انتخاب شعار مردمی و گسترش شعب

بانک صادرات ایران از بدو تأسیس؛ نوآوری در ارائه محصولات و خدمات بانکی و احترام به مشتریان و مراجعان را به عنوان اصلی لاینفک در وجهه همت خود گمارد و با جامه عمل پوشاندن به شعارهای انتخابی خود یعنی «بانک صادرات ایران در خدمت مردم» و «حق با مشتری است»، توانست طی مدت کوتاه حجم زیادی از نقدینگی کشور را جذب و مهمتر از آن مردم را با نظام بانکی آشنا و آشتی دهد.

اولین شعبه خارج از کشور این بانک در سال ۱۳۴۰ در هامبورگ آلمان تأسیس و پس از آن شعب خارجی این بانک یکی پس از دیگری افتتاح شدند. هم اکنون بانک صادرات ایران مالکیت بانک مستقل دایر در خارج از کشور (بانک صادرات تاشکند، لندن PLC، فیوچر بانک بحرین و آرین بانک افغانستان) را در اختیار دارد و علاوه بر این، واحدهای بانکی متعلق ‌به این بانک در اروپا و آسیا بیش از ۲۰ واحد است.
بانک صادرات ایران در حال حاضر عنوان گسترده‌ترین شبکه شعب بانکی ایران را با داشتن بیش از ۲۷۰۰ شعبه فعال در اختیار دارد، این بانک که از سال ۱۳۷۹ ارائه خدمات الکترونیکی (Online) را آغاز کرده، هم اکنون در زمینه‌های تعداد حساب‌های الکترونیکی، تعداد دستگاه‌های خودپرداز و پایانه های فروش، تعداد کارت‌های الکترونیکی صادره ، تعداد کاربران همراه بانک در نظام بانکی کشور جایگاه ممتازی به خود اختصاص داده است.

خصوصی شدن دوباره بانک

بانک صادرات ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸ در اجرای مصوبه مجلس شورای اسلامی، “ملی” اعلام گردید و پس از ۳۰ سال در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، در ۱۹ خردادماه سال ۱۳۸۸ به جرگه بانک‌های خصوصی پیوست و با کد «وبصادر» در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران پذیرفته شد. خصوصی شدن و تغییر در مالکیت بانک به منزله نقطه عطفی در جایگاه حقوقی و مدیریتی بانک بوده و زمینه ساز تحولات اساسی در راستای چابک تر شدن، خلق ارزش افزوده و داشتن نقش مؤثرتر در اقتصاد ایران گردید.

امروزه بانک معتبر و مردمی صادرات ایران به عنوان بزرگترین بانک خصوصی و بورسی کشور با بهره‌مندی از بیش از ۶ دهه تجربه علاوه بر پایبندی کامل به اصول اولیه خود و اجرای دقیق بانکداری اسلامی می‌کوشد ضمن همسویی با بانکداری بین‌المللی از طریق رعایت اصول مشتری مداری و ارائه خدمات مطلوب و نوین بانکی، سرآمدی خود را در بازار پر رقابت بانکی داخلی حفظ و ارتقاء بخشد و افزون بر این رضایتمندی مردم را جلب و نقش مؤثری را در آبادانی، پیشرفت و توسعه میهن اسلامی ایفا نماید (http://banki.ir/saderat)

۲-۲- مدیریت دانش

تعاریف دانش و انواع آن

دانش تنها منبعی است که با به کارگیری افزایش می‌یابد مدیران حرفه ای دانش بخاطر رشد انفجاری دانش، طول عمر کوتاه آن و ماهیت روز افزون و دانش محور همه فرآیندهای مدیریتی با تقاضای فوق العاده مواجه اند. شما بایستی سریعا عمل کنید اگر درنگ کنید تا زمانی که تلاش‌های رقبای شما در زمینه مدیریت دانش به بار بنشیند آنگاه ممکن است که رسیدن به رقبا دیگر خیلی دیر باشد (حسینی خواه ، ۱۳۸۵ ، ۱۲).

تاکنون اجماعی ‌در مورد ماهیت دانش حاصل نشده است. در تاریخ تفکر بشری نیز چنین اجماعی وجود ندارد (جونز ، ۱۹۵۲). خلاصه ای از تعاریف ارائه شده به وسیله نویسندگان و محققان مدیریت دانش در اینجا مطرح می­ شود.

دانش عبارت است از :

    • « اعتقاد درست توجیه شده »: این تعریفی است که بسیاری از فیلسوفان به ویژه فیلسوفانی که معتقدند ادعای دانش به وسیله واقعیت توجیه می شود (گلدمن ۱۹۹۱) نونکا و تاکیوچی (۵۸، ۱۹۹۵) نیز این تعریف را پذیرفته اند.

  • «اطلاعات در یک بستر »: این تعریف ریشه در معرفت شناسی عقل گرای کارتزین دارد. در این دیدگاه ادعای دانش زمانی معتبر است که در چارچوب بزرگتر دانش بر قرار سازد ( آن ، ۱۹۷۰ ) دیدگاه عقل گرا می‌گوید: که دانش اطلاعات در یک بستر است و این بستر مشخص است که اطلاعات ناشی از یک ایده را به عنوان دانشی که باید با سیستم قیاسی بزرگتری که در آن قرار می‌گیرد تعدیل کند (جعفر نژاد، سفیری، ۱۳۸۷ ، ۲۱ -۲۲ ).

فرهنگ لغت وبستر (۲۰۰۰) دانش را واقعیت یا حالت دانستن بعضی چیزها یا مهارت هایی که به وسیله تجربه یا تداعی حاصل می شود؛ تعریف ‌کرده‌است یا مجموعه مدل هایی که ویژگی ها و رفتارها را در یک قلمرو مشخص توصیف می‌کند و ممکن است در مغز اشخاص یا در فرایند های تولید و اسناد موجود باشند.

پولانی و کانتر ( ۱۹۶۲ ، ۱۹۹۹) دانش را قدرت اقدام و اخذ تصمیمات ارزش آفرین تعریف کرده ­اند (عدلی ، ۱۳۸۴، ۸ ).

از نظر ولف دانش، اطلاعات کاربردی و سازمان بندی شده برای حل مسایل است.

تورین دانش را اطلاعاتی سازماندهی و تجزیه و تحلیل شده می‌داند که می‌تواند قابل درک و نیز کاربردی برای حل مسئله و تصمیم ­گیری باشد.

از نظر بروکینگ دانش سازمانی، اجتماعی از سرمایه ­های متمرکز انسانی، سرمایه ­های استعدادهای فکری و سرمایه های ساختار می‌باشد (عالم تبریز و محمد رحیمی ، ۱۳۸۷ ، ۴۸ – ۴۹ ).

  • « دانش فهمی مبتنی بر تجربه است»: این دیدگاه هسته مرکزی پراگماتیستی مدرن و دیدگاه های نظیر آن است.(جیمز ، ۱۹۰۷) این تعریف استانداردی است که در لغت نامه های انگلیسی یافت می شود. از آنجا که به فهم اشاره دارد به وضوح تعریفی از دانش را ارائه می‌دهد که بر اعتقاد متمرکز است (جعفر نژاد و سفیری ، ۱۳۸۷ ، ۲۲ ).

اساسی ترین تعریف دانش این است که صرفا از اعمال بالقوه و علایمی که به آن ها اشاره می‌کند تشکیل شده است این تعریف دیگری است که از پراگماتیسم ناشی شده و مخصوصا نتیجه کار پیرس تعریف مشابه ارائه شده دیگر ‌به این صورت است «دانش کنش اجتماعی است » که به وسیله رالف استیسی (۱۹۹۶) ارائه شده است.

«دانش ظرفیت انجام اثر بخش اقدام است» این تعریفی است که به وسیله انجمن حوزه یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است(Argyris, 1993, 2-3) .

یکی از اولین تقسیم بندی ها ‌در مورد دانش در سال ۱۹۴۸ و توسط پولانی ارائه شد وی دانش را به دو دسته دانش ضمنی[۱] و دانش آشکار[۲] تقسیم ­بندی نمود دانش صریح یا آشکار دانشی است­ که قابلیت کدگذاری دارد و میتوان آن را به صورت مکتوب یا مستند بیان نمود (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷، ۱۶).

دانش ضمنی دانشی است ابزاری برای مدیریت یا بهبود آنچه در کانون توجه قرار دارد بنا به گفته اسویبی هر نوع دانش یا ضمنی است یا ریشه در دانش ضمنی دارد ( لطیفی ، ۱۳۸۳ ، ۱۷). دانش ضمنی دانشی شخصی است که به سختی میتوان آن را مستند و کد گذاری نمود این نوع از دانش بیشتر ناشی از تجارب و مهارت های کارکنان است (شریف زاده و بودلایی ، ۱۳۸۷ ، ۱۶).

هرم دانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...