دانلود پایان نامه و مقاله | ثابت نگه داشتن اندازه و تعداد سهام برای به دست آوردن سود بیشتر – 5 |
در تحقیق محمد هاشم بت شکن و خرازی (۱۳۸۸) درباره حقوق سهامداران در رابطه با مشارکت مؤثر و رائ دادن در مجمع عمومی آن است که :
۱-اطلاعات کافی و به هنگام در مورد زمان، مکان و دستور جلسه مجمع عمومی و همچنین اطلاعات به هنگام راجع به موضوعات مورد تصمیم گیری در مجمع، در اختیار سهامداران قرار گیرد.
۲- سهامداران فرصت داشته باشند سؤالات و خواسته هایشان را از هیئت مدیره را مطرح نمایند. از جمله در مورد حسابرسی مستقل سالانه سؤال کنند، بخواهند مواردی در دستور جلسه مجمع عمومی قرار گیرد و با توجه به محدودیت های معقول پیشنهاد های خود را ارائه دهند.
۳- مشارکت مؤثر سهامداران در تصمیمات کلیدی حاکمیت شرکتی، مانند نامزدی و انتخاب اعضای هیئت مدیره، تسهیل شود. سهامداران بتوانند نظرات خود را در مورد سیاست اعطای حق الزحمه اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی اصلی اعلام کنند. آن بخش از طرح اعطای حق الزحمه اعضای هیئت مدیره و کارکنان که متضمن اعطای حقوق مالکانه است، باید مورد تأیید سهامداران قرار کیرد.
۴- سهامداران بتوانند چه به صورت حضوری و چه غیابی رأی بدهند و آرای اخذ شده در هر دوقالب باید تأثیر یکسان داشته باشد .
همچنین در باره تسهیل اعمال حقوق مالکیتی سهامداران از جمله سهامداران نهادی آن است که:
-
- سهامداران نهادی که در مقام امین عمل میکنند سیاست های کلی خود را در زمینه حاکمیت شرکتی و رأی دهی در رابطه با سرمایه گذاری خود، افشا کنند. از جمله این موارد، افشای روش هایی است که برای تصمیم گیری در مورد نحوه استفاده از حق رأی به کار میبرند.
۲- سهامداران نهادی که در مقام امین عمل میکنند افشا کنند که چگونه تضاد های عمده منافع را که بر اعمال حقوق مالکیتی آن ها در رابطه با سرمایه گذاریشان تأثیر میگذارد، اداره میکنند.
مشکلات نمایندگی زمانی به وجود می آید که مدیران فعالیتهایی مثل حداکثر کردن فروش یا رشد دارایی را دنبال کنند که باعث منفعت آن ها می شود، در حالی که ممکن است به ضرر سهامدار باشد و ارزش ثروت آن ها را کاهش دهد. راه های زیادی برای کاهش این مسأله وجود دارد. کسب حق مالکیت به وسیله مدیران و نظارت به وسیله سهامداران عمده بزرگ، دو راهی است که به شکل بالقوه میتواند مشکلات نمایندگی را کاهش و ارزش مؤسسه را افزایش دهد. حق مالکیت اساسی به وسیله مدیران، منافع آن ها را با منافع سایر سهامداران هم راستا میکند، به طوری که مدیریت محرکی برای دنبال کردن فعالیت های ماکزیمم کننده ارزش دارد. وجود سهامداران عمده یا مؤسسات سهامدار نیز میتواند میزان نظارت را افزایش یا آن را بهبود بخشد و بنابرین به عملکرد بهتر مؤسسه منجر می شود. سیفرت و دیگران[۸] (۲۰۰۵).
در نتیجه ضمن برقرار شدن رابطه بین ساختار مالکیت با عملکرد شرکت این نتیجه حاصل شد که مالکیت متمرکز سرمایه گذاران نهادی و عمده در شرکت های سهامی به بیشینه کردن منافع سهامداران می انجامد و پایه های مناسبی را برای استقرار نظام راهبری شرکتی فراهم میآورد. همچنین ارتباط ترکیب درصد مالکیت سهامداران عمده و نهادی با معیار سود هر سهم نسبت به بازده سهام قوی تر میباشد زیرا معیار سود هر سهم، معیاری درونی است که به میزان زیادی بستگی به شرکت و سیاست های آن دارد، و سهامدارن عمده و نهادی از طریق ایفای نقش کنترلی خود بر مدیریت این شرکت ها به ایفای وظیفه نمایندگی توسط مدیران تأثیر میگذارند. اما معیار بازده سهام علاوه بر نقش کنترلی سهامدارن عمده و نهادی، از عرضه و تقاضای بازار تأثیر می پذیرد. و هر چه تمرکز مالکیت سهامداران عمده و نهادی بیشتر باشد، کنترل بیشتری بر مدیران اعمال گردیده و موجب بهبود عملکرد شرکت ها می شود.
مدرس و فعلی (۱۳۸۷) در دانشگاه تهران در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان « بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت »، به بررسی نقش سهامداران نهادی و درصد مدیران غیر موظف بر ارزش شرکت در اطلاعات ۴ ساله، ۹۷ شرکت می پردازند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که با توجه به آنکه میزان مالکیت نهادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس ارواق بهادار تهران زیاد میباشد، رابطه معناداری بین سهامداران نهادی و ارزش شرکت وجود ندارد. همچنین با توجه به این که در کلیه شرکت های نمونه حداقل یک عضو غیر موظف در هیئت مدیره وجود دارد، رابطه معنا داری بین وجود مدیران غیر موظف و ارزش شرکت وجود دارد.
۲-۲-۳ تئوری خروج [۹]:
مطالعات تجربی و نظری نشان میدهد که سهامداران عمده از طریق تهدید به خروج بر شرکت ها حکومت میکنند این سهامداران انگیزه های قوی برای جمع آوری اطلاعات خصوصی و فروش سهام خود، هنگامی که تصور میکنند که مدیران از زیر بار مسؤلیت خود شانه خالی میکنند. برای جلوگیری از این کار مدیران ممکن است منافع خود را با منافع سهامداران یکسان کنند و در نتیجه از مدیران انتظار داریم که انگیزه کمتری برای پنهان کردن فعالیت خود در مدیریت سود کنند. سهامداران عمده نقش بسیار مهمی در ایفای گزارش مدیران از طریق آمار خود به عنوان سرمایه گذاران مطلع دارند. رهبری و حکومت سهامداران عمده در واقع به صورت تهدید به خروج است نه خود عمل خروج واقعی. حتی اگر چند سهامدار عمده از شرکت خارج شوند. همان مشاهده تهدید به خروج برای رهبری و حکومت در شرکت کافی است.
طبق تعریف ادمونز (۲۰۰۹) خروج شامل شکستن یک سهام و فروش آن سهم در بازارثانویه، به طوری که سهامداران عمده میتوانند با معامله گران به طور پنهانی معامله کنند. از نظر ادمونز بین اندازه سهام، انگیزه کسب سود و آگاهی از معاملات در سهامداران عمده ارتباط وجود دارد مانند بیان کردن اینکه اثر خروج نه تنها به اندازه سهام، بلکه در نقدینگی نیز مؤثر میباشد. ادمونز از سه کانال اثر خروج سهامداران عمده را بر نقدینگی بررسی میکند:
-
- ثابت نگه داشتن اطلاعات شخصی و محرمانه معاملات سهامداران عمده
-
- ثابت نگه داشتن اندازه و تعداد سهام برای به دست آوردن سود بیشتر
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:36:00 ب.ظ ]
|