کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو


 



د) حکم عقل به لزوم کمال و ترقی در مراتب حقیقیه: علاج و دواءِ امراض نفس بهتر و سودمند تر و مفید تر از توبه نیست، زیرا توبه قلب را از رذائل تطهیر می‌کند و سلامتش را حفظ می‌کند، و به واسطه توبه، انسان از حیوانیت خارج شده و چه بسا برای او مرتبه ای والا از ولایت تکوینی حاصل می شود، به گونه ای که بعضی از علما ‌به این مرتبه دست یافتند.[۷۶]

۱ـ۲ـ۲ـ ارکان و شرایط توبه

در آیات و روایات برای توبه ارکانی برشمرده شده است که بعضی درونی و مربوط به شخص تائب و بعضی بیرونی است. ارکان مربوط به شخص تائب را پشیمانی و ندامت قلبی، استغفار زبانی و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه شمرده اند و عمل با اعضاء و جوارح، انجام عمل صالح و ادای حقوق مردم را نیز ارکان بیرونی توبه دانسته اند. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:« فمن تاب من بعد ظلمه و اَصلح یتوب علیه.»[۷۷]همچنین خدای تبارک و تعالی در آیه ۵۴ سوره انعام می فرماید:« انه من عمل منکم سوءَ بجهله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفورٌ رحیم.» در این آیه اصلاح بعد از توبه موجب غفران الهی دانسته شده است. همچنین آیه دیگری غفران الهی را شامل کسانی دانسته که توبه کرده و ایمان آورد و سپس عمل صالح انجام دهد.[۷۸]در این زمینه روایات وارده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و ائمه طاهرین علیهم السلام به صورت روشن تری به بیان ارکان و شرایط توبه پرداخته است و به تفضیل آن را بیان می‌کند. پیامبر اکرم می فرماید:« توبه کننده باید اثر توبه را آشکار کند که در غیر اینصورت تائب نخواهد بود. این آثار عبارتند از:

۱ـ راضی ساختن دشمن و کسانی که با آن ها در حال نزاع و درگیری باشد، ۲ـ اعاده نمازهای فوت شده،۳ـ تواضع بین مردم، ۴ـ دوری از شهوات، ۵ـ روزه گرفتن.»[۷۹]

به نظر می‌رسد که موارد ذکر شده در حدیث شریف مصادیق اصلاح عمل و عمل صالح باشد که به کرّات در آیات شریفه از شرایط پذیرش توبه و صحت آن شمرده شده است. همچنین امیر المؤمنین علیه السلام در بیان حکیمانه اش می فرماید:« التوبه علی اربعه دعائم: ندم بالقلب و استغفارٌ باللِّسان و عمل بالجوارح و عزم ان لا یعود.»[۸۰] در این سخن شریف به صورت روشن ارکان و ستون های توبه از سوی امیر المؤمنین مشخص می شود که ارکان درونی و بیرونی را در بر می‌گیرد که قبلاً اشاره شد. در روایت شریفه دیگری امیر المؤمنین به جای «عمل بالجوارح» عبارت «ترک الجوارح» را به کار می‌برد که کنایه از دوری از شهوات و ترک محرمات و هر آنچه که سبب بازگشت به گناه می شود، می‌باشد. در روایت دیگری امیر المؤمنین علیه السلام، استغفار را از درجه علیّین دانسته و برای آن شش مرحله برمی شمارد: ۱ـ پشیمانی بر گذشته، ۲ـ تصمیم همیشگی بر عدم بازگشت به گناهان،۳ـ ادای حقوق مردم، ۴ـ ادای فرائض و واجبات فوت شده، ۵ـ گوشتهایی را که از گناه روییده است به حزن واندوه آب کند که پوست به استخوان بچسبد و دگر بار گوشت بین آن ها بروید، ۶ـ همچنان که حلاوت و شیرینی کاذب معصیت و گناه را به تنش چشاند، همان گونه اَلم و سختی طاعت را به تنش بچشاند. در این هنگام می توانی بگویی استغفرالله.[۸۱] موارد ششگانه فوق، ارکان یک توبه واقعی است که تا عمق روح و جان گناهکار و مجرم رسوخ پیدا می‌کند و از او انسانی پاک، صالح و شایسته و خدوم جامعه، درست می‌کند و اثرظاهری بیرونی آن نیز نزد همگان آشکار و روشن می شود. این تحول باطنی مرهون عنصر احیاگر توبه در مکتب اسلام است که به صورت کمرنگ در بعضی مکاتب حقوقی دیده می شود؛ و پر واضح است که بین آن دو تفاوت‌های فاحشی وجود دارد که مجال بررسی آن در این مقال نیست. همچنان که گذشت، یکی از ارکان توبه ادای حقوق مخلوقین و مردم از سوی توبه کار است. در این زمینه علاوه بر روایات فوق،آیات و روایات دیگری نیز بر این رکن تکیه و اصرار دارد.

آیه شریفه قرآن می فرماید:« و ان تبتم فلکم رؤسٌ اُمورالکُم.»[۸۲] و نیز از ابی جعفر علیه السلام نقل شده که بزرگی از قبیله نخع نزد ایشان رفته و عرض کرد، از زمان حَجّاج تا کنون والی بوده ام. آیا راه توبه ای برای من است؟ حضرت ساکت شد، بار دیگر سؤال خود را تکرار کرد که حضرت فرمود:« خیرمگر اینکه حق تمام حق داران را به آن ها برسانی.»[۸۳]

فیض کاشانی در محجه البیضاء پیرامون ارکان و شرایط توبه چنین می‌گوید:[۸۴]« توبه دارای چهار شرط است: ۱ـ حقوق مردم را که به ناحق ضایع ‌کرده‌است، چه مالی و چه جانی به آنان برگرداند، همان‌ طور که مولا علی علیه السلام می فرماید:« اَن تؤَدی اِلی المخلوقین حقوقهم.»[۸۵]

۲ـ واجباتی را که ترک کرده، قضا نماید. علی علیه السلام می فرماید:« الرابع ان تعمد الی کل فریضه ضیعتها تؤدی حقها.»

۳ـ با ریاضت، خون و اندوه و چشانیدن درد و اَلم طاعت، آثار لذت معصیت را از بین ببرد، به فرموده علی علیه السلام:« ان تذیق الجسم اَلم الطاعه کما اَذقته حلاوه المعصیه.»[۸۶]

۴ـ با ریاضت وحزن واندوه باید تمام گوشتهای بدنت را آب کنی تا گوشتهای جدید در بدنت ایجاد شود، به قول علی علیه السلام :« الخامس ان تعمد الی اللحم الَّذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان حتی تلصق الجلد بالعظم و ینشاُ بینهما لحمٌ جدیدٌ.»[۸۷]

خواجه عبدالله انصاری این چنین می‌گوید:« توبه نشان راه است؛ اول پشیمانی در دل است، پس عذر بر زبان، پس بریدن از بدی و بدان. در خبر آید، هر که توبه کند شرط توبه آن است که از همه موجودات دل برکند و روی در حق آرد و خون و گوشتی که بر هفت اندام دارد به ریاضت فرو گذارد.»[۸۸]

و هم او در منازل السایرین می فرماید:[۸۹]« شرایط توبه سه چیز است: ۱ـ ندامت و پشیمانی، ۲ـ اعتذار و پوزش خواهی[۹۰]، ۳ـ اقلاع و برکندن.

۱ـ۲ـ۳ـ زمان انجام توبه

توبه که به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه « ندامت و پشیمانی از گناه است»[۹۱]، اگر پس از انجام گناه هر چه سریعتر انجام گیرد، بهتر و آثار بازدارندگی آن بیشتر آشکار خواهد شد. علما گفته اند:« توبه واجب فوری است؛زیرا گناهان مانند سم های کشنده مضرند. همچنان که بر خورنده سم واجب است که در معالجه خویش عجله نماید و مسامحه نکند تا بدنش هلاک نشود و از بین نرود، بر شخص گناهکار نیز ترک گناه و سرعت در توبه از آن، واجب است تا دینش ضایع نگردد. گناهکاری که در توبه مسامحه نماید و آن را به تأخیر اندازد، بین دو خطر بزرگ خود را قرار داده است که اگر از یکی سالم بماند، به دیگری مبتلا خواهد شد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:12:00 ب.ظ ]




۲-۲-۴-۶٫ تأثیر شیوه های فرزندپروری

وقتی بامریند سه شیوه فرزندپروری را به شخصیت‌های کودکان پیش دبستانی که در معرض هر سه سبک قرار داشتند مرتبط ساخت، و طی مطالعاتی دریافت که کودکان والدین قاطع و اطمینان بخش ، رشد نسبتاً خوبی دارند، بشاش اند، از نظر اجتماعی مسئول، متکی به خود، رو به پیشرفت بوده و با بزرگسالان و همسالان همکاری می‌کنند؛ برعکس والدین مستبد و قدرت طلب مایل بودند که دمدمی یا ظاهراًً بیشتر اوقات ناراحت باشند ، به سادگی آزرده می شدند، غیر دوستانه و نسبتاً بی هدف بودند. بالاخره کودکان والدین سهل گیر اغلب تکانشی و پرخاشگرند، به ویژه اگر پسر باشند آن‌ ها گرایش داشتند که ارباب منش، خودمحور و فاقد خویشتنداری بوده و در پیشرفت و مستقل بودن در سطح پائینی قرار داشتند (شافر،۱۹۹۶).

بامریند مجدداً در سال ۱۹۹۷ آزمودنی هایی را هنگامی که در سن ۹-۸ سالگی بودند و هم چنین والدین شان را مورد مشاهده قرار داد کودکان والدین قاطع و اطمینان بخش هنوز هم در مهارت های شناختی (جامعه پذیری) در سطح بالایی و در فعالیت های گروهی در سطح نسبتاً بالای مشارکت داشتند.در همان زمان کودکان والدین مستبد، به طور کلی در مهارت‌های شناختی و اجتماعی ، متوسط الی زیر متوسط بودند. کودکان والدین سهل گیر در هر دو حیطه شناختی و اجتماعی مهارتی نداشتند. در واقع توانایی کودکان که به شیوه قاطع و اطمینان بخش بزرگ شده بودند، در نوجوانی مطمئن، روبه ترقی و از نظر اجتماعی با کفایت بودند و از مصرف مواد مخدر و سایر مشکلات رفتاری مبرا بودند (بامریند،۱۹۹۱).

ری و همکاران(۱۹۹۰)،کیفیت فرزندپروری را در والدین نوجوانان مبتلا به اختلال مقابله ای و اختلال سلوک، مورد مطالعه قرار دادند. در این تحقیق یک مقیاس فرزندپروری توسط سه گروه از نوجوانان بهنجار، نوجوانان مبتلا به اختلال سلوکی و نوجوانان مبتلا به اختلال مقابله ای تشکیل شد نتیجه تحقیق نشان داد که بین این سه گروه از نوجوانان تفاوت معنی داری وجود دارد، نوجوانان بهنجار در مقایسه با دو گروه دیگر والدین خود را ایده آل توصیف نمودند. در حالی که افراد مبتلا به اختلالات سلوکی و مقابله ای والدین خود را کنترل کننده و بی احساس توصیف نمودند.به نظر می‌رسد در تمام گروه‌های قومی و نژادی ، مورد مطالعه در ایالت متحده تا اکنون بین شیوه های فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش و پیامدهای رشدی مثبت کودکان رابطه وجود داشته است (شافر ،۱۹۹۶).

۲-۲-۴-۷٫ عوامل مؤثر بر شیوه های فرزندپروری

    • شخصیت والدین، تربیت تولد، پایگاه اقتصادی، اجتماعی خانواده(توسلی، ۱۳۷۹,ص۳۲).

    • جنسیت کودک، اندازه خانواده(هترینگتون، ۱۳۷۳).

    • کیفیت زناشویی، تحصیلات والدین، سن والدین، ویژگی های ذاتی کودک، محیط و منابع استرس.

  • حمایت، ارزش های فرهنگی (عشقی نژاد، ۱۳۷۹ , ص۲۲).

۲-۲-۴-۸٫ پیامدهای شیوه های فرزندپروری

هر کدام از شیوه های فرزندپروری پیامدهای خاص خودش را دارد، شیوه فرزند پروری اقتداری در دوران کودکی باعث می شود کودکان سرزنده، شاداب و دارای عزت نفسی بالا، خودکنترلی بالا، رفتار نقش جنسی اندک باشند و همین شیوه فرزند‌پروری باعث می شود که در نوجوانی، نوجوان از سطح بالای جرئت خود، بلوغ اجتماعی و اخلاقی، پیشرفت علمی و موفقیت آموزشی برخوردار شود. شیوه فرزند پروری استبدادی در دوران کودکی باعث می شود کودک مضطرب، ناشاد و ناسازگار بار بیاید و در صورت ناکام شدن، خصومت از خود نشان دهد و در نوجوانی باعث می شود که نوجوان سازگاری کم‌تری نسبت به همسالان از خود نشان دهد(برک،۱۹۹۷,ص۷۶).

شیوه فرزندپروری سهل‌گیر ‌و کودکی باعث می شود کودک تکانشی، نافرمان، سرکش و متوقع و وابسته بار بیاید، نسبت به تکلیف پافشاری کم‌تری از خود نشان دهد و در نوجوانی باعث خودمداری نوجوان می شود و عملکرد ضعیفی در مدرسه از خود نشان می‌دهد. شیوه اقتداری موجب پایداری شایستگی کودک می شود که به اعتقاد بامریند همین امر باعث رشد فوق العاده است. اما مانند سایر نتایج همبستگی این رابطه همبستگی نیز می‌تواند تفسیر های گوناگون داشته باشند. والدین کودکان رشدیافته از تاکتیک‌های مطلوبی استفاده می‌کنند. ‌به این دلیل که نوجوانان آن ها دارای هماهنگی و خود فرمانبرداری هستند نه ‌به این دلیل که کنترل شدید لازمه فرزندپروری مؤثر است. باز هم بامریند ‌به این مطلب اشاره می‌کند که در خانه های اقتداری اغلب کودکان در مقابل راهنمایی کردن بزرگسالان مقاومت می‌کنند اما والدین با آن ها صبورانه و منطقی برخورد می‌کنند، ‌به این صورت که نه تسلیم خواسته‌های نامعقول فرزندان می‌شدند و نه پاسخ تند و مستبدانه به آن‌ ها می‌دهند. بامریند تأکید کرد فقط مهار شدید چندان مؤثر نیست بلکه استفاده منطقی و معتدل از کنترل شدید باعث تسهیل تحول می شود (برجعلی، ۱۳۷۸,ص ۹۸).

به هر حال خصوصیت خود کودک نیز در تسهیل کاربرد شیوه اقتداری مؤثر است. بدین معنی که کودکان ذاتاً مشکل دار با احتمال بیشتری نظم اجباری را نمی پذیرند بعضی از والدین به هنگام مقاومت کودک در برابر آن ها واکنش‌های متناقض نشان می‌دهند. اول با تندی کردن و بعد با تسلیم شدن، در نتیجه باعث تقویت رفتار سرکشی در کودک می شود. والدینی که هر دو شیوه کناره‌گیری و استبدادی حتی گاه‌گاهی به کار می‌برند، فرزندان‌شان پرخاشگر و مسئوولیت ناپذیر می‌شوند و در مدرسه عملکرد ضعیفی دارند و به تدریج روابط بین شیوه های فرزندپروری والدین و ویژگی‌های کودکان دو جانبه می‌شود کودک تکانشی و بدخو، باثبات بودن، منطقی بودن و صبوری را برای والدین سخت می‌سازد، اما فعالیت فرزندپروری می‌تواند رفتار مشکل را تقویت کند یا کاهش دهد.حال ببینیم چرا یک شیوه فرزندپروری اقتداری موجب حمایت از شایستگی فرزندان می شود و می‌تواند رفتار سرکشی و غیر اجتماعی او را مهار کند؟ در پاسخ باید گفت چندین دلیل وجود دارد: اول، اگر یک کنترل منصفانه و با استدلال صورت گیرد و نه کنترل بی رویه و دلخواه احتمال خیلی بیشتری دارد که این کنترل درونی شود. دوم، شیوه تربیت والدینی که در حفظ استانداردها ‌در مورد فرزندان ثابت قدم هستند الگوه‌هایی از رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آن‌ ها ارائه می‌دهند، همچنین، تقویت کنندگی آن ها مؤثر است و کودکان را برای دستیابی به انتظاراتشان تقویت می‌کنند و عدم موافقت با بعضی از کارهای آن ها چون توأم با مهربانی و دلسوزی است تأثیر بهتری خواهد داشت.توقع والدین مقتدر با توانایی فرزندان در پذیرفتن رفتارهای خویش متناسب است. از این رو این گونه والدین را متقاعد می‌کنند که افرادی با کفایتی هستند و می‌توانند در کارها موفق شوند و این برخورد موجب پرورش رفتار پخته و مستقل و افزایش سطح حرمت خود می شود (برک، ۱۹۹۷,ص۴۵،۴۶).

۲-۲-۴-۹٫ رابطه سبک فرزندپروری و عملکرد تحصیلی

نتایج تحقیقات( گرولنیک[۹۶] و اسلاویک[۹۷]، ۱۹۹۴؛ پالسون[۹۸]، ۱۹۹۴) نشان داد، نوجوانی که والدین آن‌ ها متوقع، پاسخ‌گو و دخیل در امور تحصیلی آن‌ ها بودند در صدد قابل توجهی از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش‌بینی و تبین می‌کردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]




این لایحه از سال ۸۸ که به تصویب مجلس رسیده، بارها مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته و سرانجام در مورخه ۱۳۹۲/۰۲/۱۱ به تصویب شورای نگهبان رسید.

تغییرات قانون مجازات اسلامی جدید مربوط به دو بخش «کلیات» و «حدود و قصاص و دیات» بوده و در بخش «تعزیرات» همچنان قانون سال ۱۳۷۵حاکم است[۱].

لازم به ذکر است که با وجود برخی اشکالات، این قانون مترقی تر از قانون قبلی است و اغلب مشکلاتی که در قانون قبلی وجود داشت در قانون اخیر رفع شده است. الزام نسبی دادگاه ها به رأی جایگزین اعدام برای محکومان زیر ۱۸ سال، تقسیم بندی مجازات ها به ۸ درجه و ورود مباحثی چون نظام نیمه‌ آزادی، آزادی مشروط و طبقه‌بندی مجازات ‌های تعزیری و تعیین مجازات های مختلف به تناسب درجه آن، از مهم ترین تغییرات در قانون جدید است.

در این نوشتار قصد داریم تا برخی تغییرات در قوانین مرتبط با زنان را بررسی کنیم. این تغییرات به شرح زیر است:

۲-۲ سن مسئولیت کیفری دختران

قانون مجازات جدید ضمن آنکه همچون گذشته سن مسئولیت کیفری را برای دختران ۹ سال تمام قمری قرار داده، تلاش ‌کرده‌است تا با ایجاد راهکاری عملی، برای برون ‌رفت از مشکلات حاضر سن مسئولیت کیفری دختران و دادرسی ویژه نوجوانان اقدام کند. بدین جهت در این قانون، نظامی دوگانه برای مسئولیت کیفری پذیرفته شده است، یعنی در حالی که در جرایم تعزیری سن مسئولیت کیفری ۱۸ سال شمسی تعیین و قائل به پذیرش مـسئولیت کیـفری تدریجی شده است(۱)، اما در جرایم حدود و قصاص، سن ۹ و ۱۵ سال قمری را ملاک قرار داده و‌‌ همان مسئولیت را برای دختران ۹ سال قمری به بالا قائل است[۲]

تغییر مهمی که در این قانون روی داده، با تصویب این لایحه و اجرای آن، چنانچه در کمال عقل و رشد افراد زیر ۱۸ سال شبهه ای ایجاد شود، حدود و قصاص برای آن ها اجرا نخواهد شد. همچنین ‌بر اساس این مصوبه، مجازات های تعزیری برای افراد زیر ۱۸ سال با افراد بالای ۱۸ سال متفاوت است. همچنین افراد زیر ۱۸ سال به زندان محکوم نشده و به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل خواهند شد[۳].

قانونگذاران تلاش کرده‌اند با ملاک قرار دادن «رشد عقلی» علاوه بر میزان سن، راهکاری عملی در اختیار دادگاه و قاضی قرار دهند تا از صدور مجازات‌ های حدی چون قصاص خودداری کنند و ‌بر اساس ماده ۹۰ این لایحه «در جرایم موجب حد یا قصاص، هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم انجام شده یا حرمت آن را درک نکنند یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آن ها به مجازات ‌های پیش ‌بینی شده در این فصل محکوم خواهند شد.»

تبصره این ماده نیز تکلیف ‌کرده‌است که «دادگاه برای تشخیص رشد و کمال عقل می ‌تواند از نظر پزشکی قانونی یا از هر طریق دیگر که مقتضی بداند، استفاده کند.» این اقدام، صرف نظر از ابهام در واژه «کمال عقل» و ایراد‌های وارد بر روش ‌های احراز رشد عقلی گامی مثبت تلقی می ‌شود، ولی همچنان می ‌تواند دختران ۱۸-۹ سال را در معرض مجازات‌ سنگین قرار دهد.

۲-۳- دیه افضاء یک گام مثبت به نفع زنان

در قانون جدید صدمه وارد کردن به زن در حین رابطه جنسی چنانچه موجب ‎پاره شدن بافت ‌های حائل میان واژن و مقعد و یا بافت ‌های میان واژن و مثانه شود، تحت عنوان «افضا» جرم‌انگاری شده است و مردی که حین رابطه جنسی، باعث این آسیب به زن گردد، محکوم به پرداخت دیه خواهد شد. در صورتی که زن، همسر او و بالغ باشد و افضاء به سبب وطی باشد، مهر کامل و نفقه زوجه تا زمان مرگ یکی از آن ها برعهده زوج خواهد بود؛ هرچند زن خود را طلاق داده باشد، و هرگاه همسر بالغ و افضاء به سببی غیر از مقاربت باشد، دیه کامل زن نیز ثابت است. ‌در مورد نابالغ یا بالغ مکره نیز دیه کامل زن ثابت است[۴].

‌بنابرین‏ هرگاه همسر، بالغ و افضاء به سببی غیر از مقاربت باشد، دیه کامل زن باید پرداخت شود و هرگاه همسر، نابالغ و افضاء به سبب مقاربت جنسی باشد، علاوه بر تمام مهر و دیه کامل زن، نفقه نیز تا زمان وفات یکی از زوجین بر عهده زوج است؛ هر چند او را طلاق داده باشد.

۲-۴ مجازات تجاوز جنسی

هرچند در قانون ایران برای متجاوز جنسی مجازات اعدام در نظر گرفته شده است، ولی در حقیقت این نوع مجازات و تعریف حدود تجاوز جنسی موجب شده تا در عمل صرفاً مرتکب‌ های تجاوزهای گروهی و سازمان یافته، به مجازات محکوم شوند. ‌به این دلیل مهم ‌ترین تغییر قانونی که می ‌تواند منجر به پیشگیری اجتماعی و فردی از این جرم شود، اصلاح مجازات زنای به عنف و پذیرش نظام درجه‌بندی مجازات است. در قانون جدید علی‌ رغم نظرات کار‌شناسان و عدم منع فقهی، اصلاح قانون در این زمینه مورد توجه قرار نگرفت.

در اصلاحات صورت گرفته با توجه به تبصره دوم ماده ۲۲۵، دایره تعریف تجاوز جنسی تا حدودی گسترده شده است. در این ماده بیان شده است: «هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد، در حال بی ‌هوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن، اگرچه موجب تسلیم شدن او شود، نیز حکم فوق جاری است.[۵]»

مهم ‌ترین نکته مثبت این ماده آن است که علاوه بر اکراه و اجبار، فریب دادن اطفال نابالغ نیز از جمله عناصر مادی جرم تجاوز جنسی محسوب شده و در حقیقت دایره حمایت از اطفال در برابر تجاوزات جنسی را گسترش داده است. هر چند متأسفانه با توجه به آنکه سن بلوغ قانونی در دختران ۹ سال است، این حمایت دایره سنی محدودی را در بر می‌ گیرد. همچنین به تشکیک در نظرات فقهی در خصوص مفهوم اکراه و عنف پاسخ داده و آن را شامل حالت خواب، بیهوشی و مستی نیز دانسته است.

نکته قابل توجه دیگر در اصلاحات صورت گرفته، در نظرگرفتن خسارت‌ های مادی تحت عنوان «مهرالمثل» و «ارش البکاره» برای زنی است که مورد تجاوز قرار می‌ گیرد. در قانون قبلی این خسارت صرفاً برای ازاله بکارت مطرح بود. البته به نظر می‌آید پرداخت این نوع خسارت مادی از سوی متجاوز به بزه دیده جنسی با کرامت انسانی زنان همخوانی نداشته و بهتر باشد قانون‌گذار برای حمایت از قربانیان تجاوز، به پیش‌ بینی نهادهای حمایتی بپردازد.

۲-۵ اجرای حد رجم

در قانون مجازات اسلامی سابق، ۳ نوع مجازات شامل اعدام، رجم و شلاق برای انواع زنا مشخص شده بود. ازجمله در ماده ۸۳ مواردی که در آن حد زنا رجم است، ذکرشده و مواد ۹۸ تا ۱۰۷، کیفیت اجرای رجم را بیان نموده است.

رجم در لغت به معنای کشتن با سنگ است(۵) در اصطلاح، نوعی مجازات حدی است که به موجب آن محکوم علیه سنگسار می شود. در رجم نتیجه اجرا، حدوث مرگ به طور قطع نیست، بلکه ممکن است محکوم از گودال فرار کند؛ در این صورت چنانچه جرم با اقرار متهم اثبات شده باشد، محکوم رها می ‌شود و مرگ حادث نمی گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]




با توجه به مفاد ماده ی ۵۸۸ قانون تجارت ‌در مورد اشخاص حقوقی نیز مانند شخص طبیعی اهلیت برای تملک موصی به موافق با اصل و عدم اهلیت استثناء‌است[۷۲] با وجود این اعمال این قاعده دشواری هایی دارد که باید اشخاص حقوق عمومی و شرکت ها را جداگانه بررسی کرد.

۱٫ مؤسسات عمومی مانند دولت و استان ها و شهرداری ها اهلیت تملک موصی به را تا جایی که تعهدی برخلاف وظایف آن ها به بار نیاورد، دارد.

پاره ای از علمای حقوق اهلیت این مؤسسه‌ ها را محدود به دایره ی تخصص آنان کرده‌اند ولی این نظر را در حقوق ایران باید مردود شناخت. ماده ۵۸۸ قانون تجارت تخصص مؤسسه‌ و هدف هایی که در اساس نامه یا قوانین برای آن ها پیش‌بینی شده است صلاحیت مدیران را محدود می‌سازد لیکن اهلیت شخص حقوقی را از بین نمی برد.

۲٫ ‌در مورد اهلیت شرکت ها نیز بین علمای حقوق اختلاف نظر وجود دارد : بعضی گفته اند شرکت ها برای تملک موصی به اهلیت ندارند زیرا هدف از ایجاد شرکت تجاری سودجویی از راه کار و فعالیت است، ‌بنابرین‏ تملک مجانی به طور کلی خارج از صلاحیت و هدف شرکت هاست.

ولی این گفته اغراق آمیز و قابل انتقاد است، زیرا اگر شرکتی برای پیشرفت خود (مثلا استخراج معدن یا کشتی رانی در اقیانوس) اعانه بپذیرد. کاری خارج از مقصود اصلی شرکت انجام نداده است با وجود این اگر قبول اعانه در اساس نامه ی شرکت پیش‌بینی نشده باشد قبول وصیت از اعمال اداری و معمولی مدیران نیست و به تفاوت موارد باید به تصویب مجمع عمومی یا سایر شرکا انجام پذیرد.

۲-۸- وجود و تعیین موصی له:

موصی له ممکن است شخص طبیعی باشد یا حقوقی در هر دو حالت موصی له باید موجود باشد تا بتواند موصی به را تملک کند.

۲-۸-۱- اشخاص حقیقی (طبیعی):

‌در مورد اشخاص طبیعی اهلیت تملک با زنده متولد شدن آغاز می شود (ماده ۹۶۵ قانون مدنی) موصی له نیز برای این که بتواند موصی به را تملک کند باید موجود باشد (ماده ۸۵۰ قانون مدنی)

وصیت معلق به مرگ موصی است و تملک در دوران پس از مرگ صورت می پذیرد،‌ این مسئله مطرح می شود که آیا وجود موصی له در زمان انشاء‌وصیت ضرورت دارد یا به هنگام موت موصی یا در هر دو زمان؟

در وصیت تملیکی، خواه مربوط به عین باشد خواه منفعت، موجب می شود که موصی به وارد ملک موصی له شود. معدوم نمی تواند مالک مال باشد و مالکیت به معدوم تعلق نمی یابد. پس موصی له باید در زمان وصیت موجود باشد.

گروهی که اعتقاد به عقد بودن وصیت دارند قاتل ‌به این نظرند که موصی له باید در زمان وصیت موجود باشد و عده ای دیگر که قاتل براین نظرند که وصیت ایقاع می‌باشد وجود موصی له در زمان مرگ موصی را کافی می دانند به هر حال باید در این مبحث ماهیت حقوقی وصیت به طور کامل روشن شود.

اکثر حقوق دانان از این عقیده پیروی کرده‌اند که موصی له باید هنگام انشاء‌وصیت وجود داشته باشد، ویژه که شهرت این حکم در فقه امامیه نیز استنباط ما را در این زمینه تأیید می‌کند.

۲-۸-۲- امکان وصیت به سود غیر موجود

در حقوق ما موصی له باید در زمان وصیت موجود باشد و به تبع اشخاص موجود نیز نمی تواند به سود معدوم وصیت کرد با وجود این، موصی می‌تواند به شیوه های گوناگون اراده ی خود را به طور غیر مستقیم تحقق بخشد بدون این که با حکم ماده ۸۵۰ قانون مدنی برخوردی پیدا کند.

۲-۸-۳- وصیت عهدی به سود غیر موجود

موصی می‌تواند به جای تملیک مستقیم شخصی را مامور در اداره ی اموال خود بسازد و از او بخواهد که بخشی از آن اموال را به شخصی که انتظار وجودش را دارد تملیک کند. در این فرض، تملیک به معدوم نمی شود و موصی له پیش از وجود مالک نمی شود.

۲-۸-۴-وصیت با واسطه:

موصی می‌تواند مال خود را به سود موجود وصیت کند و ضمن آن موصی له را موظف سازد که موصی له با بخشی از آن را به موجود مورد انتظار تملیک کند یعنی در این جا شرطی که بر موصی له می شود به سود ثالث معدوم است و او می‌تواند پس از وجود اجرای آرا از دادگاه بخواهد.[۷۳]

۲-۸-۵- وصیت به حق انتفاع و وقف:

موصی می‌تواند اموال خود را برای بعد از مرگ به سود اشخاص موجود حبس کند و موقوف علیهم را اولاد آنان یا طبقه ی معینی قرار دهد.[۷۴]

۲-۸-۶- بیمه عمر

با توجه به قانون بیمه ی عمر ممکن است به نفع شخص ثالث باشد بدین معنی که ضمن قرارداد بیمه گر تعهد کند که مبلغ معین به شخص ثالث بدهد این قرارداد شباهت زیادی به وصیت تملیکی دارد زیرا بدین وسیله شخص مقداری از اموال خود را برای بعد از موت به دیگری می بخشد، با وجود این چون تملیک به طور مستقیم انجام نمی شود مانعی ندارد و وجه بیمه ی عمر می‌تواند چند برابر ثلث باشد[۷۵].

۲-۹- اشخاص حقوقی

اشخاص حقوقی برای دارا شدن حق تابع قواعد حاکم بر اشخاص طبیعی هستند پس در فرضی هم که موصی له شخص حقوقی است باید هنگام وصیت موجود باشد، اما باید توجه داشت که به دلیل احترام به اراده ی موصی و پاره ای از جهات اجتماعی، بیشتر قوانین وصیت بر مستمندان و مصرفی را که به سود عمرم است و بر غیر محصور را بدون این که دارای شخصیت حقوقی باشند. مجاز شناخته اند. (ماده ۸۲۸ قانون مدنی).

در حقوق ما اگر وصیتی به سود غیر محصور، بدون رعایت شخصیت جمعی آنان انشاء شود (مانند وصیت بر ساکنان تهران یا مستمندان ایرانی) ضرورتی ندارد که منتفعان از وصیت موجود یا معین باشند ولی در صورتی که وصیت به سود شخص حقوقی معین باشد (مانند انجمن دوست داران ورزش یا کانون و کلاه)، موصی له از هر حیث تابع ماده ۸۵۰ قانون مدنی است و باید در زمان وصیت شخصیت حقوقی داشته باشد.

۲-۱۰- شیوه های تعیین موصی له:

مسلم است که هیچ حقی نمی تواند به معدوم تعلق گیرد همچنین برای آن که صاحب حق بتواند آن را تملک و تصرف کند باید علاوه بر وجود معین نیز باشد در قانون مدنی هیچ یک از مواد به معین بودن موصی له تصریح نکرده است ولی در لزوم این تعیین، تردید نباید کرد[۷۶] زیرا برای آن که موصی له بتواند وصیت انشاء‌شده را قبول و موصی به تملک کند باید به اصالت یا توسط قائم مقام قانونی خود را از وصیت آگاه باشد. بخش اخیر ماده ۸۵۰ قانون مدنی می‌گوید: «موصی له باید … بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.» به لزوم معلوم بودن موصی له اشاره دارد.

موصی له ممکن است به وسیله موصی یا شخص ثالث انجام پذیرد: در صورت اول نیز، گاه موی له با نام و نام خانوادگی معین می شود، به گونه ای که اراده ی موصی نیاز به هیچ تعبیر و تفسیری ندارد. ولی گاه نیز محاکم می‌توانند با رعایت نشانه های مجملی که از سوی موصی داده شده است و با بهره گرفتن از معانی عرفی الفاظ، موصی له را معین کنند.

۲-۱۰-۱- تعیین موصی له به وسیله موصی

به طور معمول موصی له به طور کامل در وصیت نامه معین می شود یعنی نام و نام خانوادگی و گاه نسبتی را که با او دارد تعیین می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]




    1. – ستوده تهرانی ، حسن ، حقوق تجارت ، نشر دادگستر، جلد چهارم، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۱۹۷٫ ↑

    1. – همان ، ص ۱۹۸٫

    1. به کتاب حقوق تجارت ، جلد سوم ، تالیف دکتر حسن ستوده تهرانی ، ص ۶۱تا۶۳ در خصوص خسارت تأخیر تادیه از نظر شرعی وقوانین مصوب جمهوری اسلامی ایران مراجعه فرمایید ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی ، حقوق تجارت ، نشر دادگستر ،جلد ۴ ، چاپ دوم ، ۱۳۷۵، ص ۲۰۰٫ ↑

    1. – محمد علی ، عبادی ، حقوق تجارت ، انتشارات گنج دانش ، چاپ سی ویکم ، ۱۳۸۹،ص ۳۴۷٫ ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی، پیشین ،ص ۲۰۱٫ ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی ، حقوق تجارت ، نشر دادگستر ،جلد ۴ ، چاپ دوم ، ۱۳۷۵، ص۲۰۲٫ ↑

    1. – وحید ، بهزادی اصل ، حقوق تجارت ، انتشارات فرهیخته علوی ،چاپ پنجم ، ۱۳۹۰، ص۳۶۴٫ ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی ، حقوق تجارت ، نشر دادگستر ،جلد۴ ، چاپ دوم ، ۱۳۷۵، ص ۲۱۰٫ ↑

    1. – فرانک ، فتخاری ، مجموعه حقوق ، تجارت ، نشر آرای سبز ، چاپ اول ، ۱۳۹۱، ص ۲۶۹٫ ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی ، پیشین ، ص ۲۱۲٫ ↑

    1. – محمد حسین ، قائم مقام فراهانی ، ورشکستگی وتصفیه ، نشر میزان ، چاپ هفتم ، ۱۳۹۱، ص ۸۶٫ ↑

    1. – محمد ، دمرچیلی ، ودیگران ، قانون تجارت در نظم کنونی ، نشر دادستان ، چاپ ۱۲ ، ۱۳۸۹، ص ۵۴۲٫ ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی ، حقوق تجارت ، نشر دادگستر ، جلد۴ ، چاپ دوم ، ۱۳۷۵، ص ۲۱۲٫ ↑

    1. – ستوده تهرانی ، حسن ، حقوق تجارت ، انتشارات دادگستر ، جلد چهارم ،چاپ سیزدهم ، سال ۱۳۸۹ ، ص ۱۹۶٫ ↑

    1. – همان ، ۸۴ -۸۵ .

    1. – ناصر ، کاتوزیان ، حقوق انتقالی ، نشر دادگستر ، چاپ سوم ص۱۱۴ به بعد مطالع شود . ↑

    1. رک به ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات ) مصوب ۱۳۷۵٫

    1. – ستوده تهرانی ، حسن ، حقوق تجارت ، انتشارات دادگستر ، جلد چهارم ،چاپ سیزدهم ، سال ۱۳۸۹ ، ص ۲۱۲٫ ↑

    1. – وحید ، بهزادی اصل ، حقوق تجارت ، انتشارات فرهیخته علوی ،چاپ پنجم ، ۱۳۹۰، ص۳۶۴٫ ↑

    1. – فرانک ، فتخاری ، مجموعه حقوق تجارت ، نشر آرای سبز ، چاپ اول ، ۱۳۹۱، ص ۲۶۹٫ ↑

    1. – حسن ، ستوده تهرانی ، حقوق تجارت ، نشر دادگستر ،جلد۴ ، چاپ دوم ، ۱۳۷۵، ص ۲۱۲٫ ↑

    1. – محمد حسین ، قائم مقام فراهانی ، ورشکستگی وتصفیه ، نشر میزان ، چاپ هفتم ، ۱۳۹۱، ص ۸۶٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ب.ظ ]