کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 افزایش اعتماد در رابطه عاطفی
 معرفی نژاد سگ اشپیتز و ویژگیها
 راهنمای کسب درآمد در منزل
 درآمد دلاری از فریلنسینگ خارجی
 آموزش ابزار هوش مصنوعی Gemini
 تفاوت عشق و وابستگی از دید روانشناسی
 ساخت و فروش محصولات دیجیتال
 ضرورت کفش برای سگ‌ها
 ویژگیهای رابطه عاطفی پایدار
 استفاده حرفه‌ای از Leonardo AI
 ایده‌های درآمدزایی بدون سرمایه
 معیارهای مهم برای ازدواج
 محافظت از احساسات در رابطه
 رازهای انتخاب همسر مناسب
 درآمد از نوشتن مقالات آنلاین
 فروش دوره‌های آموزشی آنلاین
 تکنیک‌های نشانه‌گذاری اسکیما
 آمادگی قبل از خرید سگ
 انواع جوش و درمان در سگ‌ها
 درآمد از طراحی قالب وبسایت
 مراقبت از سگ هاسکی
 رفع لینک‌های شکسته فروشگاه اینترنتی
 یادگیری از اشتباهات رابطه عاطفی
 تبدیل شدن به حرفه‌ای در ChatGPT
 معرفی نژاد سگ دوبرمن
 خوراکیهای خطرناک برای خرگوش
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



همدلی:

همدلی یعنی خود را جای دیگران گذاشتن و از دریچه چشم آن­ها به موضوع نگریستن، مانند آن­ها احساس کردن و اندیشیدن، یکی از زیباترین تعاریف همدلی تعریف دانیل گلمن در کتاب هوش عاطفی است، وی معتقد است توان گفتگو با دیگران یعنی بهره­ مندی از هوش عاطفی، این بیش از بهره­هوشی در موفقیت سهیم است.(دهقان­پور،۱۳۸۹)

همدلی به درک احساسات و تجربیات افراد دیگر از طریق قراردادن خود به جای دیگران گفته می­ شود(وصولی،۱۳۹۲)

همدلی به عنوان سائق و توانایی شناخت حالات روانی(احساسات، افکار و انگیزش­های) دیگران و پاسخ به ایشان با هیجانات همخوان،تعریف می­ شود( بیلینگتون[۶۹] و همکاران،۲۰۰۷به نقل از وصولی،۱۳۹۲).

تحول همدلی:

هافمن[۷۰](۲۰۰۰)، مبسوط­ ترین تئوری را درمورد تحول همدلی/همدردی ارائه ‌کرده‌است( هافمن تمایز واضحی بین همدلی و همدردی قائل نشده است). او در شرح تحول همدلی، رابطه آن با توانایی پاسخدهی پیش اجتماعی، احساسات حاصل از ادغام عاطفه نیابتی و درک شناختی دیگران را توضیح داده است. هافمن متوجه شد که در اوایل سال اول زندگی قبل از دستیابی کودکان به درک مشخص اینکه موجودیت فیزیک مجزا از دیگران دارند اغلب در پاسخ به گریه کودکان دیگر گریه ‌می‌کنند(آیزنبرگ[۷۱]،۲۰۰۴) مثلا وقتی برای نوزادان، صدای گریه نوزادان پخش می­ شود، آن­ها نیز متقابلا گریه ‌می‌کنند،آن­ها نسبت به گریه نوزادان۵ روزه بیش از گریه ساختگی به وسیله کامپیوتر با گریه یک کودک ۵/۵ ماهه حساسیت نشان می­ دهند(کاپلان[۷۲]،۱۳۸۶). تحقیقات نشان می­ دهند که نوزادان تازه متولد شده در پاسخ به گریه اطفال دیگر، گریه واکنشی دارند اگرچه واضح نیست که این گریه به همدلی ابتدایی،پاسخ شرطی یا تسری هیجانی برمی­گردد(تامپسون[۷۳]،۱۹۸۷؛مارتین[۷۴] و کلارک[۷۵]،۱۹۸۲). به عقیده هافمن گریه واکنشی پیش درآمد همدلی است و پایه­گذار اشکال ابتدایی همدلی ‌می‌باشد و از کمترین وساطت عامل شناختی برخوردار است. در اواخر سال اول زندگی، کودکان اضطرار همدلانه را از طریق مکانیسم­های ساده مثل همرنگی یا تقلید شرطی شدن یا تداعی تجربه ‌می‌کنند. این واکنش اضطرار همدلانه خود محور[۷۶] نامیده می­ شود که یک حالت نامشخص و کلی است که هم شخص درمانده و هم خود کودک را دربرمی­گیرد. در این زمان،کودکان به درک خود به عنوان یک موجود سازمان­یافته با موجودیت مجزا از دیگران نائل می­شوند، اما این احساس هنوز خیلی ناپخته است(مثلا آن­ها نمی ­توانند بین حالت درونی دیگران و خودشان کاملا تمایز قائل شوند). کودک یک ساله هنگام اضطرار دیگری، اغلب به دنبال آرامش و تسکین خودش است و برای آرامش دیگری تلاش نمی­کند(آیزنبرگ،۲۰۰۴).در ۳۸ تا ۶۱ هفتگی بعضی اوقات کودکان در پاسخ به اضطرار دیگران یک عاطفه­ی متقابل مثبت مثل لبخند زدن یا خندیدن هنگام آسیب دیدن دیگری نشان می­ دهند،هم گریه­های مضطرانه و هم پاسخ­های هیجانی مثبت در خلال سال اول یا دوم زندگی با افزایش سن، کاهش می­یابد(زاهن واکسلر[۷۷] و رادک- یاراو[۷۸]،۱۹۸۲).

مطالعات نشان می­ دهند که در اواخر یک سالگی، کودکان اغلب با نمود هیجانی دیگران مثل علائم آوایی و چهره افراد عاطفی می­شوند و واکنش نشان می­ دهند(سارنی[۷۹]،مومی[۸۰] و کامپوس[۸۱]،۱۹۹۸)و در ۱۲ تا ۱۸ ماهگی، کودکان اغلب به اضطرار دیگران توجه دارند(کانیکو[۸۲]و هامازاکی[۸۳]،۱۹۸۷؛زان- واکسلر و همکاران،۱۹۸۲).

هافمن بیان می­دارد که در اوایل سال دوم زندگی کودکان شروع به نمایش اضطرار همدلانه شبه خودمحور[۸۴]‌می‌کنند.آنان درمی­یابند و می­فهمند که دیگری در رنج یااضطرار است و خود و دیگری از نظر فیزیکی مجزا هستند و رفتار پیش­اجتماعی آنان اغلب خودمحورانه است، زیرا هنوز قادر به درک تمایز حالت درونی خود از حالت درونی دیگران نیستند.به عقیده هافمن در خلال سال دوم زندگی، کودکان شروع به نشان دادن اضطرار همدلانه عینی[۸۵]می­نمایند.آنان به گونه ­ای روبه رشد درمی­یابند که دیگران دارای حالات روانی(افکار،خواست­ها و احساسات) هستند که می ­تواند از حالت درونی آن ها متفاوت باشد و همدلی ایشان کمتر خودمحورانه است(آیزنبرگ،۲۰۰۴). در ۲تا۳ سالگی توجه همدلانه و رفتار پیش­اجتماعی در پاسخ به اضطرار والدین (جانسون[۸۶]،۱۹۸۲) خواهر و برادران (دیون[۸۷]،۱۹۸۸)و همسالان (کانیکو و همکاران،۱۹۸۷، هاوس[۸۸] وفارور[۸۹]،۱۹۸۷،دنهام[۹۰]۱۹۸۶)و غریبه­ها (جانسون،۱۹۸۲) وجود دارد. توجهات همدلانه در کودکان ۳-۱ ساله­ی بدقلق نسبت به کودکان ۳-۱ ساله­ی خوش­رفتار کمتر عمومیت دارد و پاسخ­های پرخاشگرانه به اضطرار دیگران در کودکان بدقلق بیشتر است(مین[۹۱] و جرج[۹۲]،۱۹۸۵؛ هاوس والدرج[۹۳]،۱۹۸۵) کودکان خردسال وقتی خود موجب ناراحتی دیگری نشده باشند بیشتر از وقتی که خود موجب آن شده باشند توجه همدلانه نشان می­ دهند( زان- واکسلر، رادک،یاراو، واگنر و چپمن[۹۴]،۱۹۹۲؛ دیون و براون[۹۵]،۱۹۹۱).

هافمن(۲۰۰۴) بر نقش تحول “خود” در بروز همدلی تأکید ‌کرده‌است. کودکان نوپایی که خودشان را در آیینه باز می­شناسند و احساسات ابتدایی نسبت به خود دارند، نسبتا همدل می­باشند و نسبت به سایر همسالانشان بیشتر به تسکین و آرامش دیگران هنگام گرفتاری و اضطرار می­پردازند (زان- واکسلر و همکاران،۱۹۹۲؛ پیسکوف- کوهلر[۹۶]،۱۹۹۱؛ جانسون،۱۹۸۲).

علاوه براین بر اساس تحقیقات انجام شده ارتقاء مهارت­ های دیدگاه­گیری بر کیفیت همدلی اثرمی­گذارد(زان-وکسلر،کول[۹۷]،ولش[۹۸]،و فاکس،۱۹۹۵)همان‌ طور که درنوباوگان و کودکان پیش­دبستانی مهارت­ های دیدگاه­گیری، فهم علل و پیامدها و همبستگی هیجانات،تحول می­یابند،توانایی همدلی نیز در آنان تحول و ارتقاء می­یابد، البته در اواخر کودکی رشد همدلی سرعت بیشتری پیدا می­ کند(آیزنبرگ،۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:03:00 ب.ظ ]




ترویج کار گروهی و تشریک مساعی: یادگیری و فعالیت در گروه در مقایسه با یادگیری انفرادی یا یادگیری از راه رقابت پیامدها و آثار مثبت بیشتری در ترویج اندیشه و تبادل افکار دارد. فراهم ساختن محیطی که افراد بتوانند به بررسی اندیشه‌ها و بیان آن‌ ها بپردازند نقش زیادی در تقویت اندیشه و اندیشه‌پروری به‌جای می‌گذارد. یکی از روش‌هایی که از گذشته‌ دور برای تقویت تفکر مورد استفاده قرار گرفته است، روش بحث گروهی است. در این روش ایده ها و تجارب یادگیرندگان در جریان بحث عرضه می‌شود و بدین ترتیب بر مشارکت و چالش افزوده می‌شود. بیشتر مردم بحث را انگیزه‌ زا و انگیزش ‌افزا یافته‌اند و از اینکه در فرایند بحث بخواهند ازکس دیگری پیشی بگیرند، اظهار نظر کنند، و یا باورهای دیگران را نقد کنند لذت می‌برند (احدیان و آقازاده، ۱۳۸۲).

۲-۸مفهوم تفکر انتقادی

واژه نقد مبانی و مفاهیم گوناگونی دارد که در موراد مختلف و برحسب نیاز می توان آن ها را به کار برد، در فرهنگ دهخدا، انتقاد به معنی سره کردن، نقد گرفتن پول، جدا کردن پول خوب و بد و نیز به معنای آشکار کردن عیب شعر و بحث کردن درباره مقاله یا کتاب آمده است. اصطلاح کرتیک نیز که در تمامی زبان های اروپایی به کار می رود از لغت کرتیس[۳۵] یونانی گرفته شده است.در فرهنگ آکسفورد معادل نقطه عطف در بیماری، داوری توأم با سخت گیری، دقت و خطایابی و مهارت نقادی یک اثر هنری است.اصطلاح تفکر انتقادی برای اولین بار در فرهنگ یونان وآتن، سده پنجم پیش از میلاد پیدا شد.

سقراط نخستین فیلسوفی بود که داور روزگار خویش خوانده شد.او خرد را برترین نیروی هستی شمرد و از آن در زندگی الهام گرفت و سرانجام جان خود را در راه خرد گذاشت.کلیه تعلیمات تربیتی سقراط((خودت بشناس))بود.روش تربیتی سقراط بر پایه گفتمان بنا شده بود و نقادی یکی از ارکان مهم این روش به حساب می‌آمد(جهانی،۱۳۸۰،ص۱۴).

جان چافی[۳۶](۱۹۹۴) تفکر انتقادی را چنین تعریف می‌کند: تفکر انتقادی فرایند تفکر را با روش و قاعده کشف می کندکه این نه تنها به معنای تعمق هدفمندانه است، بلکه آزمودن مدرک ومنطقی است که ما ودیگران از آن استفاده می‌کنیم(جانسون[۳۷]،۲۰۰۲،ص۱۰۲).

تعاریف مهم و مطرح شده درباره تفکر انتقادی و عوامل زمینه ساز آن به راستی مفهوم تفکر انتقادی چیست؟ واتسون گلیزر[۳۸](۱۹۶۴) تفکر انتقادی را به عنوان چیزی فراتر از مهارت‌های ادراکی خاص در نظر می گیرند.تفکر انتقادی به اعتقاد آن ها ترکیبی از نگرش‌ها، دانش ها و مهارت هاست:الف) نگرشهای جستجوگری که شامل توانایی شناخت مشکل، پذیرش وجود نیاز به مدارک و استدلال‌ها جهت حمایت از آن چه به عنوان واقعیتها اظهار گردیده اند.ب) وجود دانشها درباره ماهیت استنباط های درست، انتزاع ها و تعمیم پذیری ها ضروری است.ج) مهارت هایی که بتوان نگرش‌ها و دانش‌های فوق را به کار برد(سیسمون،۲۰۰۲،ص۹۱).

ریچارد پاول تعاریف متعددی از نظر انتقادی ارائه می‌دهد که هر یک بر جنبه هایی از آن تأکید دارند.تعاریف او دو جنبه عمومی دارند:اول، بر بازتابی بودن این شیوه تفکر متمرکزند.دوم، بر مهارت‌ها و ویژگی هایی تأکید دارند که اندیشمند انتقادی را به داوری درباره موضوع بررسی اش می رسانند.‌در مورد نخست، مثلا می نویسد: تفکر انتقادی هنر تفکر درباره تفکر به شیوه ای که از نظر فکری انتظام یافته و منضبط باشد است.اندیشمندان انتقادی آشکارا در سه برهه مرتبط بر روند تفکر متمرکز می‌شوند، آن ها تفکر را تحلیل می‌کنند، تفکر را ارزشیابی می‌کنند و تفکر را اعتلا می‌دهند، این سه برهه برای این است که اندیشمند انتقادی مسئولیت تفکرش را به عهده گیرد(پاول[۳۹]، ۲۰۰۵،ص۴۲).

۲-۹پرسشگری؛ قلب تفکر انتقادی

نخستین گام در جهت پردازش منطقی داده ها و اطلاعات،پرسشگری است؛ پرسش از دقت، اعتبار و قلمرو داده ها و اطلاعات حجم وسیعی از داده ها و اطلاعاتی که حتی به صورت تصویر، امروزه پخش می‌شوند نادقیق، نامعتبر و در بسیاری مواقع دروغ اند.پس اندیشیدن به معنای تفکر پردازش کننده با پرسیدن آغاز می شود، این سنگ بنای تفکر انتقادی است.

وقتی واقعیت در ارتباط با ذهن انسان قرار بگیرد، به داده ها و اطلاعات تبدیل می شود.واقعیت نو، یعنی داده ها و اطلاعات نو به حیرت می‌ انجامد، غلبه بر اسارت حیرت فقط با به پرسش گرفتن آن، یعنی به پرسش گرفتن داده ها و اطلاعات حیرت انگیز ممکن می‌گردد، شگفتی و حیرت که به پرسش تبدیل شود روند تفکر انتقادی شروع می شود(قاضی مرادی،۱۳۹۱،ص۱۹).

پرسیدن فقط به پرسش از چیزهای مورد نظر محدود نمی شود؛ بلکه پرسش چگونه اندیشیدن را نیز در بر می‌گیرد.پرسشی که نشانه چگونگی پردازش داده ها واطلاعات است به پرسشی می‌رسد نسبت به چگونگی اندیشیدن ما، نسبت به پاسخهای پیشین ما، نسبت به اهداف و آرمان های ما پاسخ به مجموعه چنین پرسش هایی، تفکر انتقادی را شکل می‌دهد، اگر چنین باشد میتوان تأکید کرد((پرسشگری)) قلب تفکر انتقادی است.تفکر با پرسش برانگیخته می شود و نه با پاسخ، پاسخی نیز که زمینه ساز پرسش بعدی نباشد نقطه پایانی است برتفکر. اغلب ما در پرسشگری مهارتی نیافته ایم، ما جهان را آن گونه که به ما معرفی می وشد می پذیریم.وقتی هم که می پرسیم پرسشمان مبهم، سطحی و چند پهلو است.پرسش های ما اغلب پرسش هایی نیستند که جستجوگری گسترده و پردوام پاسخ را در ما برانگیزند، اما تا در پرسیدن و تداوم آن توانمند نشویم حتی اگر اطلاعاتی در زمینه داشته باشیم، فقط آگاهی ای داریم که در ذهنمان به خاطره تبدیل می شود.ذهن ما صندوقچه اطلاعات و آگاهی هایی است که مالک آن ها هستیم، اما نمی دانیم با آن ها چه می‌توانیم بکنیم.آگاهی وقتی از تبدیل شدن به خاطره در امان می ماند که پیوسته پرسش برانگیزد و خودش نیز به پرسش گرفته شود( قاضی مرادی،۱۳۹۱،ص۲۰).

خیلی کم هستند انسان هایی که حقیقتا در جستجوی شناخت اند.در واقع، فقط تعداد کمی می پرسند؛ برعکس بیشتر می کوشند تا ناشناخته ها را از آن پاسخ هایی بیرون کشند که از قبل به صورت توجیه، توضیح یا اشکال تسلی در ذهن خود انباشته یا شکل داده‌اند، بدون اینکه بدانند با این پاسخ‌ها چه پیشرفتی می‌یابند.به طور حقیقی پرسیدن به معنای باز کردن در به سوی تند باد است، ممکن است پاسخ، پرسش و پرسشگر، هر دو را نابود کند(وامپیر[۴۰]،۲۰۱۰، ص۲۲).

۲-۱۰اهداف تفکر انتقادی

تفکر انتقادی موضوعی‌است که قابل آموزش می‌باشد و هدف از کسب مهارت تفکرانتقادی ‌ازدیدگاه کرد نوقایی و پاشا شریفی (۱۳۸۴) عبارت‌است‌از: ۱- فرد بتواند استدلالهای منطقی و توأم با دلیل ارائه دهد،۲- درست را از نادرست تشخیص دهد،۳- نسبت به نابرابریها،پیش داوریها و بی عدالتی ها حساس باشد۴- واقف شود که دیگران همیشه ‌درست نمی گویند۵- منابع معتبر را از غیر معتبر تشخیص دهد .

۲-۱۱ ویژگی های تفکر انتقادی

ریچارد پل و لیندا الدر درباره ویژگی های تفکر انتقادی به موارد زیر اشاره می‌کنند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ب.ظ ]




این قبیل موارد و بسیاری موارد دیگر که در طی سالیان گذشته و در خلال جنگ های متعدد صورت گرفته همگی بر خلاف اصول و مقرراتی است که کنوانسیون ژنو مقرر داشته، چرا که در مواد کنوانسیون مذکور اقدامات زیادی در جلوگیری از اعمال و رفتار باعث فوت اسیران پیش‌بینی و در صورت فوت نیز کشور دارنده اسیر مکلف به تنظیم وصیت نامه ی اسیران جنگی که جامع شرایط باشد، معاینه دقیق پزشکی، تنظیم گواهی و گزارش فوت، اجرای مراسم خاک سپاری و ادای احترامات لازم طبق اصول مذهبی اسیر، دفن آنان به صورت انفرادی و …. برای حمایت از جان اسیران در نظر گرفته شده است لیکن همان طور که گفته شد در خیلی از موارد این حقوق رعایت نمی گردد. در اردوگاه‌های عراق ما به چشم خود می دیدیم که اسیران ایرانی براثر فشارهای روحی، ضعف جسمانی شدید ناشی از سوء تغذیه، ‌انواع و اقسام بیماری‌ها می مردند و عراقی ها بدون رعایت اصول مذهبی (دادن غسل و کفن، اجرای مراسم، شرکت بچه ها در تشییع جنازه و …) آنان را در زمین های اطراف اردوگاه ها دفن می‌کردند و این تبادل جنازه ها که بعد از گذشت ۱۲ سال از آتش بس ایران و عراق صورت می‌گیرد به خاطر همین موضوعات است.

۲-۲-۳- ضمانت یا قول اسیر[۵۲]

یکی دیگر از جهات و راه های پایان اسارت که باعث آزادی اسیران جنگی در حین مخاصمات فعال می‌گردد، ضمانت یا قول آنان است ‌به این نحو که کشور اسیر کننده می‌تواند در چهارچوب قوانین و مقررات داخلی خود، کلیه اسیران یا عده ای از آنان را به قید ضمانت و یا تنها به صرف قول خود ایشان آزاد و اجازه دهد که به کشورشان باز گردند. این قبیل اسیران باید تضمین و قول دهند که پس از آزادی در مخاصمات فی مابین دو کشور شرکت نخواهند کرد. این شیوه هر چند بسیار انسانی و شرافتمند است اما کارایی و اثر لازم را نخواهد داشت، چرا که اسیر به احتمال بسیار زیاد قادر به انجام چنین تعهدی نخواهد بود شرکت در جنگ برای نیروی نظامی و در برخی موارد غیر نظامیان امری اجباری و تحمیلی است و اراده و تمایل افراد و در موارد استثنایی نقشی در آن ندارد. آزادی به قول شرف در زمان‌های گذشته بسیار ارزش‌، عزت و احترام زیادی داشته و در بعضی مقررات و متون داخلی بین‌المللی ذکر شده است مثلاً در فرمان سلطنتی فرانسه در تاریخ ۴ اوت ۱۸۱۱ مواد ۱۰ تا ۱۲ مقررات ۱۹۰۷ لاهه در این مورد تصریح کرده بود. اما در معاهده ی ۱۹۲۹ ژنو راجع ‌به این مسئله هیچ سخنی گفته نشد و موضوع مسکوت ماند.

به هر حال چند نمونه از این‌گونه روش جهت آزادی اسیران صورت گرفته که به عنوان مثال می‌توان به آزادی اسرای فلیپینی که توسط ژاپن در سال ۱۸۴۲ و در جزیره لوسن به اسارت در آمده بودند اشاره نمود، یا اسرای ایتالیایی که توسط انگلستان در سال ۱۹۴۳ و در جزیره سسیل با دادن قول شرف آزاد گردیدند. این روش آزادی در معاهده ی ۱۹۴۹ مورد توجه قرار گرفت و وفق بند ۲ ماده ۲۱ معاهده فوق پیش‌بینی و مطرح شد که آزادی به قید قول شرف را تا هر مقدار که قوانین دولت متبوعه اسیر اجازه دهد و در مواقعی که این اقدام موجب بهبودی وضعیت سلامتی اسیر گردد امکان پذیر می‌باشد. آزادی اسرا با ضمانت یا قول شرف در معاملات و مبادلات بین کشورهای متخاصم امروزه خیلی کم مشاهده می شود شاید بتوان گفت که در موارد نادری این نوع اقدامات از سوی کشورهای دارنده ی اسیر اتفاق می افتد. به دلیل این که هیچ اسیری نمی تواند تعهد نماید بعد از آزادی دوباره در مقابل کشور آزاد کننده اش مبارزه نکند ضمن این که آزادی اسیران در مقیاس گسترده و تعداد زیادی باعث افزایش توان رزمی و قدرت باز دارندگی کشور متبوع اسیر می‌گردد به ویژه ممکن است رفتار، عملکرد و برخوردهای عوامل و عناصر کشور اسیر کننده با اسیران باعث کینه و عداوت درونی اسیران گشته و آنان در مقام تلافی باشند لذا احتمالاً بعد از آزادی با کینه ای عمیق تر به جنگ علیه آن کشور بپردازند در چندین ساله ی اخیر و در خلال جنگ های اعراب و اسرائیل، هند و پاکستان، ایران و عراق، ‌کویت و عراق، آمریکا و عراق، بوسنی و هرزه گوین و … مشاهده و یا شنیده نشده که از این نوع آزادی اسرا صورت گرفته باشد. تنها در بعد سیاسی و به راه انداختن تبلیغات و بهره برداری های چند منظوره اقداماتی صورت گرفته که از جمله ی آن ها می توان به آزادی ۸ نفر از اسیران بسیجی ایرانی در عراق اشاره کرد. لذا با توجه به مراتب بالا با وصف پیش‌بینی و گنجانیده شدن اسرای جنگی یا قول شرف در کنوانسیون ۱۹۴۹ این اواخر موردی بر طبق مقررات مذکور صورت نگرفته است.

دارایی و مال دیگران قابل احترام بوده و سایرین از تعدی و تجاوز به آن ممنوع شده اند به طوری‌که در دین مبین اسلام یکی از ضروریات خمسه حفظ مال می‌باشد، طبق معاهده ۱۹۲۹ و ۱۹۴۹، ‌ابزار، وسایل و اموال شخصی اسیر جنگی نبایستی توقیف یا تملیک گردد و چنانچه به نحوی از انحاء ضبط گردد باید در هنگام آزادی به اسیر عودت داده شود و چنانچه از زمان ضبط و توقیف تا هنگام رد آن اموال تلف، ناقص یا گم شود دولت بازداشت کننده هر گونه درخواست غرامتی را که اسیران جنگی بابت لوازم شخصی و نقدینه یا اشیاء قیمتی که از وی اخذ شده و هنگام اعاده او به میهنش به وی مسترد نگردیده باشد، همچنین هر گونه درخواست غرامت مربوط به فقدان چیزی که اسیر تقصیر و علت آن را به دولت بازداشت کننده یا یکی از عمال آن بداند بایستی پرداخت نماید ضمن اینکه دولت بازداشت کننده مکلف است تمام لوازم شخصی را که اسیر جنگی در مدت اسارت به آن‌ ها نیاز دارد با هزینه خود تامین و تعویض کند و در هر حال دولت بازداشت کننده گواهی نامه ای به امضای افسر مسئول حامی کلیه اطلاعات مفید را به اسیر جنگی خواهد داد و معلوم می کند به چه علت و دلیلی لوازم، نقدینه یا اشیاء قیمتی مذبور به اسیر اعطا نشده و نسخه ی ثانی این گواهینامه به توسط آژانس مرکزی اسیران جنگی برای دولت متبوع اسیر ارسال خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ب.ظ ]




جدول (۴-۳) آمار توصیفی

متغیرها

EPSGRt+1
Payoutt
ROAt
Betat
AGT+1
DivYieldt

SIZE

ROE

رشد درآمد آینده

نسبت پرداخت سود سهام

پیش‌بینی از بازگشت سرمایه و دارایی برای سال ۱ +t

شاخص ریسک بازار

رشد دارایی ها در آینده

عملکرد سهام سود

اندازه

بازگشت و بازده و حقوق صاحبان سهام

Mean

۰٫۱۶۳

۵۲۲

۰٫۷۵

-۰٫۰۰۷۲

۰٫۱۲

۰٫۰۴۲

۲۵۱۲۵۰۲

۰٫۲۳

Median

۰٫۱۵۲

۴۳۳

۰٫۷۷

۰٫۰۱۴

۰٫۱۴

۰٫۱۶۶

۸۸۹۶۶۹

۰٫۲۰۱

Maximum

۰٫۴۳۵

۴۰۰۰

۰٫۸۷

۲٫۳۰۷

۰٫۱۵

۰٫۲۹

۲۲۴۱۹۲۸۶

۰٫۱۳

Minimum

۰٫۱۱۵

۰

۰٫۶۵

-۶٫۲۴

۱۴

۰٫۰۰۰۶

-۸۴۹۴۲

۰٫۱۱

Std. Dev.

۰٫۸۱

۱۶۶۹۷۲

۰٫۰۷

۰٫۷۰۴

۰٫۰۰۴۲

۰٫۰۰۷

۴۱۸۲۴۶۰

۰٫۰۳۲

Jarque-Bera

۲٫۵۶

۶۲۲

۲٫۲۵

۱٫۵

۱٫۷۳

۱٫۲

۲٫۱

۰٫۹

Probability

۰٫۳۲

۴۳۳

۰٫۳۸

۰٫۵۶

۰٫۴۷

۰٫۶۷

۰٫۴۱

۰٫۸

    1. – Fama & French ، ۲۰۰۱٫ ↑

    1. -Rimon Novo, 2007. ↑

    1. – Fuller, K., Thakor, A. (2007) ↑

    1. – Sava Savov. (2006) ↑

    1. – Miller, M.H., Rock, K.(1985) ↑

    1. – Feldstein, Martin S. and Jerry Green (1983) ↑

    1. – George, M. Frankfurter, and Bob G. Wood, Jr. (2003) ↑

    1. – Perfect Capital Market ↑

    1. – Perfect Market School ↑

    1. – Imperfect Market School ↑

    1. – Irrelevance of Dividend ↑

    1. – Relevance of Dividend ↑

    1. – Modigilliani & Miller (M-M) ↑

    1. – Gordon ↑

    1. – Regularity Dividend Policy ↑

    1. -Constant pay out Ratio ↑

    1. Reserve for dividend equalization ↑

    1. – Current Income Desire ↑

    1. – Regular Dividend Plus Extras ↑

    1. -Pure Residual dividend policy ↑

    1. – Fined Payout Resindual dividend Policy ↑

    1. – Smoothed Residual dividend Policy ↑

    1. – Dividend Return ↑

    1. – Signaling theory ↑

    1. – dividend theories ↑

    1. – Full Information Models–The Tax Factor ↑

    1. – Behavioral Models ↑

    1. – Models of Information Asymmetries ↑

    1. – Agency Cost ↑

    1. – The Free Cash Flow Hypothesis ↑

    1. – Signaling Models ↑

    1. – Myers ↑

    1. – Myers & Majluf ↑

    1. – Ross ↑

    1. – Stulz ↑

    1. – Jensen ↑

    1. – Hovakimian, et al. ↑

    1. – Kim & Sorensen ↑

    1. – Barclay, et al ↑

    1. – Rajan & Zingales ↑

    1. – Fama & French ↑

    1. – Moon & Tandon ↑

    1. – Huang & Ritter ↑

    1. – Bhaduri ↑

    1. – Chen ↑

    1. – Gaud, et al ↑

    1. – Lang, et al. ↑

    1. – Pandey ↑

    1. -Gordon, 1962; Myers, 1984; Gul, 1999 ↑

    1. -Arnott and Asness, 2003; Ap Gwilym et al., 2006; Zhou and Ruland, 2006 ↑

    1. – Chin-Sheng Huang ↑

    1. – Chun-Fan You ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ب.ظ ]




دیدگاه تصمیم‌ گیری

دیدگاه هوشمندی بازار(اطلاعات بازار)

دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ یا دیدگاه فرهنگ بازارگرایی

دیدگاه مدیریت استراتژیک

دیدگاه مشتری گرایی

دیدگاه ترکیبی

دو محقق بازاریابی به نام لافرتی و هالت در سال ۱۹۹۹ این پنج دیدگاه اول را ادغام کرده و دیدگاه جدیدی را که سنتز ‌پنج‌گانه فوق است به وجود آورند.

۲-۳-۵مفاهیم عملیاتی بازارگرایی

تأکید سنتی بازاریابی گرایی بر مشتری گرایی، تمرکز بر نیازهای مصرف کننده و ایجاد سود برای شرکت از طریق رضایت مشتری است. بازارگرایی اصطلاح کاربردی برای نهادینه کردن مفهوم بازاریابی است (کوهلی و جاورسکی،۱۹۹۰) و تأکید بر تغییر ساختار و مسئولیت بازاریابی از بخش بازاریابی به تمام بخش‌های سازمان دارد و به دنبال ایجاد تعادل بین مشتریان و رقبا است و با توجه به رقبا به تحلیل مشتریان و ارضای نیازهای آنان می پردازد. هر یک از شش دیدگاه ذکرشده نسبت به مفهوم بازارگرایی دیدگاه خاص خود را دارد که آن را متمایز از دیدگاه دیگر می‌کند. در جدول شماره ی ۲-۲-۱ هر یک از دیدگاه ها را به همراه سال ارائه و برخی از تئورسین های مربوطه، مطرح شده است.

جدول۲-۵: دیدگاه های بازارگرایی و برخی از تئورسین های آن

دیدگاه سال ارائه
نام تئوریسین یا معرف
دیدگاه تصمیم گیری(۱۹۹۸)

(۱۹۹۱)Glazer

(۱۹۹۳)Glazer & Weiss

(۱۹۸۸)Shapiro

دیدگاه هوشمندی بازار(۱۹۹۰)

Avlonitis & Gounaries (1997)

Cadogan & Diamantopoulos (1995)

Hart & Diamantopoulos (1993)

Hooley eatl (1990)

Jaworski & Kohli (1993)

Kohli & eatl (1993)

Maltz & Kohli (1996)

Selnes eatl (1996)

دیدگاه سال ارائه

نام تئوریسین یا معرف

دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ(۱۹۹۰)

Han etal (1998)

Narver & Slater (1990)

Narver etal (1998)

Siguaw & Diamantopoulos (1995)

Siguaw etal (1994)

Slater & Narver (1994)

دیدگاه بازاریابی استراتژیک(۱۹۹۲)

Day (1994)

Gating on & Xuereb (1998)

Morgan & Strong (1998)

دیدگاه مشتری گرایی(۱۹۹۳)

Deshpande & Farley (1998a)

Deshpande & Farley (1998b)

Deshpande etal (1993)

Siguaw etal (1994)

۲-۳-۵-۱دیدگاه تصمیم گیری

یکی از دیدگاه های موجود در ادبیات بازارگرایی، دیدگاه تصمیم گیری است که توسط شاپیرو در سال ۱۹۹۸ مطرح گردید. شاپیرو مفهوم عملیاتی بازارگرایی را یک فرایند تصمیم گیری سازمانی تلقی می‌کند. در قلب این فرایند، مدیریت خود را متعهد به تصمیم گیری مشارکتی بین اعضای سازمان می‌داند. شاپیرو شرکت های بازارگرا را دارای سه ویژگی زیر می‌داند که عبارتنداز:

اطلاعات حاصل از مشتری بسیار مهم بود و نفوذ مؤثری در بخش های سازمان دارد.

تصمیم گیری های استراتژیک و تاکتیکی به صورت بین بخشی و بین فردی صورت می‌گیرد.

بخش‌ها و دوایر به صورت هماهنگ تصمیم می گیرند و خود را نسبت به تصمیات اخذ شده متعهد می دانند.

اولین ویژگی مؤثر در این دیدگاه، نیاز سازمان به شناخت بازار و مشتریان است به گونه ای که اطلاعات و صحبت های مشتری، مهمترین منبع اطلاعاتی برای بخش‌های سازمان است. اطلاعات وصحبتهای مشتریان از طریق مکانیسم های متعددی چون گزارش‌های تحقیقات بازاریابی، ضبط صدای مشتری، تجزیه و تحلیل فروشهای صنعت و … به دست آمده و از طریق مدیریت ارشد سازمان به سرتاسر سازمان انتقال می‌یابد. دومین ویژگی مهم شرکت‌های بازارگرا تصمیم گیری مشارکتی اعضاء سازمان است. به گونه ای که تضاد منافع و اهداف را به حداقل برساند. جهت تصمیم گیری، دوایر و بخش‌ها به حرفهای یکدیگر گوش می‌کنند و یکدیگر را تشویق به ابراز عقیده و ایده می‌کنند و تفاوت‌ها و تمایلات بخش‌ها و دوایر را در فرایند تصمیم گیری دخالت می‌دهند. سومین ویژگی مهم، هماهنگی تصمیم گیریها است. هماهنگی تصمیم گیری بخش‌ها و دوایر، موجب ایجاد تعهد مشترک در بین کارکنان بخش‌ها و دوایر می شود. شرکت‌های بازارگرا از طریق مشارکت کارکنان در تصمیم گیری، مباحثه و ارائه راه حلها به یک قدرت اهری دست می‌یابند. شاپیرو اشاره دارد که هماهنگی قوی تصمیم گیری ها موجب ایجاد تعهد بالا، ارتباطات روشن در بین کارکنان، شناخت قوتها و ضعفهای رقبا و تمرکز بر مشتری می شود اما بلعکس هماهنگی ضعیف تصمیم گیری ها موجب تخصیص نامناسب منابع و شکست در استفاده از فرصت‌های بازار می‌گردد(شاپیرو،۱۲۰،۱۹۹۸).

۲-۳-۵-۲دیدگاه هوشمندی بازار

بازارگرایی یک نوع هوشمندی گسترده سازمانی مربوط به شناخت نیازهای جاری و آتی مشتریان و توزیع این نوع هوشمندی بین تمام اعضاء سازمان و بخش‌ها و پاسخگوی گسترده سازمان به برآوردن نیازهای جاری و آتی مشتریان است.

کوهلی و جاورسکی در سال ۱۹۹۰ یک تعریف رسمی برای بازارگرایی ارائه دادند که از سه عنصر کلیدی زیر تشکیل شده است:

ایجاد هوشمندی

توزیع هوشمندی

‌پاسخ‌گویی‌ به هوشمندی

کوهلی و جاورسکی با تمرکز بر فعالیت‌های بازاریابی خاص، مفهوم بازاریابی را عملیاتی ساختند. تحقیقات این دو محقق در حد گستردهای مورد استفاده محققان قرار گرفت. برطبق نظریه ی کوهلی و جاورسکی نقطه شروع بازارگرایی، هوشمندی نسبت به بازار است. یعنی در اسرع وقت بتوان نیازها و خواسته های مشتری را در مقایسه با رقبا شناسایی نمود. لذا هوشمندی بازار، شامل بررسی دقیق اعمال رقبا و شناسایی اقدامات آنان در شناخت نیازهای مشتریان و بررسی محیط بیرونی مانند قوانین و مقررات دولتی، تکنولوژی و … می‌باشد. کوهلی و جاورسکی هوشمندی بازار را فقط شامل شناخت نیازهای فعلی مشتریان نمی دانند بلکه به نیازهای آتی آنان نیز توجه خاصی دارند. برهمین اساس، سازمان‌ها ابتدا نیازها و خواسته های مشتریان را شناسایی کرده و سپس محصولاتی و خدماتی را تولید می‌کنند که بتواند آن نیازها را ارضاء نماید. ‌بر اساس تعریف پیشنهادی کوهلی و جاورسکی اولین عنصر کلیدی در بازارگرایی، ایجاد هوشمندی بازار در سرتاسر سازمان است. این هوشمندی از طریق مکانیزم‌های رسمی و غیررسمی چون بررسی می‌دانی مشتریان، ملاقات و مباحثه با مشتریان، تجزیه و تحلیل گزارشات فروش، تحقیقات رسمی بازار و … به دست می‌آید. مهمترین نکته در ایجاد هوشمندی بازار این است که چنین هوشمندی نباید فقط منحصر به بخش بازاریابی باشد بلکه باید تمام بخش‌ها و دوایر سازمان، نسبت به بازار و مشتری هوشمند باشند و بتوانند اطلاعات لازم را از بازار و مشتری کسب کنند. البته اطلاعات حاصل از بازار و مشتری باید به تمام بخش‌ها و دوایر انتقال یابد. این منجربه ایجاد عنصر دوم بازارگرایی، یعنی توزیع هوشمندی (اطلاعات) می شود. توزیع هوشمندی اطلاعات، به معنای سازگاری سازمان با نیازهای بازار و مشتری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ب.ظ ]