کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



هیچ دوچیزی، چه این چیزها دو اثر انگشت باشند یا دو دانه ی برف، از یک الگوی کاملاً یکسان تبعیت نمی کنند. ما می‌توانیم از کودک پرسش هایی در رابطه با هر دو شی ء بپرسیم (( شباهت های آن ها کدامند؟)) و تفاوت های آن ها کدامند؟ هم چنین ما می‌توانیم از آن ها بخواهیم تا مفاهیم انتزاعی را از نظر عملکرد ، ترکیب و قدرت با هم مقایسه کنند. برای مثال چه گونه می توانید زشت و زیبا و شرور را با هم مقایسه کنید.(فیشر،۱۳۸۵: ۲۴۷)

مقایسه کردن مهارتی است برای بررسی میزان شباهت و تفاوت دو یا چند شی‌ء، ایده ها یا موقعیت.مقایسه کردن برای برقراری تعامل با محیط امری اساسی است . یافتن تفاوت ها و تشابهات ، به یادگیرنده در سازماندهی اطلاعات پیشین و اطلاعات جدید کمک می‌کند. (آقازاده،۱۳۹۳: ۱۷۸)

۲-۲-۱۱- ویژگی انسان متفکر

  • آمادگی برای استدلال

کودکان نیاز دارند تا با بهره گرفتن از تجربه های زندگی خود به کشف یا خلق نظم و معنا اقدام کنند. آن‌ ها می‌خواهند قدرت خوب استدلال کردن یا دست‌کم صحیح استدلال کردن درباره‌ امور مهم زندگی خود را داشته باشند. آن‌ ها می‌خواهند افکار صحیح داشته باشند و تجربه‌درستی، افکار آن‌ ها را تأیید کند. خودمحوری طبیعی کودک یک احساس فزایند‌ه‌ی خودپرستی در او ایجاد می‌کند و او را به شکلی عمیق به سمت نگرش متفاوتی ‌درباره‌ استدلال تشویق می‌کند.

برای تشویق کودک به استدلال کردن باید به او نشان داد، استدلال صحیح امری مهم است که درنهایت به موفقیت منجر شده و استدلال‌های غلط به راه‌ حل ‌های نادرست و شکست منتهی می‌شود. چنانچه کودک از بزرگ‌سالی که الگوی اوست کنجکاوی هوشمندانه و ثبات قدم را دیده باشد، رغبت بیشتری به منصفانه استدلال کردن پیدا خواهد کرد.

  • اشتیاق به چالش کشاندن

نشانه یک متفکر منتقد آمادگی برای به چالش کشاندن ایده های دیگران است. منظور این است که اگر ما بخواهیم کودکانمان متفکران منتقدی باشند، باید تلاش کنیم تا مشوق درگیر شدن آن‌ ها با ایده ها و روش‌های فکری خودمان باشیم. اصل تبعی مسئله این است که کودک هم باید ‌به این‌که باعقل و استدلال، ایده های بزرگ‌سالان را به چالش بکشد و موردبررسی موشکافانه قرار دهد علاقه داشته باشد. لیکن رسیدن ‌به این هدف امری دشوار است. از دیدگاه همه‌ ما ایده ها جزئی از وجودمان هستند. این‌طور به نظر می‌رسد که چنانچه ایده های خود را موردشک و تردید قرار دهیم، در واقع نسبت به خودمان تردید داریم. آن گروه از کودکان ‌که هویتشان هنوز در یک حالت آسیب‌پذیر و در حال تحول است به‌سختی ‌به این امر تمایل دارند.

  • تمایل به یافتن حقیقت

همه‌ ما مایلیم که حق با ما باشد. اکثر انسان‌ها تمایل دارند که همیشه حقّ با آن‌ ها باشد یکی از مشکل‌ترین درس‌هایی که کودکان باید یاد بگیرند این است که همه‌ آنچه آنان فکر می‌کنند درست است، ممکن است درست نباشد. همه‌ ذهن‌های متفکر مجموعه‌ای از خطاهای ناظر به اعتقادها و واقعیت‌های خارجی را در خوددارند. آنچه به کودکان کمک می‌کند تا برای یافتن حقیقت فعالیت کنند، داشتن نگرشی است که بر اساس آن چنین بگویند: ((من مطمئن نیستم، اجازه بده حقیقت را کشف کنیم)). هرچند تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما برانگیختن و متمایل ساختن کودک به یافتن حقیقت کاری است که ارزش دارد فرد برای آن‌وقت و تلاش زیادی را صرف کند. (فیشر، ۱۳۸۵: ۱۱۹ تا ۱۲۱)

۲-۲-۱۲-عوامل بسترساز تفکر انتقادی

    • دانش: اگر ندانیم که درباره‌ چه فکر می‌کنیم، قادر به فکر کردن نخواهیم بود. اندیشه‌ها به دانش وابسته است. همچنین اگر ادراک یا دانشی ازآنچه درباره‌ آن می‌اندیشیم نداشته باشیم، قادر به تفکر انتقادی نخواهیم بود. حتی اگر تفکر انتقادی نیازمند مجموعه‌ای از مهارت‌های آموخته شده نیز نباشد، بازهم شایستگی و صلاحیت آنچه در حال اندیشیدن به آن هستیم ضرورت دارد. لذا مهارت در یک دانش و تسلط بر آن از عناصر اصلی موفقیت تفکر انتقادی در آن زمینه است.

    • منش یا مشرب: مک پک معتقد است تفکر انتقادی بیشتر نوعی منش یا مشرب است تا مهارتی خاص و نمی‌توان گفت بعضی از افراد اصلاً تمایلی به تفکر انتقادی ندارند، بلکه همه افراد کم‌وبیش تمایل دارند که در موقعیتی خاص به تفکر انتقادی بپردازند. او این منش را تردید منطقی یا معلق ساختن خردمندانه توافق می‌نامد؛ یعنی آمادگی برای بررسی جایگزین‌ها، نه طرد بی‌چون‌وچرای همه‌چیز. طرد بی‌چون‌وچرای اندیشه‌ها هرگز به مفهوم تفکر انتقادی نخواهد بود. افراد باید برتری و فضیلت دانش را بپذیرند و با روش شک کردن معقولانه آشنا باشند و حتی ارزش‌ها، احساسات و مصالحه را در فرایند شک کردن در نظر بگیرند. تردید مانند اشتیاق یا عدم تعقل یک مهارت نیست، بلکه یک منش است. آمادگی برای تشکیک فقط به دانش یا موقعیت خاصی که ممکن است فرد در آن به صورتی معقولانه به تمرین آن بپردازد بستگی ندارد، بلکه به مجموعه‌ای از عوامل شخصی مانند پشتکار، تحمل، ابهام و تردید، آمادگی برای درنگ و توقف، منطقی بودن، آزادی در مباحثه و تصور از دیگران وابسته است.

  • اقتدار: توانایی و آمادگی برای تمرین تفکر انتقادی در موقعیت خاص در فرایند عمل با دشواری‌هایی همراه است. به نظر می‌رسد پیش‌نیاز دیگری که برای تفکر انتقادی وجود دارد اقتدار[۴۲] است.یکی از دلایلی که اصطلاح متفکر منتقد خارج از سنت تعلیم و تربیت چندان به کار نرفته است، شاید مربوط به اقتدار باشد. گرایش انتقادی معمولاً موردتوجه یا پذیرش قرار نمی‌گیرد. متفکران منتقد اهل مباحثه و پر سروصدا هستند. آنان در واقع ماشین جامعه را به حرکت در می‌آورند و به‌سختی می‌توانند بین خطوط کاوشگری ضمنی و خطر گام بردارند.

در نظام‌های آموزشی، سلسله مراتب اداری و آیین‌نامه‌ها تقویت و پرورش تفکر انتقادی را محدود می‌کند و موقعیت‌های به دست‌آمده برای فراخ‌اندیشی و چالش را از بین می‌برد. تا زمانی که نمره دادن عامل اقتدار معلمان است، نمی‌توان انتظار داشت که زمینه‌ی رشد تفکر انتقادی در کلاس درس فراهم شود.(شعبانی، ۱۳۹۳تابستان: ۸۷ تا ۸۹)

۲-۲–۱۳ تکالیف نوشتاری در تدریس تفکر انتقادی

تنظیم و به‌کارگیری تکالیف نوشتاری موجب تحریک تفکر انتقادی و نوعی چالش فکری در کلاس درس می‌شود؛ اما معلم باید در این امر به ماهیت تکالیف، رشته‌ تحصیلی و اثربخش و مفید بودن تکالیف توجه کند. تکالیف باید آن‌چنان طراحی و سازمان‌دهی شود که به طور منظم و به صورت سلسله مراتب دانش‌آموزان را به سوی تفکر انتقادی سوق دهد. برای دستیابی ‌به این هدف تکالیف نوشتاری کوتاه از تکالیف پیچیده و طولانی و آزمون‌های پایان‌ترم مؤثرتر است؛ زیرا بازخورد فوری به دانش‌آموزان می‌دهد. آزمون‌های کوتاه، تمرین‌های حل مسئله و شبیه‌سازی‌های مختصر که دانش‌آموزان می‌توانند آن‌ ها را در کلاس درس انجام دهند یا تکمیل کنند، بیش از مقاله ها و آزمون‌هایی که ‌هفته‌ها و ماه‌ها پس ازآنجام دادن به آنان عودت داده می‌شود زمینه تحریک و تشویق آنان را به تفکر انتقادی فراهم می‌سازد.

    1. خلاصه‌های کوتاه. پیش از اینکه از دانش‌آموزان انتظار داشته باشیم که بتوانند مطالب را نقد و تجزیه‌و تحلیل کنند باید مهارت‌های اساسی‌تر تفکر را در آنان پرورش دهیم. یکی از تمرین‌های اساسی در این زمینه نوشتن خلاصه‌ای کوتاه است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:22:00 ب.ظ ]




۲-۴-پیشینه تحقیقاتی:

۲-۴-۱-پیشینه داخلی:

    1. باقری، مریم (۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان مقایسۀ سبک های دفاعی و دلبستگی در زنان مبتلا به سوء مصرف دارو و غیر معتاد انجام داده است. نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی رابطه معنی دار وجود دارد.

    1. حسینی (۱۳۹۱) پژوهشی پیرامون رابطه ی سبک‌های دلبستگی و سبک‌های مقابله ی مذهبی با سلامت ‌روان در بیماران HIV انجام داده است. بنابر نتایج تحلیل واریانس داده ها، بیماران HIV+ دارای سبک های دلبستگی ایمن در مقایسه با بیماران HIV+ دارای سبک‌های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی دوسوگرا از سلامت ‌روان بالاتری برخوردار بودند . نتایج آزمون تی مستقل مشخص نمود بیماران HIV+ که به میزان بیشتری از مقابله ی مذهبی مثبت استفاده می‌کردند از سلامت روان بیشتری برخوردار بودند. به منظور پیش‌بینی سلامت ‌روان بر مبنای متغیرهای سبک های دلبستگی ایمن و سبک‌های مقابله ی مذهبی از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج، حاکی از آن بود که در بیماران HIV+، متغیر سبک های دلبستگی ایمن، قوی ترین پیش‌بینی کننده ی سلامت روان می‌باشد. مقابله ی مذهبی مثبت و سبک های دلبستگی ایمن می‌توانند منجر به سلامت ‌روان بالاتر در بیماران HIVگردند.

    1. بازیاری میمند (۱۳۸۹) در پژوهشی پیرامون بررسی رابطه بین سلامت عمومی، تاب‌آوری و مکانیسم‌های دفاعی و همچنین پیش‌بینی سلامت عمومی افراد مبتلا به میگرن میگرن ‌به این نتیجه دست یافت که افراد مبتلا به سردرد میگرنی بیشتر از مکانیسم دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده می‌کنند و بین وخامت سلامت عمومی با تاب‌آوری و همچنین با مکانیسم دفاعی رشد یافته رابطه منفی معنادار و بین این وخامت با مکانیسم‌های دفاعی رشد نایافته و مکانیسم‌های دفاعی روان آزرده رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از طرف دیگر بین تاب‌‎آوری با مکانیسم‌های دفاعی روان آزرده و تاب‌آوری با مکانیسم‌های رشد نایافته رابطه منفی و بین تاب‌آوری با مکانیسم‌های دفاعی رشد یافته رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین هر اندازه فرد بیشتر از مکانیزم‌های دفاعی رشد یافته استفاده کند از میزان وخامت سلامت عمومی او نیز کاسته خواهد شد، اما این رابطه با حضور متغیر تاب‌آوری قوی‌تر خواهد شد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که افراد میگرنی‌ای که از مکانیسم‌های دفاعی رشد یافته استفاده می‌کنند در شرایط تاب‌آوری بالا از سلامت عمومی مطلوب‌تری (وخامت کمتر در سلامت عمومی) برخوردار خواهند شد.

    1. ابوالقاسمی، (۱۳۸۸) پژوهشی با عنوان بررسی نقش سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی در تمیز دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری انجام داده است. نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی رابطه معنی دار وجود دارد.

    1. محمدپور یزدی (۱۳۸۸) در تحقیقی نشان دادند که افراد با سطح مطلوب سلامت عمومی و نمر ه ی اضطراب حالت – صفت پایین، از سبک های دفاعی پخته استفاده می‌کنند. وایلنت و دریک (۱۹۸۵)، باند و وایلنت (۱۹۸۶) دریافتند که سلامت روانی با بهره گرفتن از مکانیسم های دفاعی پخته نظیر پیش‌بینی، والایش، شوخی و فرو نشانی رابطه دارد. افرادی که مکانیسم های دفاعی پخته را به کار می‌برند با فشار روانی به خوبی کنار آمده و سازگارانه به تعارض پاسخ می دهتد. شناسایی مکانیزم های دفاعی اختلال های مختلف برای کمک به تشخیص افتراقی آن ها کاربرد قابل قبولی دارد؛ این که مشخص شود هر اختلال با چه نوع مکانیزم دفاعی برجسته ای همراه است، علاوه بر فهم بیشتر عملکرد نظام روانی، راهبردی کمکی در جهت تشخیص و تمیز اختلال های روانی است (کرامر، ۲۰۰۰).

    1. بشارت (۱۳۸۶) نقش واسطه ای مکانیسم های دفاعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و هوش هیجانی تاثیر واسطه ای مکانیسم های دفاعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و هوش هیجانی جزیی است. مکانیسم های دفاعی میزان تاثیر سبک های دلبستگی بر هوش هیجانی را کاهش می‌دهد اما این تاثیر کامل نیست، یعنی رابطه سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی همچنان معنادار باقی می ماند. لذا به-منظور بازسازی فرایندهای تنظیم هیجان، علاوه بر تقویت ویژگی های ایمنی بخش دلبستگی، لازم است زمینه‌های به کارگیری مکانسیم های دفاعی رشدیافته نیز فراهم شود.

    1. قبادی (۱۳۸۶) پژوهشی پیرامون تبیین سلامت روانی بر مبنای سبک ها و مکانیزم های دفاعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس انجام داده است یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بین اضطراب با مکانیزم های دفاعی، ناارزنده سازی، خیال پردازی اوتیستیک، بدنی سازی، همه کار توانی، انکار در سطح (فرمول در متن اصلی مقاله) همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین مکانیزم های دفاعی والایش و فرافکنی توانایی تبیین تغییرات سلامت روانی را دارند و بقیه مکانیزم ها از این توانایی برخوردار نیستند. و همچنین سلامت روان با مکانیزم دفاعی رشد نایافته بیشترین ارتباط را دارد.

    1. بشارت و همکاران (۱۳۸۰) پژوهشی با عنوان بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی انجام داده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک دلبستگی شخص و سبک دفاعی وی رابطه معنی دار وجود دارد: آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن بیش از آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) از مکانیسم های دفاعی رشد یافته استفاده کردند؛ آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن بیش از آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن از مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و نورتیک استفاده کردند و آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا بیش از آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی از مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و نورتیک استفاده کردند. نتایج پژوهش حاضر، که برای نخستین بار رابطه سبک‌های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی را بررسی ‌کرده‌است، در این مقاله تبیین و تشریح خواهند شد.

  1. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی ﺑﺸﺎرت و ﻫﻤﻜﺎران ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮد ﻛﻪ واﺣﺪﻫﺎی ﻣﻮرد ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ اﻳﻤﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻧﺎاﻳﻤﻦ و ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ آنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ دارای ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ ﺑﻮدﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺒﻚ دوﺳﻮﮔﺮا، ﻣﺸﻜﻼت ﺑﻴﻦ ﺷﺨﺼﻲ ﻛﻤﺘﺮی داﺷﺘﻨﺪ. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮ اﺻﺎﻟﺖ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ اﻳﻤﻦ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪی ﻳﻚ ﻧﻴﺎز ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ و اﻧﺘﻘﺎل آن ﺑﻪ ﻧﺴﻞﻫﺎی ﺑﻌﺪی اﺷﺎره دارد (ﺑﺸﺎرت و ﻫﻤﻜﺎران، ۲۰۰۰). ﺳﺎﻓﻮرد ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺣﺘﻤﺎل ﺑﻴﺸﺘﺮی دارد اﻓﺮاد ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻧﺎاﻳﻤﻦ، اﺿﻄﺮاب و اﻓﺴﺮدﮔﻲ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﻨﻨﺪ (ﺳﺎﻓﻮرد[۶۷]، ۲۰۰۲).

۲-۴-۲-پیشینه خارجی:

    1. محمد پور یزدی(۲۰۰۹) در پژوهش خود ‌به این نتیجه دست یافت افرادی که از مکانیسم های دفاعی رشد یافته استفاده می‌کنند از سطح سلامت عمومی بیشتری نیز برخوردارند.

    1. تامپسون[۶۸] (۲۰۰۷) در پژوهش خود ‌به این نتیجه دست یافت زمانی که افراد از مکانیسم های دفاعی رشد یافته دربرابر اتفاقات بد استفاده می‌کنند اضطراب آن ها بسیارکمتر از افرادی می شود که مکانیسم های دفاعی رشدنایافته را به کار می گیرند.

    1. ویلنت[۶۹] (۲۰۰۵) بر اساس یافته های پژوهش خود ‌به این نتیجه دست یافت که مکانیسم های دفاعی با پیامدهای جسمانی و روانی در ارتباط هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:22:00 ب.ظ ]




بر این اساس (ماسالوبیا، ۲۰۰۸) به بررسی ۱۷ مقاله مرتبط با ارزشیابی تأثیر، آموزش کارآفرینی پرداخته شیوه های ارزشیابی آموزش کارآفرینی را بر حسب بالاترین رتبه گروه بندی ‌کرده‌است. ویژگی‌های بیشتر تحقیقات انجام گرفته در خصوص ارزشیابی آموزش کارآفرینی بر یک برنامه خاص و نتایج فوری آن تمرکز و تأکید ‌داشته‌اند. و نشان داده‌اندکه کارآفرینی قابل آموزش و یادگیری است. برخی مطالعـات در سطح خرد نشان داده‌اند که افراد شرکت کننده در اینگونه دوره های آموزشی نسبت بـه کسانی که در دیگر دوره های شغلی شرکت کرده‌اند، کسب و کارهـای بـیشتـری را (Rasmussen و CLARK، ۲۰۰۶) راه‌اندازی کرده‌اند مطالعات سطح کلان نیز نشان داده که آموزش دانش و مهـارتهـای کارآفرینانـه بـر افزایش نرخ راه‌اندازی و رشد بنگاه های اقتـصادی اثـر مـستقیم و مثبـت دارد و باعـث توسعه‌ اقتصادی و بهبود کمی و کیفی بنیانگذاران کسب و کارهای جدید خواهد شد (FIET، ۲۰۰۱) (klofsten، ۲۰۰۰) به گفته پیتر دراکر “اکثر آنچـه راجـع بـه کـارآفرینی مـی‌شـنوید اشـتباه اسـت. کارآفرینی سحر و جادو نیست، عجیب و غریب نیست، استعداد ژنتیکی نیست بلکه یک رشته است مانند دیگر رشته‌های علمی که قابل آموزش و یادگیری است” (حسینی خواه و همکاران، ۱۳۸۵ ،ص ۶).

طی سال‌های اخیر تمایل محققان دربـاره‌ی بررسـی رابطـه‌ی میـان کـارآفرینی و آموزش و به ویژه، آموزش کارآفرینی افزایش یافته است. گسترش برنامه های آمـوزش کارآفرینی از یک سو و افزایش منابع اختصاص یافته به چنین اقداماتی، تمایل در حـال گسترشی را هم از سوی تأمین کنندگان سرمایه و هم از سوی مراکز آموزشی-تربیتی و سازمان‌های مرتبط دولتی درباره اثربخشی و قابلیت و کارآمدی این برنامه ها بـه همـراه شناسایی و انتشار بهترین اقدامات ایجاد کرده‌اند. چندین محقق در رابطه با تأثیر مـستقیم (کسب و کار جدید و تولید شغل) یـا غیـر مـستقیم (روحیـه‌ی کـارآفرینی در حـال گسترش) بر توسعه اقتصادی، راه‌هایی را بـرای ارزیـابی آمـوزش کـارآفرینی کـشف کرده‌اند و پیچیدگی این مقوله را تعیین کرده‌اند.

بسیاری از محققان از جمله بلاک، جیب، استامپف، استانورس، کوران ، استری، یانگ هیل و اسیند ‌به این مطلب اشاره کرده‌اند که نه تنها تعداد تحقیقـات عملـی انجـام شـده در این‌باره پایین است بلکه عمده این تحقیقات نیز تمایل به تمرکز بر یـک برنامـه‌ ‌داشته‌اند(Colette،Henry ، ۲۰۰۵). نتایج جیب ‌در مورد تحقیقات انجام شده با بهره گرفتن از الگوهای تجزیه و تحلیل هزینه-فایده آموزش، تردید دارد که آیا یک پاسخ روشن برای پرسش “تأثیر آموزش” پیـدا شـده است یا خیر. استری و همکارانش بیان ‌داشته‌اند که بهترین ابزارهای ارزیـابی دوره‌هـای آموزش کارآفرینی باید در درجه اول اقتصادی باشـند و بتواننـد سـنجش مناسـبی از مؤلفه‌هایی همچون مشاغل شروع شده یا ممانعت شده، ایجاد و افزایش درآمـد، خلـق و نگهداری شغل و سود مالی کسب شده، ارائه دهند. کلارک و همکارانش در تحقیقات خود ‌به این نتیجه رسیده‌اند کـه ارزیـابی‌هـای آموزشـی انـدکی بـا اسـتفاده از معیـار اندازه‌گیری مشاغل جدید انجام شده‌است. در عـوض بـسیاری از برنامـه‌هـای ارزیـابی، متغیرهایی از جمله دانش استاد، سبک اجرا و میـزان دشـواری سـطح مطالـب را انـدازه گرفته‌اند. ‌بنابرین‏ تأکیدی بر مفاهیم مـالی یـک دوره آموزشـی وجـود نداشـته اسـت (Colette،Henry ، ۲۰۰۵).

مقاله‌ای در رابطه با تاثیر آموزش بر رفتار کارآفرینانه

در مقاله ای با عنوان تأثیر آموزش کارآفرینی بر توسعه‌ رفتارهای کارآفرینانه – مطالعه موردی: آموزش های کارآفرینی وزارت کار وامور اجتماعی، نوشته ی سعیدی مهر آباد محمد،مهتدی محمد مهدی به بررسی این موضوع پرداخته نتایج آن ارائه می‌گردد.

آن گونه که در بخش‌های قبلی اشاره شد آموزش کـارآفرینی بـا اهـداف و نتـایج خاصی دنبال می‌شود که علاوه بـر تغییـر دانـش و نگـرش افـراد، تقویـت رفتارهـای کارآفرینانه نیز یکی از این اهداف به شمار می‌آید. این هدف به ویـژه بنـا بـه برخـی ملاحظات سیاسی و اجتماعی ممکن اسـت در شـرایط خـاص از اهمیـت ویـژه ای نیـز برخوردار شود. در این بخش الگویی به منظور ارزیابی تأثیر آموزش بر بروز رفتارهای کارآفرینانـه ارائه شده و سپس نتایج آن در قالب یک مطالعـه‌ی مـوردی بـر شـرکت کننـدگان در دوره های آموزش کارآفرینی وزارت و کار و امور اجتماعی تشریح می‌شود.

در گام نخست با مرور ادبیات کارآفرینی و مفهوم فرایند کارآفرینی به عنوان مدت زمان تصمیم به انجام یک فعالیت اقتصادی تا اولین فروش برنامه‌ریزی شده و تلفیـق آن با منحنی عمر سازمان‌ها و نیز سطوح بیان‌شده در آموزش کارآفرینی پـنج سـطح بـرای سنجش وضعیت کسب و کار هر یک از افراد عضو جامعه در نظر گرفته شـده کـه بـه شرح زیر است (احمدپور داریـانی، ۱۳۸۶ ،ص ۱۸۹) ،(موسـوی بازرگـانی، ۱۳۸۶ ،ص ۵۲)، (Harry Matlay، ۲۰۰۸):

۱ .فعلاً تصمیمی درباره راه‌اندازی کسب و کار مستقل ندارم.

۲ .به دنبال ایده مناسبی برای کسب و کار خود هستم یا ایده کسب و کـار خـود را انتخاب کرده و در حال جمع‌ آوری اطلاعات هستم.

۳ .در حال راه‌اندازی کسب و کار مورد نظرم هستم.

۴ .به تازگی کسب و کاری برای خود راه‌اندازی کرده‌ام یا در حال حاضر صاحب یک کسب و کار هستم ولی فعلاً برنامه‌ای برای توسعه‌ آن در حال اجرا ندارم.

۵ .صاحب یک کسب و کار مستقل بوده و در حال توسعه‌ آن هستم یا به تازگی آن را توسعه داده‌ام.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:22:00 ب.ظ ]




مطالعات صورت گرفته، همواره بر مزیت‌های تدبیر نظارت قضایی اجتماعی-آموزشی تأکید می‌کنند. این مزایا شامل کاهش احتمال فرار شخص تحت تعقیب، حصول اطمینان از حضور به موقع شخص تحت تعقیب نزد دادگاه و در نهایت حفظ عملکرد مناسب و بهره‌برداری صحیح ازمرحله تحقیق یا پیش‌گیری از تکرار جرم می‌باشند[۱۴۰]. اگر تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی به درستی اجرا شود، شانس واقعی را برای شخص تحت تعقیب فراهم می‌کند تا رابطه اش را با وضعیت مخاطره‌آمیز و متزلزل مجرمانه قطع کند و در طرف مقابل، قربانی جرم هم با سهولت بیشتری می‌تواند جبران خساراتی را که استحقاقش را دارد استیفا کند. اجرای تدبیر نظارت قضایی، «تقریباً علاوه بر اینکه، احتمال تکرار جرم از سوی متهم، در طی اجرای تدبیر نظارت قضایی وجود ندارد بلکه حتی بعد از صدور حکم نیز به شدت کاهش می‌یابد[۱۴۱]».

میزان ناکامی در اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی بر اساس %۴ از تدابیری که نهایتاًً اجرای آن‌ ها با صدور قرار بازداشت موقت به پایان رسیده است، سنجیده شده است. کمیسیون نظارت بر بازداشت موقت فرانسه، این میزان را با میزان احتمال بازگشت به زندان پس از محکومیت به زندان (یعنی متهم پس از گذراندن دوره محکومیت به زندان و در نهایت آزادی از زندان، دوباره به مجازات زندان بسته محکوم شده است) مقایسه می‌کند و ‌به این نتیجه می‌رسد که احتمال بازگشت به زندان ده برابر بیشتر می‌شود. با این حال، تدبیر نظارت قضایی، علی‌رغم شکست‌هایی که داشته است، همچنان مورد قبول می‌باشد[۱۴۲]. پس نتیجه می‌گیریم که تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی، به عنوان جایگزین بازداشت موقت، ‌در مورد افرادی که محکومیت به زندان را گذرانده‌اند ممکن است با شکست رو به رو شود بلکه حتی احتمال شکست به مراتب بیشتر می‌شود.

تدبیر نظارت قضایی در واقع، فرد تحت تدبیر را در یک فرایند اصلاحی همراهی می‌کند. این تدبیر، از طریق بازسازی شخصیت و تثبیت موقعیت اجتماعی و همچنین از طریق اصلاح تدریجی عادات زیان‌آور فرد تحت تدبیر به اجرا گذاشته می‌شود[۱۴۳]. اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی در اصل، مستلزم نوعی نظارت سختگیرانه همراه با احضارهفتگی و ایجاد مسئولیت‌پذیری در قبال جرم ارتکابی و حمایت‌های اجتماعی، درمانی، آموزشی و روان‌شناختی می‌باشد. در صورت عدم رعایت الزامات تعیین شده از سوی متهم درطول اجرای تدبیر، مقام مسئول اجرای تدبیر نظارت قضایی، باید بازپرس را از این تخلف صورت گرفته آگاه سازد، تا بازپرس بتواند دستور بازداشت فرد تحت تدبیر را صادر کند. این تدبیر، نه برای دست یافتن به خلاصه ای از چگونگی ارتکاب جرم توسط متهم، بلکه بیشتر برای سنجش میزان تغییر و تحول حاصله در فرد تحت تدبیر به ویژه از نظر میزان بازاجتماعی شدن و التزام به تدابیر مراقبتی مورد استفاده قرار می‌گیرد[۱۴۴]. هزینه­ های اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی، بسیار کمتر از اجرای قرار بازداشت موقت می‌باشد. تخمین زده شده است که تقریباً یک سال اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی در فرانسه، ۱۸۰۰ یورو هزینه برمی‌دارد [۱۴۵]در حالی که هزینه ی یک سال بازداشت یک فرد زندانی، ۲۰۳۶۷ یورو محاسبه شده است[۱۴۶]. بسیاری از مزایای تدبیر نظارت قضایی به ویژه به دلیل کمبودکمک‌های مالی اعطا شده از سوی نهادهای مربوطه و بخش مراقبت‌های اجتماعی زندان‌ها که مسئولیت اجرای این تدبیر را به عهده دارند و همچنین به دلیل تغییر و تحولاتی که بازپرسان در شیوه های اجرای این تدبیر ایجاد می‌کنند، به چالش کشیده می‌شود. کمبود فاحش منابع مادی و انسانی دانش آموخته به نفع انجمن‌های اجتماعی – قضایی و تداوم جهت‌گیری سیاست جنایی باعث اعمال تغییروتحولاتی کاملاً واهی و گمراه کننده در شیوه های فعلی اجرای این تدابیر می‌شود[۱۴۷].

ب: تدبیر نظارت قضایی اجتماعی_آموزشی مغایر با دوره های کوتاه مدت

قضات و مددکاران اجتماعی در خصوص تنها مانع عینی و ملموس بر سر راه توسعه‌ تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی اتفاق نظر دارند. اتفاق نظر ‌در مورد اینکه مدت زمان یک ماه و دو ماه برای اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی– آموزشی، مدت زمان بسیار کوتاه است. چرا که کارکرد تدبیر نظارت قضایی اجتماعی-آموزشی، از طریق مراجعه مستقیم به دادگاه یا ابلاغ احضاریه بیش از پیش درحال افزایش است، پس ضرورت ایجاب می‌کند در مرحله صدور حکم، مدت زمان بیشتری برای اجرای آن اختصاص پیدا کند[۱۴۸]. اما مدت زمان اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی آموزشی در مرحله قبل از صدور حکم، به منظور بازسازی اجتماعی و مراقبتی متهم باید کوتاه باشد. در واقع، همان طور که دادستان دادگاه شهرستان مارسی فرانسه متذکر می‌شود، «تعداد پرونده هایی که موضوع تحقیق و بررسی چهار ماهه یا شش ماهه قرار می‌گیرند، نسبت به گذشته کمتر شده است[۱۴۹]». ‌بنابرین‏، دادگستری فرانسه، مدت زمان حداقل شش ماه را برای اجرای تدابیر نظارت قضایی اجتماعی _ آموزشی، به ویژه هنگام ارجاع مستقیم به دادگاه پیشنهاد می‌دهد. در واقع، دادگستری، خواستار تمدید مدت زمان اجرای تدبیر نظارت قضایی اجتماعی-آموزشی، از دو یا چهار ماه، به شش ماه می‌باشد. این افزایش مدت، اگر در مرحله قبل از صدور حکم نیز امکان پذیر باشد، تمرکز بر روی مسائل و مشکلات طاقت‌فرسای متهمان به ویژه اعتیاد و کار آن ها بیشتر خواهد شد. از طرفی، فرصتی است تا درجه آگاهی متهم از قانونی که با ارتکاب جرم، آن را نقض ‌کرده‌است، صدماتی که به قربانی جرم وارد ‌کرده‌است و تلاشی که برای جبران خسارت به عمل آورده است، عمیقاً مورد بررسی قرار گیرد[۱۵۰]. در نهایت، برخی از صاحب نظران فرانسوی، به منظور تقویت امکان توسل به تدبیرنظارت قضایی به جای بازداشت موقت از دو سیستم «تحقیقات اجتماعی قبل از صدور حکم و همچنین گفتگوهای حضوری معوقه» یاد می‌کنند که در جای خود، پس از آشنایی با مقامات و نهادهای مسئول امر نظارت شرح داده خواهند شد.

بند دوم: مقامات و نهادهای مسئول امر نظارت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:22:00 ب.ظ ]




اما ارزشیابی رسمی برنامه های آموزشی و اجتماعی تقریباً به قرن ۱۹ و فعالیت‌های جوزف رایس[۱۹] (۱۹۰۵-۱۸۵۹) و تراور (۱۹۸۳) برمی‌گردد؛ که در آن‌یک برنامه ارزشیابی برای اجرا در سطح وسیع و در کل سیستم آموزشی ایالات آمریکا سازمان‌دهی شد (محمدی و همکاران،۲۰:۱۳۸۴).

بااین‌حال نظر بر این است که رالف تایلر[۲۰] را بایستی بنیان‌گذار ارزشیابی آموزشی به مفهوم جدید آن دانست. ضمن اینکه اولین تعریف مشخص و روشن برای ارزشیابی آموزشی را نیز به او نسبت می‌دهند. به نظر او ارزشیابی آموزشی فرایند سنجش میزان تحقق اهداف از قبل تعیین‌شده هست (کیامنش،۱۳۷۹ به نقل از محمدی و همکاران،۲۰:۱۳۸۴).

به‌طورکلی در تحول مفهوم ارزیابی می‌توان چهار دوره را تشخیص داد: دهه های قبل از ۱۹۵۰ میلادی به عنوان دوره آغازین ارزیابی آموزشی منظور می‌شود. در این دوره برخی از کشورهای صنعتی، به‌ویژه‌ایالت متحده آمریکا، به ساختن و استفاده از آزمون‌های روانی-آموزشی پرداختند؛ ‌بنابرین‏ در این دوره، ارزیابی آموزشی با اندازه‌گیری‌های روانی-آموزشی مترادف بود. دوره دوم ارزیابی مربوط به دهه ۱۹۶۰ میلادی است. در این دوره، با توجه به تحولات به وجود آمده در نظام‌های آموزشی در کشورهای صنعتی، ضرورت استفاده از سازوکارهایی که بتوان فعالیت‌ها و برنامه های آموزشی را به طور سنجیده طراحی و اجرا کرد بیشتر محسوس شد. بر این اساس، توصیف فعالیت‌ها و برنامه های آموزشی و مقایسه آن‌ ها باهدف‌های موردنظر ازجمله ویژگی‌های دوره دوم تحول ارزیابی منظور داشت. دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی را می‌توان دوره سوم تحول ارزیابی منظور داشت. در این دوره، ارزیابی آموزشی بر سنجش پویایی نظام‌های آموزشی تأکید داشت و منظور آن قضاوت درباره ارزش یا اهمیت پدیده‌های آموزشی بوده است. ازجمله صاحب‌نظران این دوره می‌توان به استافل بیم اشاره کرد. بالاخره سال‌های آخر دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ را می‌توان دوره چهارم تحول ارزیابی قلمداد کرد. در این دوره، بر اساس دیدگاه فلسفی ساختارگرایی،[۲۱] برخی از صاحب‌نظران ارزیابی را مترادف با توافق درباره ارزش یا اهمیت پدیده‌های آموزشی منظور ‌داشته‌اند (بازرگان،۱۳۹۱: ۲۳-۲۲).

تاریخچه ارزشیابی بر پایه منابع تاریخی در ایران باستان نیز وجود داشته است. در زمان هخامنشیان ارزشیابی به روش امتحان‌های شفاهی و عملی بود. در زمان اشکانیان نیز درروش تدریس به جنبه‌های عملی و نظری آموزش توجه می‌شد. اگرچه بیشتر تدریس‌ها در ابتدا متکی بر حافظه بود، اما بعد از حفظ کردن از شاگردان خواسته می‌شد آنچه به صورت نظری فراگرفته‌اند را عملی نشان دهند (الماسی،۱۳۷۷).

در زمان شاپور، پادشاه ساسانی، در جندی‌شاپور برای دانشجویان پزشکی، مجالس امتحان و آزمایش برگزار می‌شد و به شرکت‌کنندگان در امتحان به‌شرط موفقیت اجازه‌نامه پزشکی داده می‌شد. در اواخر دوره زندیه برای آنکه مسلم گردد اطفال، شرعیات و تعلیمات دینی را فراگرفته‌اند، امتحان آخر سال در حضور علما، رجال شهر و اولیاء آن‌ ها به صورت فردی و شفاهی برگزار می‌شد (مرعشی،۱۷:۱۳۸۸).

در مدارس دوره قاجار، معلمان هرروز و هر هفته از شاگرد خود در س پرسیده و توانایی وی را از طریق امتحان ارزیابی می‌‌کرده‌است. با گسترش مدارس جدید کار تعلیم و تربیت در ایران از مساجد و مکتب‌خانه ها به مدارس منتقل گردید. در نتیجه امر آموزش از حالت فردی یا به صورت گروه‌های کوچک در حضور دیگران، خارج شد. بارونق مدارس به سبک جدید، آموزش گروهی و کتبی به‌سرعت رایج شد (کیامنش،۱۳۷۰: ۱۱۹-۱۱۸).

اما نظام ارزشیابی آموزشی در کشور ما به طور رسمی سابقه‌ای حدود ۸۸ سال دارد و این سابقه هشتادوچندساله آیین‌نامه امتحانات (اولین آیین‌نامه امتحانات در تاریخ ۱۳۰۲ توسط شورای عالی معارف به تصویب رسید)، نشان می‌دهد که در این مدت طولانی نظام آموزشی به پرسش‌های مهمی که دغدغه معلمان و مدیران مدارس بوده است پاسخ داده است و آن پرسش‌های مهم این است که پیشرفت تحصیلی چیست؟ چگونه می‌توان گفت که دانش‌آموزی پیشرفت تحصیلی داشته است؟ چگونه می‌توان از تحقق و میزان تحقق آن آگاه گشت؟(حسنی و احمدی،۱۳۸۴).

درنهایت ارزشیابی آموزشی در ایران به عنوان یک حوزه تخصصی مستقل برای اولین بار در دانشگاه بوعلی سینا همدان در دهه ۱۳۵۰ شمسی و با فعالیت‌های دکتر عباس بازرگان رواج پیدا کرد. به دنبال آن چندین مقاله در این زمینه چاپ و منتشر گردید (کیامنش،۱۳۸۴: ۲۱-۲۰، به نقل از محمدی و همکاران).

ارزشیابی آموزشی جوان‌ترین شاخه علوم تربیتی است که در نیم‌قرن اخیر در ایران رشد و توسعه‌یافته است. به‌نحوی‌که می‌توان گفت دهه ۱۳۴۰ شمسی دوران کودکی خود را گذرانده است. دهه ۱۳۵۰ شمسی دوران بلوغ و دهه ۱۳۶۰ شمسی عصر نوجوانی ارزیابی بوده است و در زمان حاضر مرحله بزرگ‌سالی و پختگی آن سپری می‌شود (بازرگان،۲:۱۳۹۱).

۴-۲ اهمیت و ضرورت ارزشیابی

انسان‌ها در طول زندگی خود نیازمند ارزشیابی از توانایی‌ها و رفتارهای خود و دیگران بوده و ادامه یا کنترل رفتارشان نیز به وسیله همین ارزشیابی‌ها انجام می‌شود. در قرن حاضر، نیاز به انجام این‌گونه ارزشیابی‌ها چند برابر شده و می‌توان گفت که انسان‌ها به طور دائم در حال ارزشیابی از خود و دیگران و جهان اطراف هستند. به بیانی دیگر، انسان به صورت معمول و در طی زندگی با بهره گرفتن از عقل و تجارب خود در حال انتخاب و گزینش است و بالطبع در پس هر انتخاب و گزینش نوعی ارزشیابی نهفته است. برای ارتقای مستمر یک سیستم، به ابزاری برای ارائه و بازخوردهای مناسب نیاز هست. اصولاً ارزشیابی ‌به این فرایند نظام‌دار برای جمع‌ آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات اطلاق می‌شود. ‌به این منظور که تعیین می‌شود آیا هدف‌های موردنظر تحقق‌یافته‌اند یا در حال تحقق یافتن هستند؟ و به چه میزان ارزشیابی برای تعیین ارتباط اثربخش و تأثیر فعالیت‌های مشخص مورداستفاده قرار می‌گیرد (سیف،۱۳۸۹).

ارزشیابی بازخوردی از یک فرایند است که بر اساس آن میزان حصول یا عدم حصول به اهداف را می‌توان موردسنجش قرارداد. یکی از اهداف و نقش‌های عمده نظام آموزشی، تربیت نیروی انسانی متخصص موردنیاز جامعه با کسب توانایی لازم جهت انجام وظایف مربوط در حیطه عملکرد خود است. یکی از عوامل اصلی که می‌تواند آموزش را از حالت ایستا به مسیری پویا و باکیفیت سوق دهد، ارزشیابی است. عمدتاًً دو دلیل اصلی برای انجام ارزشیابی آموزشی ارائه شده است:

۱٫ آگاهی مشارکت‌کنندگان در برنامه و افرادی که مورد ارزشیابی قرار می‌گیرند، منجر به بهبود روحیه و فعالیت آن‌ ها خواهد شد.

۲٫ هزینه های زمانی، امکانات مادی و مالی آموزش نیاز به توجیه دارند، این توجیه به کمک ارزشیابی به نحو بهتر صورت می‌گیرد (حاجی‌آبادی و همکاران،۱۳۸۱: ۱۷۲-۱۶۹).

بدون تردید باید اذعان داشت که ارزشیابی به علت ماهیت فراوانی که دارد و حجم عظیمی از مباحث تربیتی که به خود اختصاص داده عملاً مورداستفاده قرار نگرفته است، به‌طوری‌که بیشتر از ضرورت ارزشیابی تا به‌کارگیری آن، صحبت به میان آمده است (دول[۲۲]،۲۰۰۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:22:00 ب.ظ ]