کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



‌بنابرین‏ در حالی که فرد افسرده حتی زمانی که مسیر عمل مناسب مشخص باشد، ممکن است توانایی تجربه لذت کلی و همین طور انگیزه و پشتکار را از دست داده‌[۱۳۳] شود، مشخصه نشانگان افت روحیه احساس بی‌کفایتی ذهنی و درماندگی است. فرد دچار نشانگان افت روحیه اگرچه ممکن است بتواند از زمان حال لذت ببرد اما به واسطه سردرگمی (ندانستن اینکه چه باید بکند)، عملاً احساس درماندگی، بی‌کفایتی و بازداری کرده و دچار بی لذتی پیشگرایانه[۱۳۴] شده و آینده در نظرش بی‌ارزش خواهد آمد (کیسان و کلارک، ٢٠٠٢؛ دی فیگوردو، ١٩٩٣؛ نقل از کیسان، ماج[۱۳۵] و سارتوریوس[۱۳۶]،٢٠١١).

۲-۴ تحریفات شناختی

گاهی تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذهن ما تحریف می‏ شود. این نوع تحریف‏ها که خطاها و تحریف‏های شناختی نامیده می ‏شوند، به اشکال گوناگونی ظاهر می‏گردند (لیهی/ ۱۳۸۷).

خرسندی و ناخرسندی، آرامی و ناآرامی و عمده حالت‏های افراد، با فرایند تفکر فرد ارتباط مستقیم دارد. افراد مختلف در موقعیت‏های مشابه به گونه‏ای متفاوت عمل می‏ کنند؛ چرا که احساسات متفاوتی دارند. برای خروج از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب، باید احساس افراد شناسایی شود. از طرفی، طرز تفکر انسان‏ها تعیین‏کننده احساس آن‌هاست. پس بهترین راه برای تغییر رفتار، آن است که احساس را عوض کنیم و احساس با تغییر افکار قابل‌تغییر است. افکاری که به صورت خودکار پدید می ‏آیند و حالت منفی دارند، به افکار «خودآیند منفی» معروف‌اند و با یکدیگر شباهت‏هایی دارند. این افکار به دلیل تشابهی که دارند، طبقه‏ بندی می ‏شوند و در اصطلاح، به آن‌ ها «خطاهای شناختی» می‏گویند. در تمام صورت‏های خطاهای شناختی، فرد ذهن دیگران را می‏خواند یا تلاش می ‏کند احساسات و عقاید آن‌ ها را حدس بزند و به حدس خود اعتقاد کامل دارد و این در حالی است که توانایی حدس قطعی را ندارد (لیهی/ ۱۳۸۷).

۲-۵ رویکردهای روان‌شناختی در درمان نشانگان افت روحیه

۲-۵-۱ نظریه درمان بک:

از آنجائی­که افراد دچار نشانگان افت روحیه دارای افکار منفی و بدبینانه نسبت به امور هستند، از این رو نیازمند یک رویکرد شناختی هستیم لازم است که ابتدا رویکرد بک را در این مورد توضیح دهیم:

تحقیقات اولیه بک روی افسردگی منجر به ابداع رویکردی بنام درمان شناختی[۱۳۷] گردید. بک در آغاز روانکاو بود و روی سخنان و تداعی‌های آزاد بیماران کار می‌کرد ولی از این تعجب می­کرد که بیمارانش افکاری دارند که بندرت از آن‌ ها باخبرند و در تداعی­های آزاد خویش به آن‌ ها اشاره نمی­کنند. به همین دلیل نیز بیماران خود را متوجه این افکار می­کرد. این افکار یا شناخت­ها که سریع و خودکار به نظر می‌رسیدند تحت کنترل بیمار نبودند غالباً به دنبال این افکار خودکار که بیماران از آن بی‌خبر بودند احساسات ناخوشایندی در آن‌ ها ایجاد می‌شد که کاملاً از آن باخبر بودند. بک با پرسش از بیماران خویش درباره افکار فعلی‌شان به مضامین منفی مثل شکست یا بی‌کفایتی رسید که مشخصه دیدگاه بیمارانش ‌در مورد گذشته، حال و آینده بودند (کوری، ۲۰۰۵؛ نقل از رحیمی، بهمنی و دادخواه، ۱۳۹۳).

بک (١٩٧٩) می‌نویسد که طرح‌واره‌ها می‌توانند سالم و کارآمد، یا ناسالم و ناسازگار باشند. طرح‌واره‌های ناسازگار تمایل به منفی نگری، انعطاف‌ناپذیری و مطلق‌گرایی دارند. وقتی که طرح‌واره‌های منفی نگر فعال می‌شوند تمامی مراحل پردازش اطلاعات را متأثر می‌کنند؛ ‌بنابرین‏ فردی که طرح‌واره‌ای نظیر این باور که «من بی‌ارزش هستم» را در ذهن پرورانده، تمایل پیدا کند تا تمامی اطلاعات ورودی را به گونه‌ای تحریف کند تا با این باور نادرست هماهنگ شود. اطلاعات مثبتی که با این باور همخوان نباشند ممکن است نادیده گرفته‌شده و یا تحریف شوند تا با طرح‌واره بنیادین فرد همسان شده و آن را تهدید نکنند. وقتی ذهن فرد مغشوش می‌شود تمایل بیشتری پیدا می‌کند تا در فرایند پردازش اطلاعات ذهن افراد هرچند سالم بروز کند و در افراد دارای مشکل شدت و تکرار این افکار بیشتر است. بک نظریه‌ای چند عاملی را ارائه ‌کرده‌است تا توضیح دهد که طرح‌واره‌های شناختی ناسازگار، افکار خود آیند و تحریف‌های شناختی می‌توانند باعث به وجود آمدن اختلالات هیجانی شوند. اعتقاد بر این است که مشکلات همان طور که به واسطه تحریف‌های شناختی است که ایجاد می‌شوند به وسیله همان‌ها نیز دوام می‌یابند (رحیمی و همکاران، ۱۳۹۳). از هنگامی که طرح‌واره‌های ناسالم در ذهن فرد مستقر شوند تمایل به تفکر و رفتار به گونه‌ای که باعث فعال باقی ماندن طرح‌واره‌ها می‌شوند نیز در فرد ایجاد می‌شود. هر اطلاعات ورودی توسط طرح‌واره‌ای فیلتر می‌شود تا سازگاری آن‌ ها با نظام باورهای ذهنی فرد تأیید شود (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹). بدین ترتیب بک ۹ تحریف شناختی را معرفی ‌کرده‌است:

    1. تفکر همه یا هیچ[۱۳۸]: در این طرز تفکر فرد موقعیت‌ها را در دو مقوله می‌بیند نه در یک طیف

    1. فاجعه سازی[۱۳۹]: در این نوع تفکر فرد آینده را بدون در نظر گرفتن دیگر نتایج محتمل تر، به طور منفی پیش‌بینی می‌کند.

    1. بی‌توجهی به امر مثبت: یعنی وقتی فرد ‌در مورد خود و دیگران قضاوت می‌کند، تجربیات، اعمال یا کیفیات مثبت را نادیده می‌گیرد.

    1. تعمیم مبالغه‌آمیز[۱۴۰]: یکی از انواع خطاهای شناختی است که تغییر آن دشوار است. «هیچ وقت فکر نمی کند که من هم عقل دارم» همیشه مرا تحقیر می‌کند»

    1. برچسب زدن[۱۴۱]: فرآیندی که از نسبت دادن صفت منفی حاصل می‌شود.

    1. شخصی سازی[۱۴۲]: بسیاری از افراد از روی عادت رفتار دیگران را متوجه خود می‌دانند. «چون تو جواب تلفن را از داخل اتاق دادی حتما راجع به من صحبت می‌کردی».

    1. ذهن‌خوانی[۱۴۳]: افراد تحت تأثیر یک باور، بی‌دلیل از افکار و انگیزه های یکدیگر برداشت نادرست می‌کنند و همین طور در این ارتباط انتظار دارند که طرف دیگر از افکار و خواسته‌های آن‌ ها مطلع باشند.

    1. استدلال‌های هیجانی[۱۴۴]: موقعیتی که افراد به اتکای احساس، فرض خود را ‌در مورد طرف مقابل درست می‌دانند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:37:00 ب.ظ ]




۲- از طرفی دیگر قائلین این نظر معترف اند که : « تا آن جا که نگارندگان در متون فقهی کاوش نموده اند ، از میان فقیهان و حتی حقوق دانان تنها مرحوم میر فتاح مراغه ای دو حکم مذبور را به صورت توأمان از قاعده ی«لا ضرر» استفاده ‌کرده‌است ؛ با این تفاوت که ایشان حکم نخست ، یعنی حرمت اضرار را ، از ادله ی لفظی استنباط نموده است و صرفا برای حکم دوم ، یعنی وجوب تدارک زیان ، علاوه بر ادله ی لفظی به دلیل« عقل » نیز استناد نموده است(مراغه ای ، ۱۴۱۸،ص ۳۱۸ به بعد). ( بادینی و مومنی ، ۱۳۹۲، ص ۲۸ ) ‌بنابرین‏ هیچ فقیه و حقوقدانی قائل ‌به این نظر نبوده و تنها میر فتاح مراغه ای(آن هم برای اثبات نظریه ی نهی ) علاوه بر دلیل لفظی به دلیل عقلی نیز استدلال ‌کرده‌است آن را موید آورده است.

۱-۱-۴ اجماع

اجماع فقهای اسلام ، اعم از شیعه و سنی ، بر حجیت این قاعده است و ، مستند آن ها همین روایت « لا ضرر و لا ضرار » است همچنان که احمد بن حنبل پیشوای مذهب حنبلی در « مسند » این حدیث را از عباده بن صامت نقل ‌کرده‌است. البته باید گفت این اجماع لُبّی و مدرکی است و با توجه ‌به این ادّله و روایات صورت گرفته و بنا به همین دلیل ، حجت نیست و هیچگونه ارزش فقهی و حقوقی ندارد ؛ زیرا اجماع اصولی زمانی حجت است که محقق سنت و کاشف از رأی معصوم باشد. ( فقیه ، ۱۴۰۷ ، ص ۱۸۸ )

۱-۲ شرح مفردات قاعده ی « لا ضرر »

در این بخش به شرح مفردات قاعده ی « لا ضرر » پرداخته و به بررسی معنای «لا» و نیز معانی « ضرر » و «ضرار» که توسط فقها و بزرگان بیان گردیده آورده شده و به بررسی آن ها پرداخته شده است.

۱-۲-۱ معنای لا در قاعده ی« لا ضرر »

ابتدا باید دید که کلمه ی « لا » در حدیث به چه معنی است وچه ضابطه ای در این مورد وجود دارد. ادبای عرب متفقند که اگر مدخول « لا » (آن چه بعد از « لا » قرار می‌گیرد ) اسم و نکره بود ، دلالت بر نفی دارد، آن هم نفی جنس ، وطبیعت آن مدخول ، یعنی طبیعت و ماهیت وجنس شیء ، منفی است ؛ مثلاً وقتی گفته می شود « لا رجل فی الدّار » یعنی جنس و طبیعت « رجل » در خانه نیست ؛ پس جمله ی مذکور امکان وجود هر گونه مردی را در منزل نفی می‌کند و شنونده از این جمله می فهمد که قطعاً هیچ مردی در خانه نیست. احتمال دیگر آن است که « لا » را به معنی نهی بگیریم ، ‌به این صورت که « لا ضرر و لا ضرار» را به معنی « ضرر و ضرار وارد مکن » یا « ضرر مزن » بگیریم ؛ نه اینکه ضرر و ضراری نیست که به معنی نفی باشد. البته این احتمال خلاف قواعد ‌و ضوابط ادبیات عرب محسوب می شود و استعمال حقیقی هم نیست و از نوع مجاز است که احتیاج به قرینه دارد و در جایی که بتوانیم « لا » را در معنای حقیقی خود استعمال کنیم ، استعمال در معنای مجازی درست نیست. از سوی دیگر ، « لا » ی نهی ، اختصاص به فعل مضارع دارد. پس طبق قاعده مجبوریم « لا » را به معنای نفی بگیریم ؛ یعنی « ضرر نیست » ؛ بنا بر این این احتمال که « لا » را به معنای نهی بگیریم مردود است. ( بجنوردی ، ۱۴۱۹ ، ص ۲۰۷ )

۱-۲-۲ معنای « ضرر »

حال ببینیم که « ضرر » در لغت چه معانیی دارد و در این جا به چه معنی است :

۱- ضرر به « نقص در حق » معنی شده است. ( طریحی ، ۱۹۸۵ م ، ص ۳۷۳ )

۲- عده ای ضرر را به « سوء حال » تفسیر می‌کند ؛ اعم از این که سوء حال نفس به سبب قلّت علم و فضل یا سوء حال بدن به سبب فقدان عضوی از اعضا یا به علت قلّت مال و آبرو باشد. ( راغب اصفهانی ، ۱۴۰۴ ، صص ۳۹۷-۳۹۸ )

۳- بعضی ضرر را ضد نفع دانسته و فرموده است : معامله ای که ضرر رساند و غذایی که ضرر رساند و کسی که به دیگری هتک حرمت و اهانت بکند نمی گویند فلانی به دیگری ضرر زد، همچنان که به کسی که تعظیم و تجلیل از دیگری بکند ، نمی گویند که به او نفع رساند . می توان گفت جامع معنای ضرر همان « ضیغ » است یعنی تنگی ، شدّت ، سختی و سوء حال و مکروه همچنان که در «صحاح اللغه » ، « القاموس المحیط » ، « المنجد » و « مصباح المنیر » آمده است . ( امام خمینی ( ره ) ، ۱۳۸۵ ، ص۲۸ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]




نظریه جدیدی که در چند سال گذشته، چشم انداز های تازه ای را فراروی پژوهندگان و استادان این رشته گشوده است، «اختیارات سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای»[۱۷] می‌باشد.

پیشتر، بنیان کار در بودجه بندی سرمایه ای بر این پایه بوده است که جریان های نقدی هر پروژه ی سرمایه گذاری را تازمانی در آینده پیش‌بینی، و سپس با نرخ تنزیل مناسبی، ارزش فعلی آن را به دست می آورند. معمولأ پروژه های سرمایه گذاری، پس از گزینش و آغاز کار سرمایه گذاری در آن ها، پایدار و دگرگون ناپذیر نمی باشد، مدیران می‌توانند هر از گاهی، با دستیابی به داده های نو و شرایط زمانی جدید، دگرگونی هایی پدید آوردند که در جریان نقدی آتی سرمایه گذاری تاثیر داشته باشد. این آزادی مدیران (یا اختیارات سرمایه گذاری) در دل پروژه های سرمایه گذاری نهفته است.

پذیرش بی چون و چرای روش های تنزیلی جریان های نقدی، بیشتر به نادیده گرفتن نرمش پذیری مدیریت، و نرمش در دگرگون کردن تصمیم های پیشین مدیریت به هنگام تغییر شرایط، می‌ انجامد.

بودن آزادی و اختیار در سرمایه گذاری، ارزش پروژه سرمایه گذاری را افزایش می‌دهد. ارزش سرمایه گذاری در برگیرنده ارزش فعلی خالص است که به شیوه ی معمول برآورد می شود، به اضافه ارزش اختیارات سرمایه گذاری.

ارزش اختیارات سرمایه گداری + ارزش فعلی خالص سرمایه گذاری = ارزش سرمایه گذاری

هر چه شمار این اختیارها بیشتر باشد نامعلومی در بهره گیری از آن ها افزایش می‌یابد، و عامل دوم رابطه بالا بزرگتر می‌گردد و سر انجام ارزش سرمایه گذاری افزوده می شود (دستگیر،۱۳۸۷،۳۱۷-۳۱۸).

۶-۲- انواع اختیارات سرمایه گذاری

۱-۶-۲- اختیار تأخیر(صبر)

اختیار تأخیر در سرمایه گذاری- که به آزادی یا اختیار زمان بندی در سرمایه گذاری شناخته می شود. برای برخی از پروژه های سرمایه گذاری، مدیران این آزادی یا اختیار را دارند که تصمیم بگیرند بی درنگ کار سرمایه گذاری را آغاز کنند، و یا چشم به راه به دست آوردن آگاهی های بیشتر که شاید در تصمیم گیری شان مؤثر باشد، بماند. گاه پیش می‌آید که مدیریت با بهره گیری از اختیار تأخیر، سرمایه گذاری کردن یا نکردن در آن ها را وابسته به کسب اطلاعات بیشتر در آینده می‌کند.

گاه هنگام داوری درباره ی ارزش یک سرمایه گذاری، و با بهره گیری از عامل های کیفی، به گونه ای غیر رسمی از اختیارات سرمایه گذاری بهره گیری می شود. برای نمونه، هنگامی که پیش‌بینی کنیم که اگر شرایط این یا آن گونه شود، فرصت سرمایه گذاری را خواهیم داشت. از دیدگاه برآورد و محاسبه، اختیار سرمایه گذاری بسیار پیچیده تر از برآورد اختیار سهام (اختیار خرید یا فروش سهام) است، و در این جا، نمی توان از روش بلاک و شولز[۱۸] بهره گیری کرد. در این جا بهره گیری از درخت تصمیم گیری مدل های شبیه سازی و روش های غیر رسمی، کاربرد دارد. در چند سال گذشته، پژوهش هایی در زمینه ی کاربرد روش های به کارگیری اختیار سرمایه گذاری در اروپا و آمریکا انجام گرفته است[۱۹] (دستگیر، ۱۳۸۷، ۳۱۸-۳۱۹).

مدیریت این اختیار را دارد که برخی طرح های سرمایه گذاری را با تأخیر آغاز کند. یعنی نیازی نیست که مدیر فورأ یک طرح سرمایه گذاری را بپذیرد و بی درنگ به انجام آن بپردازد. ‌تاخیر در انجام کار این امکان را فراهم می آورد که آگاهی های تازه ای درباره ی قیمت ها، هزینه و افت و خیزهای بازار را به دست آوردیم. و نیز نباید فراموش کرد که این تأخیر می‌تواند ما را از دستیابی به یک رشته جریان های نقدی نخستین و پیشگامی در یک رشته ی نوین کاری، دور کند.

برای نمونه، در بخش معدن، باید تصمیم بگیریم که بی درنگ کار را آغاز کنیم یا زمانی در آینده. آنچه که در این تصمیم گیری به ما کمک می‌کند آگاهی از قیمت کانی ها است. قیمت توافقی (بهای انجام)[۲۰] این اختیار، هزینه استخراج می‌باشد. برای کالایی مانند کانی ها، ارزش اختیار تأخیر در سرمایه گذاری، بستگی زیادی به ناپایداری قیمت کانی دارد. به دیگر سخن، ویژگی های جغرافیایی جایگاه معدن و کانی ها درون آن و افت و خیز های بازار، شرایط اختیار سرمایه گذاری در این بخش را تعین می‌کند. هنگامی که قیمت کانی ها پایین می‌آید و هزینه های استخراج و دیگر هزینه های وابسته بیش تر از درآمد پیش‌بینی شده است، مدیریت اختیار تعطیل کردن کار را دارد. این تعطیلی، واگذاری یا فروش معدن نیست، زیرا معدن هم چنان از آن شرکت است، و با فراهم شدن شرایط مناسب، کار استخراج دوباره آغاز خواهد شد. «برانان و شوارتز»[۲۱] د رکار پژوهشی خود، به نقطه هایی دست یافتند که از دیدگاه آنان می توان در این نقطه ها؛ بسته به بهای طلا در بازار؛ کار استخراج طلا را تعطیل، و یا دوباره راه اندازی کرد. آنان این مسئله را زیر نام «اختیار پیچیده»[۲۲] بررسی کردند.

گاه باید در شرایطی که قیمت کالا تعیین کننده نیست، ‌در زمینه سرمایه گذاری کردن یا نکردن تصمیم گیری کرد. ولی به هر روی، چه قیمت کالا برتصمیم ما اثری داشته باشد یا نداشته باشد، بنیان کار با اندکی دستکاری و بهسازی مدل، یکسان است. فرض کنید که مدیریت پیشنهاد ساخت کالای جدیدی را در دست بررسی دارد واین آزادی یا اختیار را دارد که کار را خیلی زود آغاز کند یا در زمانی در آینده، اگر ساخت کالای جدید را بی درنگ آغاز کند، شرکت بسیار زودتر از هنگامی که کار به تأخیر بیفتد از جریان های نقدی بهره مند خواهد شد. و این، مانند داشتن اختیار خرید سهمی است که سودآور است. اگر این اختیار بی درنگ انجام گیرد، سود سهم در آینده نزدیک به خریدار خواهد رسید، ولی این اختیار از دست می رود. اما اگر منتظر شویم و در آینده اختیار سرمایه گذاری خود را اعمال کنیم ممکن است این کار بیشتر به نفع ما باشد.

هر چه قیمت خرید سهم ناپایدارتر باشد، ارزش اختیار خرید سهم نیز بیشتر است. اگر ارزش اختیارسرمایه گذاری برای ساخت کالایی جدید بسیار بالا باشد، ممکن است مدیریت، با آگاهی از مثبت بودن ارزش فعلی خالص سرمایه گذاری، انجام آن را به تأخیر اندازد. با این همه، باید همواره اطمینان داشته باشیم که همیشه، اختیار به تأخیر انداختن سرمایه گذاری در دسترسمان خواهد بود. ولی باید دانست که تأخیر موجب می‌گردد که کالایی جدید را که می خواستیم بسازیم دچار دگرگونی هایی شود، و ما نیز پیشگامی خود را درساخت آن از دست خواهیم داد. با این همه، هر اندازه از پی درآمد یک پروژه ی سرمایه گذاری نامطمئن تر باشیم انگیزه ی دور اندیشی و اختیار تأخیر در سرمایه گذاری بیشتر خواهد شد(دستگیر، ۱۳۸۷، ۳۳۰-۳۳۱).

۲-۶-۲- اختیارات ترکیب درون دادها یا انعطاف پذیری فرایند

اختیار به کارگیری درون دادهای متفاوت جهت تولید برون دادهای یکسان با عنوان اختیار ترکـیب درون دادها یا انعطاف پذیری فرایند نامیده می شود. این اختیارات به ویژه در محصولات کشاورزی مهم هستند. برای مثال، یک تولید کننده گوشت گاو از اختیاری جهت انتخاب بین منابع گوناگون علوفه برخوردار است که البته ترجیح خواهد داد از بدیل ارزان تری استفاده کند.

این اختیارات هم چنین در صنایع عمومی دارای ارزش هستند. برای مثال در صنعت برق اختیاری جهت تعویض منابع مختلف سوخت جهت تولید الکتریسیته قابل تصور است (علی نژاد ساروکلایی، ۱۳۸۸، ۴۶).

۳-۶-۲- اختیارات ترکیب برون دادها یا انعطاف پذیری محصول

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]




۲-۴-۵ضرورت و اهمیت گردشگری

بنابر آمار بانک جهانی، ‌در سال‌ ۲۰۰۰ تعداد گردشگران درسرتاسر جهان بالغ بر۷۰۱ میلیون نفر بوده وازاین جریان گردشگری مبلغی حدود ۴۷۵میلیارد دلار به طورمستقیم وارد چرخه اقتصادی جهان شده است(بانک جهانی،۲۰۰۲). البته برخی منابع درآمد گردشگری را ‌در سال‌ ۲۰۰۰ حدود ۶۲۱ میلیارد دلار دانسته اند و آن را در سال‌های ۲۰۱۰و ۲۰۲۰ به ترتیب ۱۵۵۰ و ۲۰۰۰ میلیارد دلار بر آورد کرده‌اند (میرطالبیان،۱۳۸۰).

بایدتوجه داشت چرخه عظیم مالی که به طورغیرمستقیم حول محورصنعت گردشگری می چرخدبه مراتب مهمترازدرآمدهای مستقیم این صنعت براقتصادجهانی تاًثیرگذاراست.معمولاً بخش مهمی ازخریدها(کالا وخدمات)‌و کارهای عمرانی-ساختمانی که باصنعت گردشگری ارتباط داردبه حساب این صنعت گذاشته نمی شود، چراکه محاسبه چرخشهای مالی ‌و درآمدهای غیرمستقیم صنعت گردشگری عملاًبسیارمشکل است(سقایی، ۱۳۸۵).

عمده ترین فعالیت‌های اقتصادی که حول محور این صنعت انجام می‌گیرد وبازخوان آن بر اقتصاد داخلی وبین المللی تاثیر بسیار دارد عبارت اند از سرمایه گذاریهای ساختمانی –عمرانی (هتل،جاده، فرودگاه، اسکله سازی، ساخت انواع وسایل حمل ونقل، هواپیما، کشتی، کشتیهای تفریحی، واگن قطار، اتومبیل، آماده سازی پیستهای اسکی، سواحل دریاها وغیره)، صنایع ‌تجهیز کننده رستوران‌ها، صنایع غذایی، تعمیرات ونگهداری ازآثارباستانی؛ سرمایه گذاریهای مربوط به تولید وتصفیه نفت وسایر انرژیها و در رابطه با گردشگری؛ سرمایه گذاریهای مربوط به اطلاعات واطلاع رسانی (سایت‌های رایانه ای – اینترنتی، نشریات اعم ‌از کتاب، روزنامه، بروشور،نقشه، راهنمای گردشگری – مسافرتی وغیره )؛ مخارج مخابرات و پست (خرید سیم کارت، مخارج تلفن ، پست)؛ وسایل اقامتی (مانند کمپینگ و چادر)؛ وسایل ورزشی (وسایل اسکی، غواصی،شنا)؛ وسایل محافظتی بدن (انواع کرمهای ضدآفتاب، ژل ها وداروهای دیگر….)؛ درآمدهای عظیم نظام بانکی از جابه جایی پول، ‌و درآمدهای عظیم بیمه و تهیه سایر اسناد بین‌المللی که گردشگران در کشورهای مبدأً یا کشور محل اقامت خود جهت آماده شدن برای سفر خرج می‌کنند؛ ‌و مخارج پلیس ‌و نیروهای امنیتی در رابطه با گردشگری که این ها معمولاً جزء درآمدهای مستقیم گردشگری محاسبه نمی شوند. معمولاً درآمد صنعت گردشگری از میزان ارزی که گردشگران وارد کشور دیگر می‌کنند سنجیده می شود. ولی وقتی مردم یک کشور قبل از مسافرت داخلی و بین‌المللی در محل اقامت خود (شهرو روستا ) خریدهایی را برای شروع گردشگری خود انجام می‌دهند به سادگی نمی توان آن هزینه ها ودرآمدها را محاسبه کرد( پاپلی یزدی، سقایی،۱۳۸۵).

رشد این صنعت عظیم در دهه ۱۹۹۰ معادل ۷۰ درصد برآورد شده است(ویوار[۵۱]۱،۱۶۹:۲۰۰۲). این حجم عظیم مالی تواًم با اشتغالی که به طور مستقیم و غیرمستقیم ایجاد می‌کند سبب شده است که کشورهای مختلف جهان با توجه به توانمندی‌های طبیعی، میراث فرهنگی و تاریخی خود سعی کنند سهمی از این اقتصاد را به خود اختصاص دهند . باید توجه داشت که چرخش مالی ای که حول محور صنعت گردشگری انجام می پذیرد به مراتب از درآمد حاصل مهمتر است . اشتغالی که ایجاد می شود رونق ورفاه اقتصادی رابه همراه دارد. لذا زمینه رقابت عظیمی در صحنه ژئوپولیتک ( جغرافیای سیاسی) سرمایه به وجود آمده است. هرکشوری سعی دارد با برنامه ریزی، اتخاذ سیاست‌های اقتصادی وبرقراری روابط با همه کشورها، گسترش امنیت داخلی وبین المللی وایجاد زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی در سطح ملی جریان سرمایه گذاری را به سوی خود هدایت کند. و سهم هرچه بیشتری از این حجم عظیم مالی وچرخه عظیم تر اقتصادی غیرمستقیم آن را به خود اختصاص دهد و برای مردم خود تنوع و اشتغال و درآمد ایجاد کند. از اینجا است که رقابت صلح آمیز توام با طرح دوستی به همراه امنیت ملی – منطقه ای و بین‌المللی و حسن مرادوات سیاست مبتنی بر دوستی وصلح با همه عالم، امکان پذیرش گردشگرو داشتن بهره و سهمی از این سرمایه و گردش پول محدود خواهد شد( دیوید ای فنل ،۱۳۸۳).

در قرن بیست ویکم گسترش وپیشرفت فناوری موجب خواهد شد که وقت انسان بیش از پیش آزاد گردد و ثروتش افزون شود و زمان بیشتری را صرف اوقات فراغت خود نماید. در واقع نیمه دوم قرن بیستم را باید عصر صنعت گردشگری نام نهاد. به علاوه در این صنعت بشر کشف عظیمی کرد، اینکه گردشگری می‌تواند زیربنای صلح ودوستی ملتها باشد. هرچه شناخت مردم از همدیگر و از سرزمین همدیگر بیشتر می شود روابط آن ها دوستانه تر و صمیمانه تر می‌گردد. هر کشوری که دنبال این صنعت می رود باید دست از سیاست‌های خصمانه و خشن و شعارهای تند” مرگ بر” دست بر دارد(تام ترنر،۱۳۷۶).

اگر بشر اول قرن بیستم مجبور بود روزانه حداقل ۱۴ ساعت کار کند وبیمه های اجتماعی هم نداشته باشد، بشر اول قرن بیست ویکم در هفته حدود ۳۵ ساعت کارمی کند و از انواع بیمه های اجتماعی برخوردار است . لذا بشر ابتدای قرن بیست ویکم بر خلاف بشر ابتدای قرن بیستم اوقات فراغت بسیاری دارد که باید صرف شود. اگر بشر اول قرن بیستم در جهل استعمار و استثمار به سر می‌برد بشر اول قرن بیست و یکم، باسواد، با دانش و آگاه از مسائل جهان است روز به روز به گردشگری اقبال بیشتری پیدا می‌کند(پاپلی یزدی،سقایی،۱۳۸۵).

به دلیل زیر ساختهای تکنولوژی – فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده در قرن بیست ویکم پدیده گردشگری یک واقعیت اجتناب ناپذیر دررفتارو عمل انسان برای ارضای روح کنجکاو او خواهد بود. سفر به دیگر نقاط چه به صورت حقیقی و واقعی و چه به صورت مجازی (از طریق فیلم، ویدئو، سی دی، اینترنت ‌و کتاب) با انگیزه های مختلف جزء ملزومات زندگی قرن بیست ویکم و شکل دهنده جریانی است که مرزهای ملی وبین المللی را در نوردیده، رویکردی فراتر از دولت و ملت خواهد داشت. گردشگری عملاً در همه موارد ساختارشکنی می‌کند ویکی ازعوامل مهمی است که اقتصاد عصر پساساختاری را نوید داده، مفهوم واقعی دهکده جهانی مساوی دهکده گردشگری را تفسیر خواهد کرد (کاستلر،۱۳۸۰) .

کشور ایران که توان بالقوه عظیم گردشگری در همه زمینه‌های میراث فرهنگی، تاریخی، زیست محیطی وغیره را دارد سالها به دلیل نگرانیهای فرهنگی، خود را از جریان این اقتصاد عظیم کنار کشیده است . اما در سال‌های اخیر نه دولت ایران مایل است بیش از این خود را از این جریان عظیم اقتصادی دور نگه دارد و نه بازار بین‌المللی گردشگری می‌تواند از این توان عظیم اقتصادی(یعنی ایران) چشم پوشی کند . اگر نهضت بازسازی گردشگری در ایران با درک و فهم علمی از این صنعت و از امکانات و محدودیت‌ها، فرصت‌ها ‌و تهدیدهای آن همراه نباشد، چه بسا که این شاخه از اقتصاد مشکلات پیچیده فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی،

بهداشتی، سیاسی، امنیتی وغیره را برای کشور به ارمغان آورد. (پاپلی یزد،سقایی،۱۳۸۵) .

۲-۴-۶شاخص های تعریف گردشگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]





معامله ای که با دختران خردسال می کرده‌اند حیثیت و موقعیت زن را به خوبی معلوم می‌کند. زیرا اگر مادران تسلط و نفوذی را که زنان اقوام متمدن بایستی در محیط خانه داشته باشند واجد می بودند عاطفه و مهر مادری آن ها به هیچ روی به پدران اجازه نمی داد دختران معصوم خود را زنده مدفون کنند. در بعضی از قبائل عرب دختران تازه متولد شده را سر می بریدند. بعضی ها کودک را از بالای قله کوه به پایین پرتاب می‌کردند. بعضی دیگر دختر را در آب غرق می نمودند(صدر،حسن ،۱۳۴۸).

۲-۳-۲- جوامع متمدن

۲-۳-۲-۱-زن در یونان: در یونان زن شخصیت حقوقی و اجتماعی نداشته و شوهر می توانسته زن خود را به هر که بخواهد قرض دهد یا به دوستان هبه کند. پدر «دموستن» خطیب مادر دموستن را به یکی از دوستان خود هبه کرد. «لیکورگ» قرض دادن زن را تجویز کرده، لیکن فقط به اشخاص صالح و لایق که بتواند اولاد صالح به عمل آورند. شوهر مسن می بایست برای زن جوان خود مرد جوانی پیدا کند ولی به شرطی که متقی باشد نتیجه ای که از مطالعه وضع و موقع زن در تمدن های قدیم یونان و رم گرفته می شود به طور اجمال این است که در ابتدا زن شیئی قابل تملک و بعداً عنصر توالد و ارضاء شهوت بوده و به هیچ وجه او را شریک زندگی مرد و واجد قوای کامل بشری نمی دانسته اند. اغلب متفکرین معتقد بوده اند که زن دارای روح خالد انسانی نیست و به همین مناسبت حق ندارد بعد از وفات شوهر زندگی کند (صدر،حسن ،۱۳۴۸).



۲-۳-۲-۲- زن در ایران باستان: در ایران باستان، زن در حقوق ساسانی دارای شخصیت حقوقی نبوده و به جای آن که از اشخاص محسوب شود در شمار اشیاء محسوب می شد. وی از هر لحاظ تحت قیومت رئیس خانوار که کدخدا نامیده می شد قرار داشت. زنان به هیچ وجه حق مالکیتی نداشتند حتی اگر هدایایی نصیب آن ها می شد آن هدایا هم متعلق به رئیس خانوار بود. همچنین هر مردی می‌توانست هر تعداد که بخواهد زن بگیرد (صدر،حسن ،۱۳۴۸).

در جامعه ایرانی به دلیل نژاد پرستی ازدواج با بیگانه ممنوع بوده است. و اصرار در این مسئله کار را به جایی کشانده بود که برای رهایی از این بن بست ازدواج با محارم مشروع تلقی می شد. از سوی دیگر طلاق بدون هیچ مصلحت شرعی، عقلی و رعایت طرفین امکان پذیر بوده است.

مرد می‌تواند زن خود را بفروشد، قرض دهد، هدیه کند یا بکشد. زن حق ندارد با شوهر خود یک جا ساکن شده و غذا بخورد. مشکل ترین مشاغل زندگی و سنگین ترین تکالیف به عهده اوست (صدر،حسن ،۱۳۴۸).

۲-۳-۲-۳- زن در آیین یهود: قوم یهود زن را هیچ و پوچ می شمرد. یهودیان همیشه در دعاهای روزمره خود می‌گویند: تبارک الله خالق و سلطان که مرا زن نیافریدی، و از جمله مثل های رایجشان نسبت به زن این بود که: اگر دیدی الاغ از نردبان بالا رفت زن هم عقل پیدا می‌کند.

در یهود مثل اعراب جاهلیت تولد دختر برای ابوین امری ننگین و شرم آور بود. مادری که دختر زائیده پانزده روز نجس بود و تا هفتاد روز بعد هم بایستی تطهیر می کرد (کاظم زاده، علی،۱۳۸۱).

۲-۳-۲-۴- زن در آئین مسیح: تعلیمات تحریف شده مسیح نیز مشکلی را حل نکرده، وضع زن را بهبود نبخشید. مجمع دینی فرانسه در سال ۵۸۶ میلادی پس از بحث زیادی درباره ی ماهیت زن، چنین نظر داد، زن انسان است اما برای خدمت مردان آفریده شده است. از لنگدون دویس مرجع بزرگ مسیحیت، نظراتی درباره زنان خواسته شده که چنین می‌گوید زنان را که بالفطره سبک مغز و شهوت ران و شیفته لباس و زینت ظاهرند، جز اینکه مرد در خانه محفوظ و متضل نگاه دارد راهی دیگر ندارد(کاظم زاده، علی،۱۳۸۱).

با مطالب ذکر شده، جایگاه زن در جوامع تاریخی مشخص گردید. به راستی پیغمبر اسلام (ص) منت عظیمی بر بشر خاصه بر زن و مخصوصاً بر زنان عربستان گذاشت، نه فقط زن را از این مرگ رقت آور و فجیع نجات بخشید، بلکه به او حق حیات اجتماعی و اخلاقی داد تا در اغلب حقوق با مرد مساوی شود. دختری را که چون چهارپایان معامله و با حیوانات مبادله می شد حق تملک و خرید و فروش بخشید (صدر، حسن، ۱۳۴۸)

فصل سوم:

مبانی و مصادیق فقهی قیمومیت مرد بر همسر

پس از بیان مقدمات بحث در این فصل از تحقیق نگارنده به مبانی فقهی ریاست مرد بر همسر می پردازد.

بخش اول

۳-۱-آیات

در قرآن کریم به موضوع قیمومیت و ریاست مرد بر همسر اشاره شده است ؛آیاتی که مدیریت خانواده را بر عهده مردان گذاشته و سرپرستی و مراقبت از همسر را، با مردان می‌داند، دارای آهنگ‌ها و بیان های گوناگونی است.

در این بخش، نخست آیاتی که تفصیل کمتری دارند، مورد بررسی قرار می گیرند، سپس سراغ آیاتی می رویم که نیاز به بحث و بررسی بیشتری دارند.

۳-۱-۱-آیه ۶ سوره تحریم

این آیه مراقبت از امور معنوی خانواده را بر عهده مرد گذاشته است.

در سوره تحریم آیه ۶ آمده است: یا أیُّها الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفَُسَکُم وَ أهلِیکُم ناراًوَ قُودُها النَّاسُ وَ الحِجارَهُ. ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست، نگه دارید.

همان گونه که ایمان، شخص مومن را به خودسازی موظف می‌کند، تربیت زن و فرزند را نیز بر عهده او می‌گذارد. ‌بنابرین‏، هرکسی در برابر خویش و خانواده خود مسئولیت معنوی و سازندگی دارد. به تعبیر دیگر: زن و فرزند هرکس ـ همانند خود او ـ حق سازندگی به گردن او دارند.

آیه اشاره دارد که: فرمان الهی بر پاسداری مرد از اهل (زن و فرزندان) در برابر خطرات، ‌به این معنا است که خداوند متعال، مرد را در این زمینه، مسئول می‌داند. ‌بنابرین‏، مسئولیت مرد نسبت به خانواده تنها به تأمین نفقه مادی خلاصه نمی شود؛ بلکه هدایت معنوی زن و فرزندان و پاسداری از آنان در برابر آلودگی های گوناگون معنوی نیز، بر عهده مرد و از وظایف او به شمار می‌آید.

محول کردن مسئولیت سرنوشت معنوی خانواده بر مرد، ملازم با اعطای مدیریت و ریاست خانواده با اوست.

تعبیر قُوا که فعل امر و خطاب به مردان است، این نکته را نشان می‌دهد. به یقین، امر و نهی خانواده و زن و فرزندان، ملازم با مدیریت بر آنان است.

در روایاتی که در ذیل آیه نقل شده است چنین آمده: مرد، باید زن و فرزندان خود را نسبت به عمل به وظایف الهی، امر، و از ارتکاب گناه نهی کند[۴۷].

این نوع روایات نیز جایگاه ریاست و مدیریت مرد را در خانواده نشان می‌دهد.

از جمله در روایتی آمده است: وقتی که آیه ی فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر (ص) سؤال کرد: چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟ پیامبر فرمودند: تامرهم بما امر الله و تنهاهم عما نهاهم الله، ان اطاعون کنت قد وقیتهم، وان عصوک کنت قد قضیت ما علیک؛ آن ها را امر به معروف و نهی از منکر می کنی، اگر از تو پذیرفتند، آن ها را از آتش دوزخ حفظ کرده ای، و اگر نپذیرفتند وظیفه ی خود را انجام داده ای[۴۸].

۳-۱-۲- آیه ی ۱۳۲ سوره طه:

شبیه ‌به این آیه، آیه ی ۱۳۲ سوره ی طه است که خطاب به پیامبر است و می فرماید: وَأمُر أَهلَکَ بِالصَّلاهِ وَاصطَبِر عَلَیها…؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده، و بر انجام آن شکیبا باش.

همچنین آیات ۱۵ سوره ی زمر، ۴۵ شوری، ۲۶ طور نیز، محتوای آیات فوق را تأیید می‌کنند.

۳-۱-۳- آیه ۳۴ سوره ی نساء

برخی از آیات، سرپرستی همسر را به عهده ی مرد قرار داده است و ریاست و مدیریت زنان (همسران) را به آن ها سپرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]