کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو


 



مبحث اول : وجه اشتراک خیار عیب در نکاح و اجاره

در این مبحث برآنیم که وجوه اشتراکی را که میان عقد نکاح و اجاره وجود دارد بررسی کرده و هر کدام از این شباهت‏ها را به صورت جداگانه مورد بحث قرار دهیم.

گفتار اول : زمان وجود عیب

یکی از شرایط خیار عیب، وجود عیب هنگام عقد می‏ باشد که البته ظهور عیب، کاشف از اختیار صاحب حق است و خود سهمی در ایجاد خیار ندارد. در عقد نکاح در ماده ۱۱۲۵ و۱۱۲۴ ق.م صراحتاً به زمان وجود عیب برای برخورداری از حق فسخ اشاره شده است. بر طبق ماده ۱۱۲۴ ق.م عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مذبور در حال عقد وجود داشته باشد. مقصود این ماده این است که عیب پیش ‌از عقد، وجود داشته و استقرار پیدا کرده تا آنجا که مقارن ایجاب و قبول عقد نکاح گردیده است. عیب حادث بعد از عقد نکاح و پیش از دخول، موجب حق فسخ برای زوج نمی‏ شود. این قول مشهور بین فقهای امامیه است(جعفری لنگرودی،۱۳۷۶: ۲۱۴). مطابق ماده ۱۱۲۵ ق.م جنون و عَنَن مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. با تصریح قانون مدنی جنون و عَنَن مرد، حتی پس از عقد هم موجب حق فسخ برای زوجه است، بر خلاف سایر عیوب در مرد، که باید در هنگام عقد وجود داشته باشد، عَنین شدن مرد بعد از عقد، در صورتی به زن حق فسخ خواهد داد که نزدیکی صورت نگرفته باشد، چرا که اگر حتییک بار وطی صورت گرفته باشد، وبعد از آن مرد عنین شود، زن حق فسخ نخواهد داشت. در خصوص جنون زن باید گفت که زن باید در هنگام عقد مجنون باشد واگر بعد از عقد دچار جنون شود(چه دخول شده باشد یا نه) مرد حق فسخ نکاح را نخواهد داشت. بر خلاف جنون مرد که بعد از عقد حادث شده (چه دخول شده باشد یا نه ) موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. این حکم با دیگر احکام قانون مدنی در بحث نکاح نیز سازگار است،و همچنین سازگار با حفظ نظام خانواده می‏ باشد چرا که مرد می‏تواند مخارج همسر مجنون خود را تأمین کند، که در کمال سلامت، پای به خانه او گذاشته است. در ضمن مرد می‏تواند همسر دیگری اختیار کند و یا اگر نتوانست همسر مجنون خود را تحمل کند او را طلاق دهد. با این وضعیت قانون‌گذار به مرد اجازه نداده است که راه آسان فسخ را انتخاب نماید بلکه برای جداشدن، باید زن خود را طلاق دهد. اما اگر شوهر پس از عقد دیوانه شود، علاوه بر اینکه کسی نیست که بتواند نفقه زوجه را دهد، زن راهی جز فسخ نکاح برای رهایی از مرد مجنون ندارد(اباذری فومشی، ۱۳۷۷: ۱۴).

یکی از شرایطی که برای ایجاد خیار عیب، در عقد اجاره، نیز وجود دارد این است که عیب موجب فسخ باید در هنگام عقد موجود باشد،یا اینکه پس از عقد و پیش از قبض حادث شود(موسوی خمینی، ۱۳۸۳: ۱۱۵).در عقد اجاره نه تنها عیب موجود در هنگام عقد موجب حق فسخ برای مستأجر می‏ شود بلکه عیبی که بعد از عقد و قبل از قبض و بعد از عقد و قبض، حادث می‏ شود نیز موجب فسخ است. چرا که اجاره عقدی مستمر است و عین مستأجره در تمام مدت اجاره باید صلاحیت انتفاع را بر مبنای آنچه که درضمن عقد منظور شده است داشته باشد، در صورتی که عین مستأجره در هنگام عقد معیوب بوده یا بعد از عقد و قبل از قبض معیوب شده باشد، فسخ اجاره از همان آغاز مدت، اجاره را منحل می‎سازد هر چند که مدتی پس از آن اعمال شود و در خصوص عیبی که پس از قبض و در حالی که عین در اختیار مستأجر است،حادث می‎شود، موجب حق فسخ برای مستأجر می‏‎شود یعنی عقد نسبت به زمان پیش از حدوث عیب، صحیح و لازم و پس از آن در معرض فسخ قرار می‏ گیرد(طباطبایییزدی، ۱۴۰۹ﻫ ق: ۵۸۰).قانون مدنی نیز این موضوع را صراحتاً در ماده ۴۸۰ اعلام می‏دارد :« عیبی که بعد از عقد و قبل از قبض منفعت در عین مستأجره حادث شود موجب خیار است و اگر عیب در اثنای مدت اجاره حادث شود نسبت به بقیه‏ی مدت خیار ثابت است».

پس با توجه به آنچه گفته شد می‏توان گفت که شباهتی که در خصوص زمان وجود عیب ، میان این دو عقد وجود دارد عبارت است از اینکه: در عقد نکاح عیوب زن و مرد در صورتی موجب حق فسخ برای طرف مقابل است که در هنگام عقد وجود داشته باشد که این مسئله در عقد اجاره هم باید رعایت شود. اما در عقد نکاح دو استثناء وجود دارد که آن هم عیب عَنَن و جنون است. که عَنین شدن مرد بعد از نکاح و قبل از نزدیکی مانند وجود عیب در عین مستأجره در زمان بعد از عقد و قبل از قبض می‏ باشد که در هر دو مورد حق فسخ ایجاد می‏ گردد و در خصوص مجنون شدن مرد بعد از عقد(چه نزدیکی شده باشد یا نه) مانند زمان وجود عیب بعد از عقد و قبض در عقد اجاره می‏ باشد که در این صورت نیز حق فسخ در هر دو عقد ایجاد می‏ گردد و موجب فسخ این دو عقد نسبت به زمان آینده می‏ باشد. به عبارت دیگر، شباهت خیار عیب در عقد اجاره و نکاح این است که ایجاد عیب در مدت اجاره و ایجاد جنون و عَنن در زوج در مدت عقد نکاح، سبب تحقق خیار عیب در این دو عقد می‏ باشد.

گفتار دوم : مخفی بودن عیب

مخفی بودن عیب نیز، یکی دیگر از شرایط اساسی ایجاد خیار عیب است که در قانون مدنی نیز ثبوت خیار، را منوط به وجود آن ‌کرده‌است(ماده ۴۲۳ ق.م)(قاسم زاده، ۱۳۸۸: ۲۲۸). مخفی بودن عیب، یکی از شباهتهایی است که میان این دو عقد وجود دارد و باید قائل شد عیبی می‏تواند منجر به حق فسخ شود،که برای طرف دیگر پوشیده باشد. یعنی اینکه یکی از زوجین از وجود آن در دیگرییا طرفین عقد اجاره از وجود عیب، در عین مستأجره یا مال الاجاره (عین شخصی) مطلع نباشند.

در خصوص عقد نکاح، ماده ۱۱۲۶ ق.م مقرر می‏دارد: « هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم به امراض مذکوره در طرف دیگر بوده، بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت». در مواردی که زوج یا زوجه عالماً به وجود عیب در طرف مقابل ازدواج می‏ کنند، در حقیقت بر ضرر خود مبادرت می‏‎کنند و به یک معنا ضرر را می‏پذیرند، لذا وفق قاعده اقدام، نباید از خیار فسخ اصولاً برای دفع ضرر وضع شده بهره مند گردند(دیانی، ۱۳۷۹: ۲۱۰).در عقداجاره نیز عیب عین مستأجره در صورتی سبب ایجاد خیار است که مستأجر در زمان عقد، جاهل به وجود عیب باشد و الاّ با وجود اطلاع او از وجود عیب، حق فسخ ایجاد نمی‏ شود. چرا که مستأجر با علم و آگهی از وجود عیب اقدام به انعقاد عقد اجاره نموده است که این نشان دهنده رضایت او به آن است. اگر چه در قانون مدنی، چنین شرایطی در مبحث اجاره پیش‌بینی نشده است لیکن با توجه به قاعده کلی که اصولاً احکام خیارات در عقد بیع، در سایر عقود معوض نیز قابل اجرا است، مگر آنکه حکم مخالفی وضع شده باشد، می‏توان از وحدت ملاک ماده ۴۲۴ ق.م که بیان می‏دارد: « عیب وقتی مخفی محسوب است که مشتری در زمان بیع عالم به آن نبوده است اعم از اینکه این عدم علم ناشی از آن باشد که عیب واقعاً مستور بوده باشد یا اینکه ظاهر بوده ولی مشتری ملتفت آن نشده باشد» استفاده کرد و اذعان داشت که عیب عین مستأجره در صورتی سبب تحقق خیار است که مشتری جاهل به آن باشد(ابهری، ۱۳۹۱: ۱۰).

گفتار سوم : نقصان منفعت یا صعوبت در انتفاع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:43:00 ب.ظ ]




این­گونه قراردادها در نظر عقلای جامعه نه تنها غرری و مجهول تلقی نمی­شوند بلکه از ضروریات فعالیت‌های اقتصادی هستند که بدون آن ها بسیاری امور معطل می­ماند. البته باید توجه داشت در این توافقات باید ملاک‌های مشخصی برای انجام تعهدات وجود داشته باشد و یک ارزیابی نسبی از نیاز صورت پذیرد، تا در مرحله­ اجرا اختلافی پیش نیاید.

گفتار دوم- ضابطه شخصی

در مواردی اختیار تعیین مورد معامله به یکی از متعاقدین یا ثالث سپرده می­ شود، که بررسی این شیوه اهمیت خاصی دارد و نیازمند بیان شروط و قیودی است.

بند اول- اعطای اختیار به یکی از طرفین

در این فرض عموماً بایع، عامل، پیمانکار و مانند این مأمور تعیین قیمت می­شوند. پذیرش اعتبار این دسته از قراردادها در فقه با تردیدهای جدی همراه است. اکثریت قریب به اتفاق فقها، این قسم را غرری می­دانند.[۲۵۱]عبارت شهید اول در لمعه که می­گوید « فلا یصح البیع بحکم احد المتعاقدین» و نظر شهید ثانی که این حکم را نظر همه علما می­داند،[۲۵۲] تأییدی بر این مدعاست. از سوی دیگر، روایت معروف «رفاعه نخاس» دلالت بر صحت عقدی دارد که در آن تعیین قیمت به خریدار سپرده شده است.

به نظر می­رسد، شرط صحت چنین قراردادهایی این است که اختیار تعیین مورد معامله به اراده محض شخص واگذار نشود. در واقع موضوع را باید چیزی شبیه اعطای وکالت بدانیم که در آن خریدار اعلام نظر را به فروشنده می­سپارد و فروشنده باید با رعایت حسن نیت و لحاظ غبطه و مصلحت طرف دیگر، به تعیین قیمت مبادرت ورزد. ‌بنابرین‏ قیمت انتخابی مبتنی است بر قیمت عادله. با این فرض امکان سوء استفاده سلب، و معیار شخصی به معیار نوعی نزدیک می­ شود. حال باید دید ضمانت اجرای تخطی شخص از رعایت ملاک­های عینی در اعلام نظر خود یا عدم اظهار نظر چیست؟

    1. اگر شخص به هر دلیلی از تعیین ثمن خودداری نماید یا موضوع ممتنع شود، ممکن است گفته شود، قرارداد باطل می­ شود. ولی به نظر می­رسد باید قائل به تفصیل شد. اگر نقش نامبرده موضوعیت داشته و قید تراضی باشد، یعنی ثمن قرارداد باید الزاماًً توسط یکی از طرفین تعیین شود، دادگاه نمی­تواند به جای او اظهار نظر نماید یا شخص دیگری را انتخاب کند. ولی اصولاً نقش فرد فقط احراز ثمن متعارف بوده و موضوعیت ندارد. در این صورت، استنکاف او موجب بطلان عقد نخواهد شد.

  1. فرض دیگر آن است که طرف بدون توجه به ملاک­های عینی و قیمت معامله، صرفاً ‌بر اساس نفع شخصی و به ضرر طرف دیگر اقدام به تعیین قیمتی غیر­متعارف کند. در اینصورت باید گفت که با توجه نظریه نمایندگی و اینکه وی ملزم به رعایت غبطه و مصلحت طرف دیگر بوده، قیمت تعیین شده لازم الاجرا نبوده و ‌می‌توان از طریق قضایی به رفع اختلاف و در صورت لزوم تعیین کارشناس مبادرت ورزید.

بند دوم- ارجاع به شخص ثالث

ممکن است در قرارداد به جهت اشراف نداشتن طرفین به موضوع، تعیین قیمت یا تعیین مختصات مورد معامله به شخص ثالث که قاعدتاً کارشناس و متخصص امر است سپرده شود. ممکن است ایراد شود که معلوم نیست شخص ثالث چگونه و با لحاظ چه عواملی مورد معامله را تعیین خواهد کرد و از این رو بحث غرر پیش می‌آید. سلیقه­ای شدن انتخاب موضوع تعهدات طرفین، قرارداد را به سمت احتمال و شانس سوق می­دهد. از این رو همان توضیحی که در خصوص اعطای اختیار به یکی از متعاملین گفتیم، اینجا هم لازم الاتباع است. یعنی فرض بر این است که ثالث، به ‌عنوان کسی که از ملاک‌های عرفی و دقیقتر مطلع بوده و از این حیث قابل اعتماد و موثق است برای تعیین مورد معامله انتخاب شده، ‌بنابرین‏ اختیارات او مطلق و ‌بر اساس سلیقه­ی شخصی نخواهد بود.

در خصوص اینکه شخص ثالث با چه اعتبار و ماهیت حقوقی به امر تعیین مورد معامله مبادرت می­ورزد مورد بحث واقع شده و نظراتی ابراز گردیده است که از این میان برخی وی را وکیل طرفین و برخی هم حکم منصوب از سوی آن ها تلقی کرده ­اند.[۲۵۳]

شاید نتوان نظر دقیق و کلی ابراز نمود، باید بنا به نوع توافق طرفین تصمیم گرفت. چرا که دلیل ارجاع موضوع به ثالث ‌در مورد متفاوت است. دو دلیل عمده­ای که هست : یکی تخصص نداشتن و عدم توانایی فنی آن ها برای تعیین موضوع تعهدات است ودیگری به توافق نرسیدن آن ها در باب تعیین بهای کالا یا خدمات. ‌در مورد اول موضوع بیشتر به اعطای نمایندگی و وکالت شباهت دارد و در فرض عدم توافق طرفین، انتخاب ثالث به بحث حکمیت و رفع اختلاف بیشتر می­ماند.

امتناع ثالث از اظهار نظر و یا ممتنع شدن موضوع در اینجا هم تابع همان معیاری است که در بند پیشین گفته شد. یعنی اصل براین است که قاعدتاً امکان تعیین شخص یا مرجع جایگزین برای انجام آن وجود دارد مگر آنکه استثنائاً شخص ثالث، به اعتبار شخصیتش مورد نظر طرفین بوده باشد.

گفتار سوم- ارجاع به توافقات بعدی

به دلایلی ممکن است امر تعیین مورد معامله به مذاکرات بعدی طرفین واگذار شود. عدم حصول توافق در مرحله­ تنظیم قرارداد، نیاز فوری و حیاتی برای دستیابی به کالا یا خدمات و مشخص نبودن میزان مورد نیاز یا مقدار دقیق کالا می ­توانند از جمله این دلایل باشند. در اینصورت تردید جدی در پذیرش صحت معامله پیش می ­آید. برخی گفته­اند در بیعی که تعیین قیمت به زمان آینده مثل لحظه تحویل کالا موکول می شود بیع نیست اما به نظر می­رسد هرچند عقد بیع منعقد نگردیده­است ولی ممکن است توافق به عمل آمده وفق ماده ۱۰ ق.م.[۲۵۴]، توافق به انعقاد آتی بیع باشد که در بیع آتی میزان ثمن را مشخص نمایند، البته این امر منوط بر آن است که در آن توافق، میزان ثمن اجمالاً مشخص شده باشد.[۲۵۵]

در مجموع باید گفت در حقوق ما صحت قراردادهایی که تعیین مورد معامله را به توافق آینده موکول کند قابل پذیرش نیست چرا که در چنین فرضی در لحظه تشکیل عقد، عوضین نه به طور مقطوع تعیین می­شوند و نه قابلیت تعیین آن ها ایجاد می­ شود؛ ‌بنابرین‏ مجهول مانده و با احتمال عدم حصول توافق، بروز اختلاف بعید نیست.

گفتار چهارم- سکوت

ماده ۱۹۱ق.م. مقرر می­دارد: «عقد محقق می­ شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند». سکوت مطلق دو طرف ‌در مورد عوضین می ­تواند از موجبات بطلان قرارداد به جهت عدم دلالت اراده­ها بر یکی از ارکان عقد یعنی مورد معامله باشد. البته همیشه مسکوت گذاشتن چنین نتیجه­ای ندارد، برای همین باید شرایط حاکم بر روابط طرفین را هم مدنظر داشت.

سکوت ممکن است همراه با قراینی باشد که از آن بتوان به اراده­ی ضمنی طرفین رسید، و یا در اوصاف فرعی و غیر مهم مورد معامله باشد. برای حکم کردن بر صحت یا معاملات این­چنینی، تحلیل موردی تمام این اجزا در هر رابطه­ای لازم است.

بند اول- سکوت همراه با قرینه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




ب: علائم مرتبط با متخلفین (مباشر در تخلف) که شامل مواردی همچون هر گونه فشارمالی یا کاری، فرصت‌های ارتکاب تخلف و توجیه عقلایی تخلف می شود (تراتمن[۱۲]، ۱۹۹۸).

۲-۲-۵- عملکرد قضاوت حسابرسی

تراتمن (۱۹۹۸) این طور بیان ‌کرده‌است که قضاوت حسابرسی، تمرکز عمده ی پژوهش ها در حیطه ی حسابداری را با توجه درک پتانسیل و بهبود عملکرد حرفه ای آن به خود اختصاص داده است. قضاوت حسابرسی، نقش مهمی را در شکل گیری نظرات حسابرسی ایفا می‌کند. در حین قضاوت، حسابرسان می بایست تعدادی از مسائل مربوط به عملکرد فعلی مشتریان (سرویس گیرنده) و برنامه های استراتژیک آینده، از جمله ارزیابی احتمالی برخی از نتایج پیش‌بینی شده و ارزیابی انتخاب عمل را در نظر داشته باشند. با توجه به سیستم کنترل داخلی، به عنوان مثال قضاوت حسابرسان مربوط به ارزیابی کارایی و اثربخشی سیستم و ارزیابی تاثیر آن بر گزارش گیری های مالی شرکت می‌باشد.

همچنین، حسابرسان در هنگام قضاوت، از تناسب آزمایش های مختلف و روش های حسابرسی، استانداردهای حسابرسی مرتبط، ایجاد دامنه ی کار حسابرسی، انتخاب روش صحیح حسابرسی و شناسایی کفایت ها و ارتباطات مربوط با شواهد حسابرسی استفاده می‌کنند.

بونر و پنینگتون[۱۳](۱۹۹۱) این طور استدلال می‌کردند که قضاوت حسابرسی و تصمیم گیری بر اساس پردازش شناختی وی تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. شواهد نشان می هد که ویژگی های منحصر به فردی مانند حافظه، دانش، تجربه و جنسیت تاثیرات قابل توجهی بر عملکرد قضاوت حسابرسی خواهند داشت.

آن طور که در مطالعات گذشته به رسمیت شناخته شده است این است که علاوه بر مشخصات فردی، عوامل انگیزشی نیز برعملکرد قضاوت حسابرسی اثرگذار هستند. عوامل انگیزشی چون: انگیزه های مالی و انگیزه های غیر مالی (لئونگ و تراتمن[۱۴] ، ۲۰۰۵). انتظار می رود که این عوامل بر عملکرد قضاوت حسابرسی اثرگذار باشند. مطالعات ارائه شده از این مسائله که انگیزه های مالی و غیرمالی موجب بهبود عملکرد قضاوت حسابرسی می‌شوند، پشتیبانی می کند.

۲-۲-۶- عوامل مؤثر برقضاوت حرفه ای در حسابرسی

بر اساس مطالعات انجام شده در حوزه حسابرسی، عوامل مؤثر بر قضاوت حرفه ای در حسابرسی به شرح زیر طبقه بندی شده است:( خوش طینت، بستانیان، ۱۳۸۶).

دسته اول – ویژگی های شخصی

ویژگی های شخصی مؤثر بر قضاوت حرفه ای در حسابرسی به چهار گروه اصلی به شرح زیر تقسیم می شود:

گروه اول – خبرگی

خبرگی در نتیجه دانش و تجربه به دست می‌آید. علاوه بر آن خبرگی در حسابرسی موجب تقویت تردید حرفه ای حسابرس می شود.

گروه دوم – بی طرفی

بی طرفی یک حالت بدون سوگیری فکری است که دستیابی کامل ‌به این حالت غیرممکن است ولی پیگیری برای دستیابی به حداکثر بی طرفی، قابلیت اتکا را افزایش می‌دهد، شرایطی که ذینفعان به طور مساوی و پیوسته، کار و اظهارنظر حسابرس را معتبر و قابل اتکا می بینند.

گروه سوم – اخلاق

اخلاق مجموعه ایده آل های جامعه است. پرهیزکاری و پاکدامنی صفت های هنجاری هستند که تمایل فرد را به رعایت اخلاق نشان می‌دهند. پرهیزکاری پیروی از فضایل اخلاقی است که در فراتر از قوانین و مقررات قرار دارد.

گروه چهارم – شخصیت فردی و اجتماعی

شخصیت روان شناختی فرد، عامل مهمی در تعیین رفتار است. ‌بنابرین‏ شخصیت یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر قضاوت حرفه ای حسابرس است. شخصیت موجب می شود که شخص ارزش های خاص خود را داشته باشد. ارزش ها باورهای نسبتا پایدار هستند که از هدف ها بالاتر هستند.

دسته دوم – عوامل محیطی

علاوه بر ویژگی های شخصی که بر قضاوت حرفه ای حسابرس اثر می‌گذارد و به همین جهت شناسایی آن ها ‌در مورد چگونگی انتخاب، آموزش و تربیت حسابرسان اهمیت به سزایی دارد، عوامل محیطی نیز بر قضاوت حرفه ای حسابرسان مؤثر است. عوامل محیطی مثبت می‌توانند حسابرسان خنثی یا مردد را به سوی رفتار مثبت و درستکارانه متمایل کنند و حسابرسانی را که بر اساس ویژگی های شخصیتی و مبانی اخلاقی به درستکاری پای بندی چندانی ندارند، وادار به درستکاری کنند . بر عکس عوامل محیطی منفی موجب تشویق حسابرسان به رفتار نادرست یا خروج درستکاران از حوزه حرفه می‌شوند . عوامل محیطی نیز به چهار گروه اصلی به شرح زیر تقسیم می شود:

گروه پنجم – شرایط بازار حسابرسی

یک فعایت اقتصادی است که در بازار حضور دارد و مؤسسات حسابرسی که در آن کار می‌کنند، بنگاه هایی اقتصادی هستند. هر بنگاه اقتصادی برای بقا و دوام در جامعه رقابتی باید کیفیت کالا یا خدمات خود را به سطح قابل قبول مشتریان و متناسب با درآمد مورد انتظار خود برساند.

گروه ششم – ‌پاسخ‌گویی‌

‌پاسخ‌گویی‌ عبارت است از توضیح دادن یا توجیه کردن آن چه انجام شده است. ‌پاسخ‌گویی‌ از عوامل محیطی مؤثر بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است. ابزار اصلی مورد استفاده برای سازوکار ‌پاسخ‌گویی‌ نظارت بر عملکرد حسابرسان است. نظارت بر کار حسابرسان معمولا به وسیله تشکل حرفه ای ناظر بر حسابرسان انجام می شود.

گروه هفتم – استانداردهای حرفه ای

استاندارهای حرفه ای شامل استانداردهای حسابداری، استانداردهای حسابرسی و آیین رفتار حرفه ای است. آسان یا سخت بودن احکام استاندارهای حرفه ای و قابل تفسیر بودن یا نبودن استاندارهای حرفه ای بر قضاوت حسابرسان مؤثر است. هرجا که استاندارهای حرفه ای غیرصریح و قابل تفسیر باشد، قضاوت حرفه ای حسابرسان بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

گروه هشتم – ابزارهای تصمیم گیری

ابزارهای تصمیم گیری شامل برنامه حسابرسی و چک لیست ها و همچنین نرم افزارهای حسابرسی است که موجب آسان تر شدن تصمیم گیری حسابرس و رفع نقاط ضعف قضاوت انسان می‌شوند و ‌به این ترتیب بر قضاوت حسابرسان اثر می‌گذارند.

۲-۳- مفهوم رفاه

رفاه را می توان در طبقات زیر تعریف کرد.

رفاه فیزیکی

در اکثر تحقیقات پیشین، رفاه فیزیکی در نتیجه تغییرات در زمینه شغلی، به یکی از موارد با اهمیت مورد علاقه در آزمون و درک تاثیر عدم امنیت شغلی و از دست دادن کار، بر روی سلامت و رفاه فردی تبدیل شده است، رفاه فیزیکی به حالتی اشاره دارد که در آن، جسم یک فرد عاری از بیماری‌ ها و اختلالات فیزیکی است. علاوه بر این، به خاطر ارتباط از پیش تعیین شده آن‌ ها با عوامل با اهمیت دیگر در ادبیات تحقیق شغلی است. (دینر و همکاران[۱۵]، ۲۰۰۳).

رفاه مالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




  • با آموزش مباحث مربوط به تغییرات بلوغ به صورت صحیح به فرزندان باعث کاهش اضطراب آن ها ، کمک به افزایش عزت نفس آنان و درک صحیح از دوران بلوغ و آمادگی برای پذیرش تغییرات در نوجوان خواهد شد ( مفهوم کلیدی ۲ _ ارزش ها ، نگرش ها و مهارت ها )

    1. با آموزش مباحث مربوط به عشق و رابطه انسانی ( که یکی از مسائل مطرح شده در تربیت جنسی است) باعث افزایش آگاهی نوجوانان از هیجانات خود خواهد شد که به کاهش اضطراب کمک می‌کند ( مفهوم کلیدی ۱_ روابط )

  1. با آموزش مسائل مربوط به تغییرات فیزیولوژیک دوران بلوغ و تاثیر آن بر خلق و عواطف نوجوان باعث آگاهی وی از این تغییرات و آمادگی بیشتر خواهد شد که این امر نیز بر کاهش اضطراب تاثیر خواهد داشت

( مفهوم کلیدی ۴_ توسعه انسانی )

اهداف پژوهش

    • تعیین اثربخشی آموزش مؤلفه‌ های تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران پایه پنجم و ششم شهرستان قدس.

    • فرضیه اصلی

    • آموزش مؤلفه‌ های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم مؤثر است.

    • فرضیه های فرعی

    • آموزش مؤلفه‌ های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب صفت ( پنهان ) دختران پایه پنجم و ششم مؤثر است.

  • آموزش مؤلفه‌ های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب حالت ( آشکار ) دختران پایه پنجم و ششم مؤثر است.

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :

تعاریف نظری

تربیت جنسی شامل اطلاعاتی است که از دوران اولیه زندگی در جهت رشد متعادل و مناسب غریزه جنسی صورت می‌گیرد (فرمهینی فراهانی،۱۳۸۷).

مقصود از تربیت جنسی ایجاد زمینه ها و موقعیت هایی است که متربی را با ارضاء و هدایت جنسی و با رفتار اعتدال آمیز و هماهنگ با هدف خلقت آشنا می‌سازد ( بهشتی،۱۳۸۵).

اضطراب[۱] نوعی درد داخلی است که سبب ایجاد هیجان و به هم ریختن تعادل موجود می شود و چون بشر دائما به منظور برقراری تعادل کوشش می‌کند ، ‌بنابرین‏ می توان گفت اضطراب یک محرک بسیار قوی است.(شاملو،۱۳۸۸)

اضطراب ،ترسی است که ویژگی های آن انتظار خطر نامشخص ، وحشت ، دلهره یا تشویش است و معمولا به واکنش اضطراری « جنگ یا گریز » می‌ انجامد ( روزنهان[۲] و سلیگمن[۳]،۱۹۸۹،ترجمه سیدمحمدی،۱۳۹۱).

تعاریف عملیاتی

در تحقیق حاضر منظور از تربیت جنسی مجموعه فعالیت‌هایی است که شامل آموزش مؤلفه‌ های تربیت جنسی ( آموزش لزوم تربیت جنسی با توجه به ارزش ها و فرهنگ جامعه ایران – مفهوم کلیدی ۲ در جدول راهنمای یونسکو، آموزش تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ- مفهوم کلیدی ۴ در راهنمای یونسکو ، آموزش اصول بهداشت جنسی- مفهوم کلیدی ۴ ، آموزش روش های صحیح برقرای ارتباط – مفهوم کلیدی ۱ ، آموزش روش صحبت با نوجوانان ‌در مورد عشق و هیجانات مفهوم کلیدی ۱ ) بوده که با توجه به جدول مفاهیم و موضوعات کلیدی برنامه تربیت جنسی در مدارس( یونسکو ۲۰۰۹ ) و شرایط سنی و فرهنگی افراد نمونه ی تحقیق ، انتخاب شده و توسط محقق در۶ جلسه ۲ ساعته و در مجموع مدت ۱۲ ساعت در ۶ هفته به مادران گروه نمونه آموزش داده خواهد شد.

اضطراب : در این پژوهش اضطراب نمره ای است که از اجرای پرسشنامه اضطراب حالت– صفت اسپیلبرگر[۴]STAI-Y حاصل خواهد شد.

فصل دوم

ادبیات و

پیشینه ی پژوهش

مقدمه

در این فصل به بررسی نظریات و پیشینه های پژوهشی در خصوص متغیر تربیت جنسی و اضطراب در نوجوانان پرداخته شده است.صاحب نظران و اندیشمندان مختلف تعلیم و تربیت و روانشناسی هریک بر مبنای طرز تلقی و مبنای فکری و معرفتی خود و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه مورد نظر، تبیین و برداشت خاصی را در زمینه تربیت جنسی ارائه داده‌اند که مبین نوع نگاه و رویکرد آن ها ‌به این حوزه آموزشی و تربیتی است.

تربیت

واژه تربیت از ریشه « رُبُوّ » به معنای زیادت و فزونی و رشد و بر آمدن گرفته شده است . تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد شرایط برای آنکه استعداد های آدمی در جهت کمال مطلق شکوفا شود. مفهوم تربیت تنها و تنها در انسان و به سبب قابلیت عقلی و توانایی شناخت و گزینش او شایستگی کاربرد دارد. تربیت فرایندی هدفمند برای تحقق تغییرات مطلوب در متربی است که در شکل اصیل و نهایی خود از عادت دادن ، تلقین و القاء ، اجبار و تحمیل و قرنطینه فاصله می‌گیرد . در واقع تربیت شامل دو فعالیت آموزش و پرورش است که اولی می‌تواند عمدتاًً شناختی ، الزامی و عمومی و متکی بر ارزشیابی بیرونی ( تجویدی ) باشد ولی دومی عمدتاًً انتخابی ، علاقمندانه و عاطفی ،عملی و مهارتی است (غیر تجویدی ). تلفیق هردو و تکمیل آن ها به تربیت می‌ انجامد . خصوصیات تربیت عبارتند از؛ فرایندی ، چند بعدی ، تعاملی ، هدفمند ، مبتنی بر اصول ، مجموعه ای هماهنگ از تدابیر و اقدامات ، چند عاملی ،تناسب با خصوصیات مخاطب (فرمهینی فراهانی،۱۳۹۰).

موضوع تربیت انسان است که رسیدن او به تعالی و کمال – که هدف عالی آفرینش است – به ساز و کارهای ویژه و پیچیده ای نیازمند است. تربیت را می توان رشد طبیعی و تدریجی همه نیروها و استعداد های آدمی دانست (رهنما،علیین،محمدی،۱۳۸۶).

تربیت جنسی

یکی از غرایز مهم و اساسی ، غریزه جنسی[۵] است که نقش مهمی در چگونگی شکل گیری شخصیت انسان دارد و تجلی آن به صورت تمایل شهوانی ارضای مشروع سبب پیدایش ، تداوم و بقای نسل است. ایجاد نیازی که این غریزه در آدمی به وجود می آورد ، مانند سایر نیازها مثل نیاز به خدا ، امنیت و استراحت است ؛ اما کیفیت و زمان برآورده شدن آن ممکن است سبب رشد و یا سبب خواری و ذلت فرد شود. اهمیت ارضای این نیاز به ویژه در مراحل بلوغ و بعد آن به میزانی است که می توان گفت هر کس دارای شخصیت جنسی مخصوص به خودش است. محور غریزه در افراد همراه با ظهور تحولات جنسی ، روانی و عاطفی است. چه بسیار حرکت ها ، جنب و جوش ها ، ائتلاف نیروها که در سایه آن پدید می‌آید و چه بسیار خودپسندی ، خودنمایی ها و خودخواهی ها که بر اثر آن حاصل می شود (فرمهینی فراهانی،۱۳۹۰).

نوجوانی مرحله ای است که فرد درگیر رشد و توسعه خود است. گاهی نوجوانان در این مرحله_ در حالی که هنوز درحال رشد عاطفی و شناختی هستند _ فعالیت جنسی خود را آغاز می‌کنند که ممکن است باعث افزایش خطر و عواقب منفی همچونHIV یا بارداری های ناخواسته شود. یکی از موثرترین راه های افزایش آگاهی ، نگرش و توانایی نوجوانان در محافظت از خودشان ، تربیت جنسی است که برای پیشگیری از رفتارهای پرخطر جنسی و نتایج منفی آن ضروری به نظر می‌رسد (رایس[۶] و همکاران،۲۰۱۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




دالارد و میلر تأکید می‌کنند که کودک در جریان رشد باید روزنه های جامعه پسندی برای ارضای سوابق خود پیدا کند. موقعیتهای مهم یادگیری، به خصوص شامل غذا خوردن، آداب توالت رفتن، رفتار جنسی و رفتار پرخاشگرانه است (همان منبع).

دیدگاه یادگیری اجتماعی – شناختی

نارضایتی از رویکرد شرطی سازی به پیدایش نسل دومی از نظریه های یادگیری منتهی شد. این نظریه شناختی نامیده شد، زیرا بر این عقیده تأکید می ورزد که افراد اغلب از یکدیگر یاد می گیرند (کارور و شی یر؛ ترجمه رضوانی، ۱۳۷۵).

نظریه اجتماعی شناختی، با مردود شناختن دیدگاه هایی که معتقدند انسان با نیروهای درونی برانگیخته می شود و یا آنهایی که انسان را دست بسته در اختیار محیط می دانند بر این باور است که رفتار انسان را می توان از طریق تکامل انسان و محیط تبیین کرد. فرایندی که باندورا آن را موجبیت دوجانبه می نامد. انسان تحت تاثیر نیروهای اجتماعی است ولی نحوه برخورد با آن ها را خود انتخاب می‌کند. انسان هم نسبت به شرایط محیطی واکنش نشان می‌دهد هم فعالانه آن ها را تفسیر کرده و بر موقعیت‌ها تاثیر می‌گذارد. همانقدر که موقعیت‌ها انسان را شکل می‌دهد، انسان نیز موقعیت‌ها را انتخاب می‌کند و همانقدر که انسان از رفتار دیگران تاثیر می‌گیرد، در رفتار دیگران نیز تاثیر می‌گذارد.

به طور کلی، نظریه شناختی – اجتماعی، انسان را به شرط درست عمل کردن، موجودی کاملاً سازگار می بیند که توانایی انطباق با شرایط متغیر محیطی را دارا است. فرایند مداوم موجبیت دوجانبه مستلزم این است که فرد به طور فعال از بین هدفها به انتخاب بپردازد و در بین موقعیت‌ها با توجه به مقتضیات آن ها و امکان بالقوه دستیابی به نتایج متفاوت تمیز قائل شود. انسان ‌در مورد توانایی خود در ‌پاسخ‌گویی‌ به مقتضیات متنوع موقعیت‌ها به قضاوت می پردازد و وقتی آن عمل را انجام داد، نتیجه را با توجه به پاسخهای دیگران و میزان‌های درونی خودش ارزیابی می‌کند. انسان به یک معنی، موجودی مسئله گشاست و به دنبال این است که چنین رفتار کند که هم پاداش‌های محیطی خود را به حداکثر برساند و هم پاداش‌های درونی را به شکل خود تحسینی دریافت کند (پروین، ۱۳۷۴).

در نظریه روانشناختی – اجتماعی، دو فرایند متفاوتی که این نظریه را از سایر نظریه های یادگیری در شخصیت جدا می‌کند عبارت است از یادگیری مشاهده ای و خود نظم جویی. یادگیری مشاهده ای مستلزم توانایی یادگیری رفتارهای پیچیده از طریق مشاهده است. «زیرا انسان می‌تواند از روی سرمشق، یک رفتار و یا حداقل شبیه آن را یاد بگیرد، قبل از اینکه رفتار را انجام داده باشد و بدین ترتیب از خطاهای غیر ضروری نیز جلوگیری می‌کند» (باندورا، ۱۹۷۷؛ به نقل از پروین، ۱۳۷۴).

باندورا بر این باور است که تهیه و تدارک سرمشق های اجتماعی، یک وسیله ضروری در انتقال و تغییر رفتارهای مختلف در موقعیتهایی است که ممکن است خطاها به نتایج پر هزینه و یا مهلک و کشنده ای منجر شوند. در واقع اگر یادگیری صرفاً بر اساس نتایج خوشایند و ناخوشایند ایجاد می شد، اغلب مردم در جریان جامعه پذیر شدن، جان خود را از دست می‌دادند (باندورا، ۱۹۶۹؛ به نقل از پروین، ۱۳۷۴).

فرایند خود نظم جویی، مستلزم توانایی انسان در تاثیر گذاری در رفتار خود است نه اینکه به محرک‌های محیطی واکنش نشان دهد و فرایند یادگیری مشاهده ای و خود نظم جویی مستلزم استفاده از فرایندهای تفکر می‌باشد. هر دو فراین تحت تاثیر پاداش و تنبیه قرار دارد، ولی به وسیله آن ها تعیین نمی شود.

مشاهده سرشتها و رشد معیارها و مکانیسم‌های مهار خود، نه فقط در پرخاشگری، بلکه در قضاوت‌های اخلاقی با افزایش سن، پیچیده تر می‌شوند. به علاوه همچنان که کودکان رشد می‌کنند، کنترل بیرونی آن ها به کنترل درونی تبدیل می‌شوند. والدین در شروع از تنبیه و تهدید به تنبیه برای دلسرد کردن فرزندان خود از انجام رفتارهای خاص استفاده می‌کنند. البته در روند جامعه پذیر شدن موفقیت آمیز، کنترل های درونی و نمادین با مجازات‌ها و تقاضاهای بیرونی تدریجاً عوض می‌شوند. بعد از اینکه معیارهای رفتاری از طریق سرمشق گیری و یا آموزش ایجاد شد، نتایج آن ها برای فرد به عنوان تخلف و تجاوز عمل می‌کنند. بدیهی است هم رشد قوانین پیچیده اخلاقی و هم استفاده فزاینده از کنترل‌های درونی به رشد مهارت‌های شناختی پیچیده تر بستگی دارد.

توانایی میل به تعویق انداختن ارضا در فرد، متضمن رشد صلاحیتهای شناختی و رفتاری است. توانایی ایجاد میل به تعویق انداختن ارضا تحت تاثیر نتایج مورد انتظار قرار دارد، همچنان که تحت تاثیر تجارب مستقیم فرد در گزشته، مشاهده این نتایج در سرمشق هایی چون والدین و همسالان و واکنش‌های خود فرد نیز واقع می شود. گفتنی است یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران و از طریق سرمشق گیری مستلزم اقدامی گسترده تر از تقلید است، ولی پراکندگی و عام بودن آن از همانند سازی کمتر است (پروین، ۱۳۷۴).

دید گاه پدیدار شناختی

بر اساس مواضع پدیدار شناختی، درک هر فرد از جهان یگانه است. این ادراکها، میدان پدیداری فرد را می‌سازد. میدان پدیداری فرد، شامل ‌ادراک‌های هشیار و ناهشیار اوست؛ ادراکهایی که فرد نسبت به آن ها آگاهی دارد یا ندارد. ولی تعیین کننده های مهم رفتار، مخصوصاً در انسان‌های سالم، ادراک های سالم یا ادراک هایی است که می‌توانند به صورت آگاه جلوه کنند. اگرچه میدان پدیداری اصولاً دنیای خصوصی انسان را تشکیل می‌دهد، می‌توانیم این دنیا را (مخصوصاً با تدابیر بالینی) آن طور که افراد درک می‌کنند، ببینیم و رفتار را از دریچه چشم آن ها و با معنایی روان شناختیی که برای آن ها دارد، تبیین کنیم (راجرز، ۱۹۵۱؛ به نقل از پروین، ۱۳۸۶).

روانشناسان پدیدار نگر معمولاً قبول ندارند که رفتار را تکانه های هشیار ( در نظریه روان تحلیل گری) یا محرک‌های برونی (در رفتارگرایی) کنترل می‌کنند و به جای آن معتقدند که ما بازیچه دست نیروهای خارج از کنترل خود نیستیم، بلکه اثر گذارانی هستیم که می‌توانیم سرنوشت خود را کنترل کنیم (اتکینسون[۷۸] و همکاران؛ ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۷۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ب.ظ ]