دانلود پایان نامه های آماده | مفهوم برنامه درسی – 2 |
با اتخاذ این رویکرد عام و فراگیر، لازم بود که چارچوب مفهومی (نظری) برنامه درسی مبتنی بر این رویکرد نیز مشخص شود، در نتیجه با توجه به بررسی های انجام شده؛ روان شناسی وجودگرای ادراکی، رویکرد یاددهی- یادگیری ساخت و سازگرایی، کارورزی فکورانه، و توجه به تربیت هنری، به عنوان اضلاع چارچوب نظری برنامه درسی تربیت معلم فکور تعیین شدند. بر این مبنا ویژگیهای رویکرد مطلوب برای پرورش معلمان فکور به شرح زیر است:
ویژگیهای رویکرد مطلوب
۱-عام است: یعنی به گونه ای است که با پرورش قابلیت های اساسی و عام در افراد، آنها را قادر میسازد تا بتوانند با استعانت از این قابلیتها به سطوح گوناگون تأمل دست پیدا نمایند. این ویژگی باعث خواهد شد تا این رویکرد، فراگیر نه یک رویکرد التقاطی، تمامی رویکردهای تدریس فکورانه را در برگیرد.
۲-مبتنی بر ادراک است: این رویکرد برای پرورش نحوه ادراک دانشجو معلمان، با تأکید بر روان شناسی ادراکی و رویکرد یاددهی–یادگیری سازندهگرایی به عنوان مبنای طراحی برنامه درسی تربیت معلم فکور، این نکته را نیز مدنظر قرار میدهد که در روند پرورش معلمان، اهداف و مراحل گوناگونی وجود دارد که استفاده از سایر مکاتب روان شناسی و رویکردهای یاددهی–یادگیری را ناگزیر میسازد.
۳-این رویکرد مبتنی بر پرورش”هنرمندی حرفهای”در معلمان است و با تأکید بر جنبه هنری تدریس فکورانه برای تحقق این هنر، بر دو بعد اساسی تأکید دارد که باید مبنای طراحی برنامه درسی تربیت معلم فکور قرار گیرند:
الف) هنر حرفهای یعنی هنر چارچوببندی مسئله. هنر اجرا و هنر بداههپردازی چه به عنوان واسطهای برای به کارگیری علوم کاربردی و تکنیک در عمل به کار گرفته شود و چه به عنوان هنر خلق قوانین جدید، راهکارهای ابتکاری و دانش جدید، در موقعیتهای غیر منتظره عمل نماید، در”تأمل در عمل”تبلور یافته است، که نوعی گفتوگوی فکورانه با موقعیت است که به عنوان”ویژگی عام” کارگزاران فکور در صلاحیت حرفهای آنان نقش اساسی بازی می کند.
رویکرد پیشنهادی این پژوهش معتقد است که از طریق یادگیری به وسیله انجام دادن و عمل همراه با تأمل و کارورزی فکورانه میتوان این صلاحیت، هنرمندی و یا”قابلیت عام” را در معلمان محقق ساخت.
ب) ادراک عمیق و متکثر. خلاقیت برای چارچوببندی مسائل از منظرههای گوناگون و ارائه راه حلهای خلاقانه برای آنها و قدرت قضاوت، از”قابلیت های عام”مورد نیاز برای تدریس فکورانه میباشد. رویکرد پیشنهادی این پژوهش از طریق تقویت ادراک زیبایی شناختی و توجه به تربیت هنری دانشجو معلمان موجب رشد این”قابلیت عام” در آنها خواهد شد. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میگردد:
-برنامه های درسی تربیت معلم بهنحوی طراحی شود که دانشجویان از بدو تحصیل، با حضور در مدارس و با کارورزی فکورانه بتوانند دانش دریافت شده را در محیط واقعی کلاس درس اجرا نموده و بر روی آن تأمل نمایند.
– برنامه های درسی تربیت معلم، به منظور ایجاد ادراک زیبایی شناختی و گسترش دایرهای ادراکات، همچنین رشد خلاقیت و نیروی قضاوت در دانشجویان، توجه ویژهای نماید و هنر به عنوان فرا[۴۱] برنامه بر تمامی اجزای برنامه درسی تربیت معلم احاطه داشته باشد.
-برنامه درسی تربیت معلم تلاش خود را بر گسترش ادراکات دانشجویان قرار داده و با توجه به اهمیت خود پنداری بر همه نمودهای زندگی شخصی و حرفهای فرد، به دانشجویان کمک نماید تا نحوه نگرش به خویشتن را به عنوان یک معلم در جهت مثبت تغییر دهند و به تبع آن نسبت به حرفهی معلمی نیز نگرش مثبت داشته باشند.
-برنامه های درسی تربیت معلم باید در ارزشیابیها، ضمن تأکید بر خودارزیابی توسط دانشجویان، سنجش فرایند تأمل را در موقعیتهای عملی و در جریان کارورزی بهمنظور تعیین میزان پایبندی آن ها به تأمل، به عنوان هدف اساسی تربیت معلم مورد توجه ویژه قرار دهند.
مفهوم برنامه درسی
اصطلاح برنامه درسی به منظورهای گوناگونی بهکار برده شده است از جمله؛ به عنوان برنامهای برای یک موضوع درسی خاص در یک پایه تحصیلی مشخص، در طول یک دوره تحصیلی، یا به عنوان برنامه موضوعهای مختلف درسی در طول یک دوره تحصیلی (اکس[۴۲]، ۱۹۷۴، به نقل از دهقانی، سیدعباس زاده، جعفری ثانی، ۱۳۸۸).
با این وجود در بسیاری از موارد برنامه درسی از فهرستی از هدفهای آموزشی و مطالبی که در مدارس باید تدریس شود تجاوز نمیکرد؛ در سالهای اخیر مفهوم برنامه درسی گسترش یافته است، تا آنجا که برنامه تفصیلی کلیه فعالیتهای یادگیری یادگیرنده، انواع وسایل آموزشی، پیشنهاداتی در مورد راهبردهای یاددهی–یادگیری و شرایط اجرای برنامه و … را شامل شده است (لوی[۴۳]، ۱۳۸۶، به نقل از دهقانی، سیدعباس زاده، جعفری ثانی، ۱۳۸۸).
تصمیم گیری درباره عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی یکی دیگر از فعالیتهای حوزه طراحی برنامه درسی است. بر سر تعداد و چگونگی عناصر برنامه درسی توافق وجود ندارد. این عناصر را از یک تا ۱۴ عنصر متغیر دانسته اند. صاحبنظرانی چون زایس، بوشامپ، کلاین و آکر به طرح عناصر برنامه درسی پرداختهاند. عناصر نهگانه کلاین شامل اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی–یادگیری، مواد و منابع، فعالیتهای یادگیری فراگیران، روشهای ارزشیابی، گروهبندی فراگیران، زمان و فضا یکی از مشهورترین عناصری است که مبنای ارزشیابی بسیاری از برنامه های درسی قرار گرفته است. آکر، با افزودن عنصر منطق و چرایی برنامه درسی به عناصر کلاین عناصر دهگانه خود را در قالب ده سوال ارائه کردهاست (مهرمحمدی، ۱۳۸۱).
برنامه درسی یک دوره، یک مدرسه و یا کلاس می تواند به عنوان مجموعه ای از رویدادهای طراحی شده برای یک یا بیش از یک دانش آموز که دارای بازده تربیتی میباشد، در نظر گرفته شود.
(آیزنر[۴۴]، ۲۰۰۲، به نقل از مهرمحمدی، ۱۳۹۲) بیان میدارد که در تدوین و تنظیم این مفهوم یا تعریف از برنامه درسی، ادعای تدوین یک تعریف واقعی را ندارد. بهنظر وی، برنامه های درسی هویتهای طبیعی نیستند که با داشتن خصوصیات لازم و کافی قادر باشند یک بار برای همیشه کشف شوند. او اذعان میدارد که آنچه من انجام میدهم، تدوین مفهومی از برنامه درسی است که به اعتقاد خودش مفید است.
با بررسی دقیقتر مفهوم آیزنر از برنامه درسی، متوجه ویژگیهای تعریف وی میگردیم:
اولاً: برنامه درسی یکسری رویدادهای برنامه ریزی شده است. این بدان معنی است که در برنامه ریزی درسی بیش از یک رویداد برنامه ریزی شده وجود دارد، گرچه به لحاظ نظری یکنفر می تواند با داشتن حتی یک رویداد واحد هم برنامه درسی به وجود آورد، اما احتمال این کار ضعیف است.
ثانیاًً: برنامه های درسی از پیش طراحی شده هستند؛ شخصی باید چیزی را که دارای برخی آرمانها، مقاصد، اهداف کلی و جزئی است طراحی و تدارک ببیند، ولو اینکه به شدت پراکنده و یا کلی باشد.
ثالثاً: برنامه درسی ماهیتاً دارای مقاصد تربیتی است.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:10:00 ب.ظ ]
|