته‌های نظری دانشگاه علوم و تحقیقات واحد کرمانشاه ‌در سال‌ تحصیلی ۹۳ است. حجم نمونه شامل ۳۵۰ نفر از دانشجویان متاهل این دانشگاه هست.

نمونه و روش نمونه گیری


تعداد ۲۰۰ دانشجوی زن ومرد متاهل رشته‌های نظری دانشگاه علوم تحقیقات کرمانشاه به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و ‌بر اساس ‌بر مبنای‌ لیست تمام افراد وبراساس جدول مورگان توزیع شده اند .

ابزارهای پژوهش


ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش عبارت بودند از :

الف) پرسشنامه وابستگی خاص به همسر

ب) پرسشنامه سبک های دلبستگی سیمپسون

ج) پرسشنامه رضایت زناشویی انپریچ که در زیر به ترتیب به شرح آنان پرداخته خواهد شد.

الف) پرسشنامه وابستگی خاص نسبت به همسر

پرسشنامه وابستگی خاص نسبت به همسر توسط جیل ، اچ راتوس وک .دانیل الیری در سال

( ۱۹۹۷ ) ساخته شد که شامل یک پرسشنامه ویژه زنان و پرسشنامه دیگر آن برای مردان طراحی گردید که هر پرسشنامه شامل ۳۰ سئوال و ۳ مقیاس (دلبستگی مضطربانه ، وابستگی منحصربه فرد ، وابستگی هیجانی ) یعنی برای هر مقیاس ۱۰ سئوال در نظر گرفته شد . هر سئوال ۶ گزینه دارد

( کاملا موافق تا کاملا مخالف) . به هر گزینه بر اساس مفهوم سئوال نمره ۱ تا ۶ تعلق می‌گیرد . چون در پرسشنامه سئوالات مثبت و منفی وجود دارد . در سوالات منفی شیوه نمره گذاری معکوس است ، بدین نحوه که در یک سئوال به گزینه کاملا موافق نمره ۶ داده می شود و در سئوالی دیگر به گزینه مخالف نمره ۶ تعلق می‌گیرد . بر حال نمره ۶ وابستگی افراطی به همسر در هر سئوالی را می رساند و نمره بالا در این پرسشنامه نشانه وابستگی خاص به همسر و نمره پایین نشانه رابطه بهنجار و طبیعی با همسر است . جهت بررسی روایی محتوا یکسری سئوالات جهت تطابق با فرهنگ کشور ایران با در نظر متخصصین تغییر داده شد .

اعتبار پرسشنامه وابستگی خاص نسبت به همسر


اعتبار این آزمون برای ‌نخستین بار در سال ۱۹۹۷ توسط راتوس از طریق تحلیل عاملی انجام گرفت . پس از ترجمه این پرسشنامه از نظر متخصصان مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آن اعتبار صوری آزمون مورد اندازه گیری قرار گرفت . بدین ترتیب که سئوالات پرسشنامه که به زبان لاتین بوده به فارسی بر گردانده شد و سپس سئوالات ترجمه شده مجددا توسط یک متخصص دیگر به لاتین برگردانده شد و مجددأ سئوالات پرسشنامه که به لاتین برگردانده شده بود توسط یک متخصص دیگر به فارسی برگردانده شد و بدین طریق اعتبار محتوای آن انجام گرفت و برای تعیین روایی از دو روش روایی همگرا و تحلیل عوامل تائیدی استفاده شده است .

جدول ۱-۳ ضریب اعتبار مقیاس وابستگی خاص نسبت به همسر در این پژوهش

















موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ب.ظ ]




۲-۳-۴-عوامل دوری از رفتار ‌جرات‌مندانه

        1. فرد فکر می‌کند، دیگران او را به سبب کارهایی که برای آن ها می­ کند، دوست دارند؛ ‌بنابرین‏ اگر مستقل عمل کند دیگران او را دوست نخواهند داشت.

      1. فرد در زمینه رضایت، احساسات و راحتی دیگران احساس مسئولیت می‌کند؛ لذا از اینکه به دیگران « نه » بگوید و آن ها را از خود ناراحت سازد، احساس گناه می­ کند.

      1. فرد رفتار ‌جرات‌مندانه را با ازخودگذشتگی، ایثار و فداکاری در تناقض می­بیند؛ لذا اعتقاد دارد که اگر از پذیرش درخواست دیگران سر باز زند، آدم بد و خودخواهی تلقّی خواهد شد.

      1. احساس مهم و باارزش بودن در مواقعی که درخواستی از او می­ شود و اعتقاد به اینکه اگر یکبار درخواست دیگران را نپذیرد آن ها دیگر او را به شمار نخواهند آورد.

    1. چنین افرادی یاد ‌گرفته‌اند که باید همیشه دیگران را از خود راضی و خوشحال نگه­دارند و خوب نیست که خواسته­ های خود را بر خواسته­ های دیگران ترجیح دهند؛ ‌بنابرین‏ اگر کسی چیزی گفت یا کاری کرد که باعث ناراحتی فرد شد، نباید چیزی بگوید و اگر این کار ادامه پیدا کرد بهتر است فقط بکوشد از او فاصله بگیرد. چنین افرادی وقتی کاری را انجام می­ دهند که به آن تمایلی ندارند، احساس بدی درباره خود یافته، از فرد مقابل رنجیده می­شوند و بی میلی خود را به طور ناخواسته و به شکل غیر کلامی( سکوت، اخم کردن، دیر حاضر شدن و انجام کارها به شکل سرسری و بدون دقّت لازم) نشان می­ دهند(امیر حسینی، ۱۳۸۷).

۲-۳-۵- ابراز وجود در روانشناسی بالینی

در دهه های ابراز وجود یا جرئت ورزی توجه بسیاری از روان شناسان و پژوهشگران بالینی را به خود جلب ‌کرده‌است. اهمیت ابراز وجود یا جرئت ورزی در ارتباط های میان فردی، نقش مؤثر آن در فعالیت های اجتماعی و فراوانی رفتارهای غیر جرئت ورزانه در جمعیت های بالینی سبب شده است که در این زمینه پژوهش های زیادی صور ت گیرد و برنامه هایی تحت عنوان جرئت آموزی، طرح ریزی شود (بارتل، ویتلاک و فرانکس، ١٩٧۴ ؛ مارشال، کلتنر و ، مارشال، ١٩٨١ ؛ ای ملک م پ، واندرهات و دوریز ، ١٩٨٣ ؛ استاک، دی ویل و پنل؛ ١٩٨٣ ؛ دو بیا و مک ماری، ١٩٨۵ ؛ پی سی نین، مک کاری و چیزلت[۱۱۱]، ١٩٨۵ استیوارت، ١٩٨۶ ؛ وهر وکافمن، ١٩٨٧ ؛ اینگرام وسالزبرگ، ١٩٩٠ ؛ کیپر، ١٩٩٢ ؛ وین( هارت، کاری، کاری و وردشیاس، ۱۹۹۸).

انجام پژوهش های عملی و بالینی ‌در مورد مفهوم جرئت ورزی و ویژگی های آن و همین طور آموزش و درمان رفتارهای غیر جرئت ورزانه، بیشتر به کارهای ولپی مربوط است که به شرح مفصل جرئت ورزی پرداخت. وی در توصیف و تبیین این مفهوم به تضاد میان بارز ساختن هیجان خشم و بازداری از اضطراب، توجه خاصی نشان می‌داد. وی اولین دانشمندی بود که اصطلاح جرئت ورزی را به کار برد وآموزش آن را مدنظر قرار داد(هریوت و پریچارد، ٢٠٠۴). روان شناسان معتقد هستند افراد کم جرئت نمی توانند به صورت مناسب با اطرافیان خود تعامل داشته باشند. این افراد احساس گناه بی اعتمادی و سلطه پذیری در روابط اجتماعی را تجربه می‌کنند و ترس، اضطراب و افسردگی از خود نشان می‌دهند (پاچمن و فوی[۱۱۲]، ١٩٧٨ ؛ لفر و وست[۱۱۳]، ١٩٨١ ؛ پالرمو و نیکلی[۱۱۴]، ١٩٩٠ ؛ وان گاندی[۱۱۵]، ٢٠٠٢ ). همین طور میزان پذیرش خود و عزت نفس در ؛ این افراد پایین است (پرسل، برویک و بیگل[۱۱۶]، ١٩٧۴ ؛ لور و مور[۱۱۷]، ١٩٨٠ ؛ دلوتی[۱۱۸]، ١٩٨١ لفر و وست، ١٩٨١ ). این افراد ممکن است به جای رفتارهای منفعلانه، اقدام به پرخاشگری و رفتارهای آزارگرانه کنند (اسوارت، چانگ، فارور[۱۱۹]، ۲۰۰۱). رفتارهای جرئت ورزانه، رفتارهایی متعادل هستند و فرد جرئت ورز ضمن پافشاری بر خواسته های منطقی و انجام رفتار مخالفتی در دفاع از خواسته ها، حقوق و سلیقه های دیگران را مورد توجه قرار می‌دهد و از اجحاف حقوق دیگران و تضییع آن ها خودداری می‌کند. تونند[۱۲۰](١٩٩١) معتقد است فرد جرئت ورز دارای اعتماد به نفس است، احساس، افکار و نگرشی مثبت نسبت به خود و دیگران دارد و رفتارش با دیگران صریح و صادقانه است. برخی از پژوهشگران گزارش کرده‌اند که این افراد حتی در پیدا کردن شغل مناسب و انجام مطلوب آن موفق ترند (بروکس، ناکرد و ریسلر[۱۲۱]، ٢٠٠١ ؛ لانس بری و همکاران[۱۲۲]، ٢٠٠٣). پژوهش‌های متعددی به وجود رابطه بین جرئت ورزی، عز ت نفس و پیشرفت تحصیلی اشاره کرده‌اند. برای مثال لی – کوربین و دنیکلو[۱۲۳] ( ١٩٩٨ )، چن، وانگ و چن[۱۲۴] ( ٢٠٠١ ) و ساک وای ونگ و واتکینس[۱۲۵] ( ٢٠٠١ ) همگی در پژوهش‌های خود ‌به این نتیجه رسیدند که بین سه متغیر یاد شده رابطه مثبتی وجود دارد.

۲-۴- پیشینه تحقیق

با مروری بر تحقیقات انجام شده پیرامون تعهد هویت و احساس تنهای، نتیجه مطالعات نشان می‌دهد که در این زمینه تحقیق مشابه ای صورت نگرفته است. با این حال، مشاهدات نشان می‌دهد که اکثر پژوهش های موجود در این زمینه ارتباط بین سبک های هویت و احساس تنهایی اشاره دارد. در زیر به برخی از پژوهش های انجام شده پیرامون هویت و احساس تنهایی پرداخته می شود:

الف- تعهد هویت و احساس تنهایی و عوامل روان شناختی مرتبط

ناصحی(۱۳۹۰)، رابطه ی بین ادراک از سبک فرزند پروری و هویت با احساس تنهایی در میان دانشجویان دانشگاه الزهرا، را مورد مطالعه قرار داده است. هدف پژوهش تعیین میزان رابطه ادراک از سبک فرزندپروری و سبک هویت با احساس تنهایی است. نمونه مورد مطالعه ۳۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا بودند ، که با بهره گرفتن از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . نتایج پژوهش نشان دادند که ادراک از سبک فرزندپروری مادر و سبک هویت اطلاعاتی با احساس تنهایی کلی ، تنهایی اجتماعی و تنهایی خانوادگی رابطه معناداری دارند. و سبک هویت مغشوش– اجتنابی با احساس تنهایی اجتماعی و تنهایی خانوادگی رابطه معناداری دارد.

حجازی و همکاران(۱۳۸۹) نشان دادند که سبک هویت اطلاعاتی، تاثیر مثبتی و مستقیمی براحساس تنهایی دارد، در حالی که سبک هویت هنجاری تاثیرمنفی براحساس تنهایی دارد.

برونسکی و کوک (۲۰۰۵) در بررسی وضعیت هویت و تعهد هویت دانش آموزان دریافتند که تفاوت در وضعیت هویت، علتی برای تغییر معنا دار در احساس تنهایی، و رشد روابط بین فردی است. دانش آموزان با سبک هویت اطلاعاتی،برای انطباق موثربامحیط وکاهش احساس تنهایی آمادگی بهتری دارندوافراد دارای سبک هویت سردرگم /اجتنابی بامشکلات بیشتری روبه روهستند. نوجوانان با سبک هنجاری اغلب خودکنترل،باوجدان وهدف مداروکمتردچاری احساس تنهایی هستند.

برزونسکی(۲۰۰۴) گزارش ‌کرده‌است افرادی با سبک هویت اطلاعاتی احساس تنهایی کمتری نسبت به افراد سردرگم واجتنابی گزارش دارند.

بوید وهانت (۲۰۰۳) دریافتندکه سبک هویت سردرگم- اجتنابی رابطه منفی با احساس تنهایی دارد در حالی که سبک هویت اطلاعاتی وهنجاری،رابطه ی مثبتی با احساس تنهایی دارد.

برزونسکی تامی وکینی (۱۹۹۷) دریافتندکه سبک هویت هنجاری واطلاعاتی بااحساس تنهایی کمتری نسبت به سبک هویت سردرگم واجتنابی بامشکلاتی ازقبیل احساس تنهایی وافسردگی رابطه دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ب.ظ ]




دادگاه های فدرال، دو چالش اولی را با وارد کردن اصول مشترک قانونی دولت در قوانین فدرال، حل کرده‌اند. البته این مسئله نباید تعجب آور باشد. از آنجائی که دادگاه هایی که قوانین مسئولیت جانشین را با جوامع فدرالی وفق می‌دهند، عموما با خودداری از حفظ ظاهر که ممکن است اهداف قوانین مربوطه را تحلیل ببرند، این کار را انجام می‌دهند، دادگاه های فدرال آمده اند تا از اصول دادگاه های دولتی به طور یکسان استفاده کنند. دادگاه های فدرال سومین چالش را با قبول اصول مسئولیت جانشین مورد پذیرش قرار داده‌اند ( که طبیعتا تلاش به تحلیل یکنواختی قوانین فدرال در بین قوانین دارد).

هر مورد مربوط به عدم وجود یکنواختی با کمبود زمینه ی قانونگذاری مربوط به آن تحت نظارت دادگاه های فدرال پاسخ داده شده است. اکثریت مواردی که دادگاه فدرال نظریه های مسئولیت جانشین را پذیرفته است، ناشی از قوانین درمانی محیطی (عمدتاً پاسخهای مفهومی محیطی، اقدامات جانشینی) و قوانین کار می‌باشند.[۱۶]اجرای کار و قوانین محیطی موتور اصول مسئولیت های جانشینی فدرال می‌باشد. .

از آنجائی که CERCLA و NLRA شروط روشنی برای مسئولیت جانشین ایجاد نمی کنند، دادگاه ها مجبورند تا مقبولیت اصول جانشینی را به عنوان نیت قانونی خود اعلام نمایند. نظریه های پیشرفته در حمایت از چنین رویکردهایی گاهی اوقات به صورت تعلیمی خدشه دار می‌شوند،[۱۷] اما این اعلام وضعیت راهی است تا سازماندهی مجدد طراحی شده فروشنده ی دارایی را از مسئولیت ناعادلانه مبرا کند. البته این بازداری در کل ممکن است خلاف اهداف قوانین شرکت و قرارداد باشد که دقیقا برای محدود کردن مسئولیت ها استفاده می شود. اما در موارد CERCLA و NLRA، دادگاه ها قوانین مربوطه را برای پیش بردن سیاست عمومی فدرال، که دقیقا برای محدود کردن مسئولیت می‌باشد، وضع می‌کنند[۹] هرگاه دادگاه های فدرال، که یک تحلیل را دنبال می‌کنند، قانونی را به تعبیر اجبار مسئولیت جانشین استنباط می‌کنند، آن ها این مسئولیت را تنها برای اهداف بهبود خسارت یا در غیر اینصورت برای درمان برخی از زیان های محسوس از طرف فروشنده در نظر می گیرند. هدف اساسی به طور یکنواخت یک اصلاح مؤثر است.

یکی از برجسته ترین موارد CERCLA، به عنوان مثال، شعبه ی قضائی دوم، کاربرد نظریه ی لیبرال مسئولیت جانشین را به دلیل “اساسنامه ی اصلاحی گسترده” تبیین می‌کند. در صورتی که قانون شامل مسئولیت جانشین نباشد، هدف اصلاحی به شدت محدود خواهد شد. به طور مشابه در یک مورد برجسته تحت NLRB، Golden State Bottling Co، دیوان عالی تصمیم گرفت “قدرت اصلاحی” شورای روابط ملی کار را تحت NLRA شامل اختیارات تام برای ساخت و انتشار، “جهت تحمیل مسئولیت جانشین “[۱۸]به عنوان یک راه حل مطلوب برای رسیدن به اهداف، به کار بگیرد. این سیاست در درجه ی اول باعث می شود تا توافق نامه های دسته جمعی محترم شمرده شوند و از سختی هائی که کنگره در پی دفع آن است نیز دوری می جوید که در آن کارفرمای قبلی قادر به انجام تعهدات، نمی باشد.

قربانیان شبه جرم ها، نقض قرار داد، و سایر صدمات باید هزینه های آسیب ها را با جبران از طریق بودجه ی عمومی، در هر زمانی که آن ها فاقد یک اصلاح خصوصی هستند، متحمل شوند. دادگاه تفسیر قوانین کار و زیست محیطی مانند CERCLA و NLRA، اصول منصفانه ی مسئولیت جانشین را در یک نظریه مورد خطاب قرار می‌دهد که باید از نتایج حاصل از جبران دولتی و عدم وجود جبران، حتی در هزینه ی مسئولیت تحمیل شده در یک بخش بی طرف، اجتناب نمایند. در عوض، جائی که خرید یک دارایی سبب نابودی حقوق شاکیان شود، تحمیل وظیفه ی اصلاح یک دارایی بی غل و غش به عنوان یک عمل خدماتی قلمداد می شود. گاهی اوقات گفته می شود که برای گسترش خطر پرداخت نکردن به خریدار دارایی، باید گزینه های بیشتری را برای بهبود به بستانکار ارائه کرد. منطق تحمیل هزینه های نیروی کار و قوانین محیط زیست در جانشین ها به نظر نمی رسد اجتناب از تقلب باشد- حداقل نه به طور کامل- چرا که دادگاه ها اثبات کرده‌اند که میل به تحمیل مسئولیت حتی زمانی که خریدار از هر گونه نقص و نیت بدی به دور است نیز وجود دارد.

این توجیه که ممکن است قانع کننده نیز نباشد،[۱۹] از طبیعت اصلاحی اساسنامه نشأت می‌گیرد که نتایج مطلوبی را برای جبران برخی از آسیب های ناشی از عملکرد فروشنده در پی خواهد داشت. زمانی که با ادعا علیه جانشین طبق قوانین عملکرد اصلاحی قابل توجهی مواجه می‌شویم، بیشتر دادگاه ها نشان داده‌اند که تمایل به تحمیل هر نوع مسئولیت جانشین را ندارند. به عنوان مثال، شعبه ی قضائی اول، از تصمیم دادگاه منطقه ای مبنی بر اعمال نظریه آورده شده مطابق با نفوذ اخاذی و سازمان های فاسد (RICO) پشتیبانی می‌کند.[۲۰] تعداد انگشت شماری موارد محفوظ، که در آن دادگاه های فدرال مسئولیت جانشین را با اهداف کیفری وضع کرده‌اند، به طور یکنواخت نتوانسته اند تصمیمات خود را با تجزیه و تحلیل های قانونی و یا سیاست منطقی عملی سازند.

علاوه براین برای محدود کردن کاربرد مسئولیت جانشین برای قوانین اصلاحی، دادگاه های فدرال به وسیله ی اصول منصفانه ی مذکور برای تحمیل مسئولیت تنها زمانی وادارند که خریدار از مطالبات دفتر نمایندگی مدیریت و مسئولیت بالقوه ی فروشنده آگاهی داشته باشد. مسئولیت جانشین همان گونه که توسط دادگاه فدرال به تصویب رسیده است، با دو محدودیت مهم منحصر می شود:اول اینکه مالیات تنها زمانی به اجرا در می‌آید که دولت ایالات متحده یا یک بخش بخصوص به دنبال جبران برخی خسارت ها باشند ودوم زمانی که خریدار از مسئولیت های فروشنده آگاهی کامل دارد.[۲۱]

۲-۱-۲-۲- قوانین ساخت و ساز

جدا از پیچیدگی های قضائی مربوط به نظریه ی جانشینی، یک نظریه ی قانونی مربوط به مسئولیت جانشین که کاربرد خود در قوانین فدرال را تبیین می‌کند باید در نظر گرفته شود. ای ال جی موجود در فعالیت اجرائی سیگما آلدریچ، تفسیر خود را از قانون اینگونه بیان کرد که قانون، مسئولیت جانشین را در متنی خواندنی تصدیق می کند. در دستور او، اشاره کرد که قانون، تناقض توسط “هر شخصی” را ممنوع ‌کرده‌است. او اینگونه ادامه داد:

‌بر اساس قوانین ساخت و ساز فدرال، اصطلاح “شخص” شامل انجمن ها، شرکت ها، تشکل ها، مؤسسات، اعضای شرکت های سهامی می‌باشد. قوانین فدرال مربوط به ساخت و سازهای قانونی بیشتر به ما این اطلاعات را می‌دهد زمانی که “شرکت” یا “تشکل” ‌در مورد یک شرکت به کار گرفته می‌شوند، اینگونه تلقی می شود که شامل جانشینان و نمایندگان نیز هست. ‌بنابرین‏ در مفهوم کنگره نیز باید کلمه ی “شرکت” به کار رفته باشد تا شامل جانشینان شرکت نیز باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ب.ظ ]