بر این اساس، حداقل ‌یک‌بار تجربه مجدد رویداد برای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ضروری است(باخیتُوا[۲۴۸]، ۲۰۱۴). نشانگان تجربه مجدد به دلیل عدم کنترل افراد بر زمان یا چگونگی ‌وقوعشان، غالباٌ آشفته کننده و مزاحم هستند.آن­ها به یکی از این شیوه ­های تجربه می‌شوند: رخنه مکرر خاطرات تروما به سطح هوشیاری؛ وقوع تجربه مجدد تروما بدون اطلاع یا در اصطلاح” غیرمنتظره[۲۴۹] ” و بدون ماشه چکان­ها یا یا آورنده‌های برای فراخوانی‌شان؛ احتمال تجربه آن‌ ها به صورت تصویرسازی و یا بازنگری­های کاملاٌ عینی؛ حضور در خواب به شیوه کابوس­های مرتبط با تروما(بارلو[۲۵۰]، ۲۰۱۴).

۲-۱-۲- ملاک‌های تشخیصی اختلال استرس پس از سانحه(PTSD)

۲-۱-۲-۱- کتاب راهنمای تشخیصی و آماری ویراست اول(DSM-I) تا پنجم (DSM-5):

طبقه‌بندی‌های تشخیصی معمولاٌ برای پژوهش و درمان به کار می‌روند و به پژوهشگران و ‌بالین گران اجازه می­دهد تا افرادی را دارای یک اختلال هستند بر اساس مجموعه‌ای از علائم و نشانگان مشخص سازند. اختلال استرس پس از سانحه اولین بار در DSM-III تعریف شد. در ابتدا به خاطر افزایش فشارهای سیاسی اثرات روانشناختی جنگ میان جانبازان جنگ ویتنام مشاهده شد، عادی جلوه می‌کرد و از بازماندگان در اردوگاه‌های جنگی مراقبت می­شد. تشخیص اختلال استرس پس از سانحه در DSM-III شامل حداقل ۴ نشانه از ۱۲ نشانگان مطرح‌شده برای این اختلال بود. در DSM-III-R نشانگان به ۱۷ مورد افزایش یافت که برای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه لازم بود که حداقل یک مورد از چهار نشانگان تجربه مجدد رویداد آسیب­زا(شامل افکار و تصاویر مزاحم و رخنه کننده)؛ سه مورد از هفت نشانگان اجتناب و کرختی هیجانی(شامل تلاش­ های شناختی و رفتاری برای دوری جستن از یاد آورنده‌های تروما)؛ و دو مورد از شش نشانگان برانگیختگی(شامل مواردی چون مشکلات خواب، بی‌قراری و طغیان خشم) در فرد مشاهده شود. این شرایط در DSM–IV به یک مورد از پنج نشانگان تجربه مجدد؛ سه مورد از هفت نشانگان اجتناب و کرختی؛ و دو مورد از شش نشانگان برانگیختگی و در DSM–۵ به یک مورد از پنج نشانگان تجربه مجدد رویداد آسیب­زا؛ یک مورد از دو نشانگان اجتناب و کرختی؛ دو مورد از شش نشانگان برانگیختگی؛ و دو مورد از هفت نشانگان تغییرات منفی در خلق و شناخت تغییر پیداکرده است(گلاتزر-لوی و برایانت[۲۵۱]، ۲۰۱۳).

بااین‌حال، در DSM-I اختلال استرس عظیم[۲۵۲] تحت طبقه اختلالات شخصیت موقعیتی گذار[۲۵۳] جای گرفت. این تشخیص برای افرادی با وضعیت بهنجاری به کار می‌رفت که استرس هیجانی شدیدی مانند فجایع نظامی یا غیرنظامی را تجربه می‌کردند. و آن تا جایی پیش رفت که برای حوادث شدید بالقوه آسیب‌رسان به رسیمت شناخته شد. نکته مهم این‌که این اختلال، گذرا و برگشت‌پذیر تلقی می‌شد و این حالت ممکن بود تا یک واکنش رون رنجورانه[۲۵۴] پیشرفت کند. سال ۱۹۶۸در DSM-II آشفتگی­های موقعیتی گذار را مطرح شد[۲۵۵] که یک واکنش حاد به استرس محیطی طاقت‌فرسا را نشان می‌داد(پیتمن، ۲۰۱۳).

در چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) هفده نشانه در سه دسته(تجربه مجدد ، اجتناب و کرختی هیجانی و تحریک‌پذیری بیش‌ازحد ) برای این اختلال معرفی‌شده است: افکار مزاحم یا رخنه کننده ‌در مورد آسیب، رویاهای مکرر ‌در مورد آسیب، پس‌نگری‌ها ، واکنش­های هیجانی به سرنخ‌های آسیب، واکنش­های فیزیولوژیکی به سرنخ‌های آسیب، اجتناب از افکار مرتبط با آسیب، اجتناب از یادآورنده­های آسیب، ناتوانی در به یادآوردن برخی از جنبه‌های آسیب، کاهش علائق، فاصله گرفتن از دیگران، عاطفه محدود، احساس کوتاه شدن آینده، اختلالات خواب، تحریک‌پذیری، اشکال در تمرکز، گوش بزنگی و تشدید واکنش از جا پریدن(مارشال، شل و مایلز ، ۲۰۱۳). بر اساس DSM-IV-TR اختلال استرس پس از سانحه به‌واسطه سه دسته از نشانگان عمده به دنبال یک رویداد برانگیزاننده ترس، بی‌پناهی، یا وحشت مشخص می‌شود. اولین گروه از نشانگان، علائم تجربه مجدد رویداد تروماتیک مانند افکار مزاحم و ناخواسته، کابوس‌های شبانه و پس‌نگری‌های ایجادشده به وسیله خاطرات متعلق به رویداد تروماتیک را برمی­انگیزاند؛ گروه دوم از نشانگان شامل اجتناب از محرک‌های وابسته به تروما؛ و نهایتاًٌ سومین گروه از علائم مربوط است به بیش انگیختگی(جووانکوویچ، نورهلم، بلاندینگ، دوایس[۲۵۶]، و همکاران، ۲۰۱۰؛ پائولوس، آرگو و اِگ، ۲۰۱۳).

تشخیص اختلال استرس پس از سانحه به عنوان یک مجموعه از نشانگان بالینی از زمان اولین ورودش به سومین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا بحث‌برانگیز بوده است. در DSM-5 تعریف دقیق­تری از رویداد تروماتیک فراهم‌شده است، برخلاف اغلب اختلالات روانشناختی، در اختلال استرس پس از سانحه ضروری است که رویداد خاصی اتفاق بیفتد و فرد مبتلا را متأثر سازد مثلاٌ مواجهه غیرمستقیم با رویداد تروماتیک یا شاهد وقوع آن بودن به ملاک A اضافه‌شده است(البته مواجهه غیرمستقیم از طریق رسانه های جمعی، فیلم، عکس از معیارهای شمول برای تشخیص در نظر گرفته نمی‌شود مگر مرتبط با شغل و کار فرد باشد)، مرگ طبیعی یا بیماری برای فرد محبوب شخص جزء ملاک A محسوب نمی‌شود. ۱۴ نشانه از نشانگان DSM-4 در DSM-5 وجود دارند(کالهون، هرتزبرگ، کربی، دنیس[۲۵۷] و همکاران، ۲۰۱۲). ملاک­های اختلال استرس پس از سانحه در پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی با تغییراتی همراه بوده است که امکان در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی را فراهم ‌کرده‌است. تعریف رویداد آسیب­زا شمول گسترده‌تری را در برگرفته و بجای الگوی سه عاملی، الگویی چهار عاملی از اختلال استرس پس از سانحه را مطرح می‌کند و این تغییر تفکیک افتراقی بهتری از اختلال استرس حاد[۲۵۸](ASD) را موجب می‌شود. به منظور تعیین این‌که اختلال استرس پس از سانحه شامل چه مواردی می‌شود در DSM-5 معیارهای تشخیصی ازجمله سرزنش مستمر خود و دیگران، حالت هیجانی منفی پایدار و رفتار بی­پروایی بسط داده شد(ویلیامز، مالکون، ساویر، داویس[۲۵۹] و همکاران، ۲۰۱۴). می‌توان اظهار داشت که DSM-5 سه نوع از نشانگان را به تشخیص اختلال استرس پس از سانحه اضافه ‌کرده‌است: انتظارات منفی از خودشان/ جهان/ دیگران، سرزنش تحریف‌شده[۲۶۰] و بی‌پروایی[۲۶۱](چاراک، آرمور، الکلیت، آنگمو[۲۶۲] و همکاران، ۲۰۱۴؛ کانتراکتور، دورهام، برنان، آرمور[۲۶۳] و همکاران، ۲۰۱۴). همچنین در DSM-5 هم نشانگان اجتناب فعال و هم کرختی هیجان برای تشخیص ضروری است در حالی که در DSM-4 هر دو در یک خوشه قرار داشتند. در DSM-5 یک یا سه نشانه از نشانگان اجتناب مداوم از محرک­های مرتبط با تروما و دو نشانه یا بیشتر از نشانگان تغییرات منفی در شناخت و خلق برای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه الزامی است(فوربِس، فلتچر، لاک ود، اُداننِل و همکاران، ۲۰۱۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...