کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



پیشرفت تحصیلی:

پیشرفت تحصیلی یک فرایند است. در هر فرایند عوامل و متغیرهایی در حال تعاملند. نوع و شدت تعامل، تغییرات گوناگونی را به دنبال می آورد بررسی همه عوامل مؤثر در فرایند موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، امکان پذیر نیست بدین لحاظ به ذکر چند نمونه که تأثیرآشکاری در پیشرفت و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارند اشاره می شود:

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی:

عوامل فردی

الف) هوش: در بین عوامل فردی، یکی از عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی افراد، هوش و توانایی‌های ذهنی اوست. داک ورث وسلیگمن[۲۴] (۲۰۰۵) بیان می‌کنند که مباحثات جالبی در زمینه رابطه و روند علی پیشرفت تحصیلی و هوش وجود دارد. بعضی محققان هوش و پیشرفت تحصیلی را به عنوان دو سازه مشابه می بینند. دیگران باور دارند که رابطه بین هوش و پیشرفت تحصیلی دوجانبه است. عده ای از محققان در حال حاضر به رابطه علی پیشرفت تحصیلی و هوش معتقد هستند(داک ورث وسلیگمن،۲۰۰۵).

ب) انگیزش: انگیزش به عنوان یک عامل فردی نقش مهمی را در پیشرفت تحصیلی ایفا می‌کند. در گذشته این باور وجود داشت که هوش مهمترین عامل تعیین کننده برای موفقیت تحصیلی است. بعد از سال ها تحقیقات در زمینه یادگیری و انگیزش، مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت دریافتند که دانش آموزان با بهره گرفتن از راهبردهای مناسب انگیزشی، رفتاری و یادگیری می‌توانند تبدیل به یادگیرندگان موفقی شوند. انگیزش بالا و مشارکت در یادگیری به طور همسویی با پیشرفت تحصیلی و کاهش نرخ ترک تحصیل در ارتباط است(اندرسون[۲۵]،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).

کازیدی و لین[۲۶] (۱۹۹۱) به بررسی چگونگی تاثیر خانواده بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی پرداختند. آن ها در بررسی خود نشان دادند که انگیزش به عنوان یک متغیر رابط میان خانواده و پیشرفت تحصیلی ایفای نقش می‌کند.

گاتفرد[۲۷] (۱۹۹۰) در پژوهشی که انجام داد رابطه مثبتی را بین انگیزش و پیشرفت تحصیلی به دست آورد. به طور ویژه، کودکان و نوجوانانی که انگیزش درونی تحصیلی بالاتری را نشان می‌دادند دارای سطح پیشرفت و هوشی بالاتری بودند. او همچنین دریافت که انگیزش درونی اولیه با انگیزش و پیشرفت تحصیلی بعدی رابطه دارد.

فورتیروهمکاران[۲۸] (۱۹۹۰) نشان دادند که شایستگی تحصیلی ادراک شده ارتباط مثبتی با انگیزش درونی دارد. همچنین به نظر می‌رسد که احساس شایستگی و خود تعیینی در بافت مدرسه یک احساس انگیزش خودمختارانه را نسبت به تحصیل به وجود می آورد که این به نوبه خود منجر به پیشرفت تحصیلی بالاتر می شود. شایستگی تحصیلی ادراک شده و خود تعیینی تحصیلی ادراک شده به طور مثبتی بر انگیزش تحصیلی تاثیر می‌گذارد که این به نوبه خود بر پیشرفت تحصیلی و حضور در مدرسه تاثیر می‌گذارد.

پ)خودپنداره و حس کنترل پایین: افرادی که ترک تحصیل می‌کنند خودپنداره پایین تری نسبت به همسالان خود که در مدرسه می مانند دارند. ترک تحصیل کنندگان تمایل بیشتری برای این باور دارند که آن ها کنترل کمتری بر روی سرنوشت خودشان دارند. ترک تحصیل کنندگان همچنین یک حس پایینی از کارآمدی یا مسئولیت دارند. ما نمی دانیم که اعتماد به نفس پایین علت عملکرد ضعیف در مدرسه است یا عملکرد ضعیف در مدرسه علت اعتماد به نفس پایین است. تحقیقات از دیدگاه اخیرتر (عملکرد ضعیف در مدرسه علت اعتماد به نفس پایین است) حمایت می‌کند، این تحقیقات بیان می‌کنند که بهبود عملکرد مدرسه ممکن است اعتماد به نفس را افزایش دهد(سعیدی و همکاران،۱۳۹۰).

ت) بیگانگی از مدرسه: ترک تحصیل کنندگان دبیرستانی یک احساس تعلق قوی نسبت به تحصیل و مدرسه ندارند و خیلی علاقمند به درس و مدرسه نیستند. ترک تحصیل کنندگان رضایت کمتر و تلاش کمتری را در مدرسه گزارش می‌دهند، مشارکت کمتری در فعالیت های فوق برنامه دارند، نگرش مثبت تری نسبت به کار تا مدرسه دارند و تمایل کمتری برای تحصیلات عالی دارند(مولا،۲۰۱۰).

ث)مشکلات رفتاری: دانش آموزان ابتدایی که به میزان بالایی پرخاشگر هستند با احتمال کمتری از دبیرستان فارغ التحصیل می‌شوند. تا سن ۱۸-۱۷ سالگی، کودکانی که بیش فعال هستند با احتمال بیشتری عملکرد ضعیفی دارند و در مدارس ویژه حضور می‌یابند یا ترک تحصیل می‌کنند. ترک تحصیلی کنندگان به میزان فراوان تری از مدرسه فرار می‌کنند یا غیبت و تأخیر دارند و آن ها غالباً جریمه و محروم می شدند. آموزش مهارت های اجتماعی در سال های اولیه نوجوانی یک راهبرد مؤثری برای پیشگیری از سیگار کشیدن و فعالیت های جنسی پیش از موقع و شکست تحصیلی است. (اندرسون،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).

ج)مصرف الکل و مواد: نوجوانانی که به مصرف مواد و الکل می پردازند به احتمال کمتری دبیرستان را به پایان می رسانند. تحقیقات هیچگونه نتیجه گیری روشنی ‌در مورد اینکه مصرف مواد به عنوان علت یا پیامد مشکلات تحصیلی باشد به دست نداده اند. (اندرسون،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).

چ)رفتارهای بزهکارانه: دانش آموزان دبیرستانی که با سیستم های قضایی سر و کار داشته اند با احتمال بیشتری نسبت به همتایان خود ترک تحصیل می‌کنند(اندرسون،۲۰۰۴؛ به نقل ازمیرزایی،۱۳۹۱).

عوامل خانوادگی:

الف)جایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده: یک نوجوان از خانواده با جایگاه اقتصادی اجتماعی پایین به احتمال بیشتری درس خود را قبل از به پایان رساندن دبیرستان رها می‌کنند و با احتمال کمتری وارد تحصیلات عالی می‌شوند. طبق گزارشات انجام شده به وسیله ی کمیسیون ملی کودکان نوجوانان از خانواده های کم درآمد با احتمال بیشتری فاقد مهارت های تحصیلی اساسی هستند و به میزان بیشتری یک پایه ی تحصیلی را تکرار می‌کنند آن ها در خطر سوء تغذیه و سلامت پایین تری هستند. خانواده های فقیر با احتمال بیشتری در حوزه های با مدارس ضعیف تر و توام با منابع کمتر زندگی می‌کنند. نوجوانان در خانواده های کم درآمد با احتمال بیشتری کار می‌کنند که ممکن است برای پیشرفت تحصیلی آن ها مضر باشد (اگر ساعت کار طولانی باشد)(مولا، ۲۰۱۰؛ به نقل از یکتا،۱۳۹۱).

ب)جایگاه قومی و اقلیتی خانواده: دانش آموزان اقلیت، نرخ ترک تحصیل بیشتری دارند اما بسیاری از تاثیرات ناشی از تاثیر جایگاه اقتصادی اجتماعی می‌باشد تا صرف اقلیت بودن: دانش آموزان اقلیت با احتمال بیشتری در خانواده های فقیر یا در خانواده های تک والدی زندگی می‌کنند، والدینشان به طور متوسط تحصیلات کمتری دارند و آن ها معمولاً در مدارس با کیفیت پایین حاضر می‌شوند و همین مسئله و سیستم ارزشی مدرسه ممکن است با ارزش های خانوادگی و قومی متفاوت باشد. (شریفیان،۱۳۸۱).

تحقیقات انجام شده روی دانش آموزان اقلیت که زبان مادری شان انگلیسی نبوده نشان داده است که توانایی‌های شناختی آن ها پایین تر از حد متوسط بوده است. آن ها ممکن است در مدرسه پیشرفت پایینی داشته باشند، به دلیل اینکه آن ها برای صحبت کردن در کلاس و مشارکت در بحث یا به دلیل نگرش و دیدشان نسبت به معلمانشان تردید دارند(مگدول[۲۹]،۱۹۹۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-10-01] [ 06:39:00 ب.ظ ]




میسرا وکاستیو[۶۷] (۲۰۰۴) خاطر نشان ساختند که دانشجویان در مقاطعی از هر نیمسال تحصیلی، مثل امتحان و در هنگام رقابت با دوستان خود برای دستیابی به نمرات بالاتر ، استرس بیشتری را گزارش می‌کنند.

فشردگی دوره های تحصیلی

د‏ر جامعه پر شتاب امروزی بیشتر افراد ‏می‌خواهند که از حداقل زمان، حداکثر استفاده ‏را ببرند. پیامد و نتیجه چنین شتابی ممکن است که همراه با دستیابی به اهداف متعددی باشد، لیکن فرد از روند رسیدن به چنین اهدافی لذتی نبرد. دوره های تحصیلی فشرده، دوره هایی هستند که طاقت فرسا بوده و بایستی درسی را در طول آن دوره بتوان به خوبی به پایان رساند. انتظارات فراغت از تحصیل درکمترین زمان، ممکن است به گونه‌ای باشدکه دانشجویان دوره های تحصیلی فشرده‌ای را تحمل کنند و از لحاظ جسمانی، روانی، اجتماعی و آموزشی در تنگنا قرار گیرند. آنان ممکن است دچار بیماری‌های جسمانی یا اختلالات هیجانی شوند (گرین برگ.۱۹۹۰‏).

رقابت

امروز در جهانی زیست می‌کنیم که بر پیشرفت و توانایی برای موفقیت در زمینه‌های مختلف زندگی تأکید می‌شود. چنین پیشرفتی جزء از راه کار و تلاش جدی و خستگی ناپذیر به دست نمی‌آید. در هر حال موفقیت و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی با رقابت با دیگران همراه است. موفقیت در فعالیت‌ها و تلاش‌ها باعث رشد عزت نفس می‌شود و شکست موجب بیماری و ناامیدی و حرمان می‌گردد. روانشناسان اظهار می‌دارند که رقابت منبعی از اضطراب و افسردگی به شمار می‌آید. آنان در این زمینه به اضطراب پیشرفت اشاره می‌کنند. اضطرابی که به دنبال ترس از شکست همه جانبه در فرد به وجود می‌آید.

در تحقیقی ۲۵ ‏دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه پنسلوانیا که۸۰ درصد ‏آنان دانشجوی سال اول بودند مورد بررسی قرارگرفتند. آنان خود را نیازمند به خدمات مشاوره‌ای معرفی کردند و عنوان ‌داشتند که سطح بالایی از استرس را تجربه کرده و دارای اضطراب و افسردگی هستند. همه این دانشجویان در دوره دبیرستان، دانش‌آموزانی ممتاز بودند لیکن در دانشگاه نسبت بالائی از دانشجویان مشروطی و دچار افت تحصیلی را در بر می‌گرفتند. اینان به هنگام ورود به دانشکده حقوق خود را در رقابت با کسانی ‌یافتند که بهتر و یا حتی باهوشتر از آنان بودند. پذیرش چنین موضوعی برای آنان مشکل بودکه به عنوان افرادی در حد متوسط پذیرفته شوند و عملکردشان در حد متوسط از میان گروهی از افراد سرآمد ارزیابی گردد. در نتیجه چنین حالتی به کاهش عزت نفس در این افراد انجامید و آنان را به اجتناب از موقعیتهای تهدید کننده رهنمون کرد (دابسن،۱۹۸۲).

کمرویی

از آنجا که ورود به دانشگاه تجربه جدیدی به حساب می‌آید افراد و محیط اطراف نیز اموری تازه و جدید بنظر می‌رسند. پس دور از انتظار نیست که بسیاری از دانشجویان احساس ‌کم‌رویی و خجالت نمایند. ‌کم‌رویی عامل فشارزای مهمی برای برخی از دانشجویان دانشگاه قلمداد می‌شود. فرد خجالتی از برخورد با افراد ترس دارد و بیشتر مردم گریز است، بویژه هنگامی که با افرادی که از لحاظ عاطفی یا هیجانی (همچون غریبه‌ها، صاحبان قدرت و اعضای جنسی مخالف) تهدید کننده محسوب می‌شوند برخورد نمایند. ‌کم‌رویی را می‌توان یک معلولیت روانی قلمداد کرد. گاهی اوقات شکلی شدیدتر از معلولیتهای جسمانی یافته و آثار مخرب و زیانباری می‌تواند درپی‌داشته باشد.‌کم‌رویی ممکن است باعث شودکه فرد قادر به برقراری ارتباط با افراد ناآشنا نداشته باشد و نتواندکه با آن دوست شود و به طور بالقوه از تجربیات مفید و خوشایند لذت ببرد.

دانشجوی خجالتی در بیان خواسته و تمنیات قلبی خود ناتوان بوده و نمی‌تواند عقاید و ارزش‌های خود را ابراز نماید و بدین سان باعث می‌شود که ار‌زشیابی‌های مثبت دیگران، از اوکاهش یابد. احساسات منفی دیگری همچون افسردگی، اضطراب و تنهایی به طوری با نوعی ‌کم‌رویی همراه می‌شوند. دانشجویان دانشگاه ممکن است استرسی را تجربه کنندکه ناشی ازکمروئی آنان در برخورد با اساتید، مدیریت دانشگاه، جنس مخالف یا حتی دانشجویان دیگر باشد، و چنین استرسی ممکن است در کلاس درس، سلف سرویس(غذا خوری) یا حتی در اتاقهای خوابگاه تجربه شود. به هر حال ‌کم‌رویی حالتی ناخوشایند و نامطلوب است و بایستی با به کارگیری راهبردهای مقابله مفید تأثیر آن را خنثی کرد.

مشکلات مالی، حمایت والدین

انسان در هر مرحله از زندگی خود در معرض حوادث و ناملایمات گوناگون قرار می‌گیرد. چندین تحقیق به نقش فشارزاهای اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و تأثیرآن بر علایم جسمانی و روانی ‌در کودکان ، نوجوانان و جوانان پرداختند (مک لوید[۶۸] ،۱۹۸۹). حمایت اجتماعی بنظر می‌‌رسد که نقش مهمی در ارتباط بین استرس و بهداشت روانی و جسمانی بازی کند. تحقیقات نشان ‌می‌دهد که حمایت اجتماعی با چگونگی اثرات استرس ارتباط دارد. الدر وکاسپی[۶۹] (۱۹۸۵) متوجه شدندکه پدرانی که از درآمد پایین رنج می‌برند به طور معنی‌داری تحریک پذیرتر و انفجاری‌تر هستند. تحقیقات نشان ‌می‌دهد که فشارهای اقتصادی و خانوادگی میزان پریشانی حالی را در هر دو گروه زن و مرد افزایش می‌دهد. دیگر اینکه حمایت پدرانه و مادرانه اضطراب و پریشان حالی را در هر دو گروه دختر و پسر کاهش می‌دهد. پژوهش‌هایی که در بررسی اثرات حمایت اجتماعی بر بهداشت روانی و جسمانی کودکان و نوجوانان پرداخته‌اند، شواهد محکمی دال بر همبستگی مستقیم، بین حمایت و بهداشت ارائه می‌دهند (کامپوس[۷۰]،۱۹۸۷‏). تحقیقات انجام شده همچنین نشان ‌می‌دهد که فشار اقتصادی با حمایت والدین برای دختران کاهش می‌یابد، لیکن برای پسران چنین نیست. نتایج نشان می‌دهد که فشار اقتصادی میزان تنهایی و افسردگی، بزهکاری و اعتیاد به مواد مخدر را در هر دو جنس افزایش دهد. فشار اقتصادی با کاهش حمایت والدین از دختران همراه است و استرس ایجاد شده در حمایت مادری برای دختران و پسران تأثیری ندارد. همچنین مشخص شده که حمایت هر دو والد(پدر و مادر) افسردگی را در هر دو جنس کاهش می‌دهد. به هر حال تحقیقات نشان می‌دهد بین موقعیتهای فشارزای اقتصادی و ناسازگاری در نوجوانان و جوانان همبستگی وجود دارد. ‏

یافتن دوست جدید

از د‏ست ‏دادن دوستان قدیمی و انتخاب دوستان جدید غالباً رویداها‏ی فشارزا در زندگی دانشجویان محسوب می‌شود. فرد چنین پرسشهایی را ممکن است از خود بپرسد :

ـ آیا افراد دیگر مرا دوست خواهند داشت؟

ـ آیا می‌توانم کسی بیابم که علایقی همانند خودم داشته باشد؟

ـ آیا افراد حاضرندکه با من قرار ملاقات بگذارند؟

معمولاً در برخورد با دوستان قدیمی می‌توان بدون دغدغه خاطر احساسات و افکار خود را با آنان در میان گذاشت حال آنکه دوستان جدید مستلزم یک دوره آزمایش و امتحان است که مشخص گردد تا چه حد می‌توان احساسات و افکار درونی خود ‏را با آنان در میان گذاشت. به هر حال یافتن دوستان جدید عاملی است که در روابط بین فردی نقش فشارزا دارد. با این حال عضویت در باشگاه های، شرکت در مراسم دوستانه، حضور در ‌مهمانی‌ها و همکاری با دانشجویان دیگر از جمله عواملی است که در رشد سلامتی و بهداشت روانی دانشجویان نقش بسزایی دارد.

سنجش فشارزاهای روانی ـ اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]




در پژوهش لاولر ۲ وپورتر۳، ۱۹۶۳ (به نقل از بافرانی ، ۱۳۸۷) آمده است : اعضای سازمان غالباً حقوق خود را با حقوق دیگر اعضاء مقایسه می‌کنند و اگر تصور کنند که بیشتر از دیگران حقوق می گیرند، خیلی خشنود می‌شوند. آن ها به انصاف و عدالت خیلی اهمیت می‌دهند. در یک مطالعه در آمریکا معلوم شد سرپرستانی که بیش از ۱۲۰۰۰ دلار دریافت می‌کردند، در مقایسه با روسای شرکت که کمتر از ۴۹۰۰۰ دلار کسب می‌کردند، راضی تر بودند. به عبارت دیگر بهتر اگر نسبت به توزیع پاداشها، احساس ناعادلانه وجود داشته باشد، در این صورت امکان بروز نارضایتی بسیار بالا است، در عین حال میزان خشنودی فرد نسبت به شرایط کار، بر احساس تعهد بیشتر یا کمتر وی نسبت به سازمان اثر می‌گذارد و این امر سرانجام عملکرد فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد .

۱- Janes & Sloane 3-Porter

۲-Lawler

۲-۴-۱-۲ عاطفی بودن محیط کار

در طول ۳۰ سال گذشته کتاب‌های مهم زیادی در زمینه شادی در محیط کار به رشته تحریر درآمده است. بیشترین مطالعات مربوط به ساعات کاری، استرس شغلی، انتظارات و نقشهای درون سازمان و ویژگی‌های شغلی می‌باشد. بعضی از دانشمندان انجام تحقیقاتی درباره رابطه بین شادی، کار و اوقات فراغت را به عهده گرفته اند. عده ای دیگر نیز به بررسی عوامل سازنده و مؤثر بر امنیت شغلی و مزایای اجتماعی و اقتصادی ناشی امنیت شغلی بالا پرداخته‌اند (گلان و پاتمر، ۲۰۰۲، به نقل از بافرانی ، ۱۳۸۷).

بلانچ فلاور ۱۲۰۰۵ (به نقل از بافرانی ، ۱۳۸۷) نیز بیان می‌کنند که: شادمانی در کار، رابطه نزدیکی با احساس امنیت شغلی دارد. افرادی که احتمال می‌دهند از کار اخراج شوند و کار خود را از دست بدهند شادمانی کمتری نسبت به آنهایی که فکر می‌کنند کارشان راحت بوده و می‌توانند شغل بهتری با کارفرمای دیگری پیدا کنند، داشتند.

مایرز و داینر ۲ ،۱۹۹۵(به نقل از بافرانی ، ۱۳۸۷) برای بیان رابطه شادمانی و رضایت شغلی تئوری فعالیت را بیان می‌کنند. طبق این تئوری وقتی فرد به طور ناخودآگاه در فعالیتی جذب می شود، ذهنش را روی آن فعالیت متمرکز کرده و از زمان و وقت خود برای رسیدن به هدف به بهترین نحو استفاده می‌کند و نسبت به اطرافش بی اعتنا می شود. اگر شغل شخص جذابیت کافی داشته باشد این تحقق هدف با لذت خاصی همراه خواهد بود و شخص به جای پاداش‌های بیرونی مانند پول، تحسین، تشویق و …. بیشتر به وسیله پاداشها و محرک‌های درونی انگیزش پیدا می‌کند (ص ۱۲۱).

آنان به نظر کاستاومک گرا ۳ (۱۹۸۰) در این زمینه نیز اشاره می‌کنند مبنی بر این که شادمانی در محیط کار حاصی بی توجهی و بی اعتنایی به محیط اطراف نیست بلکه حاصل پذیرفتن فعالیتی هدفمند است. یعنی افراد چه سر کار باشند یا در حال تفریح و فراغت، وقتی جذب فعالیتی شوند بیشتر از وقتی که بیکارند، لذت می‌برند. ‌بنابرین‏ درگیری در فعالیت‌های جالب مانند مشغول کار بودن منبع اصلی شادمانی است ( بافرانی ، ۱۳۸۷).

ماسکیچ ولیتر ۴،۱۹۹۹ (به نقل از بافرانی ، ۱۳۸۷) طی ۲۰ سال گذشته از پژوهشگران پیشرو در زمینه افسردگی در محیط کار بودند و آن را یک مشکل جدی در محیط کار می دانند و معتقدند هزینه کارکنان اندوهگین و افسرده (ناشاد) هم برای کارکنان و هم برای سازمان‌ها

۱- Blanchflower 2- Myers & Diener

۳- Costa & MacCra 4- Maskach & Leter

بالا است. زیرا کارکنانی که در محیط کار خود شاد نیستند، به جای استفاده از حداکثر توان از حداقل استفاده می‌کنند. آن ها از طریق مصاحبه با هزاران نفر در آمریکای شمالی و اروپا فهرستی را تهیه کردند که از روی آن احساسی را که افراد نسبت به محیط کار خود و افرادی که با آن ها سر و کار دارند بررسی می شد. آن ها با بهره گرفتن از این فهرست در پژوهشی دریافتند که مشکل افسردگی روحی و ناشاد بودن افراد در شغل مربوط به خود اشخاص نیست بلکه مربوط به محیط کار است آن ها ‌به این تیجه رسیدند که وقتی در محیط کار وجهه انسانی کار مورد توجه قرار نگیرد و یا از هر فرد بازده ای بیشتر از توان او مورد انتظار باشد اشخاص دچار افسردگی روحی شده و در نتیجه از شغل خود ناراضی می‌شوند. آن ها در این پژوهش به شش نکته اساسی که در شادی کارکنان در محیط موثرند تأکید کردند: ۱- حجم کار ۲- کنترل و نظارت ۳- حقوق ۴- ارتباط با همکاران ۵- عادلانه بودن سیستم ترفیع و ارتقاء ۶- نظام ارزشی که در زیر به طور خلاصه بیان می‌شوند.

۱- حجم کار در حد توان : کار بیش از حد، زمان و منابع کم موجب می شود فرد احساس کند کار بیش از ظرفیت اوست، اما حجم کار در حد توان فرد را قادر می‌سازد آنچه بایسته است را به انجام برساند و حتی قابلیت رویارویی با چالش‌های جدید را در خود ببیند.

۲- کنترل و نظارت : سیاست‌های سخت گیرانه و قوانین خشک در محیط کار یا محیط بی نظم کاری مانع پیشرفت فرد شده، موجب نارضایتی او از محیط کار می شود اما اگر فرد فرصت داشته باشد یا به او اجازه داده شود که خود ‌در مورد مسائل تصمیم بگیرد و مشکلات را حل کند یا به عبارتی مدیریت مشارکتی نهادینه شده باشد، فرد شغل خود را عاملی برای ارضاء تمام نیازهای خود دانسته و به دنبال آن از محیط کاری راضی و در نتیجه شاداب و سر زنده خواهد بود.

۳- حقوق : اگر حقوق افراد پایینتر از کاری باشد که انجام می‌دهند و یا حتی کوچک‌ترین قدردانی از کار آن ها نشود باعث می شود کارکنان احساس کنند که کارشان بی ارزش بوده و در نتیجه موجب ناراحتی و اندوه آن ها می شود. اما وقتی افراد حقوق خوبی بگیرند و یا از رئیس خود تقدیر نامه ای دریافت کنند احساس می‌کنند که کارشان در نظر دیگران مهم و ارزشمند است و احساس غرور کرده و در نتیجه شاد می‌شوند.

۴- ارتباط با همکاران : کارکنانی که در محیط کار درباره وظایف و مسئولیت های خود با دیگران تنش دارند ناامید، خشمگین، مضطرب و بدگمان می‌شوند اما اگر تبادل نظر داشته باشند، با یکدیگر شوخی کنند یا با افرادی که دوست دارند در یک محیط باشند. احساس همبستگی، روحیه گروهی و حمایت گروهی بیشتر شده در نتیجه از کار خود لذت می‌برند و همین لذت موجب شادمانی آن ها می شود.

۵- عادلانه بودن سیستم ترفیع و ارتقاء : اگر در سازمانی فرد احساس کند که کار را انجام می‌دهد ولی دستمزد را دیگری دریافت می‌کند و یا بفهمد که در آن سازمان ارزشیابی ها و ترفیعات را دستکاری می‌کنند، فرد بی اعتماد شده و این عدم تعادل فرد با سازمان موجب بدبینی و احساس نامناسب فرد به محیط کار می شود اما اگر شخص احترام و عدالت را در محیط کاری خود احساس کند ارزش شخصی او تأیید می‌گردد و همین امر موجب شادمانی او می شود.

۶- نظام ارزشی : گاهی یک شغل منجر ‌به این می شود که کارکنان کارهای غیر اخلاقی یا مغایر با ارزش‌های شخصی خود انجام دهند (مثلاً دروغ بگویند تا بتواند کالایشان را بفروشند) و گاه ممکن است میان ارزش‌های متضاد دچار تعارض شود مانند وقتی که احساس کند در سازمان کارهایی انجام می شود که خلاف آن را تبلیغ می‌کنند، در هر صورت احساس بدی نسبت به خود یا سمتی که در سازمان دارد پیدا کرده و در نتیجه ناراضی و اندوهگین می شود اما زمانی که کار شخص برایش معنادار و سازگار با اصول شخصی و نظام ارزشی او باشد احساس غرور خواهد کرد و از موفقیت هایی که در محیط کار به دست می آورد احساس خشنودی و رضایت خواهد کرد (صص۵۳-۵۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]




نتایج به دست آمده حاکی از موفقیت (۵/۹۱ درصدی ) (۴۱ + ۴۱ ) / ( ۳۸ + ۳۷) مدل بود. در این روش تنها نسبت سود خالص/ کل دارایی ها به لحاظ آماری معنادار نبوده و در تابع تحلیل ممیزی لحاظ نشد.

ج) قضاوت کارشناسان: بررسی سازگاری نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده ها و دیدگاه های کارشناسان اعتباری نیز موردبررسی قرارگرفت. براین اساس، نسبت موفقیت میان دو طبقه بندی ۷۸ درصد درنهایت، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که رابطه معکوسی میان استفاده از تسهیلات کوتاه مدت بانک با کارایی وجود دارد. بنگاه هایی با رتبه بالاتر کارایی از سودآوری بیشتر، نسبت اهرمی پایینتر و نقدینگی بیشتر برخوردارند.

در سال ۲۰۰۱ “ساندرز” و “آلن” ۱از این مدل برای پیش‌بینی ریسک اعتباری شرکت هایی که از بانک ها تسهیلات گرفته بودند، استفاده کردند و با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که این مدل برای پیش‌بینی ریسک اعتباری از قدرت بالایی برخوردار است (ساندرز و آلن، ۲۰۰۲) استفاده از چنین مدلی در بانک، باعث می شود که اگر نمره شرکت وام گیرنده از حد بحرانی Z پایین تر باشد، درخواست وام رد شود و یا کنترل و تسلط بیشتری برای افزایش ایمنی وام اعطایی اعمال شود و از این راه زیان های ناشی از عدم بازپرداخت وام به کمترین حد خواهد رسید. نسبت های مالی وام گیرنده Z در این مدل، به نمره و وزن های هر یک از نسبت ها بستگی خواهد (Xj) داشت. وزن هر یک از نسبت های مالی بستگی به تجارب موارد قصور وام گیرنده در بازپرداخت بالاتر باشد، طبقه ریسک Z وام دارد. هرچه میزان عدم بازپرداخت وام گیرنده پایین تر خواهد بود. بیانگر Z ‌بنابرین‏، مقدار پایین یا منفی شاخص این است که وام گیرنده از نظر ریسک عدم بازپرداخت در طبقه بالایی قرار خواهد داشت. (آلتمن، ۱۹۶۸)۲

امروزه در بیشتر بانک های معتبر جهان از یک یا چند مدل برای اندازه گیری ریسک اعتباری وام ها استفاده می شود. از جمله متداول ترین مدل های مورد استفاده می توان به مدل تحلیل ممیزی، مدل لجستیک، مدل پروبیت، سیستم رتبه بندی داخلی و شبکه های عصبی مصنوعی اشاره کرد. (گوردی، ۲۰۰۱ )۳

وست۴ (۲۰۰۰) به مقایسه دقت طبقه بندی پنچ مدل شبکه عصبی MOE و FAR و LVQ و RBF و MLP و چهار مدل رگرسیون لجستیک، نزدیک ترین همسایگی، آنالیز ممیزی و چگالی کرنل پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که از بین این مدل ها، مدل های RBF, MLP, MOE به عنوان مدل های برتر شناخته شدند.

۱-Saunders, A. and Allen, L

۲-Altman, E

۳-Gordy Michael

۴-West D

مالهترا و مالهترا۱ (۲۰۰۳) از یک مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه برای طبقه بندی مشتریان ۱۲ مؤسسه مالی در آمریکا استفاده و نتایج آن را با تحلیل ممیزی مقایسه کردند . نتایج تحقیق نشان داد که مدل شبکه عصبی دقت بالاتری در طبقه بندی مشتریان نسبت به مدل آنالیز ممیزی دارد. (نیلساز و راسخ، ۱۳۸۵)

طراحی مدلی برای اندازه گیری و درجه بندی ریسک اعتباری برای نخستین بار در سال ۱۹۰۹ توسط “جان موری” بر روی اوراق قرضه انجام شد (گلانتز، ۲۰۰۳) مشابهت زیاد تسهیلات اعتباری بانک ها به اوراق قرضه باعث شد تا درجه بندی ریسک اعتباری تسهیلات بانک ها یعنی اندازه گیری ریسک عدم بازپرداخت اصل و بهره وامها از سوی برخی از پژوهشگران مورد توجه قرار گیرد.

در این میان می توان به مطالعه “فیشر”۲ در سال۱۹۳۶ به عنوان اولین سیستم ارزیابی تقاضای اعتبار و مطالعه “دوراند” در سال ۱۹۴۱ که با بهره گرفتن از “تحلیل ممیزی” و با تکیه بر نتایج فیشر انجام گرفت، به عنوان بنیان گذار سیستم های امتیازدهی اعتباری حال حاضر اشاره نمود.

دانهم۳ در سال ۱۹۳۸ اولین سیستم ارزیابی تقاضا نامه‌های اعتباری را با به کارگیری پنج معیار زیر توسعه داد .

۱ـ موقعیت

۲ـ درآمد

۳ـ وضعیت مالی

۴ـ ضامن یا وثیقه

۵ـ اطلاعات بازپرداخت وام از بانک‌ها

دانهم استدلال کرد که اهمیت معیارهای مختلف باید ‌بر اساس تجربه مشخص گردد.

۱-Malhotra, R. and Malhotra

۲-Fisher

۳-Dunham

مدلسازی نرون برای نخستین بار در سال ۱۹۴۳ توسط وارن مک کلوث۱ فیزیولوژیست اعصاب، والترپیتز منطقدان صورت گرفت. تمامی مکتب شبکه های عصبی از همین جا آغاز شد. بعضی از پیش زمینه‌های شبکه های عصبی را می‌توان به اوایل قرن ۲۰ و اواخر قرن ۱۹ برگرداند. در این دوره کارهای اساسی توسط دانشمندانی چون هرمان فون هلمهالتز، ارنست ماخ و ایوان پاولوف صورت پذیرفت. این کارهای اولیه عموماً بر تئوری‌های کلی یادگیری و شرطی تأکید داشتند و اصلا به مدل‌های مشخص ریاضی و عملکرد نورون‌های عصبی اشاره نداشتند.

دیدگاه جدید شبکه های عصبی در دهه قرن بیستم شروع شد زمانی که وارن مک کلوث و والتر پیتز نشان دادند که شبکه های عصبی در اصل می‌توانند هر تابع حسابی و منطقی را محاسبه نمایند. کار این افراد را می‌توان نقطه شروع حوزه علمی شبکه های عصبی مصنوعی نامید.

نخستین کاربرد عملی شبکه های عصبی اواخر دهه ۵۰ قرن ۲۰ مطرح شد زمانی که روزنبلات و همکارانش شبکه‌ای ساختند که قادر بود الگوها را از هم شناسایی نماید در همین زمان بود که برنارد ویدرو در سال ۱۹۶۰ شبکه عصبی تطبیقی آدلاین را با قانون یادگیری جدید مطرح نمود. پیشرفت شبکه های عصبی تا دهه ۷۰ قرن بیستم ادامه یافت که در خلال دهه ۸۰ رشد تکنولوژی میکروپرسسورها روند صعودی یافت و تحقیقات روی شبکه های عصبی افزایش یافت و ایده های جدید مطرح شد .

ایده استفاده از مکانیسم‌های تصادفی جهت توضیح عملکرد یک طبقه وسیع از شبکه های برگشتی که می‌توان آن ها را درجهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده نمود. ایده بعدی که کلید توسعه شبکه های عصبی، الگوریتم پس انتشار بود که توسط راملهارت مک لند ارائه شد. او اولین استفاده کننده از تحلیل ممیزی برای رتبه بندی اعتباری بود که شاید بتوان او را بنیان‌گذار سیستم‌های رتبه بندی امروز دانست.

۱- baron McCulloch

با آمدن کارت‌های اعتباری در اواخر دهه ۶۰ اهمیت اعتباردهی برای بانک‌ها و دیگر ارائه کنندگان کارت‌های اعتباری مشخص شد. همچنین مدل‌های طبقه بندی اعتبارات در بانک چیس ـ مانهتان در سال ۱۹۹۰ طراحی شد. این بانک که از گذشته از فنون کمّی برای کمک به مدیران ارشد اعطای تسهیلات استفاده می‌کرد در این سال با طراحی مدل کردیت ویو، پلم کوشید تا ‌بر اساس سیستم عصبی مصنوعی کار طبقه بندی حساب مشتریان اعتباری را نظم و شتاب بیشتری بخشد.

با آمدن کارت‌های اعتباری در اواخر ۱۹۶۰ اهمیت رتبه بندی اعتباری برای بانک‌ها و دیگر ارائه کنندگان کارت‌های اعتباری نمایان شد. وقتی این سازمان‌ها رتبه بندی اعتبار را به کار بردند دریافتند که این کار از هر تدبیر قضاوتی مفیدتر است، زیرا نرخ اشتباه به میزان ۵۰ درصد یا بیشتر پایین آمده بود.

بوکس ۱ در سال ۱۹۶۷ اولین فردی بود که استفاده از پس زمینه کامپیوتر برای استفاده از مجموعه بزرگی از داده ها را معرفی کرده همچنین او سعی در ترکیب ابزارهای آماری چند متغیره را داشت. اتفاقی که پذیرش کامل رتبه بندی اعتبار را تضمین کرد تصویب قانون فرصت برابر اعتبار در آمریکا در سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]





موقعیت های بروز ناهماهنگی

بیشتر محققانی که ناهماهنگی شناختی را مورد بررسی قرار داده‌اند، به ناهماهنگی پس از تصمیم اشاره کرده‌اند[۱۰۹]. تعدادی از آنان نیز درباره دفاع ضد نگرشی[۱۱۰] و پذیرش اجباری[۱۱۱] و توجیه ناکافی[۱۱۲] توضیحاتی داده‌اند. اما کامل ترین فهرست از حالت های بروز ناهماهنگی شناختی را فستینگر و ارونسون[۱۱۳] در مقاله ای با عنوان “پیدایش و کاهش ناهماهنگی در بافت­های اجتماعی” ارائه کرده ­اند. آن ها پیدایش ناهماهنگی شناختی را در دو موقعیت مختلف فردی و اجتماعی چنین برشمرده اند:


الف) موقعیت های فردی

▪ ناهماهنگی به عنوان نتیجه تصمیمات اتخاذ شده

اگر فردی از بین امکانات موجود تنها یک روش عمل را انتخاب کند، مطمئناً دچار احساس ناهماهنگی می­ شود، زیرا عامل انتخابی به ندرت کاملاً مثبت است و عوامل انتخاب نشده به ندرت به طور کامل منفی هستند. نظریه ناهماهنگی، پیش‌بینی می­ کند که به دنبال هر نوع تصمیم ­گیری، هر فردی سعی خواهد کرد متقاعد شود که عامل انتخابی نسبت به عامل انتخاب نشده حتی جالب­تر از آن است که در وهله اول فکر کرده بود.

▪ ناهماهنگی ناشی از میل

اگر کسی برای دریافت پاداش، کاری انجام دهد که به نظرش غیراخلاقی می ­آید، شناخت از غیراخلاقی بودن کار با شناخت از انجام دادن آن، ناهماهنگی پیدا می­ کند. یکی از طرق کاهش این ناهماهنگی برای او تغییر نگرش نسبت به جنبه اخلاقی آن عمل، یعنی متقاعد شدن او در این مورد است که این عمل خیلی غیراخلاقی نیست. ‌به این ترتیب، نظریه ناهماهنگی، پیش‌بینی می­ کند که یک فرد، بعد از انجام یک عمل غیراخلاقی، نسبت ‌به این عمل نگرش اغماض­آمیزتر از سابق خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر کسی در برابر میل انجام کاری مقاومت کند نظریه ناهماهنگی پیش‌بینی می­ کند که فرد مورد بحث، بعد از این که در برابر میل به انجام کار غیراخلاقی مقاومت کرد، نسبت به جنبه غیراخلاقی این عمل نگرش دقیق­تر و جدی­تری از سابق از خود نشان می­دهد.


ناهماهنگی ناشی از تلاش

اگر فردی در موقعیتی قرار بگیرد که برای رسیدن به هدف معین دائما تلاش کند ولی موفق نشود با ناهماهنگی مواجه خواهد شد. یکی از طرق ممکن برای کاهش ناهماهنگی این است که در آن موقعیت چیزی پیدا کند که برای آن ارزش قائل است. به عنوان مثال جوینده بد شانس طلا ممکن است در اثر شگفت زدگی در برابر شکوه طبیعت بکر ناهماهنگی را تقلیل دهد.

▪ ناهماهنگی ناشی از کار انجام شده

اغلب اوقات مردم در موقعیتی قرار می گیرند که باید وضعیت نامطلوبی را تحمل کنند. شناختی که هر کس راجع به وضعیت نامطلوب دارد، با این تصور که باید این وضعیت را تحمل کند ناهماهنگ است. یکی از طرق تقلیل این ناهماهنگی برای او این است که قبول کند موقعیت تا آن اندازه که ابتدا به نظر می رسید نامطلوب نیست.

ب) موقعیت های اجتماعی

▪ ناهماهنگی ناشی از تقدم غلط محیط اجتماعی

یک فرد ممکن است به یک قرار ملاقات پیش‌بینی نشده و بی خبر برود، در یک انجمن ثبت نام کند یا دعوتی را برای نوشیدنی بپذیرد و نهایتاً با افراد نامطلوبی که قبلا پیش‌بینی نکرده بود مواجه بشود. اگر چنین شخصی در برخورد با گروه نه وقتی تلف کرده بود و نه انرژی، در این حالت با ناهماهنگی کمتری مواجه می شد. ولی اگر در تعامل با این افراد زحمت زیادی کشیده باشد، در این صورت احساس ناهماهنگی به او دست می‌دهد.

▪ ناهماهنگی ناشی از اختلاف با دیگران

وقتی کسی در برابر نظریه ای مخالف با نظریه خود قرار می‌گیرد و این نظریه از طرف افراد مشابه خود او ابراز می شود، احساس ناهماهنگی می‌کند. تصوری که این فرد از افکار شخصی خود دارد با تصوری که وی درباره افراد دیگری دارد ناهماهنگ است.

▪ ناهماهنگی ناشی از همنوایی اجباری

موقعیت های فراوانی وجود دارد که در آن ها گروه فرد را مجبور می‌کند تا به صورت بارزی بر خلاف اعتقادات خود رفتار کند. وقتی این امر اتفاق می افتد، فرد ناهماهنگی احساس می‌کند.

● راه های کاهش ناهماهنگی

از آنجا که ابتلا به ناهماهنگی شناختی، چه از لحاظ روحی و چه جسمی حالت ناخوشایندی است[۱۱۴]، فرد می­ کوشد خود را از این وضعیت نجات دهد. کریمی[۱۱۵] راه های کاهش ناهماهنگی را بخوبی طبقه ­بندی نموده است. به گفته وی، یک راه آن است که یا تعداد و یا اهمیت عناصر ناهمساز را کم کنیم. راه دیگر آن است که تعداد یا اهمیت شناخت­های همساز خود را افزایش دهیم. سومین راه کاهش دادن ناهمسازی، این است که یکی از عناصر ناهمساز را به نحوه­ تغییر دهیم که با شناخت­های دیگرمان همساز شود. غالباً این تغییر متضمن تغییر نگرش فرد است به طوری که نگرش با رفتاری که قبلاً انجام گرفته هماهنگ شود.

به طور کلی تحقیقات زیادی که در این زمینه صورت گرفته است نشان می­دهد که ایجاد تعادل در دستگاه نامتعادل امری ساده نیست. حقیقت این است که اغلب، تعادل حاصل نمی­ شود. این امر بخصوص زمانی صحیح است که برای برقراری تعادل باید نظام­های شناختی ناخوشایند را پذیرفت[۱۱۶]. علاوه بر این، دانشمندان این امر را که نظام شناختی انسان ثبات خود را در مقابل اطلاعات تازه و متناقض حفظ می‌کند، مثبت ارزیابی کرده و گفته اند که در غیر این صورت در زندگی شناختی ما بی قراری حکومت می کرد[۱۱۷].

پس با وجود اینکه تغییر نگرش یکی از راه­های کاهش ناهماهنگی است، معمولاً راه حل پرهزینه­ای است[۱۱۸] و فرد اغلب راه دیگری برای نجات از ناهماهنگی شناختی بر می­گزیند. یکی از رایج­ترین این راه ­ها، ‌گزینش‌گری است. فرد می ­تواند در فرایند توجه به اطلاعات، از مواجهه پیام­هایی که ممکن است با برداشت او از امور ناسازگار باشد پرهیز کند. (مواجهه گزینشی) یا اینکه فقط به آن بخشی از پیام توجه نماید که با چارچوب فکری غالب او توافق دارد. (توجه گزینشی) همچنین فرد می ­تواند پیام ناسازگار را بگونه­ای نادرست درک کند تا آن را با نظر خود درباره واقعیت تطبیق دهد. (درک گزینشی) در نهایت نیز اگر باز هم پیام مخالف به او برسد، تضمینی برای تغییر نگرش نیست. چرا که ممکن است او فقط نکاتی را به خاطر بسپارد که با چارچوب فکری غالب او همخوانی دارد. (نگهداشت گزینشی)[۱۱۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]