بند چهارم:تفاوت فاعل معنوی و معاونت

‌در حقوق آمریکا مباشرت معنوی [۳۹]معادل معاونت در جرم شناخته شده است و آن، عمل شخصی است که با قصد و اراده به دیگری دستور می‌دهد یا از او می‌خواهد که مرتکب جرمی شود و این عمل ممکن است با واسطه نیز صورت گیرد؛ یعنی (الف) به (ب) دستور بدهد که به (ج) دستور ارتکاب جرمی را بدهد.

«فاعل معنوی» یـکــی از اصطلاحات حقوق کیفری است که حقوق آلمان آن را در کنار معاون جـــرم مـطــرح کــرده اســت و بــه شـخـصـی گـفـتـه مـی‌شود که فرد غیرمسئولی را وادار به ارتکاب جرم می‌کند؛ به گونه‌ای که مباشر جرم نقش وسیله را دارد.

‌نـظـریـه فـاعل معنوی مورد استقبال قرار نگرفته است. این نظریه که «فاعل غیر مباشر» یا «فاعل با واسطه» یا «فاعل میانجی» نیز نامیده می‌شود، از آنجا نشأت می‌گیرد که ماهیت مجرمانه معاونت از ماهیت مجرمانه مباشر گرفته می‌شود.

وقتی که مباشر جرم یک شخص غیر مسئول باشد، موضوع با این اشکال مواجه می‌شود که عمل معاون را نیز نمی‌توان تعقیب کرد.

‌بنابرین‏ باید به دنبال نظریه دیگری بود که همان نظریه فاعل معنوی است. در قوانین برخی از کشورها همچون ایتالیا (ماده ۱۱۱)، آلمان (ماده۲ـ۲۵)، کویت (ماده۳ـ۴۷)، مغـرب (ماده۱۳۱) و امارات متحده عربـی (مـاده۴۴) فاعل معنوی به رسمیت شناخته شده است.

در کشور ما نیز تبصره‌های ۲ و ۱ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی را می‌توان از مصادیق فاعل معنوی دانست.

تبصره ۱ بیان می‌دارد: اگر اکراه ‌شـونـده طفل غیرممیز یا مجنون باشد، فقط اکراه‌کننده محکوم به قصاص می‌شود.

تبصره ۲ هم آمده است: اگر اکراه‌ شونده طفل ممیز باشد قصاص نمی‌شود؛ بلکه عاقله‌اش دیه را می‌پردازند و اکراه‌کننده به حبس ابد محکوم می‌شود.

‌در اینجا اکراه‌کننده فاعل غیرمباشر یا همان فاعل معنوی است؛ هرچند که در عملیات مادی جرم شرکت نداشته است؛ اما چون جرم با اکراه یا دستور او بوده، گویا خود عنصر مادی را نیز انجام داده است و وقوع نتیجه مجرمانه منتسب به فعل و اراده او است.

‌تسبیب نیز در حقوق ما یکی از مصادیق فاعل معنوی است و عرف هم به جهت اقوی بودن سبب از مباشر، نتیجه مجرمانه را به او نسبت می‌دهد و نقش مباشر یا فاعل مستقیم را نادیده می‌گیرد.

به نظر برخی از استادان حقوق فاعل معنوی کسی است که جرم به حساب او و به نفع او انجام می‌شود و در واقع اوست که خواستار وقوع نتیجه مجرمانه است و از نظر منطقی اوست که رابطه سببیت بین فعل مباشر و نتیجه مجرمانه را برقرار می‌کند؛ مانند اکراه و آمر و مأمور.

‌فاعل معنوی در شروع به جرم نیز متصور است. ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی را می‌توان یکی از مصادیق فاعل معنوی دانست. مطابق این ماده کسی که نیروهای مسلح را به فرار یا نافرمانی به قصد براندازی حکومت تحریک کند، هرچند اقدامات او مؤثر واقع نشود، به ۶ ماه تا ۳ سال حبس محکوم می‌‌شود.

در این ماده هرچند نتیجه خواسته شده واقع نشده؛ اما چون فرد خواستار وقوع آن بوده، قانون‌گذار او را مستوجب مجازات دانسته است. مواد ۵۱۲ و۶۲۱ قانون مجازات اسلامی را نیز می‌توان از مصادیق فاعل معنوی دانست.

تفاوت معاون با فاعل معنوی در این است که معاون نقش تبعی و فرعی دارد؛ اما فاعل معنوی نقش اولیه و مهم‌تر از مباشر را دارد و رابطه سببیت هم برقرار است.

در فرازهای آخر این یادداشت که در نشریه مأوی منتشر شده آمده است؛ احراز رابطه سببیت بین نتیجه مجرمانه و فاعل معنوی لازم است؛ همان گونه که احراز انتساب نتیجه در مباشر و فاعل مستقیم نیز ضرورت دارد. ‌‌بنابرین‏ با توجه به اقوی بودن فاعل معنوی باید مجازات مباشر جرم برای او منظور شود؛ هر چند که او در عنصر مادی جرم شرکت نداشته است؛ زیرا او خواهان نتیجه بوده و نتیجه هم به او منتسب است. البته مرحله اثبات این انتساب مشکل‌تر از زمانی است که نتیجه به طور مستقیم به مباشر منتسب است؛ زیرا انتساب جرم به شخصی که به طور مستقیم در عنصر مادی دخالت دارد، راحت‌تر و آشکارتر از زمانی است که فردی در پس پرده خواهان وقوع نتیجه مجرمانه و منتفع اصلی از آن جرم است.‏[۴۰]

فصل دوم

تعریف قانونی سبب ‌و مباشر جرم و حدود مسئولیت هریک از آن ها در حقوق ایران

در این فصل به بررسی تعریف قانونی سبب ‌و مباشر جرم و حدود مسئولیت هریک از آن ها در حقوق ایران در سه مبحث پرداخته خواهد شد. در مبحث اول به تعریف سبب و مباشر جرم در قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین و اجتماع سبب و مباشرپرداخته می شود و در مبحث دوم سبب اقوا از مباشر و معیارهای تشخیص و مصادیق آن بحث خواهد شد و در مبحث سوم به بررسی تساوی سبب ‌و مباشر و تعدد اسباب پرداخته خواهد شد.

مبحث اول:تعریف سبب و مباشر جرم در قانون مجازات اسلامی وسایر قوانین کشور

گفتار اول :سبب و مباشر جرم

از نظر حقوق اسلامی ارتکاب جرم ، سبب مسئولیت و ضمانت مى گردد و شخص مجرم از لحاظ مباشرت یا سبب بودن در جرم به دو قسم مباشر جرم و سبب جرم تقسیم مى گردد. گاهى نیز مباشر و سبب در وقوع جرم توأ م شده و به اصطلاح موجب تزاحم ‌و برخورد موجبات ضمان با یکدیگر مى شود.‌بنابرین‏ ، بحث را در سه جهت مباشرت،اسباب و برخورد موجبات ضمان پى مى گیریم.

بند اول :تعریف مباشر

مقصود از عنوان مباشر اعم از این است که فعل بدون استفاده از وسیله و ابزار از فاعل صادر شود، مانند: خفه کردن با دست و یا زدن با دست و یا اینکه قتل با بهره گرفتن از وسیله اى صورت گیرد، مانند: تیراندازى و همانند آن و یا اینکه بدون تاویل (توجیه) از نظر عرف به او نسبت داده شود، مانند: انداختن در آتش. از این عبارت استفاده مى شود که ملاک و معیار در عنوان مباشر، صدق عرفى ،انتساب کار به فاعل (مباشر) است، اعم از اینکه با وسیله باشد و یا نباشد.[۴۱] ( موضوع ماده ۳۱۷ ق.م.ا )[۴۲]

مباشر جرم منحصر به مرتکب مادی و شرکای جرم نیست،بلکه طبق قانون به مباشر معنوی و همچنین استنائا به معاون جرم به عنوان مرتکب یک جرم مستقل نیز اطلاق می‌گردد.(مثال موضوع ماده ۱۰قانون…تعزیرات سابق و ماده ۵۱۲قانون تعزیرات لا حق)برابر ماده ۵۱۲ قانون اخیرالذکر،هر کس مردم را به قصد بر هم زدن امنیت کشور به جنگ و کشتار با یکدیگر اغوا یا تحریک کند صرف نظر از اینکه موجب قتل و غارت بشود یا نشود به یک تا پنج سال حبس محکوم می‌گردد.بدین ترتیب اغواء و تحریک که از مصادیق معاونت در جرم معین است در صورتی که به قصد بر هم زدن امنیت کشور و در جهت جنگ و کشتار مردم باشد جرم مستقلی را تشکیل می‌دهد که مرتکب ،همان مباشر معنوی جرم می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...